واضح آرشیو وب فارسی:فارس: وبلاگ آهستان
قارچ ویلاهای عجیب در زمینهای کشاورزی/فرهنگ گیلان زیرچرخ گردشگران!
شمال کشور جایی شده است برای خوش بودن، تفریح کردن و گذراندن اوقات فراغت؛ مثل یک پارک! فراموش کردهایم که شمال قبل از اینکه محل مسافرت مسافران باشد، محل زندگی بومیان آنجاست.
به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس وبلاگ آهستان نوشت: هربار که به شهر و دیارم سفر میکنم و با اعصاب خراب باز می گردم. شاید برای آنهایی که گیلان ساکنند این تغییر و تحولات چندان محسوس نباشد اما برای مایی که هر چند ماه یک بار به شهرمان سفر میکنیم، خیلی خوب معلوم است که همه چیز دارد تغییر میکند؛ ظاهر و باطن این استان. البته منظورم تغییرات عادی و طبیعی نیست منظورم همان تغییراتی است که بخاطر هوسهای شخصی، حرص و طمع ما آدمها دارد اتفاق میافتاد. چند سالی هست که همزمان با رفاه نسبی و بهبود وضعیت زندگی، موج سفرها مخصوصاً در ایام تعطیل افزایش پیدا کرده است؛ کافیست یک روز تعطیل شود تا شاهد مسابقه ماشینهای مختلف و رنگارنگ برای رسیدن به شمال باشیم؛ سفرهایی که با خود نتایج و تبعات مثبت و منفی زیادی همراه دارند که اینجا بیشتر تبعات منفی آن مدنظرم است؛ آسیبهای مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و … من فکر می کنم نوع مسافرت رفتن ما ایرانیها و فرهنگ سفر و مسافرت ما اشکالات زیادی دار؛ مثلاً سفر رفتن بسیاری از ما بدون برنامه و صرفاً برای خوش و سرگرم بودن هست؛ این فرهنگ غلط باعث شده که نگاه ما هم به مقصد سفرهای ما دچار تغییر شود. مثلاً شمال جایی میشود برای خوش بودن، برای تفریح کردن، برای گذراندن اوقات فراغت؛ مثل یک پارک! فراموش کردهایم که شمال قبل از اینکه محل مسافرت مسافران باشد، محل زندگی بومیان آنجاست. به همین علت کم کم ذهنیت مردم و مسافران تغییر میکند؛ به تدریج آدمهایی که از وضعیت مالی خوبی برخوردارند، تصمیم میگیرند قطعه زمینی بخرند تا مثلاً چند روز در سال در پارک بزرگ شمال خوش باشند! نتیجهاش این میشود که این سالها شاهد تخریب بیرویه منابع طبیعی، جنگلها، زمینهای کشاورزی و تبدیل آنها به ساختمانها و ویلاهای مجلل هستیم؛ البته وضعیت بد اقتصادی کشاورزان هم مضاف بر علت شده تا هر روز زمینهای بیشتری نابود شون؛ با ادامه این وضع، چند سال دیگر باید شاهد جنگلی از ویلاهای عجیب و غریب باشیم که از نابودی جنگل و درختان و زمینهای کشاورزی روییدهاند! تازه این فقط جنبه طبیعی ماجراست؛ از نظر فرهنگی و اجتماعی هم شاهد از بین رفتن سنتها و آداب و رسوم محلی هستیم؛ چرا که با اسکان عناصر غیربومی، به تدریج تنوع فرهنگی جامعه هم از بین میرود و روستاها و شهرهای شمالی به مناطقی یکنواخت و ساکن تبدیل میشوند؛ لهجههای محلی نابود، سنتهای قدیمی کمرنگ و رنگ و بوی بومی از بین میرود. من مقصر اصلی این ماجرا را مسئولان محلی میدانم؛ متأسفانه مسئولان استان گیلان سالهاست که چشم و گوش خود را بر این واقعیات بستهاند و جز حرف زدن، هیچ برنامهای برای رفع مشکلات گیلان ندارند؛ کاش لااقل نگاه مسئولان ما مثل مسئولان پارکی باشد که برای خودش و برای مراجعه کنندگانش قانونی دارد! اما مسئولان گیلان همچین دغدغهای ندارند. اگر به اصفهان بروید یک نوع مدیریت منسجم را حس میکنید؛ هرچیزی سر جای خودش است؛ مسافر میداند کجا حق دارد چادر بزند و کجا نه؛ اصفهانی از غیراصفهانی مشخص است؛ هویت استان حفظ شده. اما در گیلان چنین حالتی وجود ندارد. گیلان به استانی بی در و پیکر تبدیل شده است؛ مسئولان فقط بعد از تعطیلات به فکر ارائه آمار هستند که فلان تعداد مسافر وارد گیلان شدهاند؛ اما اینکه گیلان چه تعداد بیکار دارد، جزو آمار آنها نیست یا آمار درختان قطع شده، جنگلهای تخریب شده، کارخانههای تعطیل شده. اصلاً مگر گیلان صنعت و کارخانهای هم دارد؟ اگر داشت که شاهد مهاجرت بیرویه جوانان این استان به سایر نقاط کشور نبودیم؛ از نظر فرهنگی و اجتماعی هم که …. بگذریم. خدا را شکر که بزرگترین حوزه علمیه خاورمیانه در رشت دارد ساخته میشود! وبلاگ خود را به ما معرفی کنید بازگشت به صفحه نخست سرویس فضای مجازی انتهای پیام/
93/01/23 - 10:45
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]