واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: نامه آبكي وزير به روحاني
ابوي ميگويد: عجب كابينهاي است، يعني اينها هم را نميبينند يا چشم ندارند هم را ببينند؟
ميگويم: چه كسي چه كسي را نديده؟ كدام چشم؟ اينها كه چشمهايشان چندتا چندتا عينك دارد كه!
ابوي ميگويد: وزير نيرو مگر رئيسجمهور را نميبيند كه ميخواهد نامه آبكي بنويسد و به او بگويد ارتفاع آب از تراز ايمني موردنياز در شمار قابلتوجهي از سدها پايين آمده است. خب در همان كابينه بگويد. توئيتر و فيسبوك هم كه هست. حالا نامه بنويسد بدهد اداره پست، كلي هزينه تمبر بدهد كه چه بشود؟ آن هم شب عيدي!
ميگويم: اين حرف وزير يعني موضوع مهم است و يك نوع اعلام خطر است. وقتي ميگويد نامه بنويسم يعني اينكه موضوع بايد ملي شود، نه اينكه برود داخل بوروكراسي اداري و اين حرفها.
ابوي ميگويد: يعني احتمال دارد باز قبضها را ميخواهند گران كنند با اين رقم نجومي؟ عجب حقههايي هستند. روز از نو، روزي از نو. يكبار هدفمندي ناقص. يكبار هدفمندي با شيب. يكبار هدفمندي كمعمق. بهانههايشان جور است. ماها ناجوريم.
ميگويم: كدام نجوم؟ كدام محاسبه؟ كدام جور و ناجور؟
ميگويد: مگر نشنيدهاي كه يك مشترك خانگي براي فروردين ماه سال آينده بايد فقط براي استفاده بيش از حد از وسايل برقي به ويژه در ايام خانهتكاني روزهاي پاياني اسفند دستكم بين هفت تا 10هزار تومان پرداخت كند كه با احتساب مصرف 200 تا 250 كيلوات ساعت برق به دليل استفاده از يخچال، فريزر، رايانه، لامپهاي روشنايي، تلويزيون و ساير وسايل خانگي فقط براي يك دوره 45روزه بايد بين 40 تا 50هزار تومان هزينه مصرف برق پرداخت كند.
ميگويم: شما كارتان درست است اما موضوع كمآبي بود. به برق ربطي نداشت.
ابوي ميگويد: آب با برق چه فرق ميكند؟ اگر فرق داشت تا حالا وزيرش را دوتا ميكردند. آبشان هم كم از برقشان نميآورد.
ميگويم: مگر آزادراه شمال است كه تكهتكهاش كنند و بدهند دست بنياد و چين و فنلاند و بخش خصوصي و سرمايهدار و... كه نفهمند چه كسي چه كار كرده و الان چينيها آمدهاند در مملكت يا فنلانديها! يك آب خالي است با برق. خيالتان تخت. يك وزارتخانه كفايت ميكند.
ميگويد: آخر عادت كردهايم به كار جمعي. تنهاخوري خوبيت ندارد.
ميگويم: يك نمونه بياوريد. ديديد مچتان را گرفتم. ياد من تو را فراموش. 100هزارتومان كارت به كارت كنيد...
ابوي ميگويد: بامزه! يك نمونهاش همين كارآفرين نمونه كشور است كه در برنامه پايش حرف ميزد. ميگويد، يك واردكننده بيش از يكميليارد دلار جنس با نام دهها نفر وارد مملكت ميكند و زماني كه موضوع را بررسي كردهاند به اين نكته رسيدهاند كه برخي از اين افراد تحت پوشش كميته امداد هستند!
ميگويم: جلوي كار ثواب را نبايد گرفت. حتماً خيرش به همه رسيده!
ابوي ميگويد: پس چطور همين آزادراه شمال را كه ميكشند و زمينها را تغيير كاربري ميدهند، حالا وزير جهاد كشاورزي از ادامه روند تغيير كاربري اراضي شمال كشور ابراز نگراني كرده و گفته متأسفانه به نظر ميرسد منافع سرمايهگذاران، كشاورزان و حتي مسئولان در استانهاي شمالي كشور در تغيير كاربري اراضي كشاورزي و منابع طبيعي به ويلاسازي است. حتماً ميخواهد يا جلوي آزادراه را بگيرد يا مسيرش را از جلوي املاك خود ببرد يا ميخواهند زمينهاي آنجا را هم بكشند بالا، البته قيمتش را! چرا ميخواهد جلوي ثواب را بگيرد؟ هان!
ميگويم: حرف نشخوار من و شماست.
ابوي ميگويد: به خودانتقادي رسيدي! هميشه آخرش من و تو مقصريم؟
ميگويم: من يكي كه سالهاست وارد معقولات نميشوم. فعلاً هم بايد بروم نخودچي براي آجيل چهارشنبه آخرسال بخرم كه اگر خداي نكرده دختر همساده آمد ملاقهزني، دست خالي برنگردد. شما بيزحمت برايم نامه بنويس. هر چه لازم است بدانم را بنويسيد. در اسرع وقت پيگيري ميكنم.
ابوي ميگويد: خوب شد يك كاري را از اينها ياد گرفتي! نميشد سفر خارج رفتني، پاداش و عيدانه دادني... چيزي ياد ميگرفتي كه ما را هم به نوايي ميرساندي.
ميگويم: ديرشده. الان عين 70ميليون جمعيت در صف نخودچي ايستادهاند. به من نرسد به دختر همسايه جفا ميشود. من رفتم...
نویسنده : اولاد آدم
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: 25 اسفند 1392 - 23:19
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 51]