محبوبترینها
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1840582472
ماجرای مرد ساعت فروش در تهران
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
ماجرای مرد ساعت فروش در تهران «دنگ...، دنگ..../ ساعت گیج زمان در شب عمر / میزند پی در پی زنگ.» زمان میایستد، پیکان هر عقربه، شمارهای را نشانه رفته است؛ قدمها و ثانیهها، دقیقهها و قدمها و قدمها و ساعتها.
یک مرد آمده است، مردی و ساکی، مردی و پیاده رویی و پیاده رویی با هزاران عابری که می روند پی در پی، بی مقصد، بی توقف. درست مانند عقربه های ساعت. آن مرد آمده است، پنجاه سالگی را تمام کرده است. رخسار نشان از تمام لحظه ها دارد. خطوط چهره در هم رفته اند، موها سپید شده اند، شانه ها هم کمی خمیده. «دو پسر دارم یکی سرباز و دیگری کارگر و سه دختر که دو نفرشان دبیرستانی و سومی مدرسه نرفته هنوز، اینها حاصل تمام عمرم است. خانه ندارم . در دو اتاق اجاره ای زندگی می کنیم» لباس محلی کردی به تن دارد. هیچ نگران آینده نیست. می گوید «تا زمانی که عقربه ها بچرخند جای نگرانی نیست. زمانی هم که نچرخند باز جای نگرانی نیست.» مرد ساعت فروش با ساک مشکی اش هر روز چهار راه ولیعصر را می رود به سمت تجریش. او می رود، دیگران هم... مهم نیست ساعت ها را از کجا آورده است؛ از مرز کردستان، یا بازارهای آزاد جنوب و یا حتی سرحدات شرق کشور؛ دوست ندارد بگوید منبع خریدش کجاست درست مانند خبرنگاران که منابع خبری خود را نگه می دارند برای روز مبادا. خنده اش می گیرد از این پرسش که آیا این ساعت ها را کیلویی می خرید؟ راه می رویم و سخن می گوییم. می پرسم اجناس را چطور به تهران می آورید؟ پاسخ می دهد: ما چتربازیم! این کلمات برای اقتصاد ایران بسیار آشناست. توضیح می دهد: چتر بازی روی زمین، روش های مختلف دارد یا نرسیده به ایستگاه های بازرسی از خودرو پیاده می شویم و مراکز نیروی انتظامی را با پای پیاده دور می زنیم که البته در این میان گاهی هم به کمین ماموران بر می خوریم و کلی دردسر می شود برایمان؛ یا این که برخی اوقات ساعت ها را لای اثاث و ساک جاسازی می کنیم. به پایانه مقصد که رسیدیم نفس راحتی خواهیم کشید. البته او این کار خود و کارهای مشابه از این دست را قاچاق نمی داند. به باور مرد ساعت فروش، قاچاق را افراد بزرگ انجام می دهند همان هایی که حتی از خودروی باری خود پیاده نمی شوند و تخته گاز می آیند تا تهران. او مقدار کم کالا، درآمد اندک و ناگزیر بودن را دلایل خود مبنی بر قاچاق نبودن آن عنوان می کند. قیمت ساعت ها هم از 3000 شروع می شود تا می رسد به صد هزار تومان؛ او در ساکش برند های معتبری دارد. همان هایی که در مغازه های شیک به قیمت های بالا حتی تا یک میلیون تومان هم به فروش می رسد. ما می دانیم و خود مرد ساعت فروش نیز می داند این برندها بدلی اند نه اصل. مشتری ها هم می دانند. نرسیده به میدان ولیعصر دو مرد جوان به ساعت ها خیره می شوند، به خریدار می مانند. شروع یک معامله؛ قیمت ها را جویا می شوند، به توافق نمی رسند و می خواهند بروند، مرد ساعت فروش شروع می کند به پایین آوردن نرخ های خود. ساعتی را که گفته بود 25 هزار تومان با 12 هزار تومان رضایت می دهد. آن دو می خرند و خوشحال می روند تا ثانیه های عمر خویش را بشمارند. مرد می گوید: همین ساعت های صد هزاری را هم گاهی با چانه زدن مشتری تا 30 هزار تومان پایین می آورم، این زمانی است که می خواهم زود از دست آنها خلاص شوم و به خانه برگردم. دوست دارد تمام عقربه هایی را که پشت شیشه ها منگ و بی هدف می چرخند ، بفروشد و بازگردد به شهرش مریوان. سه روز است در تهران مانده . در مسافرخانه ای عمومی اقامت دارد. شبی20 هزار تومان کرایه می پردازد. از سرنوشت آدم های آنجا قصه های بسیار دارد. آدرس مسافرخانه را می دهد؛ راه آهن! مرد این را بخوبی می داند در این شهر غریب که حتی ساکنانش برای هم ناآشنایند، همچو او بسیارند؛ گل فروش ها، آدامس فروش ها، حتی عطر فروش ها؛ گاهی خود او هم به جای ساعت، ساکی از این عطرها می آورد. اما فروش آنها سخت تر از ساعت است. شامه خریداران هر بویی را خوش ندارد. خاطره ای از عطر فروشی خود می گوید «عطری فروختم در خیابان سیدخندان چند روز بعد همان خریدار مرا دید عصبانی پیش آمد و داد زد: مرد حسابی آن عطر بود یا در شیشه چای ریخته بودی! درماندم از پاسخ خواستم پولش را پس بدهم، اما نگرفت!» نامه های خط خطی! روزها آدم های بسیار را می بیند. به دستانشان نگاه می کند تا ببیند ساعت دارند یا نه؛ اما خودش ساعت به دست ندارد هر چند داشتن ساعت را ضروری می داند و آن را نشانه شخصیت عنوان می کند. با این همه افراد کمی این مرد را می بینند. مردی که از کارش راضی نیست، ناگزیر است. می گوید: «دوری از خانواده سخت است، چانه زدن هم دشوار، در شهرم کار نیست هر روز به آنها زنگ می زنم، دختر کوچکم بی تابی می کند.» در این هنگام دستش را به بغل ساک برد و کاغذ مچاله شده ای را بیرون می کشد و با دقت آن را باز می کند. یک برگ درخت روی کاغذ چسبانده شده است. چند خط ناموزون با مداد و خودکار قرمز هم روی آن کشیده شده اند. ورق را روی چشمان خود می گذارد، مکثی می کند و می گوید: «اینها تنها خط نیستند، این نامه دخترم است که هنوز مدرسه نرفته است. شب سفر آن را به من داد و گفت بابا تهران رسیدی نامه را بخوان!» کاغذ را می گیرم می خواهم بخوانم، نمی توانم، سوادم قد نمی دهد. تنها مرد خسته از پیاده روهای تهران می تواند خطوط در هم را بخواند و به اندازه تمام عقربه های ساعت که بی وقفه زمان را می شمارند، از آن لذت ببرد. سرش را رو به آسمان بلند می کند و می گوید ظهر شده وقت نماز است! ساعت او آفتاب است، درست مانند روزهایی که در روستا زندگی می کرد و تنها ساعت او زمان برآمدن و فرو رفتن آفتاب بود. روستایی نزدیک دریاچه زریبار. کشاورزی می کرد، زمین نداشت، اما برای یکی از مالکان زمین کاشت می کرد و به هنگام برداشت سهم خود را می گرفت. بعدها مالک، زمین خود را فروخت. مرد هم به شهر آمد. اجاره نشین خانه ای در حاشیه شهر شد. مدتی را بیکار ماند و چند وقتی را هم در مرز «کولبری» (استفاده از نیروی انسانی برای جابه جا کردن اجناس قاچاق در مرزها) انجام داد. خسته شده بود از خطر مرز، از بیم دستگیری یا رفتن روی مین. دوباره بیکار شد و حالا می گوید دو سالی می شود ساکش را پر می کند و به این شهر و آن شهر می رود. او حتی به دنبال عقربه ها به رشت و اهواز رفته است به امید فروششان. اما تهران بازار بهتری است. گاهی در روز تا 200 هزار تومان هم می فروشد که به قول خودش 60 تا 70 هزار آن سود است. اگر بازار خوب باشد یک هفته نشده تمام عقربه ها تنظیم شده روی دست مشتریان خواهند چرخید. برخی اوقات هم تا 20 روز کار به درازا می کشد. یک پرسش بی پاسخ عقربه ها همچنان بی توجه، بی احساس از گذر زمان می چرخند، کاری شبیه افسانه سیزیف! سیزیف می بایست صخره ای بزرگ را روی شیبی ناهموار تا بالای قله ای ببرد، همیشه لحظه ای پیش از آن که به انتهای مسیر برسد، سنگ از دستش خارج می شد و او باید کارش را از ابتدا شروع می کرد؛ عقربه ها هم... هیچ گاه پایانی برای آنها نیست، اما برای مرد ساعت فروش که حالا از راه رفتن خسته شده است پایانی وجود دارد؛ پایان فروش آخرین ساعت موجود در ساک سیاهش. مرد می ترسد، هراس از زمانی که عقربه ها ساعت خواستگاری دخترانش یا قبول شدن آنها در دانشگاه به ویژه از نوع آزادش را نشانه روند. با این هزینه و این اندک درآمد... او باز می ترسد از آینده پسر سربازش، آیا او نیز با ساکی به دنبال عقربه ها خواهد چرخید. مرد می ترسد خیلی؛ اما هیچ نمی گوید و به آینده امید دارد. با واژگانی پر فروغ شاکر روزی رسان خویش است. آسمان هم دلش گرفته است؛ رخسار در هم می کشد. باد، برگ درختان را می لرزاند. ساعتی طوفانی در راه است؛ ثانیه ها از ادراک این لحظه سخت منگ مانده اند. یاد شعر سهراب می افتم: «دنگ...، دنگ.... / لحظه ها می گذرد. / آنچه بگذشت، نمی آید باز / قصه ای هست که هرگز دیگر / نتواند شد آغاز / مثل این است که یک پرسش بی پاسخ / بر لب سر زمان ماسیده است...» سامان عابری / جام جم
دوشنبه 15 اردیبهشت 1393 5:00 بازدید:1908
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]
صفحات پیشنهادی
امام جمعه فاروج: ماجرای زندان تهران اوج وقاحت فتنه گران بود
امام جمعه فاروج ماجرای زندان تهران اوج وقاحت فتنه گران بود فاروج - ایرنا - امام جمعه فاروج گفت ماجرای زندان تهران اوج وقاحت فتنه گران بود و مردم انقلابی منتظر برخورد قاطع دستگاه قضا با عوامل آن هستند به گزارش ایرنا حجت الاسلام عباسعلی قلی زاده در خطبه های این هفته نماز جمعهمردی که در تهران مرده اما در رشت زنده است!
مردی که در تهران مرده اما در رشت زنده است تورج جهانگیرزاده مردی 52 ساله ساکن رشت که بازنشسته نیروهای مسلح است به علت صادرشدن گواهی فوتش در اداره ثبت احوال غرب تهران از گرفتن حقوق ماهیانه اش محروم شده است کد خبر ۳۹۷۱۲۲ تاریخ انتشار ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۴ ۵۴ - 30 April 2014 یکیمتادون داروی داروخانه ای نیست/ ماجرای فروش بدون نسخه ترامادول
متادون داروی داروخانه ای نیست ماجرای فروش بدون نسخه ترامادول رئیس انجمن داروسازان ایران با عنوان این مطلب که "متادون" داروی داروخانه ای نیست موضوع فروش بدون نسخه داروی "ترامادول" در برخی داروخانه ها را رد نکرد به گزارش نامه نیوز دکتر رهبر مژدهی آذر در واکنشبه دستور الله دختران مردم را می فروشم!
به دستور الله دختران مردم را می فروشم به راستی یک شنونده یا بیننده ناآگاه که شناخت درست و دقیقی از اسلام ندارد وقتی از کانال تلویزیون حرف های امثال رهبر بوکرحرام را می شنود چه حسی نسبت به اسلام و مسلمانان پیدا می کند عصر ایران - روز دوشنبه رهبر گروه افراط گرای بوکوحرام که نامزمان نمایشگاه کتاب تهران یک ساعت تمدید شد
امروز پنجشنبه زمان نمایشگاه کتاب تهران یک ساعت تمدید شد مدیر کمیته روابط عمومی بیست و هفتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از یک ساعت تمدید زمان این نمایشگاه در تاریخ پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت خبر داد به گزارش حوزه ادبیات باشگاه خبرنگاران مدیر کمیته روابط عمومی بیست و هفتمین نمامدیرعامل بورس تهران در واکنش به ریزشهای پیاپی شاخص بورس: افراد حقیقی با مطالعه خرید و فروش کنند/ لزوم شفافسا
مدیرعامل بورس تهران در واکنش به ریزشهای پیاپی شاخص بورس افراد حقیقی با مطالعه خرید و فروش کنند لزوم شفافسازی متغیرهای کلان توسط دولتمدیرعامل بورس تهران در واکنش به کاهش قیمت شدید قیمت سهام شرکتها معتقد است حقیقیها در فروش سهم عجله کرده و بدون مطالعه اقدام میکنند چرا که pنماینده مردم تهران:فرهنگ ایثار و شهادت باید درجامعه گسترش یابد
نماینده مردم تهران فرهنگ ایثار و شهادت باید درجامعه گسترش یابد تهران بزرگ - ایرنا - نماینده مردم تهران ری شمیرانات و اسلامشهر درمجلس شورای اسلامی با اشاره به فرمایشات رهبر معظم انقلاب در جمع خانواده ایثارگران و شهدا گفت فرهنگ ایثار و شهادت باید در جامعه گسترش یابد لاله افتخاحادثه اتوبوس بخش خصوصی به نماد همدلی مسئولان و مردم تهران تبدیل شد
معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران حادثه اتوبوس بخش خصوصی به نماد همدلی مسئولان و مردم تهران تبدیل شد سیدجعفر تشکری هاشمی معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران گفت این حادثه تأسف بار به نوعی به نماد همدلی مردم مسئولان و نیز دست اندرکاران دستگاه های مختلف با یکدیگر تبدیلماجرای فروش خانه سیمین دانشور
ماجرای فروش خانه سیمین دانشور قرارداد ۵ میلیاردی فروش منزل دانشور به شهرداری تهران با شکایت وکیل فرزندخوانده سیمین دانشور و جلال آل احمد به حالت تعلیق درآمد به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبربه نقل ازمهر وکیل فرزندخوانده سیمین دانشوروجلال آل احمد ازتعلیق قراداد 5 میلیارد تومادستگیری قاتلان طلا فروش بروجردی در کمتر از 24 ساعت
دستگیری قاتلان طلا فروش بروجردی در کمتر از 24 ساعت بروجرد - ایرنا - معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی شهرستان بروجرد از دستگیری و شناسایی عاملان قتل طلا فروش بروجردی در کمتر از 24 ساعت خبر داد سرگرد سالار قبادی روز سه شنبه در گفت وگو با ایرنا افزود اکنون یکی از قاتلان دستگیر و فنمایشگاه کتاب تهران یک ساعت تمدید شد
امروز جمعه نمایشگاه کتاب تهران یک ساعت تمدید شد مدیر کمیته روابط عمومی بیست و هفتمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران از یک ساعت تمدید زمان کار این نمایشگاه در تاریخ جمعه 12 اردیبهشت خبر داد به گزارش حوزه ادبیات باشگاه خبرنگاران به گزارش ستاد اطلاع رسانی بیست و هفتمین نمآتش سوزی فروشگاه پوشاک در بازار بزرگ تهران
آتش سوزی فروشگاه پوشاک در بازار بزرگ تهران در این حادثه آتش نشانان بی درنگ با قطع برق و گاز ایمن سازی های اولیه را انجام دادند و با کشیدن چندین رشته لوله های آبدهی از چندین جهت آتش سوزی را مهار و خاموش کردند آتش سوزی فروشگاه پوشاک در بازار آل یاسین آتش نشانان 5 ایستگاه را به محلفروش کتاب های خواننده مرتد در نمایشگاه کتاب تهران
فروش کتاب های خواننده مرتد در نمایشگاه کتاب تهران فروش کتاب ها و اشعار شاهین نجفی خواننده هتاک به امام هادی علیه السلام همچنان در نمایشگاه کتاب ادامه دارد به این مطلب امتیاز دهید به گزارش سرویس فرهنگی جام نیوز فروش اشعار و کتابهای شاهین نجفی خواننده هتاک به امام هادی علیهمردی که در تهران مرده، اما در رشت زنده است!
مردی که در تهران مرده اما در رشت زنده است تهران- ایرنا- تورج جهانگیرزاده - مردی 52 ساله ساکن رشت و بازنشسته نیرو های مسلح- به علت صادرشدن گواهی فوتش در اداره ثبت احوال غرب تهران از گرفتن حقوق ماهیانه اش محروم شده است این بازنشسته نیروهای مسلح در مراجعه برای دریافت مستمری خورئیس کمیته مشارکتهای مردمی انجمن ام اس: روزانه 4 نفر در شهر تهران به ام اس مبتلا میشوند
چهارشنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۲ ۰۰ رئیس کمیته مشارکتهای مردمی انجمن ام اس ایران و دبیر برگزاری هفته ام اس به اعلام برنامههای تدارک دیده شده برای هفته ام اس از دوم تا هشتم خرداد ماه 1393پرداخت به گزارش سرویس سلامت ایسنا حسین کاکاوند از نهادهای ذیربط نظیر نهاد ریاست جمهوری وزارتماجرای هجوم کرم های پشمالو به برخی مناطق خرم آباد/ شب پره هایی که مردم را نگران کردند
استانها غرب لرستان گزارش خبری ماجرای هجوم کرم های پشمالو به برخی مناطق خرم آباد شب پره هایی که مردم را نگران کردند خرم آباد - خبرگزاری مهر هر ساله در فصل بهار تعداد کرم های لاروی که قرار است تبدیل به شب پره شوند در سطح شهرهای مختلف بیش از هر زمان دیگری به چشم می آیند تاپنج شنبه؛ نمایشگاه کتاب تهران یک ساعت تمدید شد
پنج شنبه نمایشگاه کتاب تهران یک ساعت تمدید شد امروز پنج شنبه 11 اردیبهشت زمان برگزاری نمایشگاه کتاب تهران یک ساعت تمدید شد آفتاب مدیر کمیته روابط عمومی بیست و هفتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از یک ساعت تمدید زمان کار این نمایشگاه در تاریخ پنج شنبه ۱۱ اردیبهشت خبر داد ب-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها