واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۲۷ فروردين ۱۳۹۳ (۹:۱۵ق.ظ)
اقتصاد پيش از کشف نفت در ايران (بخش نخست) بررسي بنيان هاي اقتصادي کشور در مقياس کلان بدون در نظر گرفتن ريشه هاي گذشته، نتايج درستي به دست نمي دهد.
به گزارش خبرگزاري موج، يادداشت زير سلسله يادداشت هايي است از کتاب «اقتصاد ايران بدون نفت» نوشته ي دکتر «حسن نفيسي راد» که براي نخستين بار به وسيله «مؤسسه ي انتشارات ستايش» در سال 92 به چاپ رسيده است. اين کتاب در نه فصل تدوين شده که قرار است در سلسله يادداشت هايي جهت معرفي به علاقه مندان و پژوهشگران پيشکش شود. متن زير خلاصه اي از فصل نخست کتاب با عنوان «اقتصاد پيش از کشف نفت در ايران» مي باشد.
مطالعه ي اوضاع سياسي و اجتماعي ايران در قرون نهم تا سيزدهم هجري، چشم انداز تاريخي دقيقي در برابر ما قرار مي دهد تا علل عدم رشد اقتصادي ايران را تا آستانه ي کشف نفت شناسايي و تحليل کنيم. بررسي بنيان هاي اقتصادي کشور در مقياس کلان و در اين چشم انداز بدون در نظر گرفتن ريشه هاي گذشته، نتايج درستي به دست نمي دهد. نويسندگان زيادي سعي کرده اند بزرگترين مانع پيشرفت اقتصادي را در قرن هاي گذشته در نحوه ي توليد آسيايي، ساختار سنتي توليد و نوع مناسبات اجتماعي حاکم بر آن ايام بدانند. برخي نيز با بهره گيري از الگوهاي فکري غرب و مکاتب تحليلي چپ گرا، عدم توسعه يافتگي ايران را در عدم انطباق ارکان و توسعه و ناهماهنگي بين آنها و همچنين پيروي نکردن از مدل هاي تجربه شده در جوامع ديگر مي دانند. بهتر است براي رسيدن به پاسخي در خور در ريشه هاي گذشته ي دورتر کندوکاو کنيم. زمينه هاي پيشرفت ايران قبل از هجوم مغول متکي بر زمين و زراعت بود و هجوم مغول پيامدهاي وخيم اقتصادي هم به دنبال داشت و اين مسآله در دوره ي تيموريان نيز ادامه داشت. در دوره ي 234 ساله ي حکومت صفويان، اقتصاد ايران فراز و نشيب هاي بسياري را طي کرد. شرايط اقتصادي اين دوره تحت تأثير آشفتگي ها و جنگ هاي داخلي و خارجي گذشت و با آغاز دست اندازي دولت هاي استعمارگر غربي به منابع و ثروت هاي ايران، شرايط پر نوساني بر اقتصاد کشور حاکم شد. در اين دوره تنها اصلاحات شاه عباس است که تا حد زيادي اقتصاد ايران را احيا کرد و جان تازه اي به آن بخشيد، ولي؛ پس از وي اين سير به قهقرا کشيده شد. فاصله ي حکومت هاي صفوي تا قبل از قاجار هم به نزاع دايمي با اشغالگران ترک و افغان گذشت و تمام توان اقتصادي کشور به جاي صرف شدن در توليد و رونق اقتصادي، صرف جنگ و مقاومت مي شد. در اين ميان تنها نقطه ي روشن اقتصادي را مي توان در دوره ي کريم خان زند جست که تا حدودي اصلاحاتي در آن صورت گرفت. با روي کار آمدن قاجارها گسترش بازرگاني شهرها و قوت گرفتن صنايع کوچک در سير صعودي خود قرار گرفت، اما؛ نفوذ دول غربي و انعقاد قراردادهاي سياسي و اقتصادي يکجانبه بازي را به سود آنان تمام کرد. به واقع قاجارها آخرين خانداني بودند که ايران را بدون نفت اداره کردند. البته نبايد از اقدامات و اصلاحات اميرکبير در زمينه هاي گوناگون به راحتي گذشت. بي ترديد اقدامات وي تحول بزرگ و تأثيرگذاري در عرصه هاي سياسي، اقتصادي و فرهنگي ايران ايجاد کرد. در ريشه يابي علل عدم توفيق اقتصاد ايران پيش از کشف و بهره برداري نفت، عوامل دخيل و نقش و وزن هر يک به طور جداگانه بايستي بررسي و تحليل شوند. گرچه ريشه هاي گذشته ي خيلي دور را نمي توانيم مستقيما به بنيان هاي امروز اقتصاد و مملکت داري ربط دهيم، اما؛ روشن است که اين موارد براي امروز و فرداي ما بسيار عبرت آموز است. در پايان فصل نخست براي تفهيم بهتر موضوع از چهارده نقشه ي جغرافيايي ايران از دوره ي مادها تا قاجاريه استفاده شده تا خواننده بهتر با مفاهيم يادشده در اين فصل آشنا شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 57]