تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):درهاى گناهان را با استعاذه (پناه بردن به خدا) ببنديد و درهاى طاعت را با بسم اللّه...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826098892




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد. ايران: قدرت منطق در برابر منطق قدرت«قدرت منطق در برابر منطق قدرت»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي ايران به قلم ابوالفضل ظهره‌وند است كه در آن مي‌خوانيد؛كنفرانس بازنگري معاهده منع گسترش تسليحات اتمي (N.P.T) دوشنبه?شب در سازمان ملل گشايش يافت و دكتر محمود احمدي‌نژاد، رئيس‌جمهور در اين اجلاس ضمن طرح 11 پيشنهاد فراگير و عملي براي جهان عاري از تسليحات هسته‌اي به موضوعاتي اشاره کرد که به دلايل مختلف از انعقاد پيمان N.P.T در 40 سال گذشته تا به امروز در ان.پي.تي مورد بي‌اعتنايي قرار گرفته و اعضا به صورت سطحي از آنها گذر کرده‌اند.دليل هراس مقام‌هاي واشنگتن از حضور هيأت عاليرتبه ايراني در نيويورك اين بود كه پرچم و بيرق اجراي اصولي پيمان N.P.T در مجمع عمومي سازمان ملل برافراشته شود و «قدرت منطق» جمهوري اسلامي بار ديگر «منطق قدرت» و سازوكار ترسيم شده از سوي صاحبان قدرت را به چالش جدي بكشاند.حضور ديپلماتيك ايران در عالي‌ترين سطح در اجلاس نيويورك، تصريحي بر اين نكته بود كه برخلاف تبليغات يكسويه غرب، امروز جمهوري اسلامي ايران منادي احياي N.P.T است و پيشنهادهاي 11‌گانه ايران در حالي مطرح شد که بسياري از کشورها حتي جرأت اين را ندارند که در قبال اين معاهده موضعگيري کنند؛ معاهده‌اي كه تبعيض‌آميز و نامتعادل بود و دو بند مهم آن درباره موضوع خلع سلاح جهاني به فراموشي سپرده شده است.امروز و در 40 سالگي پيمان N.P.T اگر قرار باشد اين معاهده را به عنوان «تضمين‌کننده نظام امنيت بين‌الملل» در نظر بگيريم، بايد اين معاهده احيا شده، تعادل به آن باز گردد و تبعيض ميان صاحبان سلاح هسته‌اي و متقاضيان دانش و فناوري صلح‌آميز هسته‌اي در اين معاهده به حداقل برسد.همان گونه كه در سخنان رئيس‌جمهور تصريح شد تهران اعتقاد دارد «خلع سلاح هسته‌اي، رفع تهديد هسته‌اي و جلوگيري از اشاعه» بزرگترين خدمت به ايجاد امنيت و صلح پايدار و دوستي است و از اين منظر بود كه به جامعه بين‌المللي پيشنهاد شد «پيمان N.P.T بايد به D.N.P.T يعني معاهده خلع سلاح و عدم اشاعه سلاح‌هاي هسته‌اي» تغيير يابد و در محور مأموريت‌هاي مربوط به خلع سلاح، سازوكارهاي روشن، الزام‌آور، مؤثر و با تضمين‌هاي مطمئن بين‌المللي تعبيه شود. اين پيشنهاد کارشناسي، با منطق و روح فعاليت‌هاي ديپلماتيک منطبق است که طرح آن از سوي رئيس شوراي عالي امنيت ملي توانست بسياري از کشورها را با پيام ايران همراه کند.امروز اين پرسش اساسي كه کشورهايي که خودشان با استفاده از سلاح اتمي و همچنين نقض عدم اشاعه با تجهيز رژيم اشغالگر قدس به سلاح اتمي، ناقض N.P.T بوده‌اند، چگونه مي‌توانند هم ناظر بر اين معاهده باشند و هم آن را مديريت کنند، سؤال اساسي افكار عمومي جهانيان است كه ايران با طرح شجاعانه آن، منطق صاحبان قدرت را به چالش كشيده و قدرت منطق خود را به عنوان يك عضو متعهد آژانس بين‌المللي انرژي اتمي به رخ كشيده است.به جرأت مي‌توان گفت، ادعاي ديروز دولت امريكا در نيويورك در زمينه مبارزه با سلاح هسته‌اي ديگر مخاطبي ندارد. در حالي كه دو هفته قبل‌تر از آن اين فراز از پيام حضرت آيت‌الله خامنه‌اي رهبر معظم انقلاب اسلامي با استقبال ديپلمات‌هاي ارشد و صاحبنظران جهان در كنفرانس بين‌المللي خلع سلاح و منع اشاعه در تهران مواجه شد كه فرمودند:‌« تنها مجرم اتمي جهان اينك به دروغ خود را مدعي مبارزه با گسترش سلاح اتمي معرفي مي‌كند، در حالي كه يقيناً هيچ اقدام جدي در اين مسير صورت نداده است و هرگز صورت نخواهد داد.اگر ادعاي مبارزه با گسترش سلاح هسته‌اي امريكا دروغ نبود، آيا رژيم صهيونيستي مي‌توانست ضمن خودداري از پذيرش مقررات بين‌المللي در اين زمينه بويژه N.P.T،‌ سرزمين اشغال شده فلسطين را به زرادخانه‌اي مبدل سازد كه انبوهي از سلاح‌هاي هسته‌اي در آن ذخيره شده است؟»در منطق صاحبان قدرت، آنان اجازه دارند با طرح سناريوهايي درخصوص مفاد پيمان N.P.T نظر خود را بر كشورهاي ديگر تحميل و تلاش كنند کشورهايي که از انرژي هسته‌اي محروم هستند، براي هميشه از دسترسي به اين حق محروم شوند.اين در حالي است كه امروز اين منطق قاطبه اعضاي جامعه بين‌المللي مخاطب و قدرت بيشتري دارد كه حقوق آنان بايد متناسب با تعهداتي که پذيرفته‌اند، لحاظ شود. با اين وجود دولتمردان امريکا با حربه ايجاد نگراني جمعي از طريق مطرح کردن موضوع تروريسم هسته‌اي به دنبال آن هستند تا کشورهاي در حال توسعه را از ورود به فرايند هسته‌اي باز دارند. در حالي كه منطق حكم مي‌كند كه اگر قرار باشد ما جهاني عاري از سلاح هسته‌اي داشته باشيم و خلع سلاح به عنوان يکي از ارکان و بندهاي معاهده ان.پي.تي محقق شود، آژانس بين‌المللي انرژي اتمي بايد به کشورهاي عضو در دستيابي به فناوري هسته‌اي صلح‌آميز به صورت فراگير کمک کند؛ زيرا به نسبتي که فناوري هسته‌اي گسترش يابد، امکان کاربرد سلاح هسته‌اي خود به خود منتفي و از آن طرف نظارت‌هاي آژانس هم تقويت مي شود.ادعاي مبارزه با تروريسم هسته‌اي در حالي مطرح مي‌شود كه برخي شبكه‌هاي اصلي تروريستي توسط سازمان‌هاي اطلاعاتي امريكا و رژيم صهيونيستي حمايت مي‌شوند و از اين رو نيت و آمال صاحبان قدرت از طرح موضوع به طور جدي زير سؤال مي‌رود.امروز شاهد هستيم كه به دنبال مقاومت و تلاش ديپلماتيک ايران در زمينه تثبيت حقوق هسته‌اي خود که زمينه‌ساز احقاق حقوق ساير کشورهاي در حال توسعه است بسياري از کشورها از جمله مصر، ترکيه و ديگر کشورها از حق هسته‌اي ايران دفاع مي‌كنند؛ به اين دليل که خودشان نيز مي‌خواهند همين راه را دنبال و منافع بلند مدت و امنيت کشورشان را تأمين کنند.مقام‌هاي امريكا اميدوار هستند تناقض‌هاي درون N.P.T براي هميشه تثبيت شود؛ همچنان كه کنفرانس بازنگري در سال 2005 بي‌نتيجه ماند و در صورتي که کنفرانس امسال هم نتواند راهکارهايي را ارائه دهد که سبب اجماع همه شرکت‌کنندگان شود، اين کنفرانس در اين مرحله هم شکست خواهد خورد؛ چراكه انتظار اقدام داوطلبانه مؤثر در خلع سلاح و عدم اشاعه از سوي دارندگان سلاح هسته‌اي، انتظاري غيرمنطقي است و انتظار برقراري امنيت از بزرگترين فروشندگان سلاح در جهان نيز توقعي غيرواقع محسوب‌ مي‌شود.به دنبال طرح پيشنهادهاي 11گانه رئيس‌جمهور در صحن سازمان ملل اميد مي‌رود كه با پافشاري كشورهاي در حال توسعه بر حقوق مسلم خود، قدرت منطق بر منطق لرزان و غيراستوار صاحبان قدرت پيروز شود و امنيت، صلح و آرامش واقعي را براي عموم ملت‌هاي جهان به ارمغان آورد.ابتكار:ديپلماسي مقاومت فعال«ديپلماسي مقاومت فعال»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي ابتكار به قلم محمدعلي وکيلي است كه در آن مي‌خوانيد؛جمهوري اسلامي ايران با واکاوي دقيق دورنماي تحولات آينده، الگوي مبارزاتي جديدي را در برابر حاکميت نظام سلطه به اجراء درآورد. دولت دکتر احمدي نژاد ديپلماسي مقاومت فعال را به عنوان رويکرد هسته‌اي خود برگزيده است.اين رويکرد با رويکرد تقابل که خواهان خروج از NPT مي‌باشد متفاوت است آنچنانکه کره شمالي خواهان آن مي‌باشد و با رويکرد انفعال و سازش هم در تعارض است آنچنانکه ليبي آنرا برگزيد .در صحنه کارزار رويارويي ايران و آمريکا هر کدام براي پيشبرد اهداف خود به ابزاري متوسل شده اند.آمريکا به ديپلماسي تحريم و جنگ رواني متوسل شده است آنان با پروژه» ايران هراسي» سعي در جلب افکار عمومي و ايجاد اجماع جهاني عليه فعاليت هسته‌اي ايران دارند کشورهاي صنعتي نظام بين الملل براي حفظ هژموني خود از الگوهاي متنوعي بهره مي‌گيرند، گزينه رفتاري اين کشورها را مي‌توان تاکيد بر محدودسازي قابليت‌هاي صنعتي و استراتژيک ايران دانست .در نقطه مقابل جمهوري اسلامي با اتخاذ ديپلماسي مقاومت فعال و آگاه سازي افکار عمومي از طريق ديپلماسي عمومي، سعي مي‌کند موازنه را به نفع خود تغيير دهد.به تعبير ديگر جمهوري اسلامي ايران توانست به گونه تدريجي موقعيت خود را ارتقاء داده از ابزارهاي بين المللي استفاده بهينه به عمل آورد.دکتر احمدي نژاد با انتخاب ديپلماسي مقاومت فعال و تمرکز بر ديپلماسي عمومي به عنوان پشتوانه اصلي ديپلماسي رسمي سعي کرد به جاي پاسخگويي در جايگاه متهم، خود را در جايگاه مدعي قرار دهد و با توان خطابه‌اي به خوبي از عهده اين هدف برآمد .خطابه در حوزه ديپلماسي عمومي از اهميت و کارکرد بالايي برخوردار مي‌باشد و مي‌تواند فضاي رسانه‌اي دنيا را با خود همراه سازد بنابراين برغم تحليل بسياري در مخالفت سفر اخير دکتر احمدي نژاد به نيويورک جهت شرکت در اجلاس Npt به نظر مي‌رسد اين اجلاس و تريبون آن و اجلاس‌هاي مشابه براي رويکرد ديپلماسي عمومي، فرصت مغتنمي است به گونه‌اي که مي‌تواند تلاش دولت آمريکا براي اجماع جهاني عليه اهداف صلح آميز هسته‌اي ايران را خنثي سازد و اعتماد به نفس ديگر اعضاء را بالا ببرد.در شرايطي که آمريکا و متحدانش با فضاسازي رواني، تلاش دارند مفاد npt را به نفع خود تغيير دهند و در زماني که محيط منطقه‌اي در شرايط ابهام و تعارض قرار گرفته است،لازم است اقداماتي انجام گيرد که قدرت بازدارندگي در برابر تهديدات استراتژيک را فراهم بياورد.پر واضح است که در اين شرايط اکتفاء به خطابه و غفلت از ديگر ابزار بازدارندگي کارساز نخواهد بود اما خطابه خود زبان کارساز و ابزار ديپلماسي عمومي است توانمندي کشورها در ديپلماسي عمومي شاخص ديپلماسي مقاومت فعال مي‌باشد نتيجه اينکه حضور رئيس جمهور در چنين اجلاس‌هايي و بيان منطقي مواضع ايران و همچنين افشاء اهداف غرب به حوزه نفوذ ايران مي‌افزايد و قدرت چانه زني ما را در برابر نظام بين الملل ارتقاء مي‌دهد.كيهان:اين خواسته بر زمين نماند«اين خواسته بر زمين نماند»عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي كيهان به قلم حسام الدين برومند است كه در آن مي‌خوانيد؛برخورد با عوامل اخلال در امنيت اجتماعي خواسته بحق و مطالبه قانوني مردم است. خواسته اي كه در بردارنده برخورد با اراذل و اوباش، اشرار، مزاحمان نواميس، معتادان پرخطر، مواد فروشان و توزيع كنندگان مواد مخدر، بدحجابان و... مي باشد.جالب اينجاست كه طي دو، سه سال گذشته هر بار بحث طرح امنيت اجتماعي از سوي نيروي انتظامي مطرح مي شود جماعتي در قامت كارشناس فرهنگي با ژست روشنفكري، اجرايي شدن اين طرح را برنمي تابند و با ارايه راهكارهايي كليشه اي كه ترجيع بند آن مقوله «فرهنگ سازي»- كه البته در جاي خودش ضروري و بسيار مفيد خواهد بود- است حاشيه ها را بر متن غلبه مي دهند. اما كار به اينجا ختم نمي شود بلكه عده اي هم با عنوان حقوقدان و قانون دان به صحنه مي آيند و بر «عروه» طرح امنيت اجتماعي چه حاشيه هاي به اصطلاح قانوني كه نمي زنند.!ناگفته پيداست آن دسته از حقوقدانان متعهد و كارشناسان و فعالان حوزه سياسي و فرهنگي كه در زمينه عملياتي شدن طرح امنيت اجتماعي بر اجراي قانون به منظور جلوگيري از نقض احتمالي حقوق مردم تأكيد دارند از دايره آن افرادي- بخوانيد جرياني- كه هدفي جز جلوگيري از طرح امنيت اجتماعي آنهم با ادعاي «حقوق شهروندي» ندارند خارج هستند. سه شب پيش نيروي انتظامي در عمليات گسترده مقابله با اشرار و معتادان و در راستاي طرح امنيت اجتماعي و اين بار برخورد با قاچاقچيان مواد مخدر حدود 400 نفر از سوداگران مرگ را با حكم قضايي دستگير كرده و مقادير قابل توجهي مواد مخدر و سلاح سرد و گرم از اين افراد كشف و ضبط شد. همچنين در يكي از عمليات پليس در تهران يك لابراتوار توليد «شيشه» به همراه مقاديري مواد مخدر، مشروبات الكلي، يك قبضه سلاح گرم و چندين قبضه قمه و قداره كشف و ضبط گرديد.آنچه در اين ميان مقامات انتظامي بر آن تصريح دارند همكاري فشرده و تنگاتنگ مردم در محله هاي مختلف بوده است كه دلالت بر رضايت آنها از طرح امنيت اجتماعي است.در سوي مقابل، آنچه موجبات نارضايتي و ناراحتي مردم را فراهم كرده است نگراني از عدم استمرار و اجراي پايدار طرح امنيت اجتماعي است.گلايه آحاد شهروندان تهراني آن است كه چرا فازهاي مختلف طرح امنيت اجتماعي در زمينه هاي مبارزه با اراذل و اوباش يا جمع آوري معتادان پرخطر، دستگيري توزيع كنندگان مواد مخدر و نمونه هايي از اين دست اولاً بصورت مقطعي است و ثانياً چرا تنها پليس و مأموران انتظامي بايد چنين وظيفه خطير و سرنوشت سازي را بر دوش خود حمل نمايند؟درباره تحقق عيني امنيت اجتماعي بصورت كامل و فراگير و پايدار كه مطالبه جدي و بحق عموم مردم از تمامي اقشار جامعه است گفتني هايي هست كه مي تواند در ادامه مسير اين حركت مبارك راهگشا باشد.1- يكي از مواردي كه باعث شده است تا ناامني و نابساماني هاي اجتماعي بصورت كامل رفع نشود و انتظار بحق مردم در خصوص مبارزه با مفسدان اجتماعي برآورده نگردد ضعف هاي قانوني در اين زمينه است. البته در سال هاي اخير اقداماتي براي برطرف شدن نقيصه هاي قانوني انجام گرفته است كه از جمله مي توان به اقدام مجلس هشتم در سال 87 اشاره كرد كه يك فوريت طرح تشديد مجازات جرايم اخلالگران امنيت اجتماعي را تصويب كرد و در زمينه جرايمي چون راهزني و سرقت مسلحانه، تجاوز به عنف، تشكيل باندهاي فساد و فحشا، قاچاق انسان به منظور استفاده جنسي، شرارت و آدم ربايي و تأسيس و داير كردن وبلاگ و سايت مروج فساد و فحشا و الحاد، مجازات محارب و مفسدفي الارض را در نظر گرفت.سال گذشته نيز كه در پس فتنه بعد از انتخابات موجي از ناامني هاي اجتماعي به وقوع پيوست و عده اي از اغتشاشگران و آشوبگران خسارات فراواني را بر جامعه تحميل كردند، دادستاني كل كشور از سوي رئيس دستگاه قضايي مأموريت يافت تا طرح جامعي براي برخورد با عوامل اخلال در امنيت اجتماعي تهيه نمايد.اما به هر حال تا به امروز رفع ضعف هاي قانوني در قالب يك قانون جامع درباره مبارزه با مفسدان اجتماعي به وقوع نپيوسته است.2- هر چند در زمينه اجراي طرح امنيت اجتماعي، نيروي انتظامي سعي كرده است با استفاده از تمام ظرفيت هاي خود وارد كارزار مبارزه با ناامني اجتماعي شود و از همين رهگذر موفقيت هايي را نيز بدست آورد اما واقعيت اين است كه تا نقطه مطلوب فاصله زيادي وجود دارد.گستره مقوله امنيت اجتماعي باعث شده است تا نيروي انتظامي طرح امنيت اجتماعي را در فازهاي مختلفي تقسيم بندي كند و هر از چند گاهي اجرايي شدن يك فاز را كليد بزند.مثلا اين روزها عمليات گسترده نيروي انتظامي در مبارزه با موادفروشان و توزيع كنندگان مواد مخدر و معتادان پرخطر آغاز شده است و در همين روزهاي اول با زحمات شبانه روزي پليس اقدامات درخور تحسين و ارزنده اي صورت گرفته اما طبيعي است كه اين اقدامات همچنان كه سال هاي گذشته شاهد آن بوديم بصورت مداوم استمرار نمي يابد چرا كه بعد از مدتي مي بايست يك فاز ديگري از اين طرح اجرا شود - كه خود به معناي توقف طرح امنيت اجتماعي در فاز پيشين مي باشد- و پليس نمي تواند بصورت همه جانبه اين طرح را در فازهاي مختلف بصورت توأمان عملياتي نمايد.بنابراين به نظر مي رسد بايد چاره اي انديشيد كه بتواند مقوله گسترده امنيت اجتماعي را در تمام فازهاي اجرايي به صورت توأمان پوشش دهد و البته با توجه به شرايط زماني و فصول مختلف شدت و غلظت آن را متعادل و بالانس كرد.بهترين راه در اين زمينه مردمي كردن امنيت اجتماعي است و تحقق آن با وجود استقبال و پافشاري مردم مومن و انقلابي كشورمان در زمينه اجراي كامل طرح امنيت اجتماعي و مبارزه همه جانبه و پايدار با مفاسد اجتماعي سخت و دشوار نيست.مسئولان انتظامي بارها بر اين مسئله تاكيد كرده اند كه بسياري از اطلاعاتي را كه در خصوص كشف جرايم و تعقيب مجرمان بدست آورده اند ناشي از اطلاع رساني هاي مردمي به پليس بوده كه ريشه در تعهد و احساس مسئوليت عموم مردم است.3- نيروي انتظامي هم متقابلاً بايد نسبت به فعاليت ها و اقداماتش در زمينه مبارزه با مفاسد اجتماعي به افكار عمومي اطلاع رساني نمايد. قطعاً اطلاع رساني صحيح و البته با رعايت قوانين و مقررات نقش بسزايي در كاهش ناامني ها و جرايم خواهد داشت زيرا هر مقدار آگاهي عموم مردم و افكار عمومي در زمينه شكل گيري جرايم و يا ترفندها و دسيسه هاي مجرمان حرفه اي افزايش بيابد، منحني مفسده هاي اجتماعي قوس نزولي را طي مي كند.ضمن آنكه اطلاع رساني صحيح و بهنگام پليس درباره وقوع برخي از جرايم بسياري از شبهه ها و شائبه ها را برطرف مي كند و از بروز شايعات و تشويش اذهان عمومي جلوگيري مي نمايد.به عنوان نمونه- و تنها نمونه- مي توان به برخي از ناامني هاي اجتماعي كه اواخر سال گذشته اتفاق افتاد اشاره كرد كه جريان فتنه مي كوشيد آن وقايع را مصادره به مطلوب كند و تلاش مي نمود القاء نمايد فلان قتل يا فلان مفسده اجتماعي كه اتفاق افتاده ريشه سياسي دارد!4- و بالاخره بايد گفت علي رغم اقدامات ارزنده نيروي انتظامي در زمينه طرح امنيت اجتماعي، اجراي اين طرح با شيوه و سياق فعلي همانند چند سال گذشته موفقيت نسبي خواهد داشت و تا نقطه مطلوب كماكان فاصله خواهد بود. بنابراين هنگامي ناامني هاي اجتماعي بطور كامل از جامعه رخت بر مي بندد كه تمامي نهادها و دستگاههاي مسئول در قالب يك مديريت واحد- و نه جزيره اي و سليقه اي- وظيفه خود را انجام دهند. اگر نيروي انتظامي در كشف جرايم و تعقيب مفسدان و مجرمان همت بگمارد، دستگاه قضايي نيز برخورد لازم و قانوني را قاطعانه انجام دهد، دستگاه قانون گذاري، نقيصه ها و ضعف هاي قانوني را برطرف نمايد و به موازات آن دستگاههاي فرهنگي و تبليغاتي امر مهم فرهنگ سازي را توأمان سرلوحه كار قرار دهند؛ آن وقت مردم هم كه هميشه ثابت كرده اند از مسئولان دلسوزتر هستند و جلوتر حركت مي كنند به اين عزم سرنوشت ساز عمق مي بخشند و اينجاست كه امنيت اجتماعي با تدبير مسئولان و عقبه مردمي در پهنه جامعه سيطره خواهد يافت.مردم سالاري:زنگ خطر چيني براي نفت«زنگ خطر چيني براي نفت»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي مردم سالاري به قلم سروش ارشاد است كه در آن مي‌خوانيد؛اين روزها، وقتي پاي درد و دل توليدگران داخلي مي نشينيم، همگي صداي نارضايتي اشان ازکالا هاي چيني بلند است. کالا هايي که با سود دلالا ن، و واسط ها و با کمترين قيمت و پايين ترين کيفيت وارد بازار ايران مي شود  و عملا  توليد در بخش هاي مختلف را زمين گير مي کنند.اين موضوع تنها به ضرر توليدگران ختم نمي شود، بلکه حلقه اي از توسعه کشور را با مشکل روبرو مي کند. نگراني از ورود چين به بازار ايران تا آن ميزان ادامه دارد که بسياري از کارشناسان ادامه اين روند را به تعطيلي کامل توليد در کشور منتهي مي دانند، به گونه اي که حتي رئيس کميسيون صنايع و معاون مجلس اعلام کرد که واي به روزي که سنگ قبر هم از چين وارد شود.وقتي پاي چين به توليد پرچم ايران، تسبيح و... باز شده است، بايد تا انتهاي راه را مشاهده کرد.قيمت پايين کالا هاي وارداتي چين، موضوعي است که سبب شده تا توليدگران داخلي نتوانند با آنها رقابت کنند و مصرف گرايي و واردات بي رويه کالاها، عللي هستند که نگراني ها را بيش از بيش مي کنند.اما اين مقدمه اي نگران  کننده براي حضور چين در بازار ايران بود تا به اين نکته مهم توجه کنيم که نگاهي به قراردادهاي نفتي ايران نشان مي دهد که چين کم کم در حال به پيش رفتن براي در قبضه گرفتن صنعت نفت ايران هم هست.اگر به قراردادهايي که چين به تازگي با ايران که خبرگزاري هاي داخلي  منتشر کرده اند، توجه کنيم، به نکات قابل تامل دست مي يابيم.وزارت نفت در برنامه چهارم توسعه قرارداد طرح توسعه ميدان نفتي يادآوران به ارزش بيش از 2 ميليارد دلار به ساينوپک چين، طرح توسعه ميدان گازي پارس شمالي به ارزش تقريبي 16 ميليارد دلار به سينوک چين، طرح توسعه فاز 11 پارس جنوبي به ارزش 5 ميليارد دلار به شرکت بين المللي نفت چين(CNPCI)، طرح توسعه ميدان آزادگان شمالي به ارزش 1/6 ميليارد دلار بهCNPC  چين، بلوک اکتشاف و توسعه گرمسار به ساينوپک چين، ساخت فاز دوم کارخانه ايران ال ان جي به HEFC  چين، بلوک اکتشاف و توسعه کوهدشت به CNPC چين، طرح اکتشافي ميادين گلشن و فردوسي به BGP  چين، طرح توسعه ميدان نفتي رسالت به کاسل و شرکت فراساحل نفت چين و طرح توسعه ميدان نفتي مسجد سليمان را به شرکت بين المللي نفت چين(CNPCI)  واگذار کرده است.بر اين اساس تاکنون قراردادهاي جداگانه اي توسط شرکتهاي مختلف نفتي ايران براي ساخت 10 دستگاه دکل خشکي و دريايي، شناور و جرثقيل لوله گذار غدير 5000 با شرکتهاي چيني امضا شده است.اين در حالي است که هم اکنون مذاکرات و تفاهم نامه هايي با شرکتهاي مختلف نفتي براي واگذاري 70 درصد سهام توسعه ميدان نفتي آزادگان جنوبي، ساخت و توسعه پالايشگاه هاي نفت، خط لوله نکا  بندر جاسک، ساخت کشتي هاي ال ان جي بر، طرح توسعه برخي از ميادين نفت و گاز مناطق مرکزي، خليج فارس و فازهاي در دست اجراي پارس جنوبي با شرکتهاي چيني در حال انجام است.حجم اين قراردادها، نگراني هايي را در ميان کارشناسان براي تکنولوژي چيني ها در حوزه نفت  ايجاد کرده است. اگر چه رئيس سازمان انرژي اتمي ايران، چندان نسبت به اين موضوع نگراني نمي بيند، اما کارشناسان اين حوزه معتقدند که چين سابقه چندان روشني در عرصه تکنولوژي نفتي ندارد. با اين تفاسير، آيا بهتر نيست، وقتي «نفت» مهمترين منبع درآمدي ايران به حساب مي آيد، همه انرژي دولت بر تجهيز اين صنعت به دست متخصصان داخلي متمرکز شود؟افزايش روز به روز قراردادهاي چيني در عرصه نفت، زنگ خطري است که توجه بيشتر به سرمايه گذاري  داخلي در بخش تکنولوژي نفتي را ضروري مي سازد.رسالت:چرا اهانت، تهمت و نشر اکاذيب؟«چرا اهانت، تهمت و نشر اکاذيب؟»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي رسالت به قلم محمد کاظم انبارلويي است كه در آن مي‌خوانيد؛آقاي محتشمي پور عضو مجمع روحانيون مبارز در ديدار جمعي از جوانان مجمع نيروهاي خط امام مجلس گفت: «بنياد الغدير با آن اسم زيبا براي ضربه زدن به انديشه ها و افکار امام فعاليت مي کند. انجمن حجتيه در آنجا لانه کرده است و بسياري از نقشه ها عليه انديشه هاي امام، بيت امام و دفتر نشر آثار امام از آنجا طراحي مي شود.»وي مي افزايد: «فرقه مصباحيه بيکار ننشسته است اينها جريان خطرناک و خشني هستند که به هيچ کس رحم نمي کنند نه امام را قبول دارند نه آيت الله خامنه‌اي را و از ايشان پلي ساخته اند براي رسيدن به اهدافشان، وقتي به اهدافشان رسيدند ريشه رهبري را مي زنند.»وي تاکيد مي کند: «من يقين دارم که آقاي مصباح يزدي اعتقادي به رهبري ندارد. آقاي مصباح به امام اعتقاد نداشته و...»1.همان طور که ملاحظه مي فرماييد آقاي محتشمي پور بدون اينکه يک دليل براي ادعاهاي خود داشته باشد، خيلي راحت به اشخاص حقيقي و حقوقي اهانت مي کند و به آنها تهمت مي زند و اين اهانت و تهمت همراه با نشر اکاذيب است.من نمي دانم دادستان ويژه روحانيت به عنوان مدعي العموم چه موضعي پيرامون اين مواضع دارد.بنياد الغدير يک بنياد مردمي براي نشر معارف علوي و بزرگداشت و تکريم مفهوم غدير است. ده ها کتاب و جزوه پيرامون آموزه هاي اسلامي و علوي دارد حتي يک سطر از اين کتاب ها ناظر به نقشه اي عليه انديشه هاي امام(ره)، بيت امام يا دفتر نشر آثار امام نيست. بيت امام(ره) و دفتر نشر هم تاکنون ادعايي را عليه بنياد الغدير مطرح نکرده اند. آيت الله مصباح يک چهره منور در حوزه هاي علميه کشور، يک حکيم، فيلسوف، فقيه و عارف بوده و بيش از نيم قرن است که در حوزه علميه قم به ترويج دين و اخلاق مشغول است. وي يک موسسه علمي با انبوهي از عالمان و عارفان و فقيهان را در قم مديريت مي کند. او و شاگردانش منشاء خدمات بزرگي در کشور در بسط فرهنگ اسلامي بوده اند.رابطه امام(ره) با اين عالم رباني و نيز رابطه مقام معظم رهبري بر هيچ کس پوشيده نيست.آقاي محتشمي از چنين شخصيت نوراني جهان اسلام به عنوان يک فرقه ياد مي کند آن هم فرقه اي که به امام و رهبري اعتقاد ندارد! او فکر مي کند دروغ و تهمت هر چقدر بزرگ باشد مخاطب آن را مي پذيرد. اين خود يک توهين به شعور مخاطبان  است.جرم آيت الله مصباح يزدي نقد عالمانه و شجاعانه ليبراليسم و ترسيم درست خط تمايز اسلام و ليبراليسم در زمانه ما است.جرم آيت الله مصباح يزدي اين است که وادادگي برخي در برابر انديشه هاي مسموم ليبراليسم و سکولاريسم را فاش کرده است. جرم آيت الله مصباح يزدي اين است که سموم ليبراليسم و مکاتيب اومانيستي را براي جوانان تشريح نموده و با معرفي اسلام ناب محمدي(ص) و مکتب اهل بيت، آنها را در برابر هجوم سياسي و فرهنگي دشمن ايمن کرده است.جرم آيت الله مصباح يزدي اين است که به برخي روحانيون نصيحت مي کرد از سربازي در اردوگاه ليبراليسم پرهيز کنيد و به خيمه ولايت فقيه بياييد که آزادي و فلاح واقعي با تمسک به ولايت به دست مي آيد. اما دعوت ناصحانه او را به هيچ گرفتند و او را زير باراني از تهمت و دروغ و عبارات موهن نواختند.جرم آيت الله مصباح يزدي اين است که هميشه فرياد بر مي آورد از مشروطه و نهضت ملي درس عبرت بگيريد و با شناخت دشمن نگذاريد تجربيات تلخ آن دوران تکرار شوداما برخي نداي مظلومانه او را بر نتافتند بي بهانه و با بهانه او را کوبيدند تا جايي که مورد تشويق و تحسين منافقان و سلطنت طلبان و رسانه هاي آمريکا و انگليس قرار گرفتند.جرم آيت الله مصباح يزدي اين است که کافر به فاشيسم، سوسياليسم و ليبراليسم است و طي نيم قرن حيات فکري خود اين کفر را پنهان نکرده است. جرم آيت الله مصباح يزدي اين است که بي هيچ توقعي بي سرو صدا و بي منت ده ها فقيه، فيلسوف، حکيم و آشنا به معارف جديد و قديم تربيت کرده است و چون خورشيدي در حوزه هاي علميه جهان اسلام مي درخشد. او پرچم بيداري اسلامي را در کنار ديگر علما و مراجع در عصر ما محکم در دست دارد و طبل بصيرت ديني و سياسي را همواره در حوزه و دانشگاه به صدا درآورده است.نامحرمان از به اهتزاز در آمدن اين پرچم ناراحت هستند و صداي آن طبل گوش هايشان را آزار مي دهد و من در حيرتم چرا آن صدا گوش آقاي محتشمي را هم مي آزارد و او را به اندازه اي عصباني کرده است که زبان به تهمت و اهانت آلوده است؟! پي نوشت:1- پارلمان نيوز89/2/13تهران امروز:رابرت گيتس و تبليغ پروژه ايران‌هراسي«رابرت گيتس و تبليغ پروژه ايران‌هراسي»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي تهران امروز به قلم حسام‌الدين كاوه است كه در آن مي‌خوانيد؛رابرت گيتس وزير دفاع (محافظه‌كار) آمريكا در دولت (دموكرات) باراك اوباما، در اظهارنظري شگفت‌آور، استراتژي نظامي غيرمتوازن [نامتقارن] ايران را تهديدي براي تضعيف قدرت نيروي دريايي ايالات‌متحده توصيف كرد. وي با اشاره به توان رزمي ايران در دريا، گفته است كه نيروي دريايي آمريكا در خليج‌فارس با تركيبي از سلاح‌هاي دفاعي و تهاجمي ايران روبه‌روست.اظهارات وزير دفاع آمريكا 12 روز پس از مانور گسترده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در خليج‌فارس، انتشار يافته است. اما پرسش اينجاست كه آقاي گيتس از سخنان خود چه نتيجه‌اي مي‌خواهد بگيرد؟ پيش از پاسخ به اين پرسش، به اجمال به سوابق آمادگي ايران براي نيروهاي نامتقارن يا به عبارت آقاي رابرت گيتس، غيرمتوازن بايد پرداخت.در جريان جنگ دوم خليج‌فارس كه در پي آن آمريكا و متحدانش، عراق را اشغال نظامي و حكومت مستقر رژيم بعثي و صدام را سرنگون كردند، شيوه‌ها و روش‌هاي متفاوتي از نبرد را به نمايش گذاردند. ارتش آمريكا در اين نبرد با حداكثر استفاده از توانايي‌هاي نرم‌افزاري خود و با بهره‌گيري از ضربه‌هاي سنگين به نقاط استراتژيك و سپس انجام عمليات هلي‌برد و تصرف مناطق خاصي كه از پيش تعيين شده بودند، ضمن پرهيز از لشكركشي گسترده، موفق به تخريب روحيه ارتش رژيم بعثي، قطع ارتباط ميان فرماندهان و نيروهاي عملياتي و تيره و كدر كردن تصوير ميدان‌هاي رزم براي استراتژيست‌ها و فرماندهان ارشد عراق شدند.نه اينكه ارتش عراق توان رزم و ايستادگي نداشت،‌ بلكه بر اثر جنگ رواني، قطع ارتباط ميان فرماندهان و نيروهاي عملياتي و ساير عوامل موثر، امكان و خواست رزم و ايستادگي در برابر ارتش اشغالگر آمريكا را نداشت.شيوه نبرد آمريكا در جريان اشغال عراق، همان بود كه «پروفسور الوين تافلر» در كتاب معروفش به نام «موج سوم» از آن با عنوان «نبردهاي موج سومي» ياد كرده بود. نبردهايي كه بيشتر متكي بر تكنولوژي‌هاي پيچيده و بهره‌گيري از سلاح‌هاي فوق مدرن است.ضرورت هوشياري در برابر دشمن تا بن‌دندان مسلحي كه هيچ‌گونه عرف و قانوني را در دستيابي به اهداف سلطه‌طلبانه‌اش بر‌نمي‌تابد، نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران و به‌ويژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را به سوي تدوين استراتژي جنگ‌هاي نامتقارن و فراهم‌آوري نيروها و امكانات نرم‌افزاري و سخت‌افزاري آن سوق داد. اين مهم در پي فرمان و دستور فرمانده كل قوا حضرت آيت‌الله خامنه‌اي بود و در جهت منويات ايشان صورت گرفته است.راهبرد جنگ‌هاي نامتقارن از بن و اساس، راهبردي بازدارنده است. اين شيوه نبرد مبتني بر امكانات، نيروها و شرايط سرزميني كشور جمهوري اسلامي ايران تعريف شده و خصلتي بازدارنده و دفاعي دارد.تدارك دفاع در برابر تهاجم و تجاوز دشمن احتمالي يك اصل بنيادين در اصول و دكترين امنيت ملي است و نزد تمامي كشورهاي جهان، مفهومي پذيرفته شده و قابل قبول است. از تجارب تاريخي ايران نيز چنين برمي‌آيد كه به علت جايگاه ژئوپلتيك ايران، اگر كشور ما آمادگي دفاعي كافي نداشته باشد به شدت در برابر مطامع بيگانگان متجاوز، آسيب‌پذير خواهد بود.تمام آنچه را كه رابرت گيتس بدان اشاره كرده است، همين توانايي بازدارندگي جمهوري اسلامي ايران است.اكنون بازگرديم به پرسش پيشين، چرا وزير دفاع آمريكا درصدد وحشت‌پراكني از توان دفاعي ايران است؟ پاسخ چندان پيچيده و دشوار نيست. به‌رغم آنكه آمريكا هم‌اكنون دو كشور همسايه شرقي و غربي ايران يعني افغانستان و عراق را در اشغال خود دارد، اما به نظر مي‌رسد بيش از آنكه تمايل به تهاجم به ايران داشته باشد، درصدد وحشت‌پراكني از ايران و تحت‌تاثير قرار دادن همسايگان ايران در درجه اول و كشورهاي خاورميانه در درجه دوم است. پروژه ايران‌هراسي در مرحله سوم مي‌بايد تمامي اعضاي دائم و غيردائم شوراي امنيت سازمان ملل و نيز مجمع عمومي اين سازمان را زير نفوذ و تاثير خود بگيرد.پروژه ايران‌هراسي مي‌بايد به اندازه كافي افكار عمومي جهان و به‌ويژه و مهم‌تر از همه، افكار عمومي آمريكا را تحت تاثير قرار دهد. اگر بهانه اشغال افغانستان حضور بن‌لادن به عنوان سازمان‌دهنده عمليات تروريستي 11 سپتامبر در اين كشور بوده است، اگر بهانه اشغال عراق، وجود زرادخانه‌هاي شيميايي و ميكروبي در اين كشور و در دست رژيم بعثي بوده است، پروژه ايران‌هراسي نيز مي‌بايد با بزرگ‌نمايي خطر «ايران»، زمينه براي تجاوز احتمالي آمريكا را در آينده فراهم كند.واقعيت اين است كه نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران هر چقدر كه توانمند باشند و هر چه بر اين توانمندي‌ها بيفزايند، از اين توانمندي فقط و فقط در جهت اهداف بازدارنده بهره‌گيري خواهند كرد. بسيار بديهي مي‌نمايد كه با توجه به شرايط ژئوپلتيك ايران و با توجه به التهاب و تلاطم منطقه، ايران مي‌بايد توانايي‌هاي دفاعي و بازدارندگي خود را به‌گونه‌اي تقويت كند و افزايش دهد كه هيچ دست طمع‌كاري به سوي سرزمين عزيزمان دراز نشود.ملت ما تجربه هشت سال دفاع مقدس و جنگ تحميلي را از ياد نبرده است. اين واقعيت كه رژيم بعثي عراق آغازگر جنگ و تجاوزگر بوده، از سوي سازمان ملل ثبت و ضبط و پذيرفته شده است، اكنون چگونه است كه انتظار مي‌رود ايران بر توانمندي‌هاي دفاعي و بازدارنده خود نيفزايد در حالي كه به جز آمريكا چندين كشور ديگر كه هزاران كيلومتر از خليج‌فارس فاصله دارند، در خليج‌فارس، حاشيه‌هاي جنوبي آن يا در آب‌هاي نزديك به خليج‌فارس، ناوهاي رزمي و پايگاه‌هاي دريايي و هوايي دارند.وزير دفاع آمريكا اظهار داشته است كه نيروي دريايي ايالات‌متحده بايد وابستگي به ناوهاي چند ميليارد دلاري را كاهش داده و بر توانايي‌ها و قابليت‌هاي پيشرفته ديگري تمركز كند. به‌نظر مي‌رسد، رابرت گيتس ضمن اعتراف ضمني به ناكارآمدي جنگ‌افزارهاي سنگين و گران‌قيمت، بر شيوه‌هاي ديگري از توان تهاجمي اشاره دارد. همين تغيير و تبديل ويژگي‌هاي سازمان و ساز و برگ نظامي ارتش آمريكاست كه مي‌بايد شناسايي و براساس آن سناريوهاي دفاعي تدوين و طراحي شوند.نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران فريب سخنان رابرت گيتس را نخواهند خورد، آنان در عمل نشان خواهند داد كه قدرت‌شان تا چه اندازه است، اما اين قدرت صرفا دفاعي و بازدارنده است و هيچ‌گاه – حتي براي لحظه‌اي – جنبه ديگري غير از جنبه دفاعي نخواهد يافت، با اين حال بايد براي افكار عمومي جهان، منطقه و آمريكا توضيح داد كه پروژه ايران‌هراسي، چيزي جز عمليات فريب نيست.همان‌گونه كه افغانستان به بهانه دستگيري «بن‌لادن» اشغال شد اما تاكنون از دستگيري او خبري نبوده است، همان‌گونه كه عراق به بهانه وجود زرادخانه‌هاي شيميايي و ميكروبي اشغال شد اما بعدها مشخص شد كه صدام تمام زرادخانه‌هايش را از ترس حمله آمريكا، نابود و معدوم كرده است، پروژه ايران‌هراسي نيز چيزي جز دروغ و فريب نيست اما رابرت گيتس در مقام وزير دفاع آمريكا با اظهارنظرهايي اينچنيني خود را تا حد يك «تبليغات‌چي» تنزل داده است. آيا پيش‌بردن پروژه ايران‌هراسي تا اين حد براي دولت آمريكا مهم است؟ جمهوري اسلامي:حق قانوني حزب الله لبنان«حق قانوني حزب الله لبنان»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي روزنامه‌ي جمهوري اسلامي است كه در آن مي‌خوانيد؛سيد حسن نصرالله، دبيركل حزب الله لبنان در واكنش به جوسازي اخير محافل صهيونيستي درباره تجهيز جنبش حزب‏الله به موشكهاي "اسكاد" تاكيد كرد اين جنبش داشتن هرگونه سلاح را براي خود قانوني و موجه مي‏داند. نصرالله در عين حال گفت ادعاي دريافت موشكهاي مذكور را نه تاييد مي‏كندو نه تكذيب.اظهارات دبيركل حزب الله لبنان پاسخي است به جنجال تبليغاتي اخير رژيم صهيونيستي و حاميان آن، به ويژه "رابرت گيتس" وزير دفاع آمريكا، كه اعلام كرده بود حزب الله لبنان از سوريه و جمهوري اسلامي ايران تعداد زيادي موشك اسكاد دريافت كرده است.پاسخ قاطع و هوشمندانه نصرالله، ترفند صهيونيستها و آمريكايي‏ها را كه قصد داشتند حزب الله را به موضع تدافعي و انفعالي بكشانند خنثي مي‏سازد.وزير دفاع آمريكا هفته گذشته در يك كنفرانس خبري با حضور ايهود باراك وزير جنگ رژيم صهيونيستي مدعي شد سوريه و ايران موشكهايي به حزب الله داده‏اند كه حتي بسياري از كشورها فاقد اين موشكهاي قدرتمند هستند. از سوي ديگر "تري رودلارسن" فرستاده سازمان ملل در سخناني خصمانه و جانبدارانه، حزب الله لبنان را مورد حمله لفظي قرار داد.اين ديپلمات سازمان ملل كه سابقه ضديت با حزب الله را در كارنامه‏اش دارد به جاي آنكه سخنانش برمبناي رعايت بي‏طرفي باشد بدون اينكه اشاره‏اي به زرادخانه عظيم تسليحاتي رژيم صهيونيستي كند مدعي شد وجود سلاح دردست شبه‏نظامياني چون حزب الله لبنان مانع صلح، ثبات و امنيت منطقه مي‏شود. سخنان اين مقام سازمان ملل از آن جهت شرم‏آورتر از گيتس است كه وي به سادگي اعتبارو حيثيت اين نهاد بين‏المللي را صرف خوشامد صهيونيستها و دفاع از رژيم غاصب صهيونيستي مي‏كند. اين اظهارات هماهنگ در عين حال دلالت بر توطئه‏اي جديد و سازمان يافته دارد كه چند هدف را دنبال مي‏كند.نخست اينكه سياست‏هاي مدبرانه رهبري حزب‏الله لبنان صهيونيستها را در ارزيابي و شناخت توان تسليحاتي و نظامي حزب الله دچار سردرگمي و عصبانيت كرده است و صهيونيستها با طرح اينگونه ادعاها از زبان عوامل وابسته به خود، در واقع درصدد محك زدن قابليت‏هاي نظامي و امكانات لجستيكي جنبش حزب الله برآمده‏اند كه واكنش سنجيده و پاسخ زيركانه سيدحسن نصرالله اين ترفند را خنثي كرده است. ترديدي نيست كه صهيونيستها از برخورداري رزمندگان حزب الله از موشكهاي با قدرت با برد بالا وحشت دارند چرا كه در جريان جنگ 33 روزه سال 1385 ضربات كمرشكني از اين ناحيه متحمل شدند وبا وجود سانسورهاي شديد، نتوانستند آثار وحشتناك موشكهاي حزب الله بر رژيم صهيونيستي از دو بعد نظامي و رواني را مخفي كنند. در جريان جنگ 33 روزه مشخص شد كه شهرهاي صهيونيست‏نشين تا چه ميزان در برابر موشكهاي شليك شده از سوي حزب‏الله آسيب‏پذير هستند و اين واقعيت تلخ، نگراني و وحشت شديدي را در اركان حاكميت رژيم صهيونيستي به وجود آورد و يكي از عوامل اصلي در پذيرش آتش‏بس و عقب‏نشيني ارتش رژيم صهيونيستي از لبنان، همين موضوع بود.نكته دوم اين است كه صهيونيستها با طرح جنجال موشكي درصدد هستند متحدان منطقه‏اي جنبش حزب الله را تحت فشار قرار دهند و آنها را به قطع ارتباط حزب الله وادار سازند تا به اين طريق، به‏زعم خود، موجبات انزواي اين جنبش را فراهم سازند. ادعاي اينكه سوريه و جمهوري اسلامي ايران به حزب الله تسليحات مي‏رسانند درحالي مطرح مي‏شود كه از چند سال قبل صهيونيستها توسط منابع آمريكايي و نيروهاي سازمان ملل و به بهانه قطعنامه 1701، كه در پايان جنگ 33 روزه تصويب شد، مبادي ورودي لبنان و گذرگاه‏هاي مرزي به خصوص مرز با سوريه را تحت نظارت خود دارند. به همين جهت، افكار عمومي بين‏المللي ادعاي ارسال تسليحات انبوه به حزب الله را نمي‏پذيرد.هدف ديگر از طرح ادعاي اخير صهيونيستها، فشار بر جبهه ضد صهيونيستي در منطقه است كه اين جبهه روز به روز قدرتمندتر مي‏شود. از آنجا كه طلايه‏دار اين جبهه پيشرو و فراگير در منطقه، جمهوري اسلامي ايران، سوريه و حزب الله لبنان هستند طبعاً پيكان حملات صهيونيستها براي درهم شكستن جبهه ضد صهيونيستي منطقه متوجه آنهاست.ديگر هدف جنجال تبليغي اخير در مورد سلاح‏هاي حزب‏الله، تلاش براي ترميم چهره منفور رژيم صهيونيستي است كه طي سالهاي اخير، به ويژه پس از جنايات ضد بشري‏اش در غزه، مورد انزجار بي‏سابقه جهاني قرار گرفته است. صهيونيستها باهمدستي متحد آمريكايي‏شان مي‏كوشند تصويري مظلوم و مورد تجاوز از اين رژيم به جهانيان ارائه دهند كه مورد تهديد حزب الله و همسايگانش قرار دارد. اين ترفند تبليغي شيطنت‏آميز قصد القاي اين مطلب را به جهان دارد كه رژيم صهيونيستي همواره در معرض حمله قرار دارد و از اينرو حق دارد از خود، به هر نحو ممكن، دفاع نمايد!جنجال تبليغاتي در مورد تسليح حزب الله به موشكهاي پيشرفته درحالي مطرح مي‏شود كه به اذعان منابع غربي و صهيونيستي، تل‏آويو بزرگترين زرادخانه منطقه را دارد، از پيشرفته‏ترين سلاح‏هاي شيميايي و بيولوژيكي اهدائي حاميان بين‏المللي‏اش برخوردار است، حداقل 200 كلاهك اتمي دارد و مهم‏تر از همه اينكه خود را به هيچ معيار و مقررات بين‏المللي پايبند نمي‏داند.رژيم صهيونيستي علاوه بر اينكه كليه قطعنامه‏هاي صادره توسط سازمان ملل را زير پا نهاده است، تنها در چهار سال اخير، دو جنگ ويرانگر را عليه ملت و مردم غزه به راه انداخت و ساكنان بي‏دفاع اين مناطق را با انواع تجهيزات پيشرفته به خاك و خون كشيد، هزاران تن بمب بر سر ساكنان آن مناطق فرو ريخت ولي حزب الله تاكنون از سلاح‏هايش در هيچ حمله خارجي استفاده نكرده بلكه تنها در مقام دفاع از سرزمين لبنان و بيرون راندن متجاوزان بهره جسته است. از اينرو افكار عمومي جهان، ادعاهاي وزير دفاع آمريكا مبني بر تهديد بودن سلاح‏هاي حزب الله را مردود و مضحك مي‏داند و آنرا اهانت به شعور ودرك خود تلقي مي‏كند.دولتمردان آمريكا بايد اين واقعيت را بپذيرند كه اينگونه تحركات مذبوحانه نمي‏تواند در نجات رژيم صهيونيستي و مشروعيت دادن به اين رژيم جعلي موثر و مفيد باشد چنانكه در طول 6 دهه گذشته نيز نتوانسته است اين هدف را محقق سازد.واقعيت اين است كه رژيم صهيونيستي هم اكنون در شرايطي ضعيف‏تر از هميشه قرار دارد و هيچ اقدامي نمي‏تواند اين رژيم پوشالي را از روال حتمي نجات دهد و اصرار دولتمردان آمريكا براي دفاع از اين رژيم رو به نابودي، قطعاً آنها را نيز به پرتگاه خواهد كشاند، واقعيتي كه تاكنون نيز بخش‏هايي از آن مسلم و محرز شده است. تاوان سنگيني كه آمريكايي‏ها مجبور به پرداخت آن در جهان شده‏اند و تنفر و انزجار جهاني از آمريكا و بي‏حيثيتي روزافزون اين كشور، بهايي است كه دولتمردان آمريكا در دفاع از رژيم صهيونيستي بردوش ملت خود گذاشته‏اند.سلاح حزب الله تا زماني كه رژيم صهيونيستي به اشغال، تجاوز و جنايات خود ادامه مي‏دهد، حق اين جنبش است ضمن اينكه اين موضوع، مسئله داخلي كشور لبنان است و هيچ توجيهي براي دخالت ديگران وجود ندارد.وطن امروز:ايران در جبهه مقابله با محدود‌سازي «ان‌پي‌تي»«ايران در جبهه مقابله با محدود‌سازي ان‌پي‌تي»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي وطن امروز به قلم دكترکاظم جلالي است كه در آن مي‌خوانيد؛آمريکا در اجلاس نيويورک که قرار است طي يک ماه به بررسي و بازنگري در معاهده «ان‌پي‌تي» بپردازد،‌ به دنبال اقدامي تبليغاتي درباره سلاح‌هاي هسته‌اي است و نمي‌توان انتظار داشت با برگزاري اينگونه کنفرانس‌ها،‌ نتيجه معيني در جهت سهولت دسترسي کشورها به فناوري صلح‌آميز هسته‌اي به‌دست آيد.اگر قصد ايران و کشورهاي ديگر براي حضور در اجلاس اخير نيويورک،‌تسهيل روش‌هاي دستيابي کشورها به انرژي صلح‌آميز هسته‌اي است ، ‌کشورهاي داراي سلاح هسته‌اي و بويژه آمريکا به دنبال محدوديت کشورهاي عضو «ان‌پي‌تي» براي دستيابي به انرژي هسته‌اي هستند. به همين جهت جبهه دو سويه‌اي در اين اجلاس شکل گرفته و هدايت مي‌شود که در يک سو جبهه‌اي به رهبري ايالات‌متحده آمريکا وجود دارد که به دنبال محدود‌سازي هسته‌اي ساير کشورهاست و در سوي ديگر جبهه کشورهاي عضو گروه غير‌متعهد‌هاست که به دنبال دستيابي به انرژي صلح‌آميز هسته‌اي هستند و ايران جزو يکي از اين کشورهاست که نقش بسيار موثري در راهبري دارد. آمريکا به دنبال تغيير اساسنامه آژانس بين‌المللي انرژي و بويژه ايجاد تغيير در ماده 10 اين قانون است.آمريکايي‌ها به دنبال آن هستند که کشورهاي عضو «ان‌پي تي» را در چار‌چوب قوانين «ان‌پي‌تي» قرار دهند و داخل «ان‌پي‌تي» هم محدود کنند تا امکان دستيابي به تکنولوژي هسته‌اي را به طور کامل نداشته باشند اما در مقابل ايران مي‌خواهد ازحقوق هسته‌اي خود به‌طور کامل برخوردار باشد، بنابراين جمهوري اسلامي ايران در اين راستا از اين وجوه مشترک کشورها در مبارزه با اين محدود سازي استفاده مي‌کند و صحبت‌هاي رئيس‌جمهور و بيان 11 پيشنهاد مفيد براي کارآمدي معاهده «ان‌پي‌تي» يکي از اين اقدامات است.بسياري از کشورهاي دنيا که شايد روابط مناسبي هم با ايران نداشته باشند در اين موضوع يعني مخالفت با محدود‌سازي کشورهاي غربي، با ايران هم نظر هستند چرا که دسترسي به انرژي صلح‌آميز هسته‌اي حق تمام کشورهاي دنيا ست. در اين اجلاس نيز کشورهاي دنيا از حقوق هسته‌اي خود دفاع مي‌کنند و رئيس‌جمهوري نيز با صحبت‌هاي خود منجر به تقويت اين جبهه در سازمان ملل شد.سخنان رئيس‌جمهور عينا بر اساس پايه‌هاي اساسي معاهده «ان‌پي‌تي» است و اين در حالي است که بيشترين عدم پايبندي به «ان‌پي‌تي» را قدرت‌هاي بزرگ از جمله آمريکا نشان داده‌اند.آمريکا در اجلاس نيويورک که قرار است طي يک ماه به بررسي و بازنگري در معاهده «ان‌پي‌تي» بپردازد،‌ به دنبال اقدامي تبليغاتي درباره سلاح‌هاي هسته‌اي است و نمي‌توان انتظار داشت با برگزاري اينگونه کنفرانس‌ها،‌ نتيجه معيني در جهت سهولت دسترسي کشورها به فناوري صلح‌آميز هسته‌اي به‌دست آيد. اگر قصد ايران و کشورهاي ديگر براي حضور در اجلاس اخير نيويورک،‌تسهيل روش‌هاي دستيابي کشورها به انرژي صلح‌آميز هسته‌اي است ، ‌کشورهاي داراي سلاح هسته‌اي و بويژه آمريکا به دنبال محدوديت کشورهاي ع




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 453]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن