محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه می‌تواند برندینگ کسب‌وکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1852718723
حجت الاسلام فاطمی نیا: اخلاق همه دین ماست
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
حجت الاسلام فاطمی نیا: اخلاق همه دین ماست تهران - ایرنا - حجت الاسلام والمسلمین فاطمی نیا استاد بزرگ اخلاق و مورخ اسلامی در جمع مدیران و کارکنان ایرنا به بیان مطالبی در خصوص اخلاق و ماه مبارک رمضان پرداخت، وی گفت : اخلاق همه دین ماست .
به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، وی گفت : یکی از مسائلی که در ماه رمضان از ما خواسته شده آن است که تطهیر اخلاق کنیم .
مشروح سخنان وی به این شرح است .
بنده خیلی احساس خوشبختی می کنم که در یک چنین جمعی خدمت عزیزان هستیم ، از خداوند می خواهم به حق امام بزرگوارمان ، امام رضا (ع ) ما را بیامرزد و ببخشد و ماه مبارک رمضان را برای همه مان مبارک قرار بدهد.
ماه مبارک رمضان؛ خب بالاخره ما بشریم ، محدودیم و طاقتمان محدود است وقتی این ماه می آید بالاخره یک برنامه ای محدودیتی برای ما است بویژه در این ایام که تیرماه است و شوخی ندارد ولی خب در عوض اجرش زیاد است.
ماه که گرم است ، عده ای نمی توانند روزه بگیرند؛ گاهی وقت ها من تذکر داده ام که عده ای می گویند ما سعادت نداشتیم روزه بگیریم من می گویم این حرف شما بی ادبی است در درگاه خدا تو به امر خدا داری می خوری یعنی فوق العاده عوام بازی و بی ادبی است که آدم به امر خدا روزه اش را افطار کند و بعد بگوید ما سعادت نداشتیم؛ این سعادت نداشتیم نیست که؛ کسی که به امر خدا روزه اش را افطار کند مانند کسی است که به امر خدا روزه بگیرد.
مرحوم پدر من از اولیا بود و می گفت پسر جان روزه بر کسانی که واجب است باید بگیرند آنی هم که واجب نیست و مثلا برایش ناراحتی دارد لازم نیست که حتما بیفتد خدایی نکرده دور از جان پا به قبله و شهادتین بگوید .
بعد نه، فرمودند حتی خوف ضرر یعنی نگرانی داشته باشد روزه اش باطل می شود؛ حتی خوف ضرر، اینقدر سخت نیست؛ یعنی عجیب است اگر کسی بی عذر روزه اش را بخورد کتک می خورد؛ روزه خوری که شوخی نیست و از آن طرف هم دین آسانی است و عوام بازی دربیاوریم؛ یک نفر گفته که دو تا قرص از اون بخور می تونی؛ اگر می توانی بگیر و اگر نمی توانید روزه نگیرید.
این فتوای تمام فقها است که هر کس ترس داشته باشد؛ روزه اش باطل است؛ ترس عقلایی.
ایشان می گفت عمده این است که روزه بگیرید اگر ضرر نداشت باید بگیریم؛ واجب است.
اگر هم خدایی نکرده ضرر داشت.
پدرم می گفت یک روزه هست که باید همیشه بگیریم و آن هم روزه از گناه است.درست گفتند محدودیت هایی درست می شود؛ بالاخره تشنگی، گرسنگی، بی خوابی اما یک جمله حضرت سجاد دارد و من هر وقت این جمله را در نظر می گیریم باور بفرمایید تشنگی و گرسنگی هم یادم می رود.
حضرت به این ماه سلام می دهد یکی از سلام های ایشان این است که می فرماید سلام بر تو ای ماهی که آرزوها در تو نزدیک شده است؛ خیلی حرف بزرگی است؛ بالاخره یک چیزی در این ماه بگیریم یک چیزی بخواهیم؛ انشالله خدا کمک می کند و بالاخره ماه مبارک است؛ تمام لحظاتش، شب هایش و حتی یک لحظه اش به قول مرحوم آیت الله شیخ محمد بهاری (رض) قریب به این مضامین دارد که بعضی از این لحظه ها از دنیا ما فیها بالاتر است.
اخلاق را ما الان خیلی مهم می دانیم در جامعه ، ولی دستکم می گیریم و این درد بی درمان است زیرا اخلاق همه دین ماست .
آیت الله سید علی آقای شوشتری از مراجع بزرگ تقلید بود، عده ای شیاد یک وقف نامه یا وصیت نامه را دفن می کنند و پیش وی می آیند و می گویند یک نفر مرده 10 نفر صغیر دارد و مقداری اموال چه کار باید بکنند ، او هم حکم شرعی را می گوید . شب می بینند که یک آدم جلنبوری می آید در منزل سید علی آقای شوشتری و می گوید این فتوا درست نبوده و این وصیت نامه هرچه بوده دفن کردند و نشانی زمین را هم می گوید فردا بروید، این وصیت نامه را در بیاورید، این فتوا برای شما خوب نیست و می گوید دیدار من و تو در وادی السلام نجف، آنجا همدیگر را می بینیم و بعد از آن من دیگر در این دنیا نخواهم بود .
سید علی شوشتری فردای آن روز کارگر می آورند و گوشه زمین را می کنند و سند را می بینند و فتوا را عوض می کند، بعد به نجف می رود.
الان اگر یک مدرسه دو بچه نخبه داشته باشد درهمه جا این ذکر می شود در رسانه ها، روزنامه ها بازگو می شود. ملاحسین قلی یک پیرمرد پوست و استخوان مانده به واقع 300 ولی تربیت می کند که از شاگردان او اسم های کمی متاسفانه باقی مانده که از جمله مرحوم میرزادجواد آقای ملکی تبریزی و سید حسین درودآبادی باقی مانده و به واقع ملاحسین قلی همدانی آدم عجیبی است .
در عراق یک نفر بوده به نام عبید فرار که قداره بند بوده و وقتی راه می رفته صد نفر مسلح پشت سر او راه می رفتند ، حتی می گویند حکومت از او می ترسیده است؛ می رفته حرم چکمه هایش را درنمی آورده و با کفش به حرم می رفته و خدام جرات نمی کردند به او بگویند .
می گویند روزی قلی همدانی درصحن ابی عبدالله (س) بوده و این عبید فرار با دارو دسته اش رد می شود او را صدا می کند و می گوید بچه جان بیا اینجا ببینیم؛ اسمت چیست ؟ گفت: عبید فرار گفت : این چه اسمی است ؟ تو از خدا فرار کردی یا از پیامبر؟ این شروع کرد لرزیدن؛ دوستها و رفقایش زیر بغلش را گرفتند؛ خلاصه یک تبی کرد و بعد از سه روز از دنیا رفت ... حالا چی بود نه من می دانم و نه شما .
غرض اینکه اخلاق را دستکم نگیریم؛ این را جدی عرض می کنم حالا یک جلسه ای است قسمت شده در این آستانه میهمانی خدا لحظاتی دور هم باشیم؛ آقا اگراینها را دستکم بگیریم بیچاره می شویم.
ملا مهدی نراقی از کِبار علمای اخلاق مثل ملا احمد پسرش معلم اخلاق است ، علامه طباطبایی فرمودند این پدر و پسر شناخته نشدند فقط عده ای معراج السعاده می خرند و در طاقچه می گذارند حال آنکه این دو عالم اعجوبه ای بودند و همه علم را را بلد بودند؛ پدر کتاب دارد به نام جامع السعادات پسر چون ملتزم به دنباله روی از پدر بود کتاب معراج السعاده را به فارسی نوشته است.
ایشان در جامع السعادات نوشته که اخلاقت ناپسند است در باطن تو گشتزار گناهانند.
نگوییم فرد فقط حسود است زیرا حسد، تکبر یک مزرعه معصیت است اگر کسی باطن خود را پاکیزه نکند عبادت های طاهریش هم ناقص است.
این ماه رمضان یکی از چیزهایی که خدا دوست دارد؛ از ما خواستند؛ ماه خدا ، ماه امیرالمومنین و ماه امام زمان (عج) است که انشالله موفق بشویم؛ در این ماه تمرین تطهیر اخلاق کنیم.
من می روم خانه معاشرت من در خانه چه جوری است در بیرون چگونه است؛ اصلا اگر خودمان محاسبه نکنیم نمی شود؛ کس دیگری به ما نمی گوید؛ ممکن است یک وقتی کسی یک چیزی را تذکر دهد ولی از این نمی شود.
حضرت باقر (ع) فرمود که هر کس باید از داخل یک واعظی داشته باشد؛ آقا یک واعظ از باطن؛ خودت بشین ببین چه کاره ای؟
اگر کسی خدا واعظ باطنی نگذاشته باشد برایش؛ اصلا موعظه های بیرونی به دردش نمی خورد.
یکی از مسایل ماه رمضان محاسبه نفس است . خدایی نکرده ماه رمضان تمام شود و فرد هیچ تغییری نکند و تشریفات را به جا آورده باشیم که روزه گرفتیم و نماز خواندیم .
در گذشته به بچه می گفتند صدا نکن بابا روزه است؛ خب این روزه نشد؛ ماه رمضان ماه مهربانی است.
آقا هیس صدا نکن آقا روزه است؛ خب چه روزه ای؟ مرده شور ببره این روزه را؛ بداخلاق بشود و اوقات تلخی کند.
کسی می گوید من بد اخلاقم؛ می گویم من چه کاره ام به طبیب نفوس عالمیان حضرت علی مراجعه کن که می فرماید اگر حلیم نبودی تمرین کن و کم کم درست می شود.
(خطاب به کارکنان ایرنا ) شما کارتان بزرگ و آسیب پذیر است؛ می گویند درخت را اگر مواظبت نکنید می تواند لانه حشرات شود.
امیرالمومنین چقدر مظلوم بود و چقدر دشمن داشت؛ این دشمنانش باعث شدند فضائلش بیشتر شود.
حضرت علی را شهید کردند اما فضیلت ایشان بیشتر منتشر شد و عامل این مساله حسودان بودند.
کارشما مثل همان درخت است خیلی زیبا است ولی آسیب پذیر است.
یکی برخوردهای خلاف جوانمردی ؛ سربسته می گویم مثلا من با کسی دوستم باید عیب ایشان را مخفی کنیم و با آن که بد هستم عیبش را آشکار کنم که امروزه این را برخورد خطی می گویند که بسیار بد است؛ اگر با خط خدا و پیغمبر برخورد کنی خوب است اما برخورد خطی مذموم بوده و ضد جوانمردی و بلند نظری است ، بلند نظری تقریبا لازم و ملزوم با امانت است . امانت بسیار مهم است.
دو داستان در مبحث بلند نظری و امانت به یادگار خدمتتان عرض می کنم.
سید مرتضی علم الهدی از بزرگان شیعه که تالیفاتی داشته گفت که اینها را فقه باید یاد داد که خواب او تعبیر شد .
شیخ مفید در خواب دیده بود که حضرت زهرا(س ) دست حسن و حسین (ع ) را گرفت و به شیخ مفید گفت به این دو بچه فقه را یاد بده که شیخ از خواب بیدار شد و دنبال تعبیر بود که دید زنی به نام فاطمه یک دست به دست رضی و دیگری مرتضی آورد و گفت اینها را فقه یاد بده.
شیخ مرتضی کتابی دارد به نام امالی مرتضی ، امالی کتابی است که در این زیر گنبد مینا مثلش نیامده است؛ حتی اهل تسنن وقتی اسم امالی را می شنوند می لرزند؛ کتاب عظیم القدری است.
در آن زمان شاعری بوده به نام مروان بن ابی حفصه که دشمن شیعه بوده، شعرهایی می گفت و نیش هایی می زد و بین مردم سر وصدا می شد.
یک قطعه از اشعار ایشان را سید مرتضی در کتاب خود (امالی) نقل کرده و گفته درست است او با ما دشمن است ولی این قطعه ای که شما می گویید به ما نیش زده اما در این قطعه به ما نیش نزده است و برای همین این شعر را در کتاب خود آورده ام که این کار سید مرتضی بلند نظری است.
اما در امانت هم داستانی است مرحوم علامه امینی شیر خدا بود، الغدیر که چاپ می شد این نکته را خواهش می کنم توجه کنید امانت ببینید تا کجا مهم است؛ علمای سنی تقریظ می نوشتند برای این کتاب.
علامه امینی ، کتابت رسید ما خواندیم بهره مند شدیم؛ چنین و چنان؛ این تقریظ ها جمع شده و تبدیل به بخش عظیمی شد ، انقلاب که تازه پیروز شده بود خدا روح امام را شاد کند یک عده ای گفتند به من که این تقریظ ها را از رادیو و تلویزیون بخوان؛ کانال های تلویزیون آن موقع اینقدر فراوان نبود اما الان ماشالله نعمت فراوان است فقط در بخش معرفت الهی در تلویزیون کوتاهی می شود؛ بالاخره این که نمی شود الان یک نفر بیاید در مورد قرص آسپرین در تلویزیون صحبت کند و پزشک نباشد؛ بهش دست بند می زنند.
قال الصادق و یا قال الباقر بالاخره دواهای روحانی است و همه کس نمی تواند بگوید؛ همین برنامه سمت خدا را از تلویزیون ببینید البته همه آنها را نمی گویم ولی یک آقایی آن روز آورده بودند که خدا شاهده 4 تا حدیث جعلی گفت.
خلاصه به من گفتند اینها را از رادیو بخوان که الحمدالله منتشر هم کردیم.
ضد انقلاب ها می گفتند زحمت نکش هیچ کدام پخش نمی شود که البته همه اش هم پخش شد؛ چیزی نبود بحث سنی و شیعه نیست؛ یک بحثی فلان عالم سنی گفته که علامه امینی تو زیبا سخن گفتی و ما بهره مند شدیم.
علامه امینی یکی از مجلدات را که چاپ می کند یک عالم سنی تقریظی به نجف می فرستد به دست کس دیگری نه دست علامه امینی و می گوید که این برای تو امانت باشد علامه امینی می گوید این عالم سنی با تو دوست بوده فرستاده خانه شما بده من چاپ کنم .
عالم شیعه می گوید که دوست من نامه را نوشته، شرط احتیاط این است که من از او بپرسم که آیا اجازه چاپ دارم یا نه، علامه امینی می گوید که اگر ایشان نمی خواست چاپ شود این نامه را به دست تو نمی داد اما آن فرد می گوید باز هم احتیاط بهتر است و به این عالم سنی نامه ای می نویسد و می گوید علامه امینی در خواست کرده تقریظ تو را چاپ کند ولی من گفته ام بنابر احتیاط از تو بپرسم و آن عالم سنی نامه نوشت که اگر من می خواستم این نامه چاپ نشود به دست تو هم نمی دادم اما مرحبا بر امام صادق (ع) که مانند شما شیعیانی دارد که این قدر امین هستید حتی یک برگ کاغذ را نگه می دارید. پرده پوشی بسیار مهم است و تا آنجا که امکان دارد باید پرده پوشی کرد اما در جایی که جامعه باید بدانند، لازم است موارد گفته شود.
من در جایی گفته بودم دعای کمیل را که می خوانید تخلق به اخلاق خدا پیدا کنید یک عده که تقوای لسانی ندارند گفته بودند که فاطمی نیا گفته دعای کمیل نخوانید.
خانمی گفت که من از وقتی پای منبر شما می آیم دعای کمیل نرفته ام، گفتم خاک بر سر من که مستمعی مثل تو دارم؛ من کی گفتم دعای کمیل نخوانید بلکه من گفتم که دعای کمیل را درست بخوانید که با جمله هایش متخلق شوید.
گاه می بینی که فردی 40 سال است دعای کمیل می خواند اما هیچ تاثیری در او ندارد و بعد از اینکه در دعای کمیل شرکت می کند و اشک هایش هنوز خشک نشده از مراسم دعا که باز می گردد اگر کسی از او بپرسد فلان کس چگونه آدمی است می گوید : بماند و این حرف او باعث می شود فکر فرد سوال کننده به هزار جا برود و این اوج بی تقوایی است. انشالله خدا این ماه را بر همه ارادتمندان امیرالمومنین مبارک بگرداند.
فراهنگ **1883**9187**1601**
انتهای پیام /*
: ارتباط با سردبير
[email protected]
15/04/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها