محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1843069183
«پایتخت 3» صدای آمريکا را هم در آورد!
واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: «پایتخت 3» صدای آمريکا را هم در آورد!
هرچند نوروز امسال با حضور «پايتخت3»، همه برنامه سازان براي رتبه هايي غير از جايگاه نخست با يکديگر رقابت کردند و در جهت کسب اعتبار جنگيدند، اما گويا عروسک محبوب و پر شر و شور و دوستان ريز و درشتش دوباره گوي سبقت را از آنان ربوده اند.
به گزارش آخرین نیوز، شنيده هاي موثق خبرنگار «باني فيلم» حکايت از آن دارد مجموعه «کلاه قرمزي 93» با اختلاف رأي اندکي از «پايتخت3» در رتبه نخست نظرخواهي صداوسيما قرار گرفته است. پس از اين دو نيز سريالهاي «روزاي بد به در»، «خوب، بد، زشت» و «ما فرشته نيستيم» قرار گرفته اند. گرچه با توجه به رويه معمول سالهاي اخير صداوسيما در اعلام نتايج نظرسنجي، نمي توان به طور دقيق درباره انتشار يا عدم انتشار آن ابراز نظر کرد. از سويي «پايتخت3» با توجه به آشنايي کاملي که مردم با کاراکترهاي آن دارند، نيمي از راهي که پيش روي سه سريال ديگر بود را از همان ابتدا طي کرد و مأموريت به نسبت آسانتري را در پيش داشت و از اين امکان با نهايت هوشمندي بهره برداري هم کرد. در ادامه نگاهي داريم به شرايط توليد و پخش و ارزيابي کيفي موجز و مختصري از اين آثار و حواشي آنها.
* «پايتخت3» و نان در روغن!
«پايتخت3» امسال در مقايسه با سري قبلي خود در سال گذشته ساختار زيرکانه و به عبارت بهتر فرصت طلبانه اي را داشت. سازندگان با توجه به مشکلات مالي تلويزيون و استفاده از يک اسپانسر ثروتمند، هم رقم هنگفتي را دريافت کردند و هم در جاي جاي اثر خود به تبليغ آن پرداختند. در اين شرايط هم تلويزيون دست سازندگان را باز گذاشت تا با وظيفه شناسي به اسپانسر خود اداي دين و نام آنرا بزرگ نمايي کنند. به نظر مي رسد حالا ديگر عنوان پايتخت بدل به يک برند کارگشا براي تلويزيون شده که در تنگناها با قدرت به داد تلويزيون مي رسد و مردم هم اقبال خوبي به آن نشان مي‌دهند. امسال هم در زمين پايتخت، بازي موافقت و مخالفت جريان داشت. از اعلام خبر تجمع 50 نفري مخالفان در مازندران مقابل استانداري در اعتراض به سريال گرفته تا انتقاد سيد هادي حسيني نماينده مردم قائمشهر، سوادکوه، جويبار و سيمرغ به آن و البته تعريف و تمجيدهاي بينندگان و موافقان در سوي ديگر. جالب آنکه شبکه صداي آمريکا هم در برنامه ويژه اي که پنجشنبه 14 فروردين پخش کرد، به طور کامل به پايتخت و حواشي آن پرداخت. در اين برنامه هر چه مجريان با استناد به تعدادي از اعتراض ها و کمپين هايي که عليه «پايتخت3» شکل گرفته بود، قصد تاختن به اين سريال را داشتند، مخاطبان با تماس خود نقشه هاي اين شبکه فارسي زبان ماهواره اي را نقش برآب کردند! اين بعد جهاني شدن پايتخت در مطلب طنز آميز سايت عصر خبر نيز چنين وارد شد: «در پي پخش قسمت پاياني سريال پايتخت 3 از شبکه اول سيما، نمايندگان کشورهاي چين، روسيه و آمريکا به اين سريال واکنش نشان دادند. فدراسيون کشتي روسيه اعلام کرده که حق کشتي گير روسيه را داوران ايراني خورده اند و حق روسيه تضييع شده است.از سوي ديگر، چيني ها تهديد کرده اند فيلم پيشنهاد رشوه ارسطو به کشتي گير چيني را منتشر خواهند کرد.همچنين فيلا از فدراسيون کشتي ايران توضيح خواسته که چطور کشتي گيران روسيه و چين، پس از باخت، از جدول رقابت ها حذف نشده اند و مشترکأ حائز رتبه سوم شدند؟! پارلمان اروپا نيز در همين رابطه ايران را به نقض حقوق بشر متهم کرده و خواستار اعمال تحريم هاي بيشتر شد! کشور آمريکا نيز اعلام کرده است، هيچگونه ورزشکاري را به ايران اعزام نکرده است و کشتي گير حاضر در فيلم به احتمال زياد کشتي گير نماي آمريکايي بوده است و...».
اما «پايتخت3» در عين جريان توليد سنگيني که داشت و تلاشهاي شبانه روزي سازندگانش در لوکيشن هاي متعدد آن، به دليل عدم برخورداري از يک خط فکر شده و منسجم جاي نقد بسيار داشت. اين چند پارگي در قسمت هاي آخر پايتخت به شدت دامن آنرا گرفت و قضيه کشتي گرفتن نقي، در حد يک اتفاق ملي مهم جلوه داده شد که البته قابل باور نبود. از سويي شوخي هاي بي ربط با کليت اثر، هرچند اغلب بامزه بودند و در اجرا توسط کاراکترهاي محبوب و امتحان پس داده بامزه تر هم مي شدند، اما دردي از مشکل قصه کم شاخ و برگ و ضعيف اثر دوا نکردند. با اين وصف، پايتخت چنان روي غلتک افتاده که اگر روي فيلمنامه سري هاي بعدي و طراحي آن خلاقانه تر فکر شود، قطعاً نتيجه به مراتب قابل دفاع تري در پي خواهد داشت. شايد هم اگر درگيري محسن تنابنده در فيلم «لامپ صد» و سريال «شاهگوش» نبود، حضور پر رنگتر او در جريان نگارش فيلمنامه مي توانست به بهبود ساختار آن کمک شاياني کند.
* «خوب،بد،زشت» و انتظار بيشتر
منوچهر هادي اگر سريال «خداحافظ بچه» را در کارنامه خود نداشت، مي شد با تأمل و اغماض بيشتري به قضاوت درباره سريال تازه اش نشست، اما خداحافظ بچه به عنوان تجربه اول، چنان شسته رفته بود که توقع مي رفت سريال دوم او اثر به مراتب بهتري شود. «خوب، بد، زشت» اما دقيقاً مشکل سريال هاي طنز شکست خورده سال هاي اخير را دارد؛ مجموعه اي که داعيه اجتماعي و طنز بودن را دارد، اما اصلاً کمدي نيست. همين مسئله موجب مي شود تا قصه کم توان اثر نيز حتي با وجود دستاويزي اش به شوخي هاي اينترنتي، نتواند براي مخاطب جذاب شود. از سويي انتخاب امين حيايي که چند سال اخير بخش عمده اي از محبوبيت خود را از دست رفته مي بيند و اينجا هم به تکرار کاراکترهاي خود در آثاري چون «مهمان» (سعيد اسدي) و سه گانه «اخراجي ها» (مسعود ده نمکي) پرداخت و نيز بازيگراني چون محمد کاسبي، حسين محب اهري، مهدي سلوکي، سيروس همتي و... که چندان در طنز بداهه حرفه اي نيستند، آن هم با توجه به جنس کم نمک فيلمنامه حاضر، عواملي در راستاي پايين آمدن بار کمدي و کيفيت اثر شدند. هادي در مقام کارگردان در کنار هدايت بازيگران و طراحي دکوپاژ و ميزانسن، به طرز مشهودي تلاش مضاعفي براي پنهان کردن خلاهاي فيلمنامه داشت. همين مسئله سبب شد تا او تمرکز کاملي روي جزء جزء اثر نداشته باشد. حال آنکه در خداحافظ بچه او دخالتي در نگارش فيلمنامه نداشت و عمدتاً به امر کارگرداني مي پرداخت که خروجي معقول تري نيز داشت. اينجا اما تراکم شوخي هاي درنيامده و تکيه مفرط بر ادبيات لاتي حيايي بيشتر شبيه سنگ سر راه سازندگان بودند تا عصاي کمکي.
* «روزاي بد به در» و قدرت نمايي برق نورد
«روزاي بد به در» بي شک بسيار مديون کاراکتر هومن برق نورد در نقش پرويز است که باز هم يک چهره تازه را به نمايش گذاشت؛ هر چند شباهت هايي با نقش هاي پيشين او داشت. اينجا برق نورد با شناختي که برزو نيک نژاد از جنس بازي او دارد و عادت ها و رفتارهايي که براي او نوشت، به قدرت نمايي پرداخت و حسابي بازي خوري کرد. شايد بهتر بود به ساير کاراکترهاي قصه هم پرداخت بيشتري مي شد تا در راستاي تکميل شخصيت پرويز عمل کنند و مکمل باشند. همانطور که بيژن بنفشه خواه از ميانه سريال به بعد در نقش برادر او همين کارکردرا به شکل کمرنگي پيدا کرده بود. در اين سريال نيز انتخاب نادرست تعدادي از بازيگران از جمله مريم اميرجلالي، مهران رجبي يا اميررضا ميرآقا- که اين آخري سال گذشته در «آب پريا» به شدت حضوري گرم و دلنشين داشت- و عدم تطابق آنها با حال و هواي کمدي سريال، موجب هدر رفت تلاش هاي نويسنده شدند. سعيد آقاخاني البته هر چند مشخصاً اين بار با فيلمنامه متفاوتي از کارهاي پيشين خود مواجه بود، تلاش کرد کارگرداني خود را با قصه تناسب بخشد. او با خرد کردن نماها و چينش وقت گير ميزانسن، اگر چه کار خود را سخت تر کرد، اما در نتيجه کارش تأثير بسزايي گذاشت. او حتي از قاب بندي و نحوه جايگيري دوربين هم براي افزايش بار کمدي سريال بهره گرفت.
* برنامه هاي تحويل سال؛ تنوع، چشم و همچشمي و البته، يکنواختي!
در ميان توليدات نوروزي امسال، صداوسيما انرژي زيادي روي برنامه هاي ويژه تحويل سال خود گذاشت و شايد اين برنامه ها را به عنوان ورودي شيک و خاص به آثار مختص به عيد، بتوان جزو ديدني هاي اين ايام دانست. با اين حال در ميان شبکه هاي مختلف تنها دو شبکه توانستند به نحوي روند برنامه را پيش ببرند که بينندگان لحظات بيشتري را به تماشاي آنها اختصاص دهند. حضور اشکان خطيبي در مقام کارگردان برنامه تحويل سال شبکه يک و نوآوري رامبد جوان در ايده برنامه سازي طولاني تا زمان تحويل سال در شبکه تهران- هر چند در اجرا چندان جذاب از آب درنيامد و به يکنواختي کشيد- هم جزو اتفاق هاي مثبت امسال بودند. در هر حال احسان عليخاني و فرزاد حسني چنان رقباي قدرتمندي در قياس با ساير مجريان هستند که حضورشان در هر شبکه اي، به ويژه در برنامه هاي خاص و مناسبتي، کار مجريان و شبکه هاي ديگر را مشکل مي‌کند. اتفاقي که امسال هم افتاد و فارغ از شيوه حضور و ترکيب مدعوين، اجراي اين دو چهره از اصلي ترين دلايل پر بيننده شدن برنامه هاي تحويل سال شبکه هاي دو و سه بود. عليخاني در شبکه سه با زيرکي در پيگيري يک تمهيد، کار خود را تا حدود زيادي راحت کرد. ايده دعوت از بهترين هاي شبکه سه در 20 سال اخير، قطعاً منجر به نتيجه اي مي شد که حتي هنرمندي چون مهران مديري نيز پس از سالها با انگيزه اي قوي مثل انتخاب شدن توسط مردم، رضايت دهد در برنامه حاضر شود. عليخاني همچنين با دخالت دادن مطبوعات و رسانه هاي مؤثر در ارزيابي برنامه ها، براي انتخاب اوليه گزينه هاي مطرح، به نوعي آنها را نمک گير کرد تا در مواجهه با اثر، تيغ نقادي خود را کند کنند!
او همچنين از اين طريق، بحث پرداخت وجوه مالي به مهمانان را نيز در قالب يک تنديس و هديه نقدي مديريت کرد که تازه آن هم به پشتوانه يک اسپانسر، خرجي روي دست شبکه نگذاشت. دکور چشمگير و خوش سر و شکل برنامه «سه ستاره» نيز از حيث بصري تأثير خوبي روي بيننده مي گذاشت. از سويي شيوه دعوت از مهمانان و زمان بندي حضور آنان روي صحنه با نظم و دقت درستي صورت گرفت تا به خستگي نيانجامد. عليخاني همچنين چند ساعت چنان با تسلط و انرژي روي صحنه به اجرا پرداخت تا حتي از افت برنامه اش هم در لحظات کسالت بار جلوگيري کند. گرچه گاهي در طرح پرسش ها آماتوري عمل مي کرد و از پتانسيل حضور يک مهمان ويژه، بهره شايسته اي نمي برد. تشخيص اين اتفاق در زمان حضور مهران مديري چندان سخت نبود و عليخاني بدون استراتژي حرفه اي، با سؤالاتي خنثي تنها حرفهايي تکراري از زير زبان او بيرون کشيد. حال آنکه مي شد از اين مجال براي شنيدن صحبتهاي جذابتر استفاده کرد. به خصوص آنکه مديري خود هم بدون گارد و با فروتني در برابر عليخاني نشست و جالب آنکه حتي در جمله اي عجيب، عملکرد خود را در انتخاب شبکه ويدئويي و ترجيح آن به تلويزيون اشتباه دانست. اعتراضي که احتمالاً خيلي به دل مديران تلويزيون نشسته است و مسير را براي بازگشت او به اين رسانه هموارتر خواهد کرد. مهمترين ايرادي که مي توان به برنامه عليخاني گرفت، اما عدم ارتباط منطقي آن هم با مفهوم و حال و هواي سال تحويل بود اين مشکل به صحبت هاي مهمانان هم تسري پيدا مي کرد. مثلاً تهيه کننده يا مجري اي که با رأي مردم راه به برنامه پيدا کرده بود، اغلب در برنامه خود صحبت مي کرد و برنامه را به سمت و سوي اثري متناسب با جشن سالگرد شبکه سوق مي داد تا چيزي مناسب سال تحويل. همچنين باور صحت برخي از آراي به دست آمده براي مخاطب اين برنامه مشکل بود و نمونه بارز آنرا مي توان در انتخاب نجم الدين شريعتي به جاي فرزاد حسني به عنوان يکي از مجريان برتر دانست. انتخابي که به شائبه حذف تعمدي حسني به علت حضورش در شبکه اي ديگر در مقطع حاضر دامن مي زند.
اما سرمايه گذاري شبکه دو روي اجراي زوج مجري حسني و آزاده نامداري بهترين شيوه براي لاپوشاني کاستي هاي مختلف بود. حسني هميشه آنقدر با چيره دستي نبض صحنه را در دست مي گيرد و اسب خود را مي تازاند که تمام کمبود هاي ديگر، تحت الشعاع اجراي او قرار مي گيرد. فرقي هم نمي کند که مقابل او يک چهره معروف نشسته باشد يا يک فرد گمنام، او کار خود را مي‌کند و حرفهايي را پيش مي کشد که شنيدنشان براي مخاطب جذاب است. اشتباهي که در مديريت برنامه امسال او به خوبي حس مي شد و آن تجمع شديد مهماناني بود که گويا بايد به هر ترتيب روي صندلي ها مي نشستند و حضور کوتاه مدت آنان، دست حسني را در برگزاري يک تاک شوي پر تب و تاب و تماشاگر پسند بسته بود. البته اين قضيه در نيمه اول برنامه او که همزمان بود با برنامه هاي شبکه هاي ديگر، کمتر ديده مي شد و او سر فرصت، گفت و گوهاي خوبي با فريبرز عرب نيا و پسرش و شيلا خداد و همسرش انجام داد. الناز شاکر دوست و زانيار خسروي هم ديگر مهمانان مهم برنامه حسني بودند.
ديگر وجه قابل اشاره اين برنامه که مايه تعجب خيلي ها را فراهم کرد، اما طعنه هاي صريح حسني به همسرش بود که زمينه ساز بروز شايعات بي اساسي نيز شد. حتي روز گذشته شنيديم که اين زوج به همين خاطر از سوي حراست صداوسيما احضار شده اند که البته نمي توانيم درستي آنرا تأييد کنيم. گرچه حسني خود در گفت و گو با خبرنگار ما در همان مقطع پخش برنامه، هرگونه اختلاف با همسرش را در اجراي آن رد کرد و شنيده ها از پشت صحنه نيز بر صدق ادعاي او گواهي مي‌دهند. با اين وجود، عملکرد و گفتار او روي آنتن ناخودآگاه شبهه اختلافات زناشويي را به ذهن متبادر مي کرد. خاصه آنکه حسني به واسطه جسارت هميشگي در اجرا و اعتماد به نفس فوق العاده، اصولاً مجري ديگري را در کنار خود بر نمي تابد و چنان جلوي دوربين حکمراني مي‌کند که اجراي همکارش به چشم نمي آيد؛ حال اين مجري همسرش باشد يا چهره ديگري. ضمناً دکور برنامه حسني هم در عين وسعت بي دليل، از طراحي زيبايي بهره مند نبود و همين عامل، از حيث بصري از جلا و جلوه صحنه کاسته بود.
شنبه, 16 فروردين 1393 ساعت 15:47
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[مشاهده در: www.akharinnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 51]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها