تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 28 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دلى كه در آن حكمت نيست، مانند خانه ويران است، پس بياموزيد و تعليم دهيد، بفهميد و ن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830579666




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

چريكي كه قلبش يك گل آفتابگردان بود


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: چريكي كه قلبش يك گل آفتابگردان بود
يك: وسط فيلم چند بار سينه‌ام به جزر و مد مي‌افتد. گريه هجوم مي‌آورد به چشمانم. هجوم مي‌آورد به سينه‌ام، دنبال راهي است كه دوباره به تعادل برسد پس سينه‌ام را مثل قايقي كوچك بالا و پايين مي‌برد. يك بار حتي مي‌ترسم بين آن همه آدم بلند بزنم زير گريه. چطور آن همه شاعرانگي در نگاه يك چريك كت و شلواري مي‌تواند جمع شود؟ اصلاً مگر يك چريك كت و شلوار هم مي‌پوشد؟ دو:‌قهرمان‌ها مثل سرو مي‌زيند. بالا كه مي‌روند سر به پايين نمي‌گردانند. انگار نه انگار كه آن حوالي جاذبه‌اي وجود داشته باشد. درختان معمول اين طور نيستند. كمي كه بالا مي‌روند دوباره سر خم مي‌كنند به سمت جاذبه زمين، پس زير بار مي‌روند. اما سرو زير بار نمي‌رود. همه شيره جانش را فقط و فقط براي يك چيز مي‌سوزاند. سرو مفتون امر مقدس و دور و دست نيافتني مي‌شود كه ديده و به آن ايمان آورده. سرو مي‌داند يكي شدن با آن «نور فوق كل نور» ممكن نيست اما كششي او را به سمت خود فرا مي‌خواند. سه: راستش قبل از اينكه فيلم شروع شود نگران بودم «چ» شايد با آن تصوير ذهني‌ام از چمران نسازد. چمران براي من بي‌اعتنايي محض يك مرد كامل براي دنيا و مافي‌هاست؛ يكي كه برق چشمان بچه‌هاي يتيم لبناني را به همه زرق و برق نبوغ علمي خود و زندگي مجللش در امريكا ترجيح دهد و حتي نتواند از شرم، كودكانش را به آغوش بكشد پس ابراهيم‌وار به زن و بچه‌هايش هم نه بگويد. چهار: گريه‌ام گرفت وقتي فضاي روزگار و انديشه‌ها و دلمشغولي‌هاي خودم را با تو قياس كردم. چقدر آن تميز كردن عينكت در هلي‌كوپتر معني داشت مصطفي. شايد مي‌خواستي بگويي قهرمان كه با پره‌هاي هلي‌كوپتر پيش نمي‌رود، با عينك بي‌غبار جلو مي‌رود. قهرمان كه نمي‌گذارد غبارهاي درون و بيرون به بيراهه‌اش ببرد. چقدر آدم بايد پر آن طاووس‌هاي عاشق جلوه‌گري را در قلبش كنده باشد كه برسد به اني لا احب الافلين. برسد به اينكه اصغرجان! خميني هم خودش سرباز خداست. برسد به اينكه قلبش چريك باشد اما پرهيز كند از گلوله، ‌به اينكه چريك باشد اما كت و شلوار بپوشد. اينكه چريك باشد اما چريك بازي نكند. اينكه باشد اما نباشد، اينكه كوه باشد اما مثل سايه جابه‌جا شود. اينكه هر لحظه كوچ كند، هر لحظه مسافر باشد. پنج: مراقب نباشي فريب چند حلقه آتش را مي‌خوري و براي هيچ، هياهويي به پا مي‌كني. تا مطمئن نشديد و هدف رو تشخيص نداديد، حق نداريد دست به ماشه ببريد. اين صداي قهرمان است هم در فيلم، ‌هم در قلب من. بشنويد صداي اذان رو. وقتي برادر به روي برادر اسلحه مي‌كشه يعني صداي الله‌اكبر رو نشنيده. مي‌شنويد صداي الله‌اكبر رو؟ شش: شيفته آرامش و اطمينان و طمأنينه و توكلت وسط آن همه هياهو و غوغا هستم. هفت: ما ملت صلح هستيم. ما قرن‌هاست كه شروع‌كننده هيچ جنگي نبوده‌ايم. چريك‌هاي ما براي صلح جنگيده‌اند. اين چريك را مي‌شود به دنيا نشان داد. چريكي كه مدهوش زيبايي يك گل آفتابگردان مي‌شود، مسحور شعله يك شمع.

نویسنده : حسن فرامرزي 
منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: 26 فروردين 1393 - 21:41





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 72]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن