تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 14 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):منافق، بى شرم، كودن، چاپلوس و بدبخت است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820803827




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سياست خارجي جمهوري اسلامي و صدور انقلاب از ديدگاه امام خميني (ره )


واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: سياست خارجي جمهوري اسلامي و صدور انقلاب از ديدگاه امام خميني (ره )
سيدجواد مير خليلي بخش دوم و پاياني 2 ـ اصل نفي سبيل : از ديگر اصول سياست خارجي امام خميني نفي سلطه گري و سلطه پذيري است . ايشان براي حيات زير سلطه غير ارزشي قايل نمي شوند بلكه ارزش حيات را به آزادي و استقلال مي دانند و با توجه به آيه شريفه « لن يجعل الله للكافرين علي المومنين سبيلا » (1 ) كه مي فرمايد خداوند سلطه اي براي كافران بر مومنان قرار نداده اذعان مي دارند كه : ما منطقمان منطق اسلام اين است كه سلطه نبايد از غير بر شما باشد. نبايد شما تحت سلطه غير برويد. ما هم مي خواهيم نرويم زير سلطه . (2 ) 3 ـ دفاع از كيان اسلام و مسلمانان : ايشان برنامه سياست خارجي ايران را برنامه اسلام ذكر مي كنند و مي فرمايند : ما براي دفاع از اسلام و ممالك اسلامي و استقلال ممالك اسلامي در هر حال مهيا هستيم . برنامه ما برنامه اسلام است وحدت كلمه مسلمين است اتحاد ممالك اسلامي است ... . (3 ) و در جاي ديگري دفاع از همه مسلمين را لازم مي دانند : ما كشور را كشور ايران نمي دانيم ما همه ممالك اسلامي را از خودمان مي دانيم مسلم بايد اين طور باشد. ما دفاع از همه مسلمين را لازم مي دانيم . (4 ) 4 ـ اصل احترام متقابل و عدم دخالت در امور يك ديگر : امام در اين مورد قايل به اين است كه اسلام براي همه و دلسوز براي بشر است و ما همه تابع اسلام و دلسوز براي بشر هستيم . به اين معنا كه « ما با هيچ ملتي بد نيستيم اسلام آمده بود براي تمام ملل براي ناس ... ما اعلام مي كنيم كه نظر تجاوز به هيچ يك از كشورهاي اسلامي و غير اسلامي نداريم ... » (5 ) ايشان در جاي ديگري فرمودند : ملت ايران اجازه نمي دهد كه هيچ مملكتي در امور داخلي او دخالت كند و آزادي و استقلال خودش را حفظ مي كند و با تمام كشورها هم به طور متقابل عمل خواهد كرد . (6 ) حضرت امام در موارد متعدد به اين مساله (روابط حسنه و متقابل ) در سياست خارجي اشاره كرده اند. وقتي خبرنگار مجله آمريكايي تايم از ايشان مي پرسد كه : در جمهوري اسلامي به طور كلي سياست خارجي شما چگونه خواهد بود امام در پاسخ مي فرمايند : جمهوري اسلامي ما با تمام ممالك روابط حسنه دارد و احترام متقابل قايل است در صورتي كه آنها هم احترام متقابل قايل باشند . (7 ) 5 ـ اصل نفي ظلم و حمايت از مظلوم : امام خميني با استناد به سيره انبيا ملت اسلام را پيرو مكتبي مي دانست كه برنامه آن در دو كلمه « نه ستم كنيد نه مورد ستم قرار گيريد; لا تبظلمون و لا تةظلمون » خلاصه مي شود . (8 ) امام در بيانات خود در جمع سفرا در تاريخ 59 11 22 فرمودند : ما نه ظلم خواهيم كرد; و نه مظلوم خواهيم واقع شد . (9 ) در واقع امام مي خواهد تا با ابرقدرتها و ظالمان مخالفت شود. ايشان سازش با ظالم را ظلم به مظلومان و ظلم به شرع و خلاف راي انبيا دانست : ما تحت رهبري پيغمبر اسلام اين دو كلمه را مي خواهيم اجرا كنيم ; نه ظالم باشيم و نه مظلوم ... (10 ) 6 ـ اصل نه شرقي نه غربي : اين اصل كه در واقع يكي از شعارهاي اساسي مردم در بحبوحه انقلاب بود و برگرفته از سخنان امام خميني (ره ) كه در موارد متعددي به اين مسئله اشاره كرده اند : ملت ايران بدون اتكا به غرب و شرق مي خواهد روي پاي خود بايستد و بر سرمايه هاي مذهبي و ملي خود استوار باشد . (11 ) در جاي ديگري به معناي اين شعار توجه مي دهند : كه اين كه جوانان ما مي گويند : « نه شرقي نه غربي » معنايش اين است كه هيچ كدام در ايران دخالت نكنند و اين كاملا بجا و بحق است . (12 ) در واقع ايشان به دنبال دولت اسلامي آزاد و مستقل است كه فارغ از گرايش به سوي غرب و شرق باشد و تعادل قوا در اين منطقه از جهان حفظ شود. اهداف سياست خارجي از ديدگاه امام 1 ـ استقلال : اين مفهوم به رغم فشارهاي بين المللي و بحران هاي داخلي به معناي انزواي ايران نبود بلكه امام خميني حريم واقعي ملت ايران و حقوق و حرمت پايمال شده آنها را دايما مورد تاكيد قرار داده و هر نوع رابطه اي را در مرز اصطكاك با اين اصل مورد ارزش يابي منفي يا مثبت قرار مي دادند . در واقع استقلال سياسي از اصولي به شمار مي رود كه تامين كننده عزت جامعه اسلامي است . امام خميني ريشه هاي آسيب به استقلال را فكري فرهنگي ارزيابي نموده و بزرگترين وابستگي ملت مستضعف به ابرقدرت ها و مستكبران را وابستگي فكري و دروني دانست كه ديگر وابستگي ها از آن سرچشمه مي گيرد. ايشان راهكار حصول به مقصود و كسب استقلال فكري و رهايي از وابستگي را در دريافتن مفاخر ماثر ملي فرهنگي مي دانست و بزرگترين فاجعه براي ملت ما را وابستگي فكري مي دانست كه گمان مي كنيم همه چيز از غرب است و ما در همه ابعاد فقيريم و بايد از خارج وارد كنيم . (13 ) البته وقتي سخن از استقلال در سياست خارجي يك كشور به ميان مي آيد منظور استقلال در سه مرحله سياست گذاري تصميم گيري و اجراي تصميم است كه مصاديق آن در زمينه هاي سياسي فرهنگي اقتصادي دفاعي و غيره ظاهر مي شود. هرچند در نگاه اول استقلال سياسي با اهميت به نظر مي رسد اما از ديدگاه امام (ره ) استقلال فرهنگي مهمتر از آن است . (14 ) بنابراين براي دستيابي به استقلال بايد به خود باوري فكري و خوديابي دست يافت . امام در اين باره مي فرمايند : اساس باور اين دو مطلب است : باور ضعف و سستي و ناتواني و باور قدرت و قوه و توانايي اگر ملت اين باور را داشته باشد كه ماتوانيم در مقابل قدرت هاي بزرگ بايستيم اين باور اسباب اين مي شود كه توانايي پيدا مي كنند و در مقابل قدرت هاي بزرگ ايستادگي مي كنند . (15 ) البته ايشان از وابستگي اقتصادي كه به وابستگي سياسي مي انجامد نيز غافل نشده و توصيه مي كردند كه بايد از جهت اقتصادي نيز فارغ شويم . در رابطه با عدم وابستگي اقتصادي نيز فرمودند : كار كردن شما و فعال بودن شما علاوه بر ارزش هاي مادي و معنوي كه براي شما دارد كشور شما را از وابستگي نجات مي دهد . (16 ) امام در پاسخ خبرنگاري كه از ايشان سوال كرده بود كه سياست خارجي جمهوري اسلامي به ويژه در رابطه با ابرقدرت ها چه خواهد بود فرمودند : سياست دولت اسلامي حفظ استقلال آزادي ملت و دولت و كشور و احترام متقابل بعد از استقلال تمام خواهد بود و فرقي بين ابر قدرت ها و غير آنها نيست . (17 ) در نهايت امام استمرار استقلال سياسي اجتماعي اقتصادي و امنيت كشور را وابسته به قواي نظامي و انتظامي دانسته و از آنها به منزله ركن استقلال كشور ياد مي نمايد . (18 ) 2 ـ وحدت امت اسلامي : ايشان وحدت بين مسلمانان و مستضعفان و ديگر دولت هاي اسلامي را چاره ساز گرفتاري ها مي دانست و از سران كشورهاي اسلامي مي خواست تا در برابر دشمن خارجي توحيد كلمه داشته باشند : هان اي مسلمانان جهان و مستضعفان تحت سلطه ستمگران به پاخيزيد و دست از اتحاد به هم دهيد و از اسلام و مقدرات خود دفاع كنيد و از هياهوي قدرتمندان نهراسيد ... . (19 ) 3 ـ كمك به نهضت هاي آزادي بخش : از ديدگاه امام خميني براي رهايي مستضعفان از شر فساد و برخورداري از يك زندگي شرافتمندانه انساني بايد مستضعفان دست در دست يك ديگر داده و قدرت مستكبران را محدود نمايند و در اين راه سياست ايران بر حمايت از آنهاست : جمهوري اسلامي ايران هم در كنار شما و هم در كنار همه مسلمانان بلكه در كنار همه مستضعفان جهان خواهد بود . (20 ) و در ارتباط با كمك به نهضت هاي آزادي بخش جهان مي فرمايند : ملت آزاده ايران هم اكنون از ملت هاي مستضعف جهان در مقابل آنان كه منطقشان توپ و تانك و شعارشان سر نيزه است كاملا پشتيباني نمايد. ما از تمام نهضت هاي آزادي بخش در سراسر جهان كه در راه خدا و حق و حقيقت و آزادي مبارزه مي كنند پشتبياني مي كنيم . (21 ) و در جاي ديگر درباره حمايت از اين جنبش ها تا رسيدن به جامعه آزاد مي گويند : من بار ديگر از تمام جنبش هاي آزادي بخش جهان پشتيباني مي نمايم و اميدوارم تا آنان براي تحقق جامعه آزاد خويش پيروز شوند. اميد است دولت اسلامي در مواقع مقتضي به آنان كمك نمايد . (22 ) 4 ـ روابط حسنه مدارا و مسالمت آميز : امام در اين ارتباط مي فرمايند : با همه دولت ها به طور مدارا رفتار مي كنيم و هيچ وقت ميل نداريم كه با خشونت رفتار كنيم ... . (23 ) و حتي ايشان صلح و زندگي مسالمت آميز با مردم دنيا را با زندگي در بين مردم جهان مي آميزند و مي گويند : ما صلح مي خواهيم . ما با همه مردم دنيا صلح مي خواهيم باشيم . ما مي خواهيم مسالمت با همه دنيا داشته باشيم . ما مي خواهيم در بين مردم دنيا زندگي بكنيم . (24 ) 5 ـ روابط بر پايه مباني اسلامي و انساني : ايشان با آوردن اين نكته كه روابط انساني با هيچ جا مانعي ندارد و ما با ملت ها خوب هستيم (25 ) مي فرمودند : بايد روابط بن ملت ها بر پايه مسائل معنوي باشد و در اين رابطه بعد مسافت تاثيري ندارد و چه بسا كشورهايي كه همجوار هستند اما رابطه معنوي بين آنها نيست ; بنابراين روابط ديگر هم نمي تواند مثمر ثمر باشد. ما روابطمان با كشورها بنا بر مباني اسلام خواهد بود. (26 ) رابطه مباني اصول و اهداف در پايان بحث بايد به اين مطلب اشاره كرد كه با توجه به فرض گرفتن اين مساله كه سياست خارجي جمهوري اسلامي داراي مبناست اين مباني در اصول و نيز اهداف تاثيرگذار است ; بنابراين با توجه به مباني مورد استفاده امام درباره سياست خارجي اصولي چون دفاع از مستضعفان و ياري مظلومان و ... از آن مستفاد شده است . همچنين درباره رابطه اصول با اهداف بايد اشاره كرد كه هر چند ممكن است در مواردي معدود اصول با اهداف تزاحم پيدا كند; مثلا در مورد ايجاد وحدت بين مسلمانان لوازمي وجود دارد كه در برخي مواضع با اصول تحديدكننده مسئوليت هاي فراملي اصطكاك پيدا مي كند. در واقع نخست بايد اصول و اهداف اثبات كننده مسئوليت هاي فراملي را در مقابل اصول و اهداف تحديد كننده اين گونه مسئوليت ها قرار دهيم اما بايد توجه داشت كه موارد تزاحم كم است و حتي در اين موارد معدود نيز مي توان به گونه اي بين اصول و اهداف سازش برقرار نمود. جمع بندي سياست خارجي همواره از مناقشه برانگيزترين حوزه هاي سياست گذاري بوده است . در اين عرصه عوامل گوناگوني تاثير مي گذارند كه در انقلاب اسلامي حضرت امام داراي جايگاه ويژه اي در تبيين اصول و مباني سياست خارجي هستند. در اين نوشتار پس از بحث درباره مفهوم شناسي سياست خارجي به طور اعم و سياست خارجي ايران به ويژه به بحث درباره اصول مباني و اهداف سياست خارجي از ديدگاه امام خميني پرداخته شد. در واقع آنچه در ميان اصول مباني و اهدف گفته شده از ديدگاه ايشان بارز بود و جلب توجه مي كرد و سياست خارجي ايران را تشكيل مي داد عبارت بودند از : استقلال صدور انقلاب اتحاد امت اسلامي احترام به حقوق متقابل نفي ظلم اصل نفي سبيل روابط حسنه و مسالمت آميز با ديگران دفاع از كيان اسلام و مسلمين سياست نه شرقي نه غربي گسترش روابط بنا بر مباني اسلامي و انساني و كمك به نهضت هاي آزادي بخش . همچنين در زمينه اصول سياست خارجي تلاش شد تا تقدم و تاخر اصول نيز رعايت شود. در رابطه با هر يك از اين موارد به نمونه اي از سخنان امام خميني اشاره شد و شايد بتوان به اين مطلب اذعان كرد كه در برخي از موارد ديدگاه ايشان از ساختار و حقوق بين الملل موجود فراتر مي رود. از جمله قرائت ايشان از اسلام كه اسلام ناب محمدي (ص ) را در نظر داشتند در مقابل اسلام آمريكايي و همچنين ويژگي هاي ديگري مانند : ظلم ستيزي و سازش ناپذيري مبارزه و ايستادگي در برابر مستكبران و ستمگران كه در تضاد با آنها بود. در پايان نيز به رابطه اصول با اهداف و نيز مباني با اصول به صورت اجمال پرداخته شد. پي نوشت ها : 1 ـ نسا (4 ) آيه 141 2 ـ بيانات امام خميني در مورد ماموريت شاه براي اجراي طرح هاي استعماري اقتصادي فرهنگي (20 7 57 ) صحيفه نور ج 2 ص 139 3 ـ بيانات امام خميني در جمع كليه سفرا كارداران و ... (62 11 18 ) صحيفه نور ج 18 ص 221 4 ـ اعلاميه مشترك آيات عظام امام خميني نجفي مرعشي و ... (1343 ) صحيفه نور ج 1 ص 84 5 ـ آيين انقلاب اسلامي پيشين ص 409 ـ407 6 ـ مصاحبه خبرنگار روزنامه دانماركي (5 9 57 ) صحيفه نور ج 22 ص 146 7 ـ مصاحبه خبرنگار مجله آمريكايي تايم (30 9 57 ) صحيفه نور ج 22 ص 156 8 ـ آيين انقلاب اسلامي : گزيده اي از انديشه و آراي امام خميني (تهران : موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني 1374 ) ص 395 ـ390 9 ـ بيانات امام خميني در جمع سفرا (22 11 59 ) صحيفه نور ج 14 ص 68 10 ـ همان ص 66 11 ـ مصاحبه امام خميني با روزنامه اونيتا ارگان حزب كمونيست ايتاليا (62 10 1 ) صحيفه نور ج 4 ص 95 12 ـ بيانات امام خميني در ديدار با سفير شوروي (19 11 57 ) صحيفه نور ج 7 ص 89 13 ـ كاظم قاضي زاده انديشه هاي فقهي سياسي امام خميني (تهران : مركز تحقيقات استراتژيك رياست جمهوري 1377 ) ص 501 14 ـ محمد ستوده امام خميني و مباني نظري سياست خارجي فصلنامه علوم سياسي سال دوم ش پنجم تابستان 78 ص 271 15 ـ همان ص 271 ; در جستجوي راه از كلام امام (دفتر بيست و دوم ) فرهنگ و تعليم و تربيت (تهران : اميركبير 1364 ) ص 205 16 ـ كاظم قاضي زاده پيشين ص 510 17 ـ مصاحبه امام خميني با خبرنگاران برزيل انگليس تايلند و ... (58 8 18 ) صحيفه نور ج 3 ص 89 18 ـ كاظم قاضي زاده پيشين ص 512 . 19 ـ پيام امام خميني به مناسبت شهادت قدوسي و دستگردي (60 6 15 ) صحيفه نور ج 15 ص 126 ـ125 20 ـ ديدار با اعضاي شوراي مركز حزب الله لبنان (66 12 9 ) صحيفه نور ج 20 ص 184 21 ـ پيام امام خميني به مناسبت ولادت و هجرت حضرت محمد(ص ) (58 11 15 ) صحيفه نور ج 11 ص 259 22 ـ پيام امام به مناسبت دومين سالگرد پيروزي انقلاب (59 11 22 ) صحيفه نور ج 14 ص 63 23 ـ بيانات امام خميني در جمع گروهي از پرسنل وزارت راه و ترابري (62 5 11 ) صحيفه نور ج 18 ص 56 24 ـ بيانات امام خميني در جمع آقايان سيدعلي خامنه اي و ... (64 11 21 ) صحيفه نور ج 19 ص 274 25 ـ بيانات امام خميني در جمع كارمندان و كاركنان شهرداري اهواز (58 8 17 ) صحيفه نور ج 10 ص 165 26 ـ بيانات امام خميني در جمع هيات نيوزيلندي (58 3 31 ) صحيفه نور ج 7 ص 164 در واقع استقلال سياسي از اصولي به شمار مي رود كه تامين كننده عزت جامعه اسلامي است . امام خميني ريشه هاي آسيب به استقلال را فكري فرهنگي ارزيابي نموده و بزرگترين وابستگي ملت هاي مستضعف به ابرقدرت ها و مستكبران را وابستگي فكري و دروني مي دانست كه ديگر وابستگي ها از آن سرچشمه مي گيرد امام در پاسخ خبرنگاري كه از ايشان سوال كرده بود كه سياست خارجي جمهوري اسلامي به ويژه در رابطه با ابرقدرت ها چه خواهد بود فرمودند : « سياست دولت اسلامي حفظ استقلال آزادي ملت و دولت و كشور و احترام متقابل بعد از استقلال تمام خواهد بود و فرقي بين ابر قدرت ها و غير آنها نيست » . در نهايت امام استمرار استقلال سياسي اجتماعي اقتصادي و امنيت كشور را وابسته به قواي نظامي و انتظامي دانسته و از آنها به منزله ركن استقلال كشور ياد مي نمايد امام خميني : « هان اي مسلمانان جهان و مستضعفان تحت سلطه ستمگران به پاخيزيد و دست از اتحاد به هم دهيد و از اسلام و مقدرات خود دفاع كنيد و از هياهوي قدرتمندان نهراسيد » ... « جمهوري اسلامي ايران هم در كنار شما و هم در كنار همه مسلمانان بلكه در كنار همه مستضعفان جهان خواهد بود » امام خميني : « ملت آزاده ايران هم اكنون از ملت هاي مستضعف جهان در مقابل آنان كه منطقشان توپ و تانك و شعارشان سر نيزه است كاملا پشتيباني مي نمايد. ما از تمام نهضت هاي آزادي بخش در سراسر جهان كه در راه خدا و حق و حقيقت و آزادي مبارزه مي كنند پشتبياني مي كنيم »
 چهارشنبه 8 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 351]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن