واضح آرشیو وب فارسی:فارس: غلامحسین ابراهیمیدینانی در پیشهمایش «حکیم طهران»/4 و پایانی
عقل راه انحراف انسان را بسته است/ماجرای تعطیلی کلاسهای علامه و گریه دینانی
چهره ماندگار فلسفه ایران گفت: عقل در لغت به معنای «بسته» است، اما در واقع وسعت و پرواز است، به این علت که عقل با پرواز خود راههای انحراف و نفسانیت انسان را میبندد.

به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، هشتمین پیشنشست حکیم طهران (آقاعلی مدرس زنوزی) صبح امروز (چهارشنبه 17 اردیبهشت) با حضور آیتالله محمد امامی کاشانی تولیت مدرسه عالی شهید مطهری، حجتالاسلام غلامرضا فیاضی رئیس هیأت مدیره مجمع عالی حکمت اسلامی، آیتالله سید مصطفی محقق داماد استاد دانشگاه شهید بهشتی، غلامحسین ابراهیمیدینانی چهره ماندگار فلسفه ایران و عضو هیأت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و طلاب مدرسه عالی شهید مطهری در این مرکز برگزار شد. غلامحسین ابراهیمی دینانی در این همایش با طرح مسأله عقل و اهمیت آن گفت: عقل چیست؟ عقل را اگر بخواهیم تعریف کنیم چه کسی آن را تعریف میکند؟ خدا؟ حس؟ خیال؟ جهل؟ وهم؟ یا.... اگر بگوییم خداوند، خدا را چه کسی میشناسد؟ عقل؟ خب این یک معادله ساده است، تنها خود عقل است که میتواند عقل را تعریف کند، آیا عقل خدا را هم میتواند تعریف کند؟ بله! حال اگر عقل خود را تعریف میکند، تعریف کننده یا شونده است؟ این مسأله عظیم در بین فرنگیها سوژه و اُبژه و بین علمای ما ذهن و عین تعبیر میشود. وی با اشاره به اینکه مولانا فیلسوف اصطلاحی نیست، بلکه عارفی است که صد هزار بار بیشتر از فیلسوف است، افزود: چرا که فلسفه اگر بخواهد به عرفان برسد، البته نه از این نوع عرفانهای مزخرف کوچه بازاری امروز، عقل چند پر دارد؟ 700 پر دارد، البته این هفتصد به معنای لایتناهی است، عجب مرغی است این عقل! اینکه به کجا میپرد و مقصدش چیست، نمیتوانیم بگوییم، شاید خودش هم نتواند بگوید، ولی میرود اینکه مقصد مهمتر است یا رفتن؟ این هم بحث دیگری است اما خود رفتن گاهی مقصد است. ابراهیمیدینانی با قرائت چند بیت از اشعار مولانا و اینکه امیدوارم در این مجلس کسی ما را تکفیر نکند، گفت: یکی از مشکلات ما این است که تراژدی نداریم، البته در عطار وجود دارد، اما علمای ما با تراژدی آشنا نیستند، در صورتی که در فرهنگ ما وجود دارد، یک تراژدی این است که اگر در یک بیابان لایتناهی وارد شویم، هیچ راهی بلد نیستیم، آیا سرجایمان میایستیم یا میخوابیم یا اینکه خطر رفتن را به جان میخریم، البته در هر دو صورت خطر با ماست، باید چه کار کنیم؟ عقل میگوید برو.. دنبال نتیجه نباش گرفتاری دنیای امروز ما این است که مدام به دنبال نتیجه هستیم و این معضل پراگماتیسم امروز است، البته دنیای دیروز هم بهتر از امروز نبوده به ویژه بین اهل شریعت. وی با بیان اینکه فلسفهای که نتیجهاش مشخص باشد فلسفه نیست، حال میخواهند آقایان خوششان بیاید یا خیر،توضیح داد: اگر این نتیجه مشخص باشد کلام میشود، فلسفه راه میرود البته با توکل، بنابراین عقل بسته نیست، ای جوانان! شما هم بسته نباشید، بسته بودن مرگ عقل است. دینانی با بیان اینکه خود لغت «عقل» در قرآن کریم به صورت مشخص نیامده، در حالی که 42 بار ماده عقل در قرآن بیان شده، توضیح داد: عقلی که این اندازه وسیع و پروازی است، چرا در معنای لغتی «بسته» است، به این علت که عقل راههای انحراف انسانی را میبندد. فلسفه یعنی تعقل اگر فلسفهای تعلق نبود آن فلسفه نیست، عقل هم عقلیدن است، آیا عقلی داریم بدون عقلیدن؟ فکر بدون فکر کردن هست؟ فکری که فکر نکند فکر نیست، اگر فکر نکنیم فکر نداریم. وی در ادامه افزود: کلیسا در گذشته خیلی کارهای بد انجام داده، ولی اکنون غرب به عقلانیت رسیده، البته اگر مرا غربزده نپندارید، بنابراین کلیسا در دادگاه فلسفه محاکمه شد، با کمال تأسف یک مطلب دردناک بگویم و اینکه در اسلام فلسفه در دادگاه فقه محاکمه شد، ملاصدرا از وطن خود تبعید شد، عرفا سر به دار شدند، ما هم زمانی که طلبه بودیم طلبهها به ما میگفتند، بیایید فقه بخوانید فلسفه ناپسند است! دینانی با اشاره به اینکه اسفار را به خاطر طلبهها زیر بالشش مخفی میکرده گفت: علامه طباطبایی هم اگر تفسیر را نمینوشت، نمیتوانست در قم بماند، ما هرچه داریم از وجود علامه است، وگرنه هیچ چیز از فلسفه نمانده بود، امام خمینی(ره) هم فلسفه میگفت، اما خیلی زیرک و هوشیار بود، من 11 تا 12 سال شاگرد امام در فقه و اصول بودم، ایشان یک کلمه درس فلسفه و عرفان نگفت ما که روزهای عید خدمت امام میرفتیم، چند طلبه به اسم شبهه شرعی بحثهای فلسفی میپرسیدیم، اما ایشان تا متوجه میشد بحث فلسفی است پاسخ نمیداد. وی با بیان اینکه امام راحل(ره) در زمان انقلاب دیگر درباره عرفان و فلسفه سخن میگفت که دیگر کار از کار گذشته بود، افزود: به هر حال ما در دوره خودمان فلسفه را مخفی میکردیم، اما الان فضای خوبی است، قدر این دوره را بدانید. وی درباره دورهای که درس فلسفه پیش از انقلاب تعطیل شد، توضیح داد: درس اسفار را یک موقع عدهای از روی شیطنت کارهایی کردند، حضرت آیت الله بروجردی گفتند که کلاسهای فلسفه تعطیل شود، من در دلم زار زار گریه میکردم چرا که عاشق بودم و از این درسها محروم شدم، آقای فلسفی مرد بسیار خطیب، هوشیار و زرنگی بود، در دورهای که کمونیستها فعال بودند، کتابهای آنها را جمع کرد و برد نزد آقای بروجردی ایشان گفت: اینها چیست، فلسفی گفت: کتابهای کمونیستها، آقای بروجردی گفت: خب منظور؟ فلسفی گفت: اینها پادزهر میخواهد و پادزهرش درس آقای طباطبایی و اسفار است، آقای بروجردی گفت: پس اگر چنین است شفا بگویید، باز هم جای شکرش باقی بود و علامه شفا را شروع کردند. وی در ادامه گفت: این ماجرا را گفتم تا بگویم فلسفه این اندازه هم در تاریخ فقاهت آزاد نبوده، اگر هم بوده پنهانی بوده، اما معجزه حکمای ما این بود که پنهانی رشد میکردند. وی در پایان دو نظریه مهم حکیم زنوزی را درباره «معاد» و «رابط» توضیح داد و گفت: این نظریه معاد در تاریخ ادیان بشر از آدم تا حالا نظیر ندارد، زنوزی مسألهای طرح کرد که غرب با آن دست به گریبان بود و اگر حل شود سرنوشت فلسفه جهانی عوض میشود، اما مسأله سادهای هم هست. انتهای پیام/
93/02/17 - 16:16
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 81]