واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
آیت الله خزعلی: هرکس از کتاب و سنت خارج شود با آن برخورد خواهیم کرد تهران- ایرنا- عضو مجلس خبرگان رهبری در مورد الگوهای در نظر گرفته شده برای نوشتن قانون اساسی گفت: بنای ما استفاده از قرآن و سنت بود.الان هم اگر بخواهد از این مسیر خروجی صورت بگیرد با افراد عبور کننده از قرآن و سنت برخورد خواهیم کرد.
به گزارش ایرنا، آیت الله «ابوالقاسم خزعلی» روز جمعه در برنامه تلویزیونی شناسنامه با بیان خاطراتی از حضور خود در جریان مبارزات امام خمینی (ره) و پیش از آن تصریح کرد: زمانی که آیت الله بروجردی به قم آمدند، من با حضرت امام خمینی(ره) آشنا شدم و از درس ایشان استفاده زیادی کردم.
وی افزود: من در جاهایی که منبر می رفتم، به خصوص خوزستان در مورد کارهای شاه صحبت می کردم. سینمایی برپا کرده بودند که واقعا نکوهیده بود و افرادی موذی در آن فعالیت داشتند که من با آن مخالفت کردم و گفتم شما با اینگونه امور می خواهید اسلام را تضعیف کنید. این موضوعات باعث تبعید من به گناباد شد.
عضو مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: وقتی به گناباد رفتم، کسی از من حمایت نکرد. من باید در شهربانی می ماندم مگر اینکه روحانی شهر بیاید و ضمانت کند که متاسفانه روحانی گناباد هم ترسید این کار را انجام دهد. همینطور که داشتم در خیابان قدم می زدم، جوانی آمد و گفت شما آقای خزعلی نیستید؟ گفتم بله، گفت چرا اینجا دارید قدم می زنید؟ گفتم من باید در شهربانی بخوابم، مگر اینکه یک ضامن داشته باشم.
وی تصریح کرد: آن جوان گفت من ضامن می شوم و در نهایت ضمانت من را انجام داد و مرا به خانه خود برد. بعد از مدتی هم در گناباد منزلی گرفتم و در این شهر مستقر شدم.
خزعلی اظهار داشت: قصد من از ابتدای مبارزات نابودی شاه بود. دهه اول یکی از محرم ها که در خوزستان منبر داشتم، شب عاشورا به سیم آخر زدم و همه حرف هایم را بیان کردم.
وی تصریح کرد: وقتی از منبر پایین آمدم رئیس شهربانی پایش را جلوی پایم دراز کرد و رئیس ساواک هم که همراه او بود به من گفت دیگر نباید منبر بروی، من هم گفتم باشه، منبر نمی روم. در نهایت دیدند اگر من روز عاشورا منبر نروم، خیلی برایشان سنگین تمام می شود.
عضو مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: رئیس شهربانی آمد و گفت می توانید منبر بروید، گفتم، نمی روم، شما دیشب گفتید دیگر نباید منبر بروی، در نهایت یکی از بازاری ها که معتمد من بود آمد و گفت من نمی گویم منبر بروید یا نروید ولی مردم منتظرند. من هم گفتم چشم به خاطر شما می آیم.
ادامه دارد...
سیام**9103**
انتهای پیام /*
16/12/1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 87]