واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری رسا:
انتشار شماره نود و یکم ماهنامه ملیکا خبرگزاری رسا ـ شماره نود و یکم ماهنامه ملیکا(ماهنامه فرهنگی کودکان ایران) از سوی مؤسسه آینده روشن(پژوهشکده مهدویت) منتشر شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، شماره نود و یکم ماهنامه ملیکا(ماهنامه فرهنگی کودکان ایران) ویژه تیرماه 1393 به سردبیری سید مسعود پورسیدآقایی از سوی مؤسسه آینده روشن(پژوهشکده مهدویت) چاپ و روانه بازار شد. در این شماره میخوانیم: «سلام من»، «یادداشتهای ماهانه»، «دوست خدا به شهر برمیگردد»، «کاردستی»، «شعر»، «داستان تصویری»، «سفره سحری»، «کودکی مردان و زنان بزرگ»، «مهارتهای زندگی»، «ماه و آقای پلیس»، «معرفی کتاب»، «چند عکس و یک نشانه»، «سه داستانک از فارس»، «دریاچههای ایران»، و «داستان». در ذیل موضوعی با عنوان شبی بهتر از هزار شب آمده است: «شبی که فرشتهها در آن بین آسمان و زمین در پرواز هستند. فرشتههایی که خداوند آنها را فرستاده است. شبی که سپیدهدم آن پر از خیر و برکت است. نیمه شب است. کنار پدر نشستهای و آرام دعا زمزمه می کنی. پدر اشک میریزد سعی میکنی معنی دعایی را که می خوانی بدانی. ای یار کسی که مونس ندارد. ای دوست کسی که رفیق ندارد. احساس خوبی داری. کسی هست که تو را صدا میزند. دوست داری که یک نفر بیاید. کسی که دیگر ستمی نباشد. کسی که دیگر کودکی کشته نشود. کسی که دیگر کسی گرسنه نباشد. آهسته اشک میریزی و از خدا میخواهی که امام بیاید. در این شب که فرشتهها میآیند و با خود خیر و نیکی میآورند همراه با امام خوبیها». کودکی مردان و زنان بزرگ موضوع دیگری از این ماهنامه است که شامل عناوین مختلفی همچون «بابای مهربان من»، «خانه کوچک»، «همسفر» و «شیرینترین عسل دنیا» میشود که ذیل عنوان بابای مهربان من میخوانیم: «بچهها در کوچه مشغول بازی بودند. پسری به درخت خرما تکیه داده بود و گریه میکرد. امام علی(علیهالسلام) پسرک را دید. دستی به سر او کشید و پرسید: چرا با دوستانت بازی نمیکنی؟ قطرههای اشک بر صورت پسرک ریخت و با ناراحتی گفت: بچهها میگویند تو یتیمی و کسی را نداری. ما با تو بازی نمیکنیم. امام خم شد. صورت پسر را بوسید. لبخندی زد. کمی با او بازی کرد و گفت: برو به آنها بگو بابای من علی است. پسرک با خوشحالی به سوی دوستانش دوید». همسفر یکی دیگر از عناوین مطرحشده ذیل موضوع کودکی مردان و زنان بزرگ است که مطالب آن به این شرح است: «مرد مسلمان نبود و امام را نمیشناخت. امام داشت به کوفه میرفت. مرد با امام همراه شد. حضرت با خوشرویی با مرد صحبت کرد. به جایی رسیدند که یک دوراهی بود. راه کوفه جدا میشد. ولی امام همراه مرد مسافر کمی رفت. مرد با تعجب پرسید: مگر راه شما از ان طرف نیست؟ امام لبخندی زد و گفت: چرا. در همسفری با کسی باید چند قدم او را بدرقه کرد. این سخن پیامبر ماست. مرد که تازه امام را شناخته بود گفت: کسی که از پیامبر خدا اطاعت کند همه کارهایش نیک است. من میخواهم مسلمان شوم. امام با خوشحالی مرد را در آغوش گرفت و به او تبریک گفت». شماره نود و یکم ماهنامه ملیکا(ماهنامه فرهنگی کودکان ایران) ویژه تیرماه 1393 به سردبیری سید مسعود پورسیدآقایی از سوی مؤسسه آینده روشن(پژوهشکده مهدویت) به قیمت 3950 تومان منتشر شده است./907/پ202/ق
۱۳۹۳/۴/۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری رسا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 51]