تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 20 مرداد 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هرگاه مؤمن به برادر [دينى] خود تهمت بزند، ايمان در قلب او از ميان مى رود، همچنان كه نم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سایت ایمالز

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

الکترود استیل

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1810470651




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نامه برادرزاده کیمیایی درباره یک بوسه + عکس


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
نامه برادرزاده کیمیایی درباره یک بوسه + عکس از روزی که خودم را شناختم و کارگردان «قیصر» و «گوزن‌ها» را عموی خود دیدم، تا این که یک شب به نام تو شد. شب مسعود کیمیایی. سازم را آوردم تا به تو بگویم ببین عمو جان ببین، بزرگ شدم، تو بزرگم کردی و پیشانی‌ات را به احترام تمام مهربانیت بوسیدم. آن شب هرگز فکر نمی‌کردم، رسانه‌های معلوم‌الحال و بی‌اطلاعی که یک عمر در کمین‌مان بودند، صورتم را شطرنجی کنند و با زشت‌ترین ادبیات بنویسند: «تبلیغ رفتار نامتعارف خانم گیتاریست و کیمیایی»

در شبی که برای گرامیداشت مسعود کیمیایی، کارگردان با سابقه سینمای ایران برگزار شد، یک عکس، جنجالی به پا کرد که دهان همه از تعجب باز ماند. زنی در این مراسم گیتار نواخت و بعد از پایان اجرای خود پیشانی مسعود کیمیایی را بوسید. تصویر این اتفاق برای برخی از سایت‌ها سوتفاهمی ایجاد کرد و آنها با صورت شطرنجی این خبر را منتشر کردند. این زن اما کسی نیست جز کارینا کیمیایی برادرزاده کارگردان گوزن‌ ها. او با انتشار نامه‌ ای که نسخه‌ ای از آن را در اختیار سایت قرار داده به توضیح درباره این رابطه پرداخته و از عمویش پرسیده است “چطور این گروه مغرض را باید ببخشد؟”
 زنی که پیشانی این کارگردان را بوسید چه کسی بود؟
 کارینا کیمیایی دکترای موسیقی دارد و در یکی از فیلم‌های کیمیایی بازی کرده است. او در نامه خود نوشته است: روزی که به یاد دارم، از روزی که خودم را شناختم و کارگردان «قیصر» و «گوزن‌ها» را عموی خود دیدم، نمی‌دانستم دست‌های تو مراقبم خواهند بود. حواسم به چشم‌های نگران تو نبود و نمی‌دانستم این چشم مرا تا همین امروز و در آستانه ۴۰ سالگی، با دلی نگران خواهد پایید. تو پدر من، تو پناه من بودی، از همان روز تا به حال. از همان روزی که فهمیدم موسیقی را دوست دارم و موسیقی ژن مشترک ماست، اگر نبودی نمی‌دانم اصلا راهی لندن می‌شدم، اصلا تا دکترای موسیقی در این شهر مه‌گرفته تاب می‌آوردم، گیتار را آنقدر می‌نواختم تا به جهان پشت آن برسم. نمی‌دانم اگر نبودی آن شش آلبوم موسیقی زاده می‌شد یا نه. نمی‌دانم اگر تو عموی من نبودی آن انرژی جنگیدن را چطور باید زنده نگاه می‌داشتم که برای موسیقی بجنگم، موسیقی و گیتار را از آن هجو فراری دهم و بگویم موسیقی این نیست، گیتار همین ژست‌های کودکانه نیست. شاید اگر تو عمویم نبودی نه آلبوم «گیتار و گربه گرسنه» را می‌دیدم، نه آن هیجان دوئت گیتار کلاسیک را با بزرگترین گیتاریست ژاپنی می‌چشیدم، نه کارینایی می‌شدم که امروز هستم … .تا این که یک شب به نام تو شد. شب مسعود کیمیایی. سازم را آوردم به پاس همه بودن‌هایت، نگرانی‌هایت، دلواپسی‌هایت. تا به تو بگویم ببین عمو جان ببین، بزرگ شدم، تو بزرگم کردی و پیشانی‌ات را به احترام تمام مهربانیت بوسیدم. آن شب هرگز فکر نمی‌کردم، رسانه‌های معلوم‌الحال و بی‌اطلاعی که یک عمر در کمین‌مان بودند، صورتم را شطرنجی کنند و با زشت‌ترین ادبیات بنویسند: «تبلیغ رفتار نامتعارف خانم گیتاریست و کیمیایی» دلم شکسته عموجان. این نامه هم برای مرحم دل شکسته‌ام می‌نویسم، تا تو که همه زندگی را یادم دادی، حالا هم به من بیاموزی، که چطور طاقت بیاورم که چطور تاب آوردی این همه تهمت و افترا را در همه این سالها. عمو جان بیا و بگو چطور ببخشم آنهایی که قلبم را شکستند، که چطور بخشیدی و ماندی در همه این سال. عمو جان، تو بگو، تو بگو که همیشه صدای تو خوب است.آموزنده

دوشنبه 22 اردیبهشت 1393 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 86]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن