واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
فرهنگ و ادب > بازار نشر
اعتراض خسرو ناقد به پرداخت نشدن حقالتالیف کتابش با وجود افزایش قیمت آن
خسرو ناقد مولف و مترجم به گران شدن یکی از کتابهایش «سیب و سرباز» از سوی ناشر (مروارید) و در عین حال پرداخت نشدن حقالتالیف آن اعتراض کرد.
به گزارش خبرنگار مهر، خسرو ناقد مولف و مترجم به گران شدن یکی از کتابهایش در نمایشگاه یعنی «سیب و سرباز» و در عین حال پرداخت نشدن حقالتالیف آن از سوی ناشر اعتراض کرده است. متن ارسالی از سوی ناقد به خبرگزاری مهر تحت عنوان «بازار آشفته کتاب و سوءاستفاده ناشران» به شرح زیر است: بازار نشر کتاب در ايران اگر نخواهيم بگوييم دچار بحرانی عميق است، دست کم بپذيريم که بازاری آشفته و بی در و پيکر است که هيچ ضابطه و قاعدهای بر آن حاکم نيست و هيچ مرجعِ صنفی و حقوقی نيز خود را مؤظف به نظارت بر آن نمیبيند؛ نه اتحاديه ناشران و کتابفروشان و نه اداره کتاب و نه هيچ مرجع حقيقی و حقوقی ديگری. در اين يادداشتِ کوتاه میخواهم به سوءاستفادههای برخی از ناشران اشاره کنم که در اين بازار آشفته، بدون پايبندی به قراردادهايی که با پديدآورندگان کتاب بستهاند و با زير پا گذاشته اخلاق حرفهای، رفتاری کاسبکارانه و سودجويانه در پيش گرفتهاند که نه تنها باعث بیاعتباری صنف ناشران کتاب میشود، بلکه پيش از همه، بیاعتمادی همين اندک علاقهمندان به خريد و خواندن کتاب را در پی دارد. چندی است که در کتابفروشیها به کتابهايی برمیخوريم که با آنکه کموبيش يک سال از انتشار آنها میگذرد، اما قيمت پشت جلد آنها تغيير کرده و به بهايی گاه نزديک به سه برابر قيمت قبلی آنها به فروش میرسند. با مشاهده اين کار غيرقانونی، در نگاه اول چنين تصور میشود که کتابفروش با تغيير قيمت کتاب قصد گرانفروشی و سوءاستفاده از بازار آشفته کتاب را دارد. من نيز در ابتدا همين تصور را داشتم و در همينجا از پيشداوری خود پوزش میطلبم. ولی حال که در مورد يکی از کتابهايم نيز چنين اتفاقی روی داده است مطمئن شدم که چنين نيست و عيب و علت در جای ديگر است. با خبر شدم که يکی از کتابهای من با عنوان «سيب و سرباز» که انتشارات مرواريد آن را منتشر کرده و پشت جلد آن در آغاز انتشار 2900 تومان قيمت خورده بود، اينک در کتابفروشیها به قيمت 8000 تومان به فروش میرسد! در جستوجوهای بعدی ديدم که برخی سايتهایِ فروش کتاب، با تخفيف هشصد تومان، کتاب را به قيمت 7200 تومان عرضه میکنند که باز دو برابر و نيم قيمت اوليه اين کتاب است. خواستم با انتشارات مرواريد که ناشر اين کتاب است، تماس بگيرم و ماجرا را در ميان بگذارم تا جلو اين سوءاستفاده را بگيرند. ولی پيش از آن سری به سايت ناشر زدم و ديدم که ای دل غافل، خود ناشر هم در سايتاش کتاب را با قيمت 8000 تومان میفروشد. حال زمانش رسيده بود که با ناشر تماس بگيرم و علت اين کار غيرقانونی را جويا شوم. ناشر در گفتگوی تلفنی با صراحت اعتراف کرد که قيمت پشت جلد کتاب را تغيير داده است. علت آن را هم گرانی لوازم چاپ و انتشار کتاب عنوان کرد. در کمال تعجب پرسيدم: آيا کتاب تجديد چاپ شده و در چاپ جديد و با گرانی قيمت کاغذ و ديگر لوازم چاپ، ناچار به افزايش قيمت کتاب شدهايد؟ در پاسخ گفت: نه، همان چاپ اول است! گفتم: شما در زمان انتشار کتاب و در چاپ اول با احتساب قيمت کاغذ و غيره، قيمت پشت جلد کتاب، يعنی 2900 تومان را تعيين کرده بوديد و کتابی که يک سال و اندی است منتشر شده و در قفسه کتابفروشیها قرار دارد، نه کاغذشاش میتواند گران شود و نه فيلم زينک و هزينه چاپش. از اين که بگذريم، ناشر بر اساس قيمت پشت جلد کتاب حق التأليف يا ترجمه را به پديدآورنده پرداخت میکند. شما هم بر اساس 2900 تومان قيمت پشت جلد، درصدی را که به من تعلق میگيرد، پرداخت کرديد. ولی حال معلوم شده که چند ماه پس از انتشار کتاب، بدون آنکه به من اطلاع بدهيد، قيمت کتاب را سه برابر کرده و آن را با قيمت جديد بفروش میرسانيد؛ بدون آنکه با احتساب قيمت جديد، يعنی 8000 تومان حق مؤلف يا مترجم را بپردازيد؟ مطابق معمول در پاسخ فقط آه و نالههای مسئول انتشارات مرواريد را از وضع بد اقتصادی شنيدم و اينکه شرکتهای پخش و کتابفروشها از ما کتابهای ارزان قيمت را نمیگيرند؛ چون درصدی که به آنها تعلق میگيرد کم است و ما ناچار قيمت کتاب را سه برابر کرديم! با آنکه اين پاسخ را مضحک و غير منطقی ديدم، با اين همه گفتم: بسيار خوب! اما طبق قراردادی که با من داريد، بايد درصد مشخصی از قيمت پشت جلد کتاب را به من بپردازيد که همين الان به گفته خودتان 8000 تومان است و در بازار کتاب هم عرضه میشود.
اينکه ناشری برای ندادن حق نويسنده يا مترجم، در ابتدا قيمتی برای کتاب تعيين کند و بعد کتاب را با سه برابر قيمت اوليه بفروشد، عملی غير اخلاقی و خلاف قانون است. افزون بر همه اينها، فروش کتاب به سه برابر قيمت اوليه، باعث میشود که خوانندگان علاقهمند از خريد آن خودداری کنند و کتاب به دست مخاطبان آن نرسد. پاسخ ناشر باز همان آه و ناله از کسادی بازار کتاب بود و تأسف من از بازار آشفته کتاب؛ و آنکه: خانه از پایبست ويران است.
۱۳۹۳/۲/۱۹ - ۰۹:۵۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]