تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهم‌ترین آثار تاریخی ایران شناخته می‌شود؟
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1819675075
سرنوشت مشترک همه دولت ها
واضح آرشیو وب فارسی:الف: سرنوشت مشترک همه دولت ها
علی اکبری*، 8 تیر 93
تاریخ انتشار : يکشنبه ۸ تير ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۲۵
نگاهی نو به جهانی شدننویسنده: جوزف ای استیگلیتزمترجم: مسعود کرباسیاننشر چشمه، چاپ سوم ۱۳۹۳شمارگان ۱۲۰۰ نسخه۴۱۵ صفحه، ۲۰۰۰۰ تومان*** شاید بتوان گفت یکی از مهم‌ترین و پررونق‌ترین حوزه های مطالعاتی، تحقیقاتی و مباحثاتی جامعه شناسی در دهه آخر قرن بیستم، حوزه مستعد جهانی شدن و جهانی سازی بوده است. نظریه جهانی شدن از زمانی که به عنوان یک چارچوب فکری و عملی جدید به دنیا ارائه شد تا امروز مسیری پر چالش را پشت سر گذاشته است.بسیاری از کشورهای جهان از دستاوردهای این پدیده بهره‌مند شدند و مسیر توسعه را با سرعتی شگفت پیمودند، اما در برخی از کشورها این امر منجر به گسترش شکاف بین فقیر و غنی و فقیرتر شدن مردم شده است. گر چه به زعم پاره ای از اندیشمندان جهانی شدن مفهومی است نو و متعلق به سه یا چهار دهه اخیر که پیدایش آن به سال ١٩۶٠ برمی گردد.اما در صورت برخورداری از یک بینش تاریخی مبتنی بر خاصیت تکاملی تاریخ و جامعه، می‌توان مدعی شد که جهانی شدن فرایندی نیست که روی یک میز شام و با یک سخنرانی بنیان گذارده شده باشد، بلکه از لحاظ تاریخی به آغاز دوران فئودالیته در سلسله دوران تاریخی اجتماع برمی گردد. مسعود کرباسیان در مورد جهانی شدن می‌گوید : «جهاني شدن» تنها با يك واژه معنا می‌شود كه همان «Globalization» است. از يك واژه كه نمی‌توان ۲ معناي متضاد و ۲ تعريف متفاوت ارائه داد. جهاني شدن يك فرآيند است. جهاني كردن يا جهاني سازي يك برنامه است.مترجم کتاب نگاهی نو به جهانی شدن می گوید : ما در فرهنگ جهاني و در ادبيات جهاني واژه اي نداريم كه «جهاني سازي» را تعريف كند و مفهوم مشخصي را در اذهان متبادر كند. همه دیدگاه‌ها و همه طیف‌ها حتي مخالفان جهاني شدن، امروز جهاني شدن را به عنوان يك پديده ارزيابي می‌کنند. در همه فرهنگ‌ها، در همه اديان و ایدئولوژی‌ها پديده جهاني شدن امر پذيرفته شده اي است، منتها هر كس بنا به تعريف خودش آن را می‌خواهد.در سال‌های گذشته دو موج فکری ادبیات مربوط به جهانی شدن را تحت تأثیر قرارداده است.موج اول نظریه‌های طرفداران جهانی شدن بود که عمدتاً ریشه در اندیشه‌های لیبرالیسم اقتصادی داشت. محور موج اول ادبیات جهانی شدن حول چگونگی شکل‌گیری فرایند جهانی شدن، آثار و پیامدهای مثبت اقتصادی آن، وضعیت کشورهای توسعه‌یافته و درحال‌توسعه در این فرآیند قرار داشت که عمدتاً از سوی فعالان سیاسی و اقتصادی دنیای صنعتی مورد حمایت قرار گرفت.موج دوم ادبیات جهانی شدن، ماهیت و محتوایی نقادانه به جهانی شدن و طرفداران آن دارد. این موج که عمدتاً بر مبنای اندیشه‌های چپ شکل گرفت جهانی شدن را برنامه‌ای مدون از سوی بنیادهای سرمایه‌داری برای تسلط هرچه بیشتر بر جهان می‌داند که نتایجی جز گسترش فقر و بی‌عدالتی در دنیا، افزایش شکاف بین کشورهای درحال‌توسعه و توسعه یافته و در نهایت نا‌امنی در جهان نداشته و ندارد.ادبیات جهانی شدن به این دو موج فکری ختم نمی‌شود و برخی از صاحب‌نظران واقع‌بین با نگاهی جدید و دور از جنجال‌های سیاسی، فکری و ایدئولوژیک موجود، به بررسی جهانی شدن پرداخته و با هدف اصلاح برخی از روندها و کاهش هزینه‌های جهانی شدن و به عبارت دیگر سرمایه‌داری جهانی، به آسیب‌شناسی تحولات موجود و در حال انجام بپردازند.جوزف استیگلیتز، اقتصاددان برجسته آمریکایی و برنده جایزه نوبل اقتصادی در سال ۲۰۰۱ است که در سال‌های اخیر توانسته ادبیات جهانی شدن را تحت تأثیر افکار و اندیشه‌های خود قرار دهد، یکی از این اقتصاددانان است.استیگلیتز در آثار اخیر خود تلاش دارد با بهره‌گیری از تجربیات عینی خود به تحلیل وقایع و پدیده‌ها پرداخته و نسبت به روند تحولات آینده هشدار دهد. استیگلیتز در یکی از جدید‌ترین کتاب های خود تحت عنوان «نگاهی نو به جهانی شدن» با نگاهی روشن به پدیده جهانی شدن آن را به عنوان واقعیتی غیر قابل انکار می‌پذیرد و از موضع محققی موشکاف به نقد و بررسی آن می‌پردازداستیگلیتز در این کتاب به این پرسش می‌پردازد که چه تغییراتی، اعم از کوچک و بزرگ، موجب می‌شود جهانی شدن به وعده‌هایش عمل نماید، یا دست کم آن‌ها را تا حدودی تحقق ببخشد؟ چگونه می‌توانیم جهانی شدن را عملی نماییم؟در کتاب نگاهی نو به جهانی شدن می‌خوانیم: اگر می‌خواهیم در شیوه جهانی شدن تغییر ایجاد کنیم، لازمه آن تغییر در نگرش‌هاست. بحث بر سر این است که دیگر موافق یا مخالف جهانی شدن معنی ندارد. طی انقلاب صنعتی یا شکوفایی پس از جنگ جهانی دوم، نرخ رشد به ندرت از ۳ درصد فراتر رفته است. میانگین رشد چین طی ۳ دهه گذشته، ۳ برابر بوده است. این موفقیت ناشی از جهانی شدن است.در کتاب نگاهی نو به جهانی شدن به طور جامع مشکلات جهانی شدن را بخش به بخش بررسی می‌شود : جهانی شدن دیگر امکان پذیر است، وعده توسعه، عادلانه تر کردن تجارت، حقوق انحصاری اختراعات و منافع شرکت‌ها و مردم، رهایی از نفرین منابع طبیعی، نجات دادن سیاره، شرکت‌های چند ملیتی، اصلاحات در نظام اندوخته های جهانی، دموکراتیک کردن جهانی شدن.می‌بینیم که استیگلیتز مرحله به مرحله وضعیت حاضر و بی عدالتی موجود آن را بررسی می‌کند و بر این عقیده است که جهانی شدن می‌تواند قطعاً به عنوان نیرویی مثبت تلقی شود اما قوانین حال حاضر اقتصاد بین‌المللی که به وسیله ملت‌های ثروتمند به خاطر تأمین منافع خودشان طراحی و تحمیل شده‌اند، غیر منصفانه و ناکارآمد هستند.جوزف استیگلیتز در این کتاب اقداماتی را تشریح می‌کند که برای اثربخش کردن فرآیند جهانی شدن ضرورت دارد و خاطرنشان می‌سازد: «این پدیده اگر به درستی هدایت شود، می‌تواند منافع بسیاری را به صورتی منصفانه برای کشورهای در حال توسعه در برداشته باشد.»وی با نقد و بررسی مسیری که جهان تا کنون در زمینه‌ی جهانی شدن پشت سر گذاشته، معتقد است جهانی شدن به شکلی که اکنون وجود دارد یک پدیده‌ی تحمیلی است که موجب دشوار شدن دست‌یابی به توازن مورد نیاز جهانی شده است. به اعتقاد او جهانی شدن نباید چنان که تا کنون بوده محیط زیست را تخریب کند، به نابرابری‌‌ها دامن بزند، تنوع فرهنگی را تضعیف کند و عدالت را از بین ببرد.وی راه حل خویش را برای اصلاح مسیر جهانی شدن به این شکل مطرح می‌کند که باید مسیری که تا کنون طی شده مورد نقد و بررسی قرار گیرد و پس از آن در فرآیندی دموکراتیک، جهان، گزینه‌ی مناسب خویش را به سمت جهانی شدن انتخاب کند. به‌کارگیری فرآیندهای شفاف و دموکراتیک در این مسیر، گروه‌های ذی‌نفع را که به دنبال تأمین منافع خویش به ضرر گروه بسیاری از شهروندان هستند، بیش از بیش محدود می‌کند و در نهایت دوباره اخلاقیات را به دنیای تجارت بازمی‌گرداند.* دکتر در اقتصاد
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]
-
گوناگون
پربازدیدترینها