واضح آرشیو وب فارسی:الف: علی ملاقلی پور: قارچ سمی، فیلم اشتباه پدرم بود
تاریخ انتشار : شنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۳ ساعت ۱۳:۵۹
علی ملاقلی پور پسر رسول ملاقلیپور که این روزها خودش در سینما به فعالیت میپردازد درباره خط فکری پدرش و ارتباط او با جبهه و رزمندگان و همچنین تلاش برخی جریانهای سیاسی و جناحی برای مصادره این فیلمساز دفاع مقدس پس از درگذشتش، صحبت کرد.به گزارش مهر،زندهیاد رسول ملاقلیپور از جمله کارگردانهای سینمای ایران بود که در ژانر سینمای دفاع مقدس فیلم ساخت و عصیان نسل خود را به انحای مختلف در پسزمینه سینمای دفاع مقدس به تصویر کشید. رسول ملاقلی پور با توجه به علاقه قلبی که به این سینما داشت در این ژانر ماند ولی پس از ساختن فیلم «میم مثل مادر» در اسفند سال ۱۳۸۵ اجل به او مهلت نداد تا همه آرزوهایش را در سینمای دفاع مقدس محقق کند.این روزها که بحث «روز هنر انقلاب اسلامی» و شهادت آوینی مطرح است جا دارد از مردی یاد کنیم که با «مزرعه پدری»، «نسل سوخته»، «هیوا»، «سفر به چزابه» و بسیاری دیگر از آثاری که در سینمای ایران جاودانه شدهاند، چراغ مفاهیم ارزشمند دفاع مقدس و مردان جبههها را زنده نگه داشت.علی ملاقلیپور فرزند رسول ملاقلیپور که او نیز از فیلمسازان فیلم کوتاه و از دستیار کارگردانهای سینمای ایران است از نگاه پدرش به سینما گفت. ملاقلیپور از خاطرات همراهی با پدرش و عصیان فروکش کرده رسول بعد از ساخت فیلم «میم مثل مادر» سخن گفت.این فیلمساز در بخشی از این گفتگو تاکید کرد که اجازه بهرهبرداری از سینمای پدرش به نفع جریانهای سیاسی را نمیدهد چراکه رسول ملاقلیپور برای هیچ جریان سیاسی و گروه و جناحی فیلم نساخت و اگر دوربین دست گرفت و حرکت کرد به این دلیل بوده که خودش را مدیون رزمندگان جنگ می دانست.بخشهایی از این گفتگو:- آنچه با اطمینان میتوانم بگویم این است که پدرم خود را مدیون دوستان و همرزمانش در جنگ میدانست و علاقهاش به مردان-پدر هشت سال از بهترین دوران جوانی خود را در جنگ گذرانده بود و همه ما می دانیم جوانی هر فرد در هر فضایی که بگذرد شاکله اصلی زندگی اش را شکل میدهد.- فیلمنامه با موضوعات اجتماعی کم داریم؛ در واقع مصداقهای جهاد اکبر را نداریم این در حالی است که اگر فیلم هایی با موضوعات اجتماعی ساخته شود مردم هم استقبال می کنند. به عنوان مثال «طلا و مس» مصداق چنین فیلم هایی بود داستان مردی است که بر پایه اخلاق برای حفظ زندگی خود ایستادگی می کند. این فیلم با اینکه بازیگران معروف و گیشه پسندی هم نداشت در زمان اکران خود به فروش خوبی دست یافت. فیلم «تاح محل» هم همین ویژگی را داشت روایتی که از فداکاری در این فیلم مطرح می شود کم از سینمای دفاع مقدس نداشت اما هنوز دیده نشده و در نوبت اکران قرار دارد.- آنچه به عنوان اثرات ضدجنگ از آن نام می برید زیر مجموعه ژانر دفاع مقدس است و همه شخصیتهایی که درد خود را مطرح می کنند متاثر از شرایط جنگ هستند.-فیلمی مثل «میم مثل مادر» از این جهت که اثری ضد جنگ بود محبوب نشد بلکه از این جهت معروف شد که فداکاری یک زن درباره زندگی و فرزندش را به تصویر می کشید.- وظیفه من است که درباره برداشتهای متفاوت و گاه نادرست از پدر صحبت و روشنگری کنم.- آنچنان درگیر فضاهای کار پدر نبودم اما متوجه درگیری های او با فیلم هایی که می ساخت و شخصیتهایی که خلق میکرد، بودم.- رسول ملاقلی پور همانی بود که بود و تمام شد. اما آنچه من از پدرم می شناسم و دریافت کردم این است که رسول ملاقلی پور یک فیلمساز تکنیکال بود و سینما را از جهت فن و حرفه به خوبی می شناخت. حالا نمی دانم آنچه شما می خواهید مربوط به فضای فکری است یا فضای حرفهای؟- به اعتقاد من فضای فکری رسول ملاقلی پور به دلیل شوریدگیهایی که داشت به معنای کامل قابل پیشبینی نبود و به همین دلیل است که می گویم اگر در حال حاضر زنده بود نمی دانم چگونه فکر می کرد و چه فیلمی می ساخت. اما مطمئن هستم که خود را همیشه وامدار ایثار رزمندگان در جنگ می دانست. البته این وامدار بودن لزوما برای فیلم ساختن نبود. یادم هست خیلی وقت ها که بیکار هم بود به آسایشگاه جانبازان می رفت و با برخی از این جانبازان رفاقت داشت.-بخشی از آثار ملاقلی پور که در ژانر اجتماعی ساخته شد، ثبات نداشت. به نظر من پدر بخش عمده ای از تاثیرات فکری خود را از حسن شوکت گرفته بود و این تاثیر در اخلاقیات و نگاه پدرم به زندگی تاثیر بسیاری گذاشته بود حال اینکه بعد از جنگ دوست خوب و بد کنارش زیاد بودند و طبعا تاثیری که از این فضا می گرفت در فیلم های اجتماعی که می ساخت تاثیر می گذاشت به همین دلیل است که خط مشخصی را در ساخت فیلم های اجتماعی پدرم پیدا نمیکنم.- به عنوان مثال فیلم «قارچ سمی» با فیلمی مثل «میم مثل مادر» در تضاد هستند و سیر تغییر فضای فکری این فیلمساز را نشان می دهد.-یکی از حسن های پدرم این بود که خیلی خوب می دید، خوب تاثیر می گرفت و خوب درک می کرد و بعد فیلم می ساخت. اما یکی از مشکلات رسول ملاقلی پور این بود که خیلی اهل مطالعه نبود و همین مسئله موجب می شد برخی از آثارش نسخه خوبی از آب در نیاید. یعنی حرفی که می زد به درد جامعه نخورد.-به نظر من فیلم قارچ سمی یک اثر اشتباهی در کارنامه کاری پدرم بود و اصولا این فیلم نباید ساخته می شد و نکته قابل توجه این است که فیلمی مانند «قارج سمی» در خاطره جمعی مردم نمانده چون حرف مردم نبوده است اما فداکاری یک مادر که در فیلم «میم مثل مادر» می بینیم همیشه حرف مردم است.- پدر برای اینکه فیلمنامه خود را چکشکاری کند از نظر افراد بسیاری بهره می برد و یکی از آنها من بودم. نظرم را می گفتم و او هم گوش می داد.-درباره بهره برداری افراد و گروه ها باید بگویم که متاسفانه این اتفاق افتاد. بعد از فوت پدر افرادی آمدند و خواستند که درباره او کتاب بنویسند و یا فیلم هایی بسازند. اول استقبال کردم و خود را موظف دانستم که به آنها کمک کنم و حتی نماهنگ هایی نیز ساختم و خوراک تصویر برنامه ها و همایش های آنها را نیز تامین کردم. این همکاری را انجام دادم فقط به این خاطر که پدرم بود و دوست داشتم تصویر خوبی از او ارائه شود اما رفته رفته احساس کردم این کمک رسانی به افرادی که ابراز تمایل برای ماندگار کردن نام پدرم می کردند به سوءاستفاده تبدیل شد.- تعدادی از افراد که ناشناخته هم نیستند به من گفتند که می خواهند درباره رسول ملاقلی پور کتاب بنویسند بعد خواستم که حتما قبل از انتشار کتاب را بخوانم. وقتی مطالب کتاب را خواندم متوجه شدم برداشت خود را به جای واقعیت ملاقلی پور می خواهند منتشر کنند. در واقع می خواستند دیدگاه سیاسی خود را ارائه دهند. این درحالی است که ملاقلی پور به هیچ عنوان آدم سیاسی نبود و فقط یک فیلمسازی بود که تلاش می کرد متعهدانه به جامعه خود نگاه کند اما بعد از فوتش بسیار تلاش شد به عنوان یک فیلمساز سیاسی شناسانده شود.-من فرزند رسول ملاقلی پور هستم و تا زمانی که زنده هستم اجازه نخواهم داد کتاب و یا فیلمی درباره او نوشته و ساخته شود که خلاف واقعیت است.-به اعتقاد من مصادره کردن هنرمند به نفع هر جریانی، غیر اخلاقی است. پدرم همیشه به شوخی به من می گفت علی نامردی وقتی من مردم اجازه بدی از من تعریف بی جا و به جا بکنند. میگفت دوست ندارم هیچ فرد و یا گروهی از من خاطره سازی کند. زمانی که پدرم از دنیا رفت دیدم هشداری که داد رنگ عمل به خود گرفت و نه تنها او بلکه بسیاری دیگر از بزرگان عرصه فرهنگ و هنر که از دنیا رفتند به نفع افراد و گروه ها مصادره شدند.- اصولا هدفم فیلمسازی نیست بلکه دوست دارم به هر شکل ممکن حرف درست را بزنم. چند وقت پیش تهیهکنندهای از من خواست که یک تلهفیلم برای تلویزیون بسازم اما قبول نکردم چون معتقدم با تله فیلم ساختن معجزه ای اتفاق نمی افتد. چون در طول سالیان مختلف تله فیلم ساختن در تلویزیون به یک سریدوزی تبدیل شده است. بنابراین بهترین کارگردان های ایران هم در تلویزیون تله فیلم بسازند باز هم نمی توانند اثر شاخصی از آب درآورند چون تلویزیون بستر مناسبی برای خوب فیلم ساختن نیست.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 53]