تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):سه چيز است كه اگر مردم آثار آن را مى‏دانستند، به جهت حريص بودن به خير و بركتى ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805207660




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

روایت‌هایی از کاروان صلح سوریه/۵ سفر معنوی زائران صلح به زینبیه مظلوم+عکس


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: روایت‌هایی از کاروان صلح سوریه/۵
سفر معنوی زائران صلح به زینبیه مظلوم+عکس
وقت آن است که احساس این مادربزرگ برنده صلح نوبل درباره چادر را بپرسم؛ می‌گوید: یک سفر معنوی با چادر داشتم و حس صلح و سلامت و امنیت همراه من بود.

خبرگزاری فارس: سفر معنوی زائران صلح به زینبیه مظلوم+عکس


خبرگزاری فارس ـ سجاد اسلامیان: از روز اول همه تیم ایرانی کاروان دوست دارند زینبیه بروند جایی‌که همه مردم ایران در بحبوحه اخیر برای حرم‌های مطهر قلب‌شان برای آنجا می‌تپد. اما عجیب است که اعضای خارجی کاروان هم دوست دارند به زینبیه بیایند تا ببینند که چرا این همه هیاهو برای چنین حرمی صورت می‌گیرد؛ مگر اینجا چه چیزی دارد که تکفیری‌ها روی آن زوم کرده‌اند. هیچ برنامه از پیش تعیین شده‌ای برای این منظور وجود ندارد؛ صبح آن روز را برخی با صدای خمپاره‌ای بیدار شده‌اند که به نزدیکی هتل اصابت کرد و آن صبح را «صبح با خمپاره» نامگذاری کردیم. هنگام ناهار با سفیر ایران هم صدای خمپاره‌ها شدت یافته بود اما کسی به آن توجه نمی‌کرد گویا همه ناهار لذیذ آقای سفیر را به ترس از خمپاره ترجیح داده بودند یا خمپاره صبح ترس خیلی از آنها را ریخته بود. ناهار که تمام می‌شود تیم ایرانی بیشتر با سفیر سلام و احوال‌پرسی می‌کند و در این بین این خانم رجایی‌فر است که از سفیر تنها یک چیز می‌خواهد؛ «زیارت زینبیه». اول تصور این است که تعداد اندکی به سمت زینبیه حرکت خواهند کرد اما با تماس‌هایی که دوستان آقای سفیر برقرار کرده‌اند مسئله حفاظتی کاروان حل می‌شود و همه روانه می‌شوند البته خب برخی از خارجی‌ها هم نمی‌آیند.    

  به زینبیه که می‌رسیم جمعِ جمع ایرانی‌ها پراکنده می‌شود؛ هر کس در حال و هوای خودش است؛ برخی سعی می‌کنند دور از هر دوربینی حرکت کنند اما در ورودی حرم اتفاق عجیبی می‌افتد. خانم مایرید ماگوایر و همراهش چادر به سر می‌کنند آن هم با میل و رغبت خودشان؛ عجیب‌تر آنکه مادر مریم اگنس که حجاب راهبگی او از حجاب خیلی از مسلمانان بهتر است ترجیح می‌دهد چادر به سر کند. بچه‌های حفاظت از حرم حضرت زینب(س) آن دسته از بچه‌های سوری، عراقی و افغانی و حتی ایرانی هستند که همه آنها را به نام «مدافعان حرم» می‌شناسند؛ البته اجازه ورود دوربین‌ها را به ما نمی‌دهند.    

  اعضای ایرانی کاروان هر کس مشغول عبادت خودش است؛ یکی زیارت بلند بالای حضرت زینب(س) را می‌خواند و دیگری زیارت عاشورا قرائت می‌کند و فردی دیگر نماز می‌خواند. عده‌ای هم به ضریح چسبیده‌اند و دعا می‌کنند؛ ضریحی که اگر تیم ایرانی نبود یکی دو نفر بیشتر به پنجره‌های آن چنگ نمی‌زد البته آقای فیض تبلت خود را به داخل حرم آورده و از برخی چهره‌ها عکس می‌اندازد. آن طرف‌تر در بخش مردانه حرم یک کشیش، یک استاد دانشگاه و یک فعال سیاسی از کاروان در حرم می‌چرخند و نظاره‌گر شکوه و سکوت آن هستند؛ عده‌ای پیدا می‌شوند که به آنها درباره حرم توضیح دهند؛ بعدا از جان شپتون پدر جولیان آسانژ درباره حضورش در حرم حضرت زینب می‌پرسد و او با کلمه «زیبا و باشکوه» به من جواب می‌دهد؛ می‌گوید پیشتر هرگز حرمی این چنین ندیده است.

    وقت خروج از حرم است و هر چه تیم امنیتی تذکر می‌دهند کسی گوشش بدهکار نیست؛ بالاخره آرام آرام همه خارج می‌شوند و دوربین‌ها را دوباره می‌گیریم و کمی از سوژه‌ها عکس می‌اندازیم. از خانم رجایی‌فر درباره آنچه آن طرف در میان زنان رخ داده می‌پرسم؛ از ابراز تعجب درباره آگاهی‌های مادر اگنس دریغ نمی‌کند؛ می‌گوید کسی که در سوریه و لبنان زندگی می‌کند از وجود چنین حرمی آگاهی نداشته است و از داستان کربلا و حادثه عاشورا چیزی نمی‌دانسته است! به اتوبوس‌ها برگشته‌ایم؛ عکسی از ابوالقاسم طالبی دست یکی از بچه‌های کاروان می‌بینم؛ طالبی پارچه سیاهی که می‌گوید مدت‌ها روی گنبد بوده بر سر بسته است؛ خودش عکس را که می‌بیند می‌گوید بنویسید: من خوشبخترین کارگردان دنیا هستم، چرا که در اینجا حضور دارم؛ وقتی به کسی در مراسمی مانند اسکار هدیه می‌دهند می‌گویند چند کلمه‌ای را حرف بزند. در این لحظه من احساس می‌کنم که هیچ جایزه‌ای بهتر از این نبود که خداوند به من داد که عتبه بوسی حرم دختر حضرت زهرا(س) را انجام بدهم. این عقیده من است.

عکس محمدحسین پرتویان جلوی اتوبوس نیز حجت‌الاسلام زائری شعری که خود سروده است می‌خواند:   خود نه تنها روی دل بر این مقام آورده ام بار دلها را امانت از سلام آورده ام دردها دارم من و از اضطرار روزگار انتظار صبح را حاجت به شام آورده ام سال‌ها از پختگان عشق درس آموختم تا که دل در مطبخ دیدار خام آورده‌ام خاطرات قرن‌ها از مادرانی داغدار دل به دل چون کودکانی گام گام آورده‌ام سر به تعظیم و ارادت بر درت خم کرده‌ام حسرت خم ولا را جان چو جام آورده‌ام شاه بانو، حضرت ماه، آسمان صبر و مهر ! خاکبوس آستان را احترام آورده‌ام آسمانا بشنو این نجوایم از عمق زمین درد را، اندوه را، دستی به بام آورده‌ام شعر که تمام می‌شود خانم مگوایر از حاج آقا زائری می‌خواهد تا شعر را برایش ترجمه کند؛ او هم مضمونا شعرش را ترجمه می‌کند؛ پس از آن فرصتی دست می‌دهد تا بیشتر با ماگوایر صحبت کنیم؛ او از حس من می‌پرسد می‌گویم که خالی بودن این حرم‌ها برای ما احساسی ناخوشایند است که اگر در ایران بودیم این حرم‌ها مملو از زائر بود؛ حاج‌آقا برای او مثال آلبومی خانوادگی را می‌زند که به شما اجازه دیدن نمی‌دهند و دیگری برای او که در راه فلسطین هم تلاش‌ها کرده مثال مسجد الاقصی و ممانعت اسرائیل از ورود مسلمانان به آن را می‌زند.    

  حال وقت آن است که احساس این مادربزرگ برنده صلح نوبل درباره چادر را بپرسم؛ می‌گوید: یک سفر معنوی با چادر داشتم و حس صلح و سلامت و امنیت همراه من بود. انتهای پیام/س

93/02/06 - 11:11





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 150]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن