واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: نجات از مجازات قصاص 7 سال پس از حادثه
مردي كه متهم است هفت سال قبل در دفاع از همسرش، مرد همسايه را به قتل رسانده سرانجام موفق به جلب رضايت از اولياي دم شد.
به گزارش خبرنگار ما، رسيدگي به اين پرونده از شامگاه 11 شهريور ماه سال 86 همزمان با اعلام خبر قتل مرد ميانسالي در دستور كار كارآگاهان جنايي پايتخت قرار گرفت. وقتي مأموران پليس به محل حادثه در مجتمع مسكوني حوالي جنوب تهران رسيدند، دريافتند لحظاتي قبل بين دو مرد همسايه به نامهاي رضا و شاهرخ درگيري خونيني رخ داده است كه در اين جريان رضا با ضربه چاقو شاهرخ زخمي و به بيمارستان منتقل شده است. مأموران پليس در بررسيهاي بيشتر فهميدند كه رضا در بيمارستان بر اثر شدت جراحت جان باخته است. دختر مقتول در نخستين تحقيقات گفت: پدرم در حال خواندن نماز عشا بود كه متوجه شدم، همسايهمان شاهرخ با كوبيدن در خانهمان در حال فحاشي به خانواده ما است. بعد از اين پدرم به طرف در رفت. من سعي كردم جلو پدرم را بگيرم اما موفق نشدم. پدرم وقتي در را باز كرد شاهرخ با چاقويي كه در دست داشت، ضربهاي به پهلوي پدرم زد و فرار كرد. بلافاصله پدرم را به بيمارستان آورديم اما فايدهاي نداشت و فوت شد.
مدير مجتمع مسكوني هم گفت: اين دو خانواده از مدتي قبل به خاطر بچههايشان با هم درگير بودند و من آنها را آشتي دادم. وي گفت: چندي قبل هم متهم از صداي بلند راديو و تلويزيون همسايهاش گله كرد كه من به آنها تذكر دادم. يكي از شاهدان حادثه هم گفت: مقتول و متهم همسايه ديوار به ديوار هستند. زن متهم با زن مقتول از 10 ماه پيش به خاطر صداي تلويزيون با هم درگيرند تا اينكه امروز صداي زن متهم را شنيدم كه در حال فحاشي بود. وقتي از خانه بيرون آمدم، مشاهده كردم شاهرخ با چاقويي به رضا حمله و او را به شدت زخمي كرده است.
اظهار پشيماني متهم بعد از دستگيري
متهم بعد از دستگيري به قتل مرد همسايه اعتراف كرد و با اظهار پشيماني گفت: من راننده شركت واحد هستم و هر روز از صبح تا غروب با اتوبوس كار ميكنم. خانواده مقتول هميشه صداي تلويزيونشان زياد بود به طوري كه ما هيچگاه در خانهمان آرامش نداشتيم. به خاطر همين موضوع چند بار زنم با مقتول و زنش درگير شده بود. من چندين بار خودم و از طريق مدير ساختمان به آنها تذكر دادم اما فايدهاي نداشت تا اينكه منجر به قتل مرد همسايه شد. وي در توضيح لحظه حادثه گفت: شامگاه حادثه از محل كار به خانه آمدم و قرار بود با خانوادهام به مراسم عروسي پسر خالهام برويم. وقتي وارد خانه شدم، همسرم ناراحت بود. او گفت كه به خاطر صداي تلويزيون با زن مقتول درگير شده است. خيلي عصباني شدم و تصميم گرفتم به در خانه رضا بروم و از او بخواهم جلو همسرش را بگيرد. به همين خاطر به در خانهاش رفتم و در زدم اما كسي در را باز نكرد. بيشتر عصباني شدم و به خانه برگشتم و چاقويي از آشپزخانه برداشتم. با سرو صدايي كه به راه انداخته بودم، فكر كردم تا دم خانه آنها همسايهها جلو مرا ميگيرند و با زهر چشمي كه از او بگيرم، قضيه فيصله پيدا ميكند اما برعكس هميشه، آن روز هيچ كس جلو مرا نگرفت. تا به او رسيدم با مشت ضربهاي به صورتم زد و من هم با چاقو ضربهاي به او زدم. همان لحظه پشيمان شدم و به خانهام رفتم تا اينكه از سوي پليس دستگير شدم. متهم بعد از تحقيقات تكميلي در شعبه 71 دادگاه كيفري محاكمه شد. اولياي دم براي متهم درخواست قصاص دادند و هيئت قضايي هم شاهرخ را مجرم شناخت و به قصاص با چوبهدار محكوم كرد.
بخشش متهم در جلسات صلح و سازش
رأي دادگاه پس از تأييد در ديوان عالي كشور براي سير مقدمات اجرا به شعبه اجراي احكام دادسراي جنايي فرستاده شد. در حالي كه استيذان حكم قصاص متهم از سوي رئيس قوه قضائيه گرفته شده بود و متهم در يك قدمي چوبهدار قرار داشت، هيئت صلح و سازش شعبه اجراي احكام دادسراي جنايي، جلساتي را با حضور اولياي دم و خانواده متهم براي جلب رضايت برگزار كردند. بعد از تشكيل چندين جلسه اولياي دم اظهار داشتند چنانچه متهم بتواند مبلغ 150 ميليون تومان ديه را بپردازد، از قصاص او اعلام گذشت ميكنند. سرانجام خانواده متهم شرط اولياي دم را قبول كردند و اولياي دم هم رضايتنامه كتبي خود را به داديار شعبه ارائه دادند. بنابراين متهم به زندگي دوباره بازگشت.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۴ تير ۱۳۹۳ - ۱۰:۳۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]