واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
زندگی نامه نادر ابراهيمي نادر ابراهيمي در چهاردهم فروردين 1315 در تهران متولد شده است . تحصيلات ابتدايي را در دارالفنون مي گذراند و سپس وارد دانشكده حقوق مي گردد ، اما پس از دو سال اين دانشكده را رها كرده و سرانجام در رشته زبان و ادبيات انگليسي به درجه ليسانس مي رسد .« خانه اي براي شب » اولين مجموعه داستان او است كه در سال 1341 منتشر مي گردد . او در ادامه به تاليف نزديك به يكصد اثر مي پردازد كه بيش از هرچيز پراكندگي را در آثارش نمايان مي سازند . ابراهيمي در دو كتاب « ابن مشغله » و « ابوالمشاغل » به شرح كامل حوادث و رويدادهاي زندگي اش پرداخته است تا خوانندگان كتابهايش را تا حدي از جستجو در زندگي گذشته خود بي نياز سازد . اما آنچه در اين ميان ممكن است مورد توجه قرار گيرد ، پيوستن او به يك سازمان سياسي در سيزده سالگي است كه تجربه زندان و بازجويي را براي او به ارمغان مي آورد . مساله اي كه شايد در شكل گيري باورهاي سياسي اين نويسنده ، كه غالب آثار او را نيز متاثر از خود ساخته اند ، نقشي اساسي بر عهده داشته باشد : « دلم مي خواست سياستمدار بشوم ، يك سياستمدار واقعي ؛ سياستمداري كه به مردم راست بگويد و به خاطر آزادي همانقدر بجنگد كه به خاطر رفاه ، به خاطر وطن همانقدر كه به خاطر اعتقاد . افسوس اما كه ديگر گذشته است و تابوتم را بر سر دست مي برند . » (1) ابراهيمي داستان نويسي را با خلق فابل ها و قصه هايي از زبان حيوانات آغاز مي كند و مي كوشد با انساني كردن اشياء و حيوانات به توصيف كژيها و پليديهاي اجتماعي بپردازد . ياس و نا اميدي به شكلي فراگير در فابلهاي ابراهيمي حضور دارند و قهرمانهاي داستانهاي او عموما با شكست ، مرگ و يا سرخوردگي مواجه مي شوند .گرايش به ادبيات تمثيلي و آميخته با استعارات فراوان را مي توان يكي از راههاي انتقاد از شرايط غالب بر جامعه دانست و در حقيقت نويسنده اي كه اجازه ندارد واقعيت هاي موجود را به نگارش درآورد ، با روي آوردن به مفاهيم انتزاعي به اثر خويش كليت مي بخشد . ابراهيمي پس از تجربه فابل نويسي به پيروي از نويسندگان روشنفكر زمان خويش به خلق داستانهاي تمثيلي روي مي آورد . اين دسته از آثار او معمولا به دليل به كارگيري نثري ملال آور از سوي نويسنده و عدم وجود حادثه اي مشخص براي پيشبرد داستان ، در برقراري ارتباط با خواننده موفق نيستند و به تكرار مضاميني چون مرگ و نااميدي مي پردازند . جملات قصار در داستانهاي اين دوره ابراهيمي حضوري پررنگ تر مي يابند و از اين زمان كاربرد خود را به ديگر اركان داستان تحميل مي كنند .