واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: هشدار پيكتي به نظام مالياتي ما !
«سرمايه در قرن بيست و يكم»، به قلم توماس پيكتي، خواب مدافعان نئوليبرالي بازار آزاد و «جهاني شدن» اقتصاد را برآشفته كرده است. اين كتاب يكي از پرفروشترين كتابهاي غير رمان جهان شده است.
آنچه پيكتي با استناد به دادههاي تاريخي 200 ساله 1880 به بعد ميگويد، اين است:«اگر نرخ بازدهي سرمايه (ثروت) بيشتر از نرخ بازدهي رشد اقتصادي باشد، نابرابري بيشتر خواهد شد.»
اين يكي از دم خروسهاي بزرگ اقتصاد مبتني بر بازار است كه در حال بيرون زدن است و ادامه اين روند برخلاف پيشبينيهاي قبلي كه معتقد بود بازار فاصله طبقاتي را در درازمدت كم ميكند، منجر به نابرابري بيش از اندازه و غيرقابل قبول ميشود و ميتواند براي نظم اجتماعي خطرناك باشد؛ هشداري كه غربيها به خوبي بر آن واقفند اما طمع شركتهاي ذينفوذ چند مليتي و بينالمللي تا كنون اجازه تغيير را نداده است.
در اين كتاب توضيح داده ميشود كه چگونه سودگرايي بيش از اندازه موجب بيثباتي اقتصاد ميشود و توزيع درآمد و ثروت نيز نابرابرتر ميشود و در نهايت شكست بازار با پديده «مخاطرات اخلاقي» از روشهاي مختلف از جمله حسابسازي محقق خواهد شد.
اين كتاب به استناد آمار بانك جهاني به بررسي پولدارتر شدن ثروتمندان جهان به بهاي فقيرتر شدن فقراي جهان در مناطق در حال توسعه (منهاي هند و چين و..) ميپردازد و ايده اصلي«پيكتي» آن است كه نرخ بازدهي سرمايه از نرخ رشد اقتصادي سبقت گرفته و به همين دليل سرمايهداران روزبهروز ثروتمندتر ميشوند.
وي كه در واقع فرياد جنبش والاستريت را تئوريزه كرده، خواستار استقرار ماليات پيشرفته است. راهكاري مشابه «ماليات توبين» در دهه 1970 (مالياتي كه بر معاملات سهام هم با هدف بازتوزيع درآمدي و هم با هدف كنترل رشد بيش از اندازه بازارهاي مالي قابل وضع است) اما به خوبي ميتوان با افزايش درآمدهاي نفتي در ايران و روند شكلگيري ثروتمندان (نوكيسگان فراري از ماليات) و نتايج احتمالي و ناپسند آن را براي كشورمان متصور شد.
در حقيقت اين كتاب ميتواند هشداري براي برنامهريزان باشد. هماكنون اگرچه نظام اقتصاد ايران مبتني بر بازار نيست اما اتفاقاً بخش تحقق مالياتها از بسياري از ليبرالترين اقتصادهاي كشورهاي مدعي هم ضعيفتر و كم كاركردتر است و هم اكنون دولت هيچ ورودي تاكنون به آنها نداشته است به نحوي كه به ادعاي مسئولان بيش از 60 درصد اقتصاد ماليات پرداخت نميكنند و نتيجه آن تبلور امير منصورها، زنجانيها و جزايريهاست كه نماد شكاف طبقاتي و ناكارآمدي نظام مالياتي و عدم شفافيت است.
لذا پيشنهاد ميشود مسئولان و برنامهريزان با مداقه بر اين كتاب از يكسو با مسائلي چون پديده گريز از ماليات واقعبينانهتر برخورد كنند و با اندك شانتاژ خبري از سوي مالياتگريزان كه اگر نظام مالياتي پيشرفته را اجرا كنيد، توليد ال ميشود و بل ميشود جا نزنند و چشماندازه ماليات گريزي نوكيسگان را بدانند، از سوي ديگر بحث نظام مالياتي پيشرفته و نه مبتني بر توافقات با اصناف را با جديت پيگيري كنند و در نهايت با شفافسازي در نظام اقتصادي– مالياتي مانع از عميقتر شدن شكاف طبقاتي و بروز مشكلات در نظم اجتماعي شوند.
نویسنده : مهران ابراهيميان
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۸ تير ۱۳۹۳ - ۲۲:۴۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]