محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830285888
استاندار کرمانشاه هشتمین گزارش کاری خود را منتشر کرد
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
استاندار کرمانشاه هشتمین گزارش کاری خود را منتشر کرد کرمانشاه - ایرنا - استاندار کرمانشاه روز پنجشنبه هشتمین گزارش عملکرد خود را از اول تا دهم فروردین 93 بر روی وبسایت شخصی خود منتشر کرد.
به گزارش ایرنا، ˈابراهیم رضایی بابادیˈ در این گزارش آورده است: اولین روز فروردین، ساعت شش صبح به سمت شهر مرزی سومار رفتیم و بعد از سومار به نفت شهر و بعد از آن از مرز پرویزخان بازدید داشتم، در این سفر با مرزداران دیدار کردم و سال نو را به آنها تبریک گفتم.
من به عنوان مسوول امنیت استان وظیفه دارم به کسانی که در مرزها خدمت می کنند، توجه کنم، در اولین روز نوروز به دیدار مرزبانان استان رفتم چون دوست نداشتم احساس کنند که استاندار، فرماندار و مقامات همگی در کنار خانواده های خود هستند و این ها باید در محل کار و خدمت خود آماده باشند، ما مسوولین وظیفه داریم، به این عزیزان هم توجه کنیم.
این سفر برایم اهمیت های دیگری هم داشت؛ بازگشایی مرز سومار برای من یک اولویت است چون یکی از بحث هایی که در مورد اشتغال ها در استان زودبازده است، همین مرزهاست در مورد مرز سومار، هشت - 9 سال پیش مجوز آن گرفته شده اما هنوز راه اندازی نشده است و به هر حال باید تکلیفش روشن شود.
در مسیر سومار رودخانه ای است که در باره آن چیزهایی شنیده بودم؛ اما می خواستم خودم از نزدیک آن را ببینم و بدانم که به طور دقیق چه وضعیتی دارد و باید برای آن چه کاری انجام داد، بعد از سفر فوراً با مهندس نیک کردار در باره مسائل آنجا گفتگو کردم و ایشان با تیم حوزه برنامه ریزی به آنجا رفتند.
بازسازی نفت شهر هم بحث مهمی بود، در این شهر بازسازی بعد از جنگ پیشرفت زیادی نداشته است، از نزدیک با مسائل و مشکلات مردم شهر آشنا شدم، موانع توسعه آنجا را دیدم و با مردم آنجا به گفت و گو نشستم، اساساً مرز ما باید رونق داشته باشد تا به طور طبیعی امنیت در آن برقرار باشد. امنیت فقط با نیروهای نظامی میسر نیست و بزرگترین عامل امنیت وجود جمعیت انسانی در مرزهاست.
در این سفر به مرز پرویزخان هم رفتم و پیشرفت کارهای آنجا را نیز دیدم، اولین باری که به پرویزخان رفتم، خیلی شرایط غیرقابل قبولی داشت، یک جای محدود و کوچک بود با کامیون هایی که در صف های طولانی می ایستادند و معطل می شدند، ما یک مقدار در این مدت فضا را باز کردیم که کامیون ها سریعاً تخلیه شوند و صادرات کالا یک روزه انجام شود و کالای صادراتی ما معطل نماند، یک سری زیرساخت های اولیه را توانستیم درست کنیم که شرایط بهتری پیدا شود.
کار اساسی در آنجا پایانه است که آن را هم دنبال کردیم، معاون وزیر راه آمد، جلسه گذاشتیم، قول داده شده که تا پایان خرداد ماه، این قسمت مسافری را به ما تحویل بدهند و شاید بتوانیم از همین پایانه، برای کار تجارت به صورت تلفیقی استفاده کنیم، خب اگر آن را رها می کردیم معلوم نبود که سرنوشت تحویل این پروژه چه می شود، اینگونه پیگیری ها باعث می شود افراد اهمیت کار خود را بهتر بدانند.
صبح روز دوم فروردین، جلسه ای با فرماندهان نیروی انتظامی داشتم و بعد به منزل جانبازان 70 درصدی که قطع نخاع هستند، رفتیم، صحبت ها و درد دل های آنها را شنیدم، این بزرگواران نیاز به رسیدگی و توجه مداوم دارند، به مشکلات معلولین به طور کلی (حالا چه جانبازان و چه معلولین دیگر) کمتر توجه شده است، یک معلول در جامعه ما در صورتی می تواند رفت و آمد کند که فضای جامعه برای رفت و آمد او مساعد باشد، توجه به موضوع چاله های خیابان ها، ارتفاع جدول ها، شیب پله ها و... می تواند فضا را برای حضور اجتماعی معلولین فراهم کند.
بعد از ظهر همان روز به محله های فیض آباد و جعفرآباد و دیگر بافت های فرسوده و حاشیه ای شهر کرمانشاه رفتیم، حاشیه نشینی در همه شهرها کم و بیش وجود دارد؛ اما در کرمانشاه درصد بسیار بالایی دارد و باید برای بهسازی آن تدبیری بیاندیشیم، از روز اولی که به کرمانشاه آمدم با حساسیت نسبت به این مسئله گزارش هایی را دنبال کردم و این بازدید نیز در راستای همان گزارش ها، صورت مسئله را برایم واضح تر کرد، در محله جعفرآباد مسئله زباله ها را می توان ساماندهی کرد، این در کرمانشاه حسن است که تفکیک زباله ها به عنوان یک شغل انجام می شود، در رابطه با بحث کمپست و تجزیه هم خوشبختانه کرمانشاه نسبت به اکثر شهرها جلوتر است، اما لزومی ندارد که درست برِ خیابان کار تفکیک زباله ها انجام شود و منظر شهری خراب شود. مجموعه ها را نباید به حال خود رها کرد؛ وقتی مجموعه ای را سامان بدهیم به خودی خود در ساماندهی رویه های جدید شغلی ایجاد می شود و کار هم کیفیت پیدا می کند.
در زمینه بافت های فرسوده کرمانشاه تقریباً می توان گفت که کاری انجام نشده است، در خیابان مدرس با چهار متر عقب نشینی و ... نمی توان تحولی صورت داد. باید کار ریشه ای صورت گیرد و موانع بر طرف شوند، الان هر کس گروهی دیگر را مسوول عدم بهسازی خیابان مدرس می داند، گروهی می گویند که میراث فرهنگی مانع است و البته گفته ام روی بحث میراث فرهنگی باید مطالعه ای شود تا آن قسمت هایی که بهانه است حذف شود و آن قسمت هایی که منطقی است را رعایت کنیم.
چون بافت خیابان مدرس تجاری است، باید به صاحبان املاک آنجا امتیاز بدهیم و از طرف دیگر به ساخت و ساز جدید نیز باید امتیاز داده شود که ساخت و ساز جاذبه داشته باشد و افراد بیایند با نقشه جدید ساختمان ها را بسازند، واقعاً باید شهرداری روی آن وقت بگذارد چرا که بخش زیادی از بافت فرسوده شهر بدون استفاده مانده است، باید برای هر کدام از محله های فرسوده مدلی را طراحی کنیم.
در آن بازدید به عینه دیدم که به بعضی از محله ها واقعاً بی توجهی شده است، خیابان هایی را دیدم که حتی یک جدول و یک درخت ساده هم ندارند. به هر حال ساکنان این محلات هم مردم همین شهر هستند و اگر در حاشیه هستند که گناهی ندارند، بی توجهی به هر کدام از محله های شهر به هیچ وجه برای من قابل توجیه یا پذیرفتنی نیست.
یکی از جاهایی که باید مرتب بر آن ها نظارت شود، بیمارستان ها است و غروب دومین روز فروردین به بیمارستان طالقانی رفتم، باید می دیدم خدماتی که در ایام نوروز به مردم ارائه می شود در چه سطحی است و به طور مصداقی چه کاستی هایی وجود دارد، البته بهانه ای هم بود که از خدمه بیمارستان که در این روزهای تعطیل شبانه روزی به مردم خدمت می رسانند تشکری داشته باشم و عیادتی از بیماران شود که بالاخره به آنها توجهی شده باشد.
یکی از معضلات اساسی بخش درمان، متأسفانه هزینه بالا و مشکل بیمه است که دولت درصدد می باشد که در مرحله دوم هدفمندی یارانه ها قسمتی از درآمدهای آن را صرف بخش درمان کند، دولت یازدهم در بعضی زمینه های درمانی و در بحث دارو هم نسبتاً موفق بوده و شاهد کاهش قیمت بعضی از داروها بوده ایم، اما هنوز هم هزینه های بخش درمان با درآمدهای کمِ عامه مردم فاصله دارد و باید برای تقویت پوشش های بیمه ای همه سعی خود را به کار ببندیم.
روز سوم فروردین، آقای سلطانی فر معاون رییس جمهوری و رییس سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به کرمانشاه آمد و با ایشان به چند بازدید از جمله از تاقبستان رفتم، با ایشان صحبت هایی در باره مسیر قطار شهری از مقابل شکارگاه خسرو پرویز تاقبستان داشتم و نتیجه مذاکرات این شد که معاون مربوطه (دکتر طالبیان)، بعد از تعطیلات به کرمانشاه بیاید و مشکل با میراث فرهنگی در زمینه عبور قطار شهری حل شود، بحث هایی هم با آقای سلطانی فر در باره ایجاد زمینه برای ثبت جهانی تاقبستان داشتم، این کار نیازمند تامین اعتبار است تا اطراف تاقبستان ساماندهی شود، شرایط فعلی قابل قبول نیست، براساس صحبت ها قرار بر این شد که برای ساماندهی وضعیت این اثر تاریخی کمک های لازم را انجام دهند.
بعد از بدرقه آقای سلطانی فر به بازدید از نمایشگاه صنایع دستی رفتم؛ بازدید مفصلی بود، به همه غرفه های نمایشگاه سرکشی کردم و با ارائه کنندگان محصولات صحبت کردم و در جریان شرایط کاری آنها قرار گرفتم، توسعه صنایع دستی را بسیار باید جدی بگیریم؛ چرا که این صنعت علاوه بر اینکه برای تولید کنندگان شغل پایدار ایجاد می کند، توریست هم جلب می کند، نمایشگاه نسبتاً خوبی بود که می شد بهتر هم برگزار شود، کفِ محل نمایشگاه خاکی بود و این شرایط را برای بازدیدکنندگان سخت می کرد، فضای آنجا باید شکیل تر و بهتر می بودکه امیدواریم در سال آینده نمایشگاه بهتری برگزار شود، در مجموع تصمیم بر این است که ظرف مدت کوتاهی طرحی در دستور کار قرار گیرد که توسط آن بتوانیم جهشی در حوزه صنایع دستی داشته باشیم، باید آموزش ها ساده و با حداقل هزینه انجام شود.
صبح چهارمین روز فروردین جلسه ای با فرماندهان پاسگاه های مرزی داشتم و همان روز به تهران رفتم و روزهای پنجم و ششم هم تهران بودم، طی این روزهابه دیدار نوروزیِ آقای رییس جمهوری رفتیم، دکتر روحانی در این دیدار صحبت هایی در باره نامگذاری امسالˈاقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادیˈ مطرح کردند و دیدگاه هایشان را گفتند.
در حاشیه های این دیدار وزرا، معاونین وزرا و رؤسای سازمان ها را دیدم و آن جا بسیار بحث های کاری رد و بدل شد، این دیدارها فرصت خوبی برای استفاده است؛ می توان مطلبی را که در حالت عادی نیاز به دیدارهای یک ساعته دارد را چند دقیقه مطرح کرد و نکات اولیه را گرفت.
از نمونه بحث هایی که مطرح شد، بحث ترک تشریفات مناقصه راه آهن ملایر تا مرز خسروی بود، این پروژه ترک تشریفاتی نیاز دارد که ما می بایست آن را حل می کردیم؛ آن جا آقایان مهدی رحمتی و دژپسند، دو تن از معاونین سازمان نظارت راهبردی حضور داشتند، که در این ارتباط با آنها صحبت کردم تا بعد از ترک تشریفات بتوانیم با یک پیمانکار چینی قرارداد ببندیم و از اعتبار فاینانسش استفاده کنیم و به سرعت وارد مرحله ریل گذاری و ادامه مسیر شویم.
براساس ضوابط باید برای چنین پروژه هایی مناقصه برگزار کنیم؛ اما چون در باره این پروژه ما اختیار انتخاب بین پیمانکارهای مختلف را نداریم و باید از پتانسیل فاینانس چین استفاده کنیم؛ لازم است ترک تشریفات کنیم، بحث این ترک تشریفات را توانستم در همان سالن حل کنم، در صورتی که اگر جلسه می گذاشتیم وقت بیشتری می خواست و در نهایت به همین نتیجه می رسیدیم.
