محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1843326370
مادر؛ خود عید بود...
واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: مادر؛ خود عید بود...
همه كارهایش به جا و به موقع مثل دیگر مادرهای آن روزها؛ ... امان از خرید كفش و لباس عید كه خود حدیث مفصلی بود در زمان خودش: باغ سپهسالار و لاله زار و میدان فوزیه و دست آخر هم بهارستان و بازار بزرگ...
مادر عید بود ؛ اصلا" خود ؛ خود بهـار بود . از چهار ؛ پنج ؛ روز مانده به سال نو گندم و عدس را شسته بود و زیر پارچه سفید توی بشقابهای خوشگل می چید ؛ گلدانهای شمعدانی را رنگ میزد تا نونوار شوند و از یكماه جلوتر هم خانه تكانی شروع میشد ؛ آن هم چه تكانی ... خانه نو می شد ؛ عید می شد ؛ بوی بهار می داد ؛ بوی تازگی ؛ بوی شكوفه. آن اوایل كه این خانه را خریده بودند ؛ گوشه حیاط به اندازه یكی دو كاشی خالی بودكه مثلا باغچه بود ؛ اما یكروز كه بابت كاری " اوستای بنا " به خانه آمده بود ؛ مادر داده بود دور تا دور این باغچه را به اندازه یك مربع بزرگ؛ در همان سه كنجی دیوار كنده بودند و با سلیقه و زیبا با آجرهای قدیمی كه لوزی لوزی گذاشته بود جلوی باغچه تازه ساز ؛ حدو حدود باغچه نازنین را مشخص كرده بود . یعنی یك باغچه نقلی زیبا در كنار حیاط درست شده بود .غوغای گلدانهای شمعدانی و محبوبه شب و یاس سفید به كنار ؛ در باغچه دست سازش؛ دو درخت كوچولوی سیب و آلبالو و یك یاس امین الدوله كه روی دیوار به بالا قـدكشیده بود كاشته بود و نزدیك عید زمین باغچه را بنفشه باران میكردو گلدانهایش را دورتا دور حوض آبی رنگ ؛ تازه رنگ زده اش كه خودش آستین بالا میزد و باعشق رنگ میزد؛ میچید. حالا بیا و تماشا كن كه این درخت میوه و یاس امین الدوله چه حال و هوایی به حیاط كوچك و حوض قشنگمان میداد.. و آن باغچه ؛ باغچه نگو ؛ باغ مــادر ! باغی بود كه چشم تمام فامیل و آشنا را به دنبال می كشید و همان جا بود كه عمو نوروز بوسه ای بر پیشانی ننه سرما میزد و زمستان را روانه میكرد تـا از خجالت باغچه مادر برود و بهار جایش بیاید..! اما مــادر خودش عید بود ؛ همیشه تازه بود ! همه كارهایش به جا و به موقع مثل دیگر مادرهای آن روزها ؛ ... امان از خرید كفش و لباس عید كه خود حدیث مفصلی بود در زمان خودش : باغ سپهسالار و لاله زار و میدان فوزیه و دست آخر هم بهارستان و بازار بزرگ...عشق عجیبی به بازار رفتن داشت ؛ اما نزدیك عیـد كوچكترها را به بزرگتری می سپرد و با یكی دو دختر دیگر به بازار میرفت ؛ و همیشه كوله بار برگشتن از بازارش پر بود از شـــادی و خریدهای رنگارنگش ؛ بخصوص برای آنان كه همراهش نبودند . اما مادر خود عید بود ؛ گندم و عدسش كه لای دستمال خیس قد می كشید و قد و بالایی به هم میزد در آن ظرفهای رنگارنگ و قشنگ ؛ دورشان با سلیقه ربانی قرمز می بست كه یعنی كه یعنی ! سبزه دیگر سبز شده.سمنوی كوچه و بازار را نمی خرید هر سال برایش از زادگاهش به قول خودش " سمنوی درست و حسابی " می فرستادند كه " سریش " نبود !روز قبل عید همه فرزندانش را شیك و نونوار میكردو به صف راه می افتاد به سمت میدان بهارستان ؛ همیشه میگفت: دیدن دارد میدان بهارستان شب عیدی . و راست هم می گفت .... دست فروشها ؛ دوره گردها ؛ سمنو فروشها و گل فروشها و سبزی فروشهای دوره گرد و چاقاله بادام فروشها كه یكریز با دستشان گل نم آب روی سبزی و چاقاله بادامها می پاچیدند تا تازه و شاداب بمانند ؛ همه و همه در حركت ؛ زنده و جوشان در حال خواندن شعری ؛ تعریفی ؛ تمجیدی ؛ از جنسشان . اما هرسال تا سمنویی می گفت : آبجی سمنو بدم ؟ مادر به پشت گرمی سمنوی ولایت جواب میداد : مگه میخوام بادبادك واسه بچه ها درست كنم ؛ سریش بخرم .... و پشت آن صدای خنده ما و دیگر زن و مرد بودكه در هوا می پیچید ..... مادر به قول قدیمی ها "لـوده" نبود ؛ یعنی زبان دار و حاضر جواب ! اما این دیگر نمك شب عید هرساله اش شده بود ؛ جوابی كه به سمنوفروشها میداد و ما هرسال منتظر بودیم ؛ ببینیم این جواب قسمت كدام سمنوفروش خوش اقبال میشود ؛ شده بود یك انتظار هرساله !! عاشق بود ؛ عاشق دوره گردهای دستفروش بود؛ كه روی چرخهای تازه رنگ شده اشان سبزی ها را می چیدند و دست آخر هم روی همه سبزی ها " تربهای لپ گلی " را سوار میكردند... و دقیقه به دقیقه با دستشان " گل نمی " آب رویشان می پاچیدند و هر بار كه چشم در چشم این تربهای لپ گلی می شدی انگار ده ها " حسن كچل" لپ گلی خندان نگاهمان میكردند !! آخ كه چه دلفریب بودند این تربهــــا ؟مادر عید بود ؛ اصلا خود ؛ خود بهار بود .سفره هفت سین چیدن را كودكانه می پرستید ؛ با وجود حضور چند دختر در منزل اما همیشه همچون اجرای یك مراسم مقدس شب قبل از سال نو ؛ آنچه را كه روز از بهارستان خریده بود جمع و جور میكرد و بعد از بیرون آوردن سفره قلمكار قدیمی اش و ترمه سفره عقدش ؛ انداختن آنها روی میز بالای اطاق ؛ شروع به چیدن هفت سین میكرد ؛ آن هم با دقت و صبرو حوصله ای نگفتنی ؛ طوری به دانه دانه ظرفهای هفت دست میكشید و نگاه میكرد انگار فرزند تازه به دنیا آمده اش هستند.. و همیشه یك ظرف زیبای خالی سرسفره بود برای سبزی پلو و كوكو كه اعتقاد داشت حتما" باید وسط سفره هفت سین در زمان تحویل سال بگذارد..زیباترین ظرفهای آبی و سبز و قرمزش را برای هفت سین میگذاشت ؛ گلاب پاش زیبای سرخابی با نقاشی گل و بلبل های قشنگش را هم پر از سركه میكرد و میگذاشت سر هفت سین ! روی ظرف ماهی ها ؛ دو – سه پری برگ گل می انداخت ؛ همیشه . ماهی های شاد و شنگولی كه هرسال به آنها چشم می دوختیم كه وقت تحویل سال یكهو صاف بایستند..... یعنی واقعا ماهی های سر سفره هفت سین ؛ در لحظه تحویل سال بی حركت می مانند ؟ ؛ هنوز هم نمیدانم ؟؟؟سیب را آنقدر برق می انداخت كه دلت میخواست یواشكی گازش بگیری . سمنو هم كه نگو ! با آنكه همیشه نزدیك عید یك ظرف بزرگش در خانه بود ؛ اما آن كاسهء كوچولوی زرشكی رنگ گل سفید وسط سفره ؛ چشمكهای طنازانه ای می زد به اهل خانه كه باعث می شد گهگاهی اثر یك انگشت ناشی را وسطش ببینی ! ! ! هنرپیشه ئ اصلی " گذر زمان " در سفره هفت سین مادر ؛ ""ساعت شماطه ای چاقمان "" بود. همان ساعتی كه در همه خانه ها بود : چاق و نقره ای ؛ با دو تا گوش گرد كه یك دسته وسطش بود و یك چكش فلزی كوچك هم زیر آن دسته !! همان ساعتی كه "" هر روز صبح با بی رحمی تمام با صدای بلندش كه ده برابر هیكل خود ساعت بود (ما را اول میلرزاند و بعد بیدار میكرد!! ) و صدای تیك تاكش ؛ كه اگر حتی زیر تمام رخت خوابها و لحاف كرسی های عالم هم میگذاشتیش ؛ تا پشت بام خانه بقلی میرفت ! ! ! !ماجرای سكه های سر سفره هفت سین ؛خودش یك كتاب هفتاد من بود ؛ قدرت خدا ! روایت این بود كه مادر از دوران كودكی از سكه های عیدی كه از پدر بزرگ و پدرش گرفته بود چند ؛ ده تایی را نگه داشته بود و خرج نكرده بوده و تا روزی كه شوهر كرده بود در كیسه ای پارچه ای نگه داشته بود حالا هر سال همین سكه های بزرگ و سنگین ؛ نور چشمی سفره هفت سین ما بودند ؛ و هرسال در روزهای قبل از عید ؛ ما گرداگرد مادر می نشستیم و برق انداختن این سكه ها و ظرفهای نقره جهیزیه مادر را با سركه و هزار كیمیاگری دیگر نگاه میكردیم ؛با این وعده كه روزی روزگاری مادر یكی یكدانه از اینها را به بچه ها میدهد برای سر سفره هفت سینشان .... اما كوتاهترین و آخرین بخش چیدمان سفره هفت سین به دست پدر انجام میشد؛ پدر با احترام قرآن بزرگی را كه روزهای تولد هر یك از ما پشتش نوشته شده بود و اسكناسهای عیدی را برای بركت و شگون پیدا كردن در میانه آن گذاشته بودند در یك گوشه سفره و كتاب اشعار حافظ نخ نمای قدیمی اش را درگوشه دیگری از سفره میگذاشت ( كتاب حافظی كه در گوشه و كنارش با قلم ریز و جوهر صدها لغت و جمله زیبا توسط پدر نوشته شده بود و بوی شیراز و حافظ و خاطره از آن به مشام میرسید)؛ و خلاصه همه سینها با همین وسواس كنار هم چیده می شدند و ما گرداگرد سفره هفت سین منتظر سال نـــو ....وقت تحویل سال پدر با افتخار به هفت سین مادر نگاه میكرد و می گفت ماشاالله ؛ مثل هر سال قشنگ است. و مادر هم بالاخره بعد از یكسال می نشست ؛ با آن روسری آبی رنگش كه معتقد بود این رنگ ؛ رنگ خوبی است برای همه عیدها و شگون دارد.مادر قبل از شروع دعای سال تحویل شروع به خواندن قرآن میكرد و پدر محترمانه گوش میكرد و به فكر فرو میرفت ؛ همیشه هم مادر به زور و اجبار كتاب های درسی ریاضی و فارسی را در دامن لباسهای زیبای عیدمان میگذاشت و میگفت : اینجوری تا آخر سال درس می خوانید و یكریز میگفت : توپ سال تحویل كه در میشود آرزو كن شاگرد اول بشوی! ! . كه صد البته این مسئله هم مانند مسئله صاف ایستادن ماهی ها در زمان سال تحویل برای من یكی ناگشوده ماند ! صدای شلیك توپ سال جدید كه می آمد ما دست می زدیم و اول قرآن را یكی یكی می بوسیدیم و بعد از نقلهای بید مشك سر سفره هفت سین دهانمان را شیرین میكردیم ؛ همان نقلهایی كه تا پدر زنده بود ؛ دوست دوران گرمابه و گلستانش از تبریز می فرستاد .بعد پدر اول عیدی مادر را میداد ؛ همیشه پارچه نگین دار یا چادر نمازی شاد یا گوشواره و گردنبند قشنگی ؛ كه با سلیقه خودش خریده بود و در كنارش یك دسته اسكناس بود به مادر میداد و با احترام یك بزرگتر پیشانیش را می بوسید ؛ مادر هم كه خود خود عید بود ؛ هر سال و هرسال قرمز میشد ؛ مثل تربهای میدان بهارستان و : دست شما درد نكند آقایی میگفت و قرآن را به دست پدر میداد . پدر به ترتیب از بزرگ به كوچك ما را كه حسابی خجالت می كشیدیم می بوسید و عیدی ها را از لای قرآن به ما تعارف میكرد ! و ما هر كدام می دانستیم كه یك اسكناس سهم ما است و نه بیشتر ! و همان یك اسكناس چه غوغایی در دلمان به پا میكرد ؟پدر هم عیـــد بود ؛ اما انگار نیمه های عیــد ! خود ؛ خود عید نبود ؛ بهاری بود كه با او رودربایستی داشتیم ؛ بخصوص آن بوسه سال تحویل ؛ رسمی ؛ با احترام ؛ با دقت . اول دستی به سرمان می كشید و به قدو بالایمان نگاهی میكرد كه می فهمیدی برق نگاهش از لـذت است و بعد آن بوسه های دو طرف گونه! ؛ مانند دو مدال افتخار كه به ما داده می شد . و اینگونه عیــد به خانه ما می آمد و بهار میشد...... مادر عید بود ؛ حالا كه فكر میكنم ؛ می بینم مادر خود خود عید بود .... شاید اصلا عمو نوروز هرسال فرصت نمیكرد به كوچه ما بیاید ؛ شاید این مادر بود كه پیشانی ؛ ننه سرما را می بوسید و ننه سرما می خوابید و بهار به جای زمستان می آمد ؟؟؟ كسی چه می داند ؟؟ همانطور كه هنوز نمیدانم واقعا ماهی ها ؛ در لحظه سال تحویل صاف می ایستند ؟؟ و نمیدانم بقل كردن كتاب درس ریاضی در زمان سال تحویل مـا را شاگرد اول كرد یا نه ؟؟؟؟شما به كسی نگوئیـــد اما من این یكی را مطمئنم ؛ مـــادر خـود ؛ خــود ؛ عیـــد بود .نویسنده: مینا یزدان پرست فروردین 1392
گروه فرهنگ و هنر سیمرغwww.seemorgh.com/cultureاختصاصی سیمرغ
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]
صفحات پیشنهادی
سعید مستغاثی در جلسه هفتگی انصار حزبالله: خودیهایی که فیلم خوب نساختند/فیلمهای خوب جشنواره فجر انگشت شمار ب
سعید مستغاثی در جلسه هفتگی انصار حزبالله خودیهایی که فیلم خوب نساختند فیلمهای خوب جشنواره فجر انگشت شمار بودسعید مستغاثی منتقد و کارشناس سینما و تلویزیون در جلسه هفتگی انصار حزبالله درباره روند سیودومین جشنواره فیلم فجر سخن گفت به گزارش خبرگزاری فارس جشنواره فیلم فجر بهانهآزادی عبورموقت خودروهای مناطق آزاد، عیدی رییس جمهوری به مردم قشم شود
درخواست شهروندان قشمی آزادی عبورموقت خودروهای مناطق آزاد عیدی رییس جمهوری به مردم قشم شود قشم – ایرنا – برخی ازشهروندان قشم ازممنوعیت عبور موقت خودروهای مستقر در این جزیره به داخل کشور گلایه کرده وبا توجه به نزدیکی تعطیلات عید نوروز از رییس جمهوری خواستند با رفع این ممنوعیت بهشهردار تبریز: عید امسال مقبره الشعرا چهرهای متفاوت به خود میگیرد
شهردار تبریز عید امسال مقبره الشعرا چهرهای متفاوت به خود میگیردشهردار تبریز گفت به همت مجموعه خدمات شهری و بسیج تمام مناطق مقبره الشعرا عید امسال مجموعه تاریخی مقبره الشعرای تبریز میزبان میهمانان و گردشگران میشود به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز به نقل از روابط عمومی شهرداریعسگر اولادی: مردم پسته شب عید خود را از مغازههای پایین شهر خریداری كنند!
عسگر اولادی مردم پسته شب عید خود را از مغازههای پایین شهر خریداری كنند پیشبینی تولید 200 هزار تنی پسته را برای سال آینده کردهایم که 150 هزار تن از این میزان به چین کشورهای عربی خاورمیانه روسیه اروپا امریکای جنوبی و افریقا صادر خواهند شد رییس کمیسیون صادرات اتاق ایران گفتخودرو سعید جلیلی؛ عکس
خودرو سعید جلیلی عکس 116 ۱۳۹۲ ۱۲ ۸ - ۱۰ ۰۶بعید میدانم آشنا، آشنا نباشد/ آشنا میخواهد خود را فراتر از قانون نشان دهد
کوثری در گفتگو با باشگاه خبرنگاران بعید میدانم آشنا آشنا نباشد آشنا میخواهد خود را فراتر از قانون نشان دهد رئیس کمیته دفاعی مجلس با اشاره به اظهارن اخیر حسامالدین آشنا در مورد نظارت بر سازمان صدا و سیما گفت آقای آشنا به قوانین آشنا هست ولی میخواهد خود را فراتر از قانون نشخودرو سعید جلیلی/عکس
خودرو سعید جلیلی عکس 1392 12 11خروج تدریجی بازار خودرو از رکود/ رشد ملایم قیمتها در بازار شب عید
خروج تدریجی بازار خودرو از رکود رشد ملایم قیمتها در بازار شب عید با نزدیک شدن به آخرین ماه سال به نظر میرسد بازار خودروهای داخلی در حال جان گرفتن است این را میتوان از افزایش قیمت برخی خودروهای داخلی در بحبوحه خرید متقاضیان متوجه شد به گزارش نامه نیوز روزنامه دنیای اقتصاد نوبازار داغ شب عید خودروهای داخلی در غیاب خودروهای لوکس خارجی/ خودرو در حاشیه گران می شود+ جدول
بازار داغ شب عید خودروهای داخلی در غیاب خودروهای لوکس خارجی خودرو در حاشیه گران می شود جدول در حالی که حدود یک ماه تا پایان سال جاری باقی مانده است بازار خرید و فروش خودرو داغ شده است به گزارش نامه نیوز طی یک سال گذشته بازار خودرو روزهای خوبی را تجربه نکرده و بیشتر شاهد رکودتعادل در بازار مرکبات و مرغ شب عید/مردم نگران تامین مایحتاج خود نباشند
عضو کمیسیون کشاورزی مجلس خبر داد تعادل در بازار مرکبات و مرغ شب عید مردم نگران تامین مایحتاج خود نباشند بر اساس پیش بینیهای صورت گرفته افزایش قیمتی در مرغ و مرکبات شب عید نخواهیم داشت مایحتاج اساسی مردم بدون دغدغه تأمین است شریعتی عضو کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامخودرو جدید تیبا 232، سایپا قبل از عید نوروز رونمایی می شود
خودرو جدید تیبا 232 سایپا قبل از عید نوروز رونمایی می شود خمین- ایرنا- مدیرهماهنگی و نظارت بر طرحهای گروه سایپا کشور از رونمایی خودرو تیبا 232 از محصولات سایپا قبل از عید خبر داد سید مرتضی احمدی یکشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود این خودرو برای استفاده مشتریان با توالبیان: قطر درصدد تبعید قرضاوی از خاک خود است
البیان قطر درصدد تبعید قرضاوی از خاک خود استروزنامه اماراتی البیان نوشت دولت قطر در پی اظهارات فتنه انگیز و تحریک آمیز یوسف قرضاوی مفتی مصری الاصل قطری در خطبه های نماز جمعه مسجد دوحه درصدد تبعید وی از خاک این کشور است به گزارش فارس به نقل از روزنامه اماراتی البیان گزارش هایرونق بازار خودرو در آستانه شبد عید
رونق بازار خودرو در آستانه شبد عید بازار خودرو در آستانه دور جدید مذاکرات هستهای که در وین در حال برگزاری است کمی حالت انفعالی به خود گرفته است با این حال خرید و فروش شب عید در جریان است این را یک فعال بازار خودرو میگوید روزنامه دنیای اقتصاد بازار خودرو در آستانه دوسعید دقیقی پیراهن خود را به مرکز خیریه اهدا کرد
جمعه ۲ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۳ ۱۲ سعید دقیقی صبح امروز با حضور در مرکز خیریه و نگهداری سالمندان سروهای سراب استان آذربایجان شرقی با معلولین و سالمندان این مرکز و همچنین مسئولان دیدار کرد به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا بازیکن تیم تراکتورسازی تبریز که قبل از بازی فینال جام حذبعیدینژاد: برای اثبات اقدامات خود از رهبری هزینه نمیکنیم/ تیم کارشناسی مذاکرات به 120 نفر میرسد
بعیدینژاد برای اثبات اقدامات خود از رهبری هزینه نمیکنیم تیم کارشناسی مذاکرات به 120 نفر میرسد عضو تیم مذاکره کننده هسته ای با تاکید بر اینکه خود را موظف به حرکت در چارچوب ساختارهای تعیین شده در نظام تصمیم گیری کشور می دانیم گفت موافق نیستیم برای اثبات اقدامات خود از مقام مسعید دقیقی و پیوند اخلاق و ورزش دقیقی زننده گل برتری تراکتور در جام جذفی نذر خود را ادا کرد+ تصاویر
سعید دقیقی و پیوند اخلاق و ورزشدقیقی زننده گل برتری تراکتور در جام جذفی نذر خود را ادا کرد تصاویرسعید دقیقی امروز با حضور در محل موسسه نگهداری از سالمندان معلول و نیازمند سراب نذر خود را ادا کرد به گزارش خبرگزاری فارس از سراب عید دقیقی بازیکن تیم محبوب تراکتورسازی که با تک گلجانباز دفاع مقدس دو مدال قهرمانی خود را به آستان قدس هدیه کرد
جانباز دفاع مقدس دو مدال قهرمانی خود را به آستان قدس هدیه کرد مشهد- ایرنا - محمد رضا کریمی جانباز 55 درصد دفاع مقدس دو مدال طلای مسابقات قهرمانی کشور و قهرمانی آسیا در رشته بسکتبال با ویلچر خود را به موزه آستان قدس رضوی اهدا کرد به گزارش ایرنا مراسم اهدای مدال این جانباز جنگ-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها