واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۳ - ۱۰:۴۹
زوال جنگلهای بلوط 11 استان کشور را تحت تاثیر قرار داده است. سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور، میزان آلودگی جنگلهای غرب کشور از جمله استانهای لرستان، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، فارس، کرمانشاه، کردستان و ... زوال بلوط را 33 درصد اعلام کرده است و اکنون در استان ایلام، 30 درصد جنگلها در معرض خشک شدن تدریجی و در نهایت دائمی و از بین رفتن کامل قرار دارند. به گزارش خبرنگار «محیط زیست» خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، برخی کارشناسان زوال بلوط را در نتیجه حمله آفات و امراض و بعضی دیگر آن را نتیجه تنشهای غیر زنده و عدهای نیز این عارضه را به دلیل مجموع تنشهای غیر زنده و زنده میدانند. در اکثر منابع اشاره شده است که زوال بلوط در اثر برهمکنش تنشها، آفات، بیماریهای گیاهی و عوامل موضعی به وجود میآید. در واقع تنشها از جمله تنشهای خشکی و سرما، نقش مهمی در شروع فرآیند زوال بلوط به عهده دارند. منظور از عوامل موضعی یا محلی خصوصیات محلی و موضعی مانند آب و هوا، وضعیت زمین، وضعیت خاک و ... است که می توانند تشدید کننده عارضه زوال بلوط باشند. سن و گونه بلوط نیز در برهمکنش مذکور تاثیرگذار است. در پیدایش زوال بلوط ، نمیتوان یک عامل را دخیل دانست بلکه مجموعه عوامل فوق با سهم و وزن متفاوتی تاثیرگذار هستند. رختان در واکنش به تنش خشکی بلندمدت و برگریزی مداوم، ذخیره نشاسته ریشه را به قند تبدیل میکنند تا متابولیسم شان همچنان تداوم یابد. زمانی که این ذخیره به اتمام برسد، درختان دیگرقادر به حفظ خود نیستند و فرآیند زوال آنها شروع میشود. عوامل نابودی درختان بلوط چیست؟ هم عوامل محلی یا موضعی و هم عوامل مربوط به خود توده درختی بر ضربهپذیری و حساسیت بلوط در مقابل زوال دخیل هستند. ازعوامل موضعی، کمبود رطوبت که معمولاً در یالها و شیبهای جنوبی و غربی وجود دارد، بسیار مهم است. خاکهای درشت بافت (شنی) سنگریزهدار و کم عمق با ظرفیت نگهداری رطوبت و حاصلخیزی کم، زمینه ساز زوال بلوط هستند. از میان عوامل توده درختی، سن درختان و ترکیب گونهها از اهمیت بیشتری برخوردارند. درختان دارای سن 70 تا بیش از 90 سال، امکان ضربهپذیری بیشتری دارند زیرا توان آنها در برخورد با پدیده زوال پاشی کم و قدرت بازیافتشان نیز محدود است. غالباً درختان اصلی همراه با تعداد زیادی جَست در قاعده خود هستند که شرایط تنش خشکی را تشدید مینمایند. توده جنگلی دارای تنوع گونهای کم و در خاکها و اراضی فقیر، حساسترین توده به زوال هستند. تنش خشکی و سرمای زودرس و برگریزی ناشی از حمله آفات برگخوار نیز مرتبط با زوال بلوط است. خشکی و خشکسالی، درختان را از بین برده یا به شدت ضعیف میکند تا در معرض حمله آفات و بیماریهای گیاهی قرار گیرند. خشکسالی، عامل مهم کاهش رشد قطری شاخههایی است که بعداً دچار زوال و خشکیدگی میشوند. کمبود آب در شرایط خشکی و خشکسالی ، باعث برگریزی و حمله قارچها به ریشه میشود. چگونه میتوان از زوال بلوط جلوگیری کرد؟ بهترین راه کنترل زوال بلوط و جلوگیری از آن، داشتن درختانی سالم، شاداب و قوی است. زمانی که شاخص مکانی رشد مساوی سن درخت میشود، خطرپذیری ابتلای به زوال بلوط خصوصاً در بلوطهای قرمز افزایش مییابد. تنک کردن باعث کاهش رقابت بر سر رطوبت و مواد غذایی میشود و شرایط فیزیولوژیکی درختان باقی مانده را بهبود میبخشد. در گونههای حساس به زوال، درختان باید در سن 30 تا 40 سالگی تنک شوند و در سن 70 سالگی گلازنی شوند. تنک کردن باید از اواخر تابستان تا زمستان انجام شود تا از زخم شدن درختان باقی مانده اجتناب گردد و زمینه حمله آفات و امراض فراهم نشود. کاشتن گونههای سازگار به منطقه و مقاوم به خشکی، در جلوگیری از ابتلای به زوال موثر است. حذف و برداشتن درختان پیر، ضعیف و در حال مرگ ممکن است حمله قارچها و حشرات را کاهش دهد یا به تاخیر بیاندازد. بهتر است ترکیبی از گونهها و اندازههای مختلف درخت را در توده جنگلی مان داشته باشیم. داشتن بیش از 25 درصد از یک گونه (خصوصاً بلوط قرمز) در ترکیب توده جنگلی، خطرپذیری ابتلای به زوال را افزایش میدهد. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 67]