بعد از دیدار نوروزی با رییس جمهوری به دیدار معاون عمرانی وزیر کشور برای بحث قطار شهری رفتم، امیدوارم با تدابیری که اندیشیده شده و می شود، اگر مشکل خاصی پیش نیاید، این پروژه تا چهار پنج سال آینده به نتیجه برسد و کرمانشاهیان عزیز از امکان قطار شهری بهره مند شوند.
در وزارت کشور موضوع معرفی فرمانداران را هم دنبال کردم که ان شاء الله هر چه زودتر فرمانداران جدید کار خود را شروع کنند.
روز ششم فروردین دیداری هم با آقای عبدالهی معاون امنیتی وزارت کشور داشتم و در باره شرایط استان و بازگشایی مرز شوشمی صحبت کردیم، قرار شد یک کارشناس بفرستند که بیاید اقداماتی را که ما انجام داده ایم، ببیند و بعد در کمیسیون مربوطه نتایج گزارش ها را مطرح کنند، البته یکی دو دستگاه با بازگشایی مرز شوشمی مخالف هستند؛ اما صحبت هایی انجام داده ایم و ان شاءالله بتوانیم موافقیت آن ها را هم بگیریم که مرز مسافری شوشمی بازگشایی شود، البته در این باره یکی از نمایندگان مجلس هم مشغول پیگیری است.
آقای عبدالهی درمورد مرز سومار هم مثل ما تاکید داشت که بازارچه سومار بازسازی و راه اندازی شود، بعد از بازدید روز یکم من از سومار، آقای نیک کردار، معاون عمرانی نیز به آنجا رفت و نتیجه پیگیری ها و بررسی های ایشان این بود که در مسیر بازارچه باید دو پل احداث شود، امیدواریم به سرعت این دو پل را که البته به دلیل فصلی بودن رودخانه باید از نوع باکس بتونی باشند و نه پایه شمع، ایجاد شود و بازارچه فعال شود.
بیشترِ وقتم در روز ششم فروردین در حوزه وزارت کشور گذشت، همان شب به کرمانشاه برگشتم و صبح روز هفتم فروردین را به دید و بازدید نوروزی با همکاران استانداری اختصاص دادم، ابتدا از حوزه عمرانی شروع کردم و در جریان بحث ها، نقطه نظرها و صحبت همکاران قرار گرفتم، بعد از حوزه عمرانی به ساختمان استانداری آمدیم و دید و بازدید از حوزه های دیگر را ادامه دادم.
این دید و بازدید مختصر، مفید و گذرا برایم بسیار جالب بود، مخصوصا از این جهت که به جای اینکه من در اتاقم بنشینم و همکاران برای تبریک نزد من بیایند، من به اتاق های آنها رفتم و سال نو را تبریک گفتم، البته یک مقدار وضعیت بهره وری را مناسب ندیدم؛ اما خوب به جای ذکر مصیبت در باره وضعیت بهره وری می توانیم کار کنیم و شرایط را تغییر دهیم، باید کارهایی انجام دهیم که منتهی به نتیجه شوند.
ظهر روز هفتم دیداری با آقای درویشی از همکاران آقای یونسی مشاور رییس جمهوری در امور اقوام و مذاهب داشتم، برای اینکه ان شاءالله انتصابات خوبی هم از اقلیت ها داشته باشیم، دیدگاه دولت آقای روحانی هم این است که بستر خدمت برای همه کسانی که به نظام و کشور علاقه مند هستند، فراهم شود و به طبع دولت در همین مسیر در حال حرکت است؛ اما این کار را نمی شود با عجله انجام داد، بهتر است ما در هر کاری آرام آرام اما پایدار گام برداریم.
ساعت 14 تا 15 و 30 دقیقه هفتم فروردین اعضای شورای اداری آمدند و دید و بازدید عید را داشتیم.
از ساعت 16 دیدار نوروزی با فعالان سیاسی و مطبوعاتی داشتم، خوشبختانه جلسه خیلی زود از حالت کلیشه ای خارج شد و با آن ها وارد بحث های مفصلی در باره نیازهای استان شدیم، دغدغه های شان را گفتند و ما هم یک سری توضیحات راجع به دیدگاه های خود و دولت گفتیم، افردی از اقلیت های اهل حق و اهل سنت هم صحبت کردند و بعضی فعالان سیاسی تاکیداتی بر فعالیت پر رنگ تر استانداری در حوزه توسعه سیاسی داشتند.
بارها گفته ام که توسعه مورد نظر ما توسعه متوازن، پایدار و همه جانبه است، بدون توسعه احزاب و NGOها توسعه غیرممکن است و ما با جدیت از این گونه فعالیت ها حمایت می کنیم، منتها دوستان سیاسی باید توسعه این زمینه را مصداقی تر پی بگیرند و مشخصا درخواست های خود را بگویند و از طرح های عملیاتی سخن بگویند وگرنه ما منکر ضرورت توسعه سیاسی نیستیم، توسعه در همه زمینه ها با طرح و برنامه قابل پیشرفت است.
بعد از انتخابات خرداد 92 و استقرار دولت تدبیر و امید، گشایش های خوبی در فضای سیاسی داشته ایم و الآن شرایط برای بحث های سیاسی در حیطه عمومی، میزگرد، سخنرانی و مناظره ها مساعد است؛ ولی استانداری متولی این بحث ها نیست و تنها وظیفه حمایتی داریم و اینکه نگذاریم کسی مانع اینگونه برنامه ها شود، اینکه ما برویم سخنران دعوت کنیم، نه. اصلاً ما چنین وظیفه ای نداریم و در حوزه اقتصادی هم که ما وارد فعالیت اقتصادی نمی شویم. وظیفه ما حاکمیتی است، که نگذاریم کسی مانع فعالیت های سالم شود و ما باید فقط هماهنگی ها را انجام دهیم، توسعه سیاسی باید توسط احزاب شکل بگیرد. هر توسعه سیاسی که متولی آن دولت باشد نه توسعه سیاسی که ضد آن است و فقط اجازه دخالت دولت را زیادتر کرده ایم.
روز جمعه، هشتم فروردین، با آقای دکتر فرشباف رییس کل پیشین بیمه مرکزی ایران دیدار داشتم، یک سری صحبت در رابطه با مسائل استان داشتیم. ایشان فرد با تجربه و صاحب نظری در حوزه برنامه ریزی هستند و با هم برنامه های استان را برای سال جدید بررسی کردیم.
روز جمعه دیداری هم با آقای مهدی نوروزی (از فعالان سیاسی و اقتصادی) داشتم، عمده بحث ما در رابطه با بحث کشاورزی بود و صندوق حمایت از کشاورزان که بیش از صد میلیارد تومان گردش سرمایه دارد، این صندوق به راحتی می تواند وام در اختیار کشاورزان قرار دهد، آقای نوروزی در این زمینه طرحی برای اجرا در شهرستان ها داشت که من با کلیات آن طرح موافقم و باید جزئیاتش را بررسی کنیم.
بعدازظهر روز جمعه، به اتفاق معاونین استانداری به دیدار آیت الله زرندی رفتیم و ایشان یک سری توصیه های اخلاقی در باره سیره ائمه در رابطه با خدمت به مردم مطرح کردند که استفاده کردیم، انصافاً هر وقت خدمت ایشان می رویم از همین روحیه اخلاقی مطالبی را یاد می گیریم و استفاده می کنیم. بعد از آن به دیدن آیت الله ممدوحی رفتیم و به ایشان هم گزارشی از اقدامات انجام شده ارائه کردیم و توصیه های ارزشمند ایشان را نیز شنیدیم، آیت الله ممدوحی بر ضرورت ایجاد وحدت بین نیروها و استفاده از همه نیروهای انقلاب تاکید داشتند که بی شک دیدگاه خود ما هم همین است.
غروب روز جمعه، چند تن از اعضای شورای شهر کرمانشاه برای تبریک سال نو آمدند، صحبت هایی راجع به مسائل شهرداری داشتیم، در باره طرح های ترافیک صحبت کردیم، طرحی که هم اکنون برای ترافیک اجرا می شود قدیمی است و باید با کمک مشاوران و کارشناسان در آن تجدیدنظر شود.
روز شنبه نهم فرودین از هفت صبح به گیلانغرب برای معارفه آقای فرامرز اکبری، فرماندار جدید گیلانغرب رفتیم، در بدو ورود برای ادای احترام به مزار شهدا و دیدار خانواده شهدا و یک جانباز رفتم، بعد به قصرشیرین رفتیم آن جا هم ضمن حضور در مزار شهدا، به دیدار یکی از خانواده های شهدا و یکی از جانبازان رفتیم، جانباز قصرشیرینی که به منزلش رفتیم شرایط مساعدی نداشت و قرار شد که آقای جعفر همتی برای بهبود شرایط او پیگیری های لازم را انجام دهد. پس از این دیدارها به جلسه معارفه فرماندار قصرشیرین، آقای افشین رضایی از اهالی قصرشیرین که دارای تجربه کاری در وزارت کشور می باشد، رفتیم.
بعد از قصرشیرین به تیله کوه برای بازدید و بررسی ابعاد احداث بازارچه مرزی آنجا رفتیم.
ما باید بار مسئولیت را روی نقاط مرزی مختلف تقسیم کنیم، هر کدام از این نقطه های مرزی خصوصیات و کارکرد اقتصادی ویژه و متفاوتی دارند، در تیله کوه فضای باز و مناسبی وجود دارد، بیشتر مسیر هم آسفالت است، مختصر خاکی یی دارد که در روند کارها به سرعت می توان آن را هم آسفالت کرد.
ما پروژه های مرزی پرویزخان، سومار، تیله کوه و شوشمی را به این دلیل همزمان دنبال می کنیم چون هر کدام از اینها یک ویژگی دارند و جای همدیگر را نمی گیرند، از طرف دیگر این پروژه ها را باید با هم پیش برد، راه اندازی کار مرزها زمان بر است، کار و ارتباط با طرف خارجی همیشه زمان بر است، به عنوان مثال در مدتی که پیگیر کارهای سومار هستیم، دلیلی ندارد که شوشمی یا تیله کوه معطل بماند چون این ها ربطی به هم ندارند و مانع هم نیستند، هر کدام از این ها معبری برای ارتباط با یکی از مناطق عربی یا کردی عراق و پلی به یکی از شهر ها یا استان های آن کشور است.
حدود ساعت 21 به کرمانشاه رسیدم و در استانداری با آقای جمشیدنژاد معاون سیاسی استان سیستان و بلوچستان که کرمانشاهی هستند جلسه ای داشتم، ایشان در زمینه کرمانشاه هم فردی با تجربه است و با هم راجع به مسائل استان صحبت کردیم، بعد از آن هم دبیر شورای ترافیک استان آمدند و گزارشی از آخرین وضعیت تصادفات و حوادث این مدت ارائه کردند.
صبح روز دهم فروردین، برای مراسم معارفه فرماندار جدید هرسین به آنجا رفتم، در مسیر سفر به هرسین باران می بارید و این باعث خوشحالی بود، آقای یاور محمدی که از نیروهای وزارت کشور می باشند و قبل از این نیز سرپرست فرمانداری قصرشیرین بودند را به عنوان فرماندار هرسین معرفی کردم، در ادامه سفر به هرسین ضمن حضور در مزار شهدای آن شهرستان به منزل خانواده یک شهید و یک جانباز هم رفتم.
پس از بازگشت از هرسین و عصر روز دهم فروردین، ملاقاتی با مهندس افضلی از جامعه اهل حق داشتم، بحث هایی در باره کشاورزی استان صورت گرفت و خلاصه ای از مطالعات 28 جلدی در باره کشاورزی استان به من ارائه داد، اگر بتوانیم این مطالعات و برنامه ها را به سرعت اجرایی کنیم، امیدواریم تا سال 1404 تولید کشاورزی در استان را از چهار میلیون تن محصول به 15 میلیون تن برسانیم.
پس از ایشان، مدیرکل اطلاعات کرمانشاه آمدند و راجع به توسعه اقتصادی و سرمایه گذاری در استان تاکید بر گشایش درها داشتند و در توصیه ای به من گفتند: ˈموفقیت شما مشروط به این است که دیدگاه های شما در زیر مجموعه های شما تسری پیدا کند و دیدگاه های انقباضی زیر مجموعه ها نیز انبساطی شودˈ با ایشان در باره توسعه ی ترانزیت و فعال کردن بازارچه های مرزی نیز صحبت داشتیم.
خوشبختانه با شناختی که از ایشان و دوستان دیگر دارم باید به مردم بگویم که هیچ کدام از آنها نگاه امنیتی به بخش اقتصاد ندارند و حتی در بخش اجتماعی و فرهنگی هم دیدگاه هایی فرهنگی و اجتماعی دارند.
567
انتهای پیام /*
: ارتباط با سردبير
[email protected]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]
-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها