تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 5 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):اى على! از ارجمندى مؤمن در نزد خدا اين است كه برايش وقت مرگ، معيّن نفرموده است...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833527404




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

فاطمه، بانوی سپید آسمانی


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
محمد خامه‌یار
شادباش فاطمه، بانوی سپید آسمانی حبیب خدا در جمع اصحاب نشسته است که یکباره درب‌های آسمان گشوده می‌شود، در سرزمین ابطح سپهری از سوی خالق متعال فرود می‌آید، او جبرئیل است با پر و بالی گسترده از شرق تا غرب این عالم هستی آمده است با ندایی از سوی خالق این جهان هستی، درود خدا را بر برگزیده خلقت ابلاغ می‌کند خدایی که فرمان داده است تا محمد چهل شبانه‌روز از همسر خود خدیجه دوری گزیند و خدیجه هم جز خیر و نیکی در این جدایی گمانی نمی‌برد.




چهل روز می گذرد، چهل روز سخت و گران بر فرستاده و رسول خدا و روزهایی پر از اندوه و رنج بر حضرت خدیجه. امین وحی دوباره بر رسول خاتم فرود می آید، دگر بار درود خدا را بر بنده فرمانبر او ابلاغ می کند و این بار محمد را مژده هدیه الهی می دهد، هدیه ای که حتی جبرئیل امین بی خبر از آن است. شاید همین نوری باشد که از آسمان به زمین فرود آمده باشد، اینک میکائیل می آید با طبقی دیبا پوشیده که امانتی است برای محمد(ص) و اختصاص به او دارد و به غیر از او هیچ کسی سزاوار بهره مندی از آن نیست، عجب هدیه ای است در این طبق! خوشه ای خرما! خوشه ای انگور، ظرفی پر از آب، پیامبر سیر و سیراب می شود... جبرئیل آب بر دستان پیامبر می ریزد، میکائیل آن را شستشو می دهد و جناب اسرافیل با تکه پارچه ای آن را شستشو می دهد. کسی حق ندارد از باقیمانده غذا تناول کند و باید به سوی آسمان بازگردد و... پیامبر می بایست به خانه خدیجه وارد شود و با او باشد تا عهد خداوند مبنی بر آفرینش دودمانی پاکیزه از محمد(ص) تحقق یابد و خدیجه درب خانه را به روی پیامبر باز می کند. ... مولای من خوش آمدی، قدم بر دیدگان من بگذار، آمدی و دیده ام روز و شب به راه تو بود... این منم همسر پیامبر، حبیب خدا و رسول آخرین. این منم خدیجه تنهای تنها و فرزندی در شکم که با من سخن می گوید، مرا دلداری می دهد. از طعنه زنان قریشی، زنانی که پشت به من می کردند و سلام نمی دادند... این همان طفلی است که خدیجه در شکم دارد و با او سخن می گوید و پیامبر دختر بودن طفل را به خدیجه خبر می دهد، خبری که جبرئیل امین آن را از سوی خدا داده است و خداوند دودمان پیامبر را از او قرار می دهد. قلب خدیجه شاد می شود، ریحانه اش در بطن چون گوهری در صدف پرورش می یابد. روزها و شب ها سپری می شود تا آن که درد شیرینی، وجود خدیجه را فرامی گیرد. وقت آن می رسد که نور روی ثمره وجودش را ببیند. زنان قریش! به یاری خدیجه بشتابید، چشمان خدیجه به در دوخته شده است، اما نامهربانی آنان اشک دیدگان خدیجه را جاری می کند. خدیجه تو از سخن ما سرتافتی و همسری محمد(ص) آن یتیم تهیدست جناب ابوطالب را پذیرفتی. اینک هیچ یک از ما به یاری تو نخواهیم آمد و مددی به تو نخواهیم کرد... خدیجه غمگین است که ناگاه چهار بانوی گندمگون، چون زنان بنی هاشم وارد می شوند و اطراف او را می گیرند. خدیجه هراسناک به آنان می نگرد. ندایی بلند می شود: «خدیجه غمگین مباش. ما خواهران تو و فرستاده خداییم. این منم ساره و این آسیه که در بهشت همنشین تو خواهد بود و آن دیگری مریم، دخت عمران و دیگری کلثوم، خواهر موسی. ما برای یاری تو آمده ایم...» مادر هستی پا به عرصه وجود می گذارد. بوی عطر بهشتی فضا را آکنده می کند. خانه های مکه نورباران می شود... محمد خامه یار - جام جم


یکشنبه 31 فروردین 1393 9:39





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 97]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن