تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام کاظم (ع):از شوخی (بی مورد) بپرهیز، زیرا که شوخی نور ایمان تو را می برد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805593756




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

متهم: قصد دفاع از خانواده‌ام را داشتم


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: متهم: قصد دفاع از خانواده‌ام را داشتم
مردي كه متهم است چهار سال قبل برادر دامادش را به قتل رسانده، در جلسه محاكمه گفت قصد دفاع از خانواده‌اش را داشت كه حادثه اتفاق افتاد.
به گزارش خبرنگار ما، نماينده دادستان در ابتداي جلسه رسيدگي به پرونده كه در شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران برگزار شد، كيفرخواست عليه متهم پرونده را كه بهنام نام دارد، شرح داد. او گفت: شامگاه نهم دي‌ماه سال 89 به مأموران پليس دماوند خبر دادند دعواي خونيني در روستاي «گرمابسرد» اتفاق افتاده است. بررسي‌ها نشان داد كه دو برادر جوان به نام‌هاي وحيد و سعيد به شدت زخمي و به بيمارستان منتقل شده‌اند. تحقيقات بيشتر نشان داد كه وحيد به علت شدت جراحت فوت و سعيد هم دچار معلوليت شده است. سعيد گفت:«مدتي بود همسر برادر بزرگم –نيما- به خاطر اختلاف خانوادگي به خانه پدرش –بهنام- رفته بود. نيما خواست شبانه به خانه بهنام برويم تا همسرش را بردارد و فرار كنيم. آن شب وقتي از راه ديوار وارد خانه بهنام شديم، درگيري اتفاق افتاد و بهنام ما را با چاقو زد.»
نماينده دادستان تهران گفت: مأموران پليس، دو روز بعد از حادثه بهنام را بازداشت كردند. او در بازجويي‌ها به جرم خود اقرار كرد، بنابراين به خاطر مباشرت در قتل وحيد و ايراد جرح به سعيد برايش درخواست صدور مجازات قانوني دارم.
پس از آن مادر مقتول به عنوان ولي‌دم براي بهنام درخواست قصاص كرد. او گفت: من حاضر به گذشت نيستم. درباره اختلاف پسرم با همسرش خبر ندارم اما هرچه بود، بهنام نبايد مرتكب قتل مي‌شد. او يكي از پسرانم را كشته و ديگري را معلول كرده است كه هزينه‌هاي درمانش خيلي زياد است و بايد ديه آن را بپردازد.
در ادامه بهنام به درخواست قاضي عزيزمحمدي در جايگاه قرار گرفت و گفت: قبول دارم كه مرتكب قتل شده‌ام اما قصد كشتن نداشتم. مدتي بود كه دخترم با شوهرش اختلاف داشت و به خانه‌ام آمده بود. مي‌گفت كه نيما او را كتك مي‌زند. شب قبل از حادثه، چند نفر از بزرگان خانواده آمدند و ميانجي شدند، اما قبول نكردم. آنها گفتند كه دامادم را كتك مي‌زنند. بعد هم دعوا شد. پدرزنم مرا با چوب زد. من دنبال دعوا نبودم. مي‌دانستم اگر دعوا شود، اتفاق شومي‌ مي‌افتد. همه را از خانه‌ام بيرون كردم و گفتم نمي‌خواهم كسي كمك كند. همسر، دختر و پسرم را در اتاقي حبس كردم تا كسي به ما آزار نرساند. مي‌دانستم كه نيما و خانواده‌اش دنبال دعوا هستند تا اينكه عصر روز بعد خبر آوردند وحيد و سعيد مي‌خواهند شبانه به خانه‌ام بريزند. من با پليس تماس گرفتم و خواستم مأمور بيايد اما گفتند ماشين‌شان خراب است و تا دعوا به پا نشده نمي‌آيند. سياوش از دوستانم بود و رابطه خوبي با مأمورها داشت. خواستم تماس بگيرد. او از خانه‌مان به پليس زنگ زد اما همان حرف را تحويلش دادند. وقتي هوا تاريك شد، ترسيدم.
پسرم خواست به دستشويي برود. دو چاقو برداشتم و همراهش به حياط رفتم. همان لحظه برق رفت. دو نفر از ديوار خود را به حياط انداختند. وحيد و سعيد بودند. كسي هم با كلنگ داشت در خانه را از جا مي‌كند. وحيد و سعيد حمله كردند. چاقو را در هوا چرخاندم. درگير بوديم كه در خانه شكسته شد و چند نفر ديگر با چوب و چماق به من حمله كردند. نمي‌دانستم ضربه‌هايم به چه كسي خورد. خودم را به كوچه رساندم. وحيد را ديدم كه در حال فرار است. دنبالش كردم، اما فرار كرد و دور شد.
متهم ادامه داد: روز بعد بود كه فهميدم وحيد با مأموران برق هماهنگ كرده تا سر ساعت 8 برق را قطع كنند تا در تاريكي به خانه‌ام حمله كنند.
قاضي سؤال كرد: در بازجويي‌ها اقرار كرده‌اي كه وحيد را زده‌ و آخرين ضربات را هنگام فرار به او وارد كرده‌اي؟ متهم جواب داد: آن شب ترسيده بودم. حالا هم پشيمان هستم. من دنبال دعوا نبودم. مي‌خواستم از خانواده‌ام دفاع كنم.
قاضي عزيزمحمدي بعد از شنيدن آخرين دفاع متهم و وكيل مدافع وي با مستشاران وارد شور شد و بهنام را به 15 سال حبس و پرداخت ديه به اولياي دم و سعيد محكوم كرد.



منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۰۴ تير ۱۳۹۳ - ۱۰:۱۴





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن