واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
حمله به روحانی بهانه نمیخواهد/ ذبح روزنامهنگاری در دژهای پولادین فرهنگ > رسانه - الهه خسروییگانه
از بین تمام جشنوارههایی که برگزار شد، این تنها جشنواره مطبوعات بود که حسن روحانی را در مراسم اختتامیه خود دید. ۱۷ اسفندماه، روزنامهنگاران و اهالی رسانه، رییسجمهور را در میان خود دیدند، در حالیکه آن چهره خندان همیشگی را نداشت و سخنرانیاش بیش از آن که سخنرانی باشد، شاید درددلی بود با کسانی که قرار است حرفهای او را به گوش مخاطب برسانند. از همان زمان هم میشد فهمید که صحبتهای حسن روحانی واکنشهای بسیاری در برخواهد داشت. واکنش از سوی کسانی که خود را مخاطب مستقیم سخنان او میپندارند و اگر نه به فکر تلافی، به فکر پاسخ دادن میافتند. نمونهاش همان چهره پسر جوان در روزنامه وطنامروز بود که برچسبی بنفش به دهانش زده بود یا سرمقاله و صفحه اول روزنامه کیهان که مستقیما و علنا نسبت به سخنان رییسجمهور واکنش نشان داده بود. حسن روحانی در سخنانش، از رسانههایی حرف زد که گویی دژی پولادین دارند و هر حرفی که می خواهند میزنند. او اگرچه از خبرگزاری یا روزنامهای به طور مستقیم نام نبرد، اما آنها که روز بعد از سخنان او به حرفهایش واکنش نشان دادند، ظاهرا معتقد بودند که حسن روحانی معتقد است، هم آنها از پشت آن دژ پولادین حرف میزنند. با این حال بهانه این یادداشت، واکنش این نوع رسانهها به سخنان رییسجمهور نیست، که این خود مجالی دیگر میطلبد و البته چند سانتیمتری از همان دژ آهنین که بشود درباره تمام این سالها و چسبهایی که به دهان روزنامهنگاران از هر قشری و با هر تفکری خورده است حرف زد. روزنامهنگارانی که نتوانستند در اعتراض به یکی از سیاستهای اتخاذ شده توسط دولت طی سالهای گذشته با خیال راحت صفحه اول روزنامهشان را سیاه چاپ کنند یا علنی نقدها و اعتراضات خود را بیان کنند. بعد از مدتها جشنواره بیستم مطبوعات، مزین به نامهایی حرفهای بود. از سیدفرید قاسمی گرفته که سمت دبیری آن را علیرغم همه حرف و حدیثها قبول کرد و پای تصمیمش هم ایستاد تا داورانی که هر کدام بخشی از تاریخ مطبوعات کشور را یدک میکشند. نگاهی به انتخاب و چینش داوران جشنواره بیستم به خوبی نشان میدهد که دستاندرکاران آن از معاونت مطبوعاتی گرفته تا دبیر و مشاوران این رویداد، تمام تلاششان را کردند تا حرفهایگری در انتخابهایشان حرف اول را بزند. آنها با انتخاب داورانی از نسل گذشته و نسل جدید روزنامهنگاری ایران توانستند تنوعی از سلیقهها را در این جشنواره به وجود بیاورند. برآیند و برآورد همان تنوع سلیقهها بود که آن انتخابها را به خصوص در بخش تجلیل، شکل داد. از شهید نامدارمحمدی گرفته تا پرویز خرسند. اما حالا آقای شریعتمداری در سرمقاله روزنامه کیهان، انتخاب فرجالله صبا را در جشنواره بیستم محملی ساخته است تا سخنان حسن روحانی را به نقد بکشد. تا بیمحابا از رییسجمهور سئوال بپرسد و خودش هم به آن پاسخ دهد. ممکن است حرفهای رییسجمهور، باعث تکدر خاطر آقای شریعتمداری و دیگر دوستان و همفکران ایشان شده باشد. ممکن است اشارههای رییسجمهور، در بخش مربوط به بودجه فرهنگ یا مصونیت امنیتی و سیاسی، از نظر آنها اشاره درستی نبوده باشد، و از آنجا که هر کس آزاد است حرف بزند و در برابر سخنان دیگران موضع بگیرد، خردهای به آقای شریعتمداری یا دیگران نمیتوان گرفت که چرا حرفهای رییسجمهور را به خود گرفتهاند. اما پرسش اینجاست که آیا برای اعتراض یا نقد سخنان رییسجمهور حتما باید آن پیرمرد قربانی شود؟ دیروز که فرجالله صبا با آن عصا و تنها به کمک دخترش که تمام این سالها همدم و همراه او بوده، از پلهها بالا آمد تا بعد از این همه سال، به پاس یک عمر کار فرهنگی تقدیر شود، شاید حتی فکرش را هم نمیکرد که به واسطه همان سابقه کاری، باعث شود که تقدیرکنندگان از او این جور مورد پرسش و مواخذه قرار بگیرند. فرجالله صبا، مثل هر آدم دیگری طی سی و چند سال گذشته در همین کشور زندگی کرده است. نه سودای فرار به سرش زده، نه کاری کرده که به خاطرش مجبور به ترک وطن شود. مانده، قلم زده و نوشته. تا جایی که توانسته و ذهن و جسمش یاریاش داده است. نامه خیالی چاپلین به دخترش که نوشته اوست، سالهای سال، دست به دست بین مردم چرخیده، درس انسانیت و اخلاق به بچههای این سرزمین داده و حتی یکی از نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری در دورههای گذشته، از جملات این نامه در فیلمهای تبلیغاتیاش استفاده کرده است. اگر به زعم آقای شریعتمداری فرجالله صبا و آدمهایی مثل او سابقهای نه چندان درخشان دارند، به زعم آنهایی که از او تقدیر کردهاند چنین پشتوانه درخشانی هم پشت نام فرجالله صبا نشسته است. حالا گناه چیست که دولتی، وزارتخانهای و معاونتی به پاس همان سوابق روشن به فکر تقدیر از یک پیشکسوت افتاده است؟ پیشکسوتی که معلوم نیست واقعا دیگر چقدر مجال برای ماندن و نفس کشیدن آن هم در این هوای آلوده تهران داشته باشد؟ اما معلوم است که نامش برخلاف تصور خیلیها در تاریخ مطبوعات این کشور ماندگار است. این را، دستاندرکاران بیستمین جشنواره مطبوعات هم میدانند که به فکر تقدیر از او افتادهاند. 57244
دوشنبه 19 اسفند 1392 - 10:30:12
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]