ابراهيمي براي پايبندي به تعهدات اجتماعي و اخلاقي و نمايش آن ، ساده ترين راه را بر مي گزيند و حتي در دوره اي كه به دليل تغيير شرايط اجتماعي نويسنده ديگر قادر نيست با قطعيت در خصوص بحران ها و مسايل اجتماعي – سياسي راه درمان نشان دهد ، همچنان به استفاده از جملات حكيمانه پايبند مي ماند ؛ گرچه نمي توان از كنار تبحر او در خلق اين جملات بي تفاوت گذشت . داستانهاي ابراهيمي ، جز معدودي ، به جاي پيروي از محور اصلي داستان و بهره گيري از ايجاز براي روايت مضموني اجتماعي عموما يادداشتهايي بلند از يك راوي پرگو به شمار مي روند كه بيشتر تلاش دارند فلسفه بافيهاي نويسنده را شرح دهند . ابراهيمي با تعريف ديگرگونه اي كه از مفهوم تعهد يك نويسنده ارايه مي دهد ، آثارش را از چهارچوبهاي رايج ادبيات داستاني خارج نموده است . در اوايل دهه پنجاه و با اوج گيري فشار رژيم بر نويسندگان و روشنفكران كه همراه با تعطيلي كتابخانه ها و توقيف كتابها ، مجلات ادبي و روزنامه ها است ، ابراهيمي نيز همچون برخي ديگر از نويسندگان هم دوره خويش - مانند ميرصادقي و گلشيري - به خلق آثاري در باب نقد عملكرد روشنفكران مي پردازد . داستانهايي كه يا به گوشه نشيني و سكوت روشنفكران طعنه مي زنند و يا به ملامت آن دسته از روشنفكراني مي پردازند كه خواسته يا ناخواسته به رژيم وابستگي پيدا كرده اند . توجه به آن دسته از آثار خلاقه ابراهيمي كه پيش از انقلاب منتشر گرديده اند نشان مي دهد برخلاف آنچه كه برخي از منتقدين آثار او ادعا مي كنند ، ابراهيمي هرگز در باورهاي سياسي خويش تغيير بنياديني ايجاد نمي كند و پس از انقلاب نيز از همان جهان بيني سياسي سابق پيروي مي نمايد . تنها مي توان گفت كه به دليل تغيير فضاي اجتماعي و سياسي و فراهم آمدن شرايطي مناسب و همسو با باورهاي سياسي اين نويسنده ، او به شكلي علني و صريح به بيان ديدگاههاي خود كه پيش از انقلاب آنها را از زبان حيوانات و يا در لفافه مطرح مي ساخت ، مي پردازد ؛ مساله اي كه البته چندان با سليقه برخي از روشنفكران سازگاري ندارد . كتابهايي همچون « سه ديدار با مردي كه از فراسوي باور ما مي آمد » ( براساس زندگي رهبر فقيد انقلاب اسلامي ) و « مردي در تبعيد ابدي » ( بر اساس زندگي ملاصدرا ) – كه پس از انقلاب منتشر گرديده اند - به بهترين شكل بيانگر دلبستگي نادر ابراهيمي به فرهنگ اسلامي و انقلابي مي باشند .البته در مجموعه هايي كه در سالهاي اخير منتشر گرديده اند ، و به خصوص در مجموعه « حكايت آن اژدها » ، با داستانهايي از او مواجه مي شويم كه نشان دهنده نااميدي اش در رسيدن به يك مدينه فاضله و بيانگر انتقاداتي است كه اودر عين پايبندي به اصول انقلابي و ملي گرايانه اش نسبت به شرايط موجود دارد . ابراهيمي در خلق داستانهايي كه موقعيتشان در صحرا مي گذرد ( مجموعه هزارپاي سياه و قصه هاي صحرا و رمان آتش بدون دود ) نوع خاصي از واقع گرايي را كه با اسطورها همراه گشته است در داستان خويش به نمايش مي گذارد . افسانه ها ، آيين هاي كهن قوم تركمن و طبيعت صحرا در اين رمان به شكلي شاعرانه توسط نويسنده روايت و توصيف مي گردند . مجموعه « آتش بدون دود » - كه جايزه برگزيده 20 سال پس از انقلاب را براي ابراهيمي به ارمغان مي آورد – برجسته ترين و شايد قابل تامل ترين اثر او به شمار مي آيد . ابراهيمي سه جلد نخست اين مجموعه هفت جلدي را پيش از انقلاب منتشر مي سازد كه در مقايسه با چهار جلدي كه پس از انقلاب فرصت چاپ مي يابند از اقبال بيشتري برخوردار مي گردد . آنچه به اين مجموعه - كه بنا بر ادعا نويسنده قرار است « تاريخ خلق قوم تركمن » باشد - ضربه مي زند ، تحليل هاي سياسي نا بجاي نويسنده ، به خصوص در چهار جلد آخر ، مي باشد . علاقه وافر ابراهيمي به ارايه تحليلهاي سياسي ، كه گاه رنگ و بوي شعار به خود مي گيرند ، به شكلي علني در آثار او نمود دارد و گاه داستانهايش را تا سطح مقالاتي اجتماعي – سياسي تنزل داده است . مساله ديگري كه در آثار پراكنده ابراهيمي به چشم مي خورد نثر پرداخته شده داستانهايش است . ابراهيمي چه در داستانهاي واقع گرايانه و غزل داستانهايش و چه در فيلمنامه ها و داستانهاي استعاري اش از توجه به زبان اثر غافل نمي ماند . او شايد از معدود نويسندگاني باشد كه در تمامي داستانهايش بر ارايه زباني سالم و آهنگين تاكيد دارد . گرچه اين مساله نيز از انتقاد در امان نمانده است و منتقدان گاه زبان و نثر را در داستانهاي او سرپوشي براي پنهان كردن ضعفهاي بنيادين داستان نويسي او دانسته اند ؛ چنانكه شميم بهار در خصوص داستانهاي او مي گويد : « ابراهيمي اساسا داستان كوتاه نويس هنرمندي نيست . داستان هايش از نظر ساختمان و آدم ويران است و او در پي تزيين نثر است . » (2) ابراهيمي خود در مقدمه اي كه بر مجموعه « خانه اي براي شب » مي نويسد ، علي رغم پذيرش برخي ضعفها در ساختار داستانهايش به شكلي متفاوت با اين موضوع برخورد مي كند : « من نثر را چون جامه اي بر تن موضوع نمي بينم كه آرايش اين جامه ، تن را در غربت نگه دارد و در ناشناختگي . اگر موضوع يا محتوا ، گهگاه در قصه هاي من غريب و دور از دست مي ماند ضعف من است ، نه گناه آراستگي نثر... » . نادر ابراهيمي تجربه هاي گوناگوني را پشت سر گذارده است و پراكندگي موجود در آثارش نيز شايد ناشي از همين تغيير شرايط و تمايل او براي يافتن شيوه هاي گوناگون و نوين براي ارايه حرفهايش باشد . آثار قابل تامل او در حوزه ادبيات كودك ، فيلمسازي و تصويرگري كتاب كودك نيز دليلي بر اين ادعا هستند . داستانهاي ابراهيمي اما از جايگاهي در ميانه ادبيات عامه پسند و متعالي برخوردارند . نوعي از ادبيات كه در پرورش و تربيت خوانندگان آثار پاورقي و متمايل ساختن آنان به مطالعه آثار قابل تامل ادبيات نقش اساسي بر عهده دارد اما متاسفانه تاكنون كمتر به آن پرداخته شده است . هرچند كه هيچ كدام از ما نيز نمي تواند تاثير كتابهاي او را در بدست آوردن آرامشي كه در روزهاي پر التهاب جواني به آن نياز داشته ايم انكار كند . همه ما ، لااقل اگر با خود صادق باشيم و گذشته مان را انكار نكنيم ، ساعاتي را به ياد داريم كه از خواندن داستانهاي ابراهيمي - بي توجه به ساختار آنها – لذت برده ايم . چه جهان داستاني اش را دوست داشته باشيم و چه او را يك سياستمدار و مصلح اجتماعي بدانيم تا داستان نويس ، داستانهاي نادر ابراهيمي در پركردن خلاء ميان آثار عامه پسند و متعالي ادبيات موفق بوده اند .پىنوشتها: (1) نادر ابراهيمي ، مجموعه « حكايت آن اژدها »(2) انديشه و هنر – ارديبهشت 1344 «روزنامهی شرق- ویژهنامه نوروز 1383»منبع: http://site.zendehrood.com
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 643]