واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: رسانهای کردن طلاق یک زوج تلویزیونی به چه قیمتی؟!
طرف جرأت این را ندارد از فلان مدیر سینمایی پیرامون خرج کردن کرور کرور پولی که در دوران تصدی مسئولیت در اختیارش بوده یک جمله بپرسد اما میتواند با یک شایعه یا حتی حقیقت پیرامون زندگی یک زوج هنری اظهارنظر کند.
رقابت در فضای رسانه ای فارغ از نوع رسانه که حقیقی یا مجازی باشد به شدت دشوار شده است و طبیعی است که در این شرایط تمرکز بر اخبار مرتبط با زندگی خصوصی سلبریتیها برای کمک به افزودن بر تیراژ یا کلیک، بیشتر از قبل شده است. اما حد و مرز چنین پردازشهایی تا کجا باید باشد؟ آیا با توجیه اینکه کار رسانه اطلاع رسانی است می توان هر اخبار درگوشی که پیرامون ازدواج، طلاق و حتی ارتباطهای غیرعرفی که میان چهره های هنری یا ورزشی وجود دارد را منتشر کرد؟ به نظر می رسد در انتشار این نوع اخبار باید لااقل اندکی محافظه کارتر پیش رفت.در سالهای گذشته کلی فساد از فساد مالی گرفته تا رانتخواریهای برآمده از آقازادگی در بخشهای مختلف مملکت ما روی داد و کمتر کسی جرات کرد و می کند درباره این فسادها صحبت کند اما از آن سو برخی در انتشار اخبار حواشی زندگی هنرمندان جسارت به خرج می دهند. چرا روزنامه نگارانی در مملکت ما وجود دارند که چنین فسادهای دست اندرکاران اجرایی را نمی بینند اما از آن سو مشکل خانوادگی یک زوج هنری را بولد می کنند؟!جرأت پرسش از یک مدیر میانی وجود ندارد اما...طبیعی است روزنامه نگاری که چنین رویه ای را پیش می گیرد جرأت این را ندارد که از فلان مدیر متنفذ در چرایی اینکه مثلا تسهیلات ویژه ای را برای فیلمسازی اقوام خود فراهم کرده پرسش کند اما جرأت این را دارد که آبروی همنوع خود را به بدترین شکل ممکن بریزد. طرف جرأت این را ندارد که حتی از فلان مدیر سینمایی پیرامون خرج کردن کرور کرور پولی که در دوران تصدی مسئولیت در اختیارش بوده فقط یک جمله بپرسد اما توانایی این را دارد که به واسطه یک شایعه یا حتی حقیقت پیرامون زندگی یک زوج هنری اظهارنظر کند. دوست ما جرأت این را ندارد از یکی از همکاران خود که فقط اندکی قبلتر با چسباندن خود به مدیری کوتاه قد و مجیزگویی او توانست اسباب مسافرتش به این طرف و آن طرف دنیا را فراهم کند یک پرسش کند اما قابلیت این را دارد که ماجرای دلدادگی یک ستاره فوتبال را بهتر از پاورقی نویسان دهه پنجاه روایت کند. چرا؟روایت واژه به واژه ماجرای طلاق زودهنگام زوج تلویزیونیاخیرا نشریه ای به جامعه مطبوعات پا گذاشته که به واسطه مشابهت عنوانش با یک نشریه خوب دهه هشتادی و البته به واسطه خاطره ای که بسیاری از مخاطبان با فعالیتهای قبلی شورای سردبیری اش داشته اند توانسته نوید هوایی تازه را در فضای نشریات هفتگی بدهد اما عجیب است که تیم کارکشته سردبیری در همین دو شماره ابتدایی بخشی از مطالبش را اختصاص داده به انتشار اخبار درگوشی زندگی سلبریتی ها! در شماره تازه نشریه هم به صراحت و با جزییان ماجرای طلاق یک زوج تلویزیونی مشهور بیان شده و نویسنده کوشیده با قوه خیال خود همه آنچه درباره دلایل جدایی این زوج مطرح می شود را به مخاطب ارائه کند. صدالبته که نگارنده مطلب حتی جرأت این را نداشته که حرف ابتدایی نام خانوادگی این زوج را بگوید اما فکتهایی که از زندگی این زوج آورده و البته با تاکید بر ماجرای عقد جنجالی آنها مخاطب را سریع به گزینه هدف رسانده است.پدران و مادران رسانه ها جواب دهنداینکه چنین کاری برای کمک به افزایش تیراژ صورت گرفته یا اجرایی کردن رکن چهارم دموکراسی را ما نمی دانیم و اصلا هم مهم نیست بدانیم یا نه فقط این را نمی دانیم چرا جامعه رسانه ای ما که اتفاقا هم پدر علم رسانه دارد و هم مادر روزنامه نگاری و البته تا دلتان بخواهد استاد روزنامه نگاری به اینجا رسیده که دور همه جور ناکارآمدی مدیریتی در کشور را به واسطه سیاسی بازی خط کشیده و روآورده به یکی از ساده ترین اله مانهای جلب مخاطب که همان جراج آبروی افراد است.پدران و مادران رسانه ای(!!!) ما آیا واقعا پاسخی بر این موضوع دارند؟ آنها که وقتی پشت تریبون می روند از زحمات طاقت فرسایی که برای شکوفایی نسل جدید روزنامه نگاری(!) متحمل شده اند صحبت می کنند چرا جرأت این را ندارند که از چرایی رسیدن به این نقطه سخن بگویند؟ چرا؟ چرا؟ چرا؟ یک دلیل عمده اش آن است که بیشتر از نیمی از این اساتید ما فقط خود را محدود کرده اند به محیطهای آکادمیک و کمترین ارتباطی با رسانه ها ندارند. استادی که فقط به دانشگاه می رود و در دانشگاه هم از موفقیتهای دو دهه قبل خود برای دانشجویان سخنها می سراید معلوم است که نمی تواند برای روزگار کنونی نسخه بپیچد. اما...اگر کسی طلاق شما را رسانه ای کند چه می کنید؟اما آنها که چنین حاشیه نگاریهایی را عاملی کرده اند برای کسب درآمد به این فکر کرده اند که اگر کسی پیدا شود و مثلا ماجرای ارتباط نیمه تمام آنها با دوست دختر یا دوست پسرشان را با همین کیفیتی که شما شرح داده اید نه در یک مطبوعه که در وبلاگش بگذارد شما چه می کنید؟! اگر کسی پیدا شود و دعواهای شما با همسرتان، نامزدتان و اصلا دوستان کاری تان را بدون اطلاع شما برای شخص سومی تعریف کند شما چه می کنید.
1392/12/24
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 175]