واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: شنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۳ - ۰۰:۰۹
رضا جولایی با بیان اینکه نویسندگی در ایران نمیتواند شغل باشد، میگوید هیچ راهی برای برقراری توازن بین نویسندگی و امرار معاش نیست. این نویسنده در گفتوگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در پاسخ به این سؤال که آیا میتوان در ایران نویسندگی را به عنوان شغل انتخاب کرد، گفت: امکان ندارد. نویسندگی در ایران اصلا نمیتواند شغل باشد، به همین دلیل است که ادبیات معاصر ما پیشرفت نکرده است. اگر هم کسی بخواهد نویسنده باشد باید از همه چیز صرف نظر کند. او درباره کارهایی که نویسندههای ایرانی برای امرار معاش انجام میدهند، اظهار کرد: من خوشبختانه ناشرم و شغلم یک فعالیت فرهنگی است، اما نویسندههای ایرانی کارهای مختلفی میکنند. اگر نویسندهای نخواهد بیکار باشد، ممکن است کارهای مختلفی از مسافرکشی تا مهندسی انجام دهد که همه اینها به کار نوشتنش لطمه میزند. اگر کسی نویسنده تماموقت باشد، مسلما کارهای بهتری مینویسد. جولایی سپس درباره تجربههای کاری خودش گفت: من از دهه 40 فعالیت ادبیام را شروع کردم و از سال 61 وارد کار نشر شدم. پیش از ناشر شدن هم بیکار بودم. استفاده مادی کار نشر در برابر مشقات آن کم است. از جمله مشقات این کار سرگردانی در وزارت ارشاد است که ماهها وقتم را تلف میکند. حتا کتابهایی را که قبلا چاپ شدهاند بررسی میکنند. هر بار که وزیر ارشاد تغییر میکند، کتابها دوباره بررسی میشوند. به نظرم اگر نویسنده تشکیل خانواده نداده باشد، بیکاری بهتر است، اما وقتی تشکیل خانواده داد، مجبور است به هر کاری تن بدهد. او درباره اینکه اگر در ایران نویسندگی شغل افراد بود، چه تغییری در وضعیت کنونی ادبیات پیش میآمد، گفت: در این صورت از میان دهها نفری که به این شغل رو میآوردند، تعداد قابل توجهی نویسنده خوب داشتیم. در این سالها تعداد زیادی جوان دیدهام که بسیار بااستعداد بودهاند، اما پس از مدتی درواقع استعدادشان تلف شده است، به همین دلیل ادبیات ما در حد متوسط باقی مانده است. رضا جولایی در پاسخ به این پرسش که چه راهکارهایی برای حل این مشکلات پیشنهاد میکند، اظهار کرد: در این زمینه باید یک راه حل درازمدت و یک راه حل کوتاهمدت درنظر گرفت. راه حل کوتاهمدت حمایت نهادهای دولتی از نویسندههاست. بهتر است این حمایتها از همه آثار خوب یا بد باشد. در فرانسه هر کتابی که منتشر میشود دولت تعدادی از آن را میخرد. راه حل کوتاهمدت دیگر این است که موانع اداری فعالیتهای ادبی برداشته شود. این نویسنده درباره راه حل درازمدت این مشکلات ادامه داد: ما دچار این عارضهایم که مردم به کتاب علاقه ندارند. در این مورد اگر در دبستان ساعتهای درسی برای تشویق بچهها به مطالعه درنظر بگیرند، بهتدریج سرانه مطالعه بالا خواهد رفت. کارهایی مثل برگزاری نمایشگاه کتاب خوب است، اما ریشهیی نیست. با برگزاری این نمایشگاهها تعداد کمی که علاقه دارند میآیند و کتاب میخرند، اما کتابخوانها در همین حد میمانند. در صورتی که اگر بچهها در کودکی به کتاب خواندن علاقهمند شوند، این مشکل تا ده – پانزده سال آینده حل میشود. او همچنین عنوان کرد: اگر چند میلیون دانشآموز یک زنگ مطالعه داشته باشند که در آن به شکل جدی به مطالعه پرداخته شود، برای کتابخوانی جایزه تعیین شود، دانشآموزان به مطالعه تشویق شوند و روش مطالعه به آنها آموزش داده شود، مشکل کتاب نخواندن حل میشود. در این صورت شمارگان کتاب که در حال حاضر حتا در انتشاراتیهای بزرگ 500 یا 1000 نسخه است، بالا میرود. در حال حاضر در آلمان سرانه مطالعه بیش از دو ساعت و در ژاپن بیش از سه ساعت است، اما سرانه مطالعه در اینجا زیر یک دقیقه و غمانگیز است. جولایی با تکرار این توصیه به جوانان که نویسنده نشوند، گفت: اگر کسی ذاتا نویسنده باشد، به این حرفها گوش نمیکند، اما اگر کسی میخواهد برای به شهرت رسیدن یا به عنوان تفنن به سراغ این کار بیاید، توصیه میکنم به سراغ کارهای دیگری برود، چون نویسندگی باعث شهرت نمیشود. این نویسنده در پاسخ به این سؤال که چگونه میتوان میان نویسندگی و امرار معاش توازن برقرار کرد، گفت: نمیشود این کار را کرد. خود من بعد از سالها هنوز نتوانستهام توازنی برقرار کنم. وقتی کارهای انتشاراتیام زیاد میشود، با کمال تأسف مجبورم نوشتن را کنار بگذارم. وقتی هم کاری نصفه میماند، بعد از مدتی با تغییر حس و حال دیگر نمیشود آن را ادامه داد. به همین دلیل من چهار – پنج رمان و تعداد زیادی داستان نصفه دارم که رها شدهاند و فکر میکنم هیچوقت هم کامل نمیشوند. وقتی به آثار نصفهماندهام نگاه میکنم، حسرت میخورم. در نهایت نمیتوان توازنی برقرار کرد. معمولا هنوز هم مثل 30 سال پیش از خوابم میزنم تا بتوانم کاری را بنویسم. او در ادامه اظهار کرد: چیزی که میتواند امیدبخش باشد این است که ادبیات بعد از مدتی آنقدر شیرین میشود که آدم به مکافاتهایش فکر نمیکند. نویسندگی نوعی لذت میشود و آدم میتواند در نویسندگی به هرچه میخواسته و به آن نرسیده دست پیدا کند. چه به شهرت برسد چه نه، و چه کارهایش را بخرند چه نخرند، این لذت وجود دارد. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]