تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):مردم را به غير از زبان خود، دعوت كنيد، تا پرهيزكارى و كوشش در عبادت و نماز و خوبى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827653120




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مديريت دلارهاي نفتي


واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:


۸ تير ۱۳۹۳ (۴:۵۶ق.ظ)
مديريت دلارهاي نفتي جهاني سازي مي تواند به گونه اي که باعث ارتقا و رشد اقتصادي شود، مديريت شده و اين مسأله نيازمند سياست‌ گذاري‌هاي درست از طرف دولت است. بدين ترتيب يکي از ويژگي‌هاي رسيدن به موفقيت در جهان اين مسأله مي‌باشد؛ يعني ايجاد تعادل در روند جهاني سازي.
به گزارش خبرگزاري موج، مشکلاتي که ايران با آن مواجه است مشابه بسياري از کشورهاي ديگر در اقصي نقاط جهان است. از کشورهايي که داراي منابع طبيعي غني هستند، انتظار مي‌رود که بتوانند خيلي سريع رشد کنند، ولي، در حقيقت نتوانسته‌اند به اين رشد دست يابند. مشکل کشورهايي که داراي ذخاير طبيعي غني هستند، اين است که نتوانسته‌اند به خوبي از چنين موارد و فرصت‌هايي استفاده نمايند و تقريبا مي‌توان گفت کشورهاي فقيري محسوب مي‌شوند.
بايد در اين زمينه به ميزان منابع طبيعي و رتبه بندي محيط زيست توجه نمود و بدين ترتيب مشخص مي شود که ايران خيلي خوب عمل نکرد؛ چرا که با جود فروش هر ساله نفت ثروت کمي در کشور ايجاد شده است. به عبارت ديگر کشور ايران داراي منابع طبيعي زيادي در زير زمين است. هدف مديريت اقتصادي درست، نظارت بر اين موارد و ويژگي‌هايي است تا بتوان آنها را از منابع زير زميني به روي زمين منتقل کرد. وقتي آنها از زير زمين به روي زمين منتقل مي شوند و وقتي سرمايه گذاري درست در اين زمينه ايجاد مي شود، باعث ثروتمندتر شدن و ايجاد درآمد بيشتري براي کشور مي شود. مسأله ديگر اين است که وقتي ويژگي‌هاي منابع زير زميني جهت استخراج مورد توجه قرار مي‌گيرند و جهت مصرف خارج مي‌شوند باعث افزايش درآمدزايي مي‌شود و اگر به اين ويژگي‌ها توجه نشود، کشور فقير خواهد ماند. البته اين مشکل ايران نيست؛ چرا که ايران توانسته اين منابع زيرزميني را استخراج کند و بر روي آن سرمايه گذاري کرده است. مشکل ايران اين است که وقتي منابع زير زميني را خارج مي کند بر روي مواردي که قابليت توليد بالا دارند سرمايه گذاري نمي کند تا بتواند درآمد خوبي را از اين طريق کسب نمايد.
در مورد اصول استاندارد مديريت، ثروت، درآمد، بازدهي و سرمايه گذاري موارد ديگري نيز وجود دارد که مي خواهم نظرتان را به آن جلب کنم و آن مديريت منابع طبيعي است. اول اين که بهاي مربوط به منابع طبيعي ناپايدار است و کشورهاي بسياري مديريت صحيح در اين زمينه نداشته اند. بنابراين کشورها بايد مديريت صحيح در رابطه با عدم پايداري بهاي منابع طبيعي داشته باشند تا بتوانند آن را پايدارتر کنند. مشکل دوم که بسياري از کشورها با آن مواجه هستند در مورد فروش نفت و ساير مواد معدني است. متأسفانه نفت به عنوان يک منبع طبيعي نمي تواند باعث ايجاد شغل شود و بدين ترتيب رقابت در بازار صادرات و واردات براي کشور مشکل مي شود. به اين دليل است که بسياري از کشورها با داشتن منابع طبيعي غني، کشورهاي ثروتمند با مردم فقير هستند و براي مبارزه با اين مسأله بايد به ميزان تبادلات توجه کرد و تبادلات خارجي در اين رابطه بسيار مؤثر خواهد بود و البته بايد اطمينان حاصل شود که اين موارد باعث ايجاد شغل مي شوند. سؤال ديگر اين است که در مورد موارد مربوط به استراتژي و در مواجهه با شرايط خاص چه بايد بکنيم؟ بهتر است که در رابطه با جهاني سازي که موضوع همايش شماست توضيحاتي دهم. اگر بخواهيم عدالت را در جهاني شدن ايجاد نماييم، بايد به آن نه تنها از بعد اثربخشي بر اقتصاد و ثروت بنگريم، بلکه بايد بر اثربخشي آن بر عدالت اجتماعي نيز توجه کنيم.
جهاني سازي براي کشورهايي که طريقه مديريت بر روند جهاني سازي را مي‌دانند بسيار مفيد خواهد بود و اين مسأله درست است گرچه به نظر من برخي از قوانين جهاني سازي عادلانه نيستند و اگر عادلانه باشد، جهاني سازي بسيار گسترده خواهد بود کشورهاي کمي با داشتن جمعيت زياد در استفاده از جهاني سازي موفق شده‌اند و توانسته‌اند آن را تحت مديريت خود درآورند. مثال اين مسأله چين است که با داشتن جمعيت بسيار زياد توانستند از فوايد جهاني شدن دانش‌ها، جهاني شدن بازارها و جهاني شدن تکنولوژي بهره‌مند گردند و مديريت جهاني سازي را به گونه‌اي انجام داده که توانسته بيش از 300 ميليون نفر را از فقر نجات دهد.

مي‌خواهم در رابطه با 2 ويژگي استراتژي جهت ارتقاي رشد اقتصادي در ايران صحبت کنم. اول اين که بايد به دنبال هماهنگ سازي در جهاني سازي باشيم. چين نشان داده که مي تواند مديريت صحيحي بر روند جهاني سازي داشته باشد، به طريقي که باعث ارتقا و رشد اقتصادي شود. البته چين تنها کشور نبوده و هند نيز توانسته رشد اقتصادي داشته باشد، نه بر اساس منابع طبيعي غني، بلکه با سود جستن از روند جهاني سازي توانسته اين کار را بکند. البته هند به اندازه چين در کاهش فقر موفق نبوده است.

اين مثال‌ها نشان مي‌دهند که جهاني سازي مي تواند به گونه اي که باعث ارتقا و رشد اقتصادي شود، مديريت شده و اين مسأله نيازمند سياست‌گذاري‌هاي درست از طرف دولت است. بدين ترتيب يکي از ويژگي‌هاي رسيدن به موفقيت در جهان اين مسأله مي‌باشد؛ يعني ايجاد تعادل در روند جهاني سازي. مسأله دوم ارتقا و افزايش بهره‌وري در زمينه سرمايه‌گذاري در تحصيل سرمايه‌گذاري در زير ساختارها است. مشکل ايران در رابطه با ميزان پس انداز است که به اندازه چين نيست و اين مسأله بر اساس ماهيت سيستم‌هاي کشور چين است. در چين ميزان پس اندازها 50 درصد بوده است و اين کار را اطلاع از اين که ميزان GDP پايين تر از حد موجود محاسبه شده، انجام داده اند و با تغيير سياست‌هايشان متوجه شده‌اند که 20درصد از GDP را ذکر نکرده‌اند و الان در حال برنامه‌ريزي‌هايي هستند که بتوانند با افزايش ميزان مصرف، وابستگي‌شان را به صادرات کم کنند و بيشتر وابسته به سرمايه‌گذاري‌هاي داخلي شوند. مشکل ايران در رابطه با سطح سرمايه‌گذاري نيست، بلکه در رابطه با سرمايه‌گذاري در زمينه بهره‌وري است.
مسأله ديگر در مورد ايجاد تعادل بين بخش خصوصي و دولتي است. هر اقتصاد موفقي داراي تعادل بين بخش‌هاي دولتي و خصوصي است که هر دو داراي نقش‌هاي کليدي هستند و موفقيت در صورتي حاصل مي‌‌شود که ميزان درست حضور هر کدام را مشخص کنيم. نقش‌هاي بسياري توسط دولت ايفا مي‌شود و بنابراين دولت مي‌تواند ناظم، تنظيم کننده و کارآفرين باشد. در دهه گذشته از آمريکا جهت عدم نظارت بر بازارهاي بين‌المللي انتقاداتي شد. قبلا مي‌گفتند که آمريکا به عنوان يک الگو است، ولي؛ امروزه کسي بر اين باور نيست، نه بر اساس شفاف سازي و نه بر اساس نظارت درست و ما خودمان در حال مواجه شدن با مسائل و مشکلات مالي هستيم.
مسأله ديگري که براي دولت مهم است، ايجاد توسعه است. اين مسأله نوآوري و منبع مهمي که در سال‌هاي اخير باعث رشد در آمريکا شده، اينترنت و تکنولوژي زيستي بوده که بر اساس حمايت دولت ايجاد شده و اين مثالي از حضور بخش‌هاي دولتي است.
مسأله مهم بعدي اين است که بتوانيم براي بخش خصوصي فرصت‌هايي را ايجاد کنيم. بنابراين بايد اين فرصت‌ها ايجاد شود و از بخش خصوصي خواسته شود که به دنبال اين فرصت‌ها بوده و استفاده لازم را از آن ها کند؛ چرا که با توجه به اين مسأله مي‌توان به يک اقتصاد موفق دست يافت و اين مسأله فقط با حذف قوانين غير ضروري امکان‌پذير نيست، بلکه بايد بتوانيم ارتباط نزديکي را با بخش خصوصي ايجاد کنيم. براي مثال بايد بتوانيم مقاطع تحصيلي را با توجه به نياز بخش هاي خصوصي هماهنگ کنيم. تفاوت بين چين و روسيه مربوط به ايجاد اين تفاوت بوده است که در چين در اوايل روند خصوصي سازي‌شان به دنبال گسترش و ايجاد فرصت‌ها بودند و آن‌چه مورد توجه‌شان بوده ايجاد فرصت بوده است نه تنها مسأله خصوصي سازي. ولي مشکل روسيه اين بود که فقط به مسأله خصوصي سازي توجه کرد و فقط زير ساخت‌هاي موجود را مورد توجه قرار داد و همچنين به ايجاد يک بخش خصوصي درست توانست تمامي اين کارها به طور درست و هماهنگ انجام دهد.
مسأله نهايي در رابطه با بحث خصوصي سازي اين است که به نقش بخش دولتي و خصوصي توجه نماييم و بايد بگويم که در واقع عموميت و تعميم براي مشخص نمودن دقيق نقش دولت و بخش خصوصي وجود ندارد و اين مسأله بستگي به موقعيت‌هاي مختلف دارد و نمي‌توان آن را به يک مسأله ثابت و قابل تعميم در نظر گرفت.

برگرفته و تنظيم از کتاب استراتژي تحول اقتصادي از دکتر حسن نفيسي













این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[مشاهده در: www.mojnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 78]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اقتصادی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن