واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مفهوم سیاست از نگاه امام خمینی
مـگـر سـيـاست چيست؟ روابط بين حاكم و ملت روابط بين حاكم با سـايـر حـكومتها... جلوگيرى از مفاسدى كه هست همه اينها سياست استقسمت دوم از مطلب رسالت سیاسی حوزه هامفهوم سياستدانـشـوران علوم سياسى تعريفهاى گوناگونى از سياست ارائه داده انـد. شمارى آن را (علم قدرت) گروهى آن را (مطالعه دولت) و يا (تـصـمـيـم گـيـرى در باره مسائل ناهمگون) و شمارى ديگر نيز به عـنـاصـر ديـگرى در تعريف سياست اشاره كرده اند كه در جاى خود بـايـد بـه نـقـد و بررسى آن پرداخت. در فرهنگهاى فارسى و عربى نـيز كاربردهاى گوناگونى براى واژه سياست برشمرده اند: تدبير امـور پرورش سرپرستى فرمان و دستور عدالت و داورى و... بيش تـريـن اهـل نظر و انديشه در نوشته هاى خود سياست را به اداره جامعه و حكومت برمردم تفسير كرده اند از باب نمونه: (الـسـيـاسـه الـقـيام على الشئ بما يصلحه...وكان بنوا اسرائيل يـسـوسـهـم انـبيائهم اى تتولى امورهم كما يفعل الامراء و الولاه بالرعيه....)سياست قيام بر امرى براى اصلاح آن است. پيامبران بنى اسرائيل سـيـاسـت مـى ورزيدند; يعنى امور مردم را عهده دار شده و مانند اميران و واليان به كار مردم رسيدگى مى كردند. ايـن واژه در روايات و ادعيه نيز به همين معنى آمده و با معناى لغوى و اصطلاحى آن تا حدودى هماهنگ است. از باب نمونه: امام صادق(ع) مى فرمايد: (ان الـلـه ادب نـبـيـه... ثـم فوض اليه امر الدين والامه ليسوس عباده.)خـداوند پيامبرش را با آداب نيك بياراست... آن گاه سرنوشت دين و دنياى مردم را به وى سپرد تا بندگانش را سياست و رهبرى كند. امام خمينى باره ها در سخنرانيها و بيانيه هاى خود تفسير خود را از سـياست بيان داشته است. از جمله در يكى از سخنرانيها پس از ريـشـه يابى انديشه غلط و ضد دينى: (جدايى دين از سياست) مى گويد: (مـگـر سـيـاست چيست؟ روابط بين حاكم و ملت روابط بين حاكم با سـايـر حـكومتها... جلوگيرى از مفاسدى كه هست همه اينها سياست است.)يا در جاى ديگر مى گويد: (سـياست اين است كه جامعه را هدايت كند و راه ببرد تمام مصالح جـامـعه را در نظر بگيرد... اين مختص به انبيا و اولياست و به تبع آنها علماى بيدار اسلام.)بـا تـوجه به همين معناست كه پيامبر گرامى اسلام(ص) و امامان(ع) در روايـات و زيارت جامعه (ساسه العباد) (ساده العباد و ساسه البلاد)و... خوانده شده اند. عـلامـه مـجـلـسـى دربـاره اين كه پيامبر اسلام(ص) بايد براى خود جانشينى معصوم برگمارد مى نويسد: (هـكـذا تقضى السياسه المرضيه وعموم الرحمه الاهيه وثبوت الشفقه المحمديه.)سـيـاسـت مورد رضايت و رحمت گسترده خدا و ثبوت شفقت محمدى چنين اقتضايى را دارد. يـعـنـى اقـتـضـاى سـيـاسـت الـهى اين است كه زمام امور به دست سـيـاسـتـمداران الهى سپرده شود; چرا كه زندگى بدون سياست ممكن نـيست. اگر سياستمداران الهى به اين كار نپردازند سياست بازان حرفه اى به جاى آنان نشسته و به ستم و فساد خواهند پرداخت. بـنـابـراين سياست از ديدگاه امام خمينى عبارت است از: اداره كـشور براساس مصلحت دينى و دنيوى مردم. اين چنين سياستى جز از پـيـامبران اولياى خدا و عالمان بيدار و خداجوى بر نمى آيد. بـا تـوجه به همين معناست كه مى گوييم: پيامبران بويژه پيامبر اسـلام(ص) مـظهر ديانت و سياست بودند و ضمن راهنمايى و روشن گرى شـريـعت به مسائل سياسى و امور اجتماعى مردم نيز توجه داشته و آن را از برنامه ها و هدفهاى دينى خود بر مى شمردند. به گفته امام خمينى: (پيامبر اكرم(ص) مبعوث شد كه سياست امت را متكفل باشد... انبيا شـغـلشان سياست است و ديانت همان سياستى است كه مردم را از اين جـا حـركـت مـى دهـد و بـه تمام چيزهايى كه صلاح ملت و مردم است [هدايت مى كند].)ادامه دارد...منبع:فصلنامه حوزه تنظیم:نقدی-حوزه علمیه تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 439]