تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هرگاه به نماز ايستادى، با دل به خدا رو كن تا او نيز به تو رو كند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804727375




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

خانه ارغوان در بن بست خاطرات


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: خانه ارغوان در بن بست خاطرات
با همین شعر هم بود که ارغوان هوارادان بسیار پیدا کرد، سروده شد و راه قلب ها در پیش گرفت. شاید برای محبوبیت بی‌اندازه این درخت هم بود که وقتی کارشناسان میراث فرهنگی می‌خواستند، این خانه را در زمره میراث ملی ایران جای دهند، نامش را نوشتند: خانه ارغوان.
کد خبر: ۳۸۱۸۵۱
تاریخ انتشار: ۰۵ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۸:۴۱ - 24 February 2014


ارغوان با چهار تنه جدا از هم، مثل چهار «شاخه همخون جدا» در حیاط کوچک ساختمان آجر قرمز، کنار حوض تهی از کاشی‌های آبی، چشم انتظار شاعر است. به جای شاعر اما گاهگداری، اینجا زنی تنها می‌آید و اشک بر اشک شاخه های ارغوان می‌ریزد، در اتاق های طبقه بالا، بوی شاعر را نفس می کشد و بعد، آرام چون سایه‌ای محو در نور کمرنگ آفتاب، از کوچه انوشیروانی به سوی سرنوشتی که پیشتر برایش رقم خورده، می‌رود. با این همه هیچ کس در خانه قدیمی هوشنگ ابتهاج اطلاعاتی از این زن به ما نمی دهد. به گزارش خبرگزاری میراث فرهنگی، خانه در بن بست است. در بن بست "انوشیروانی"، گیر افتاده در تنگنای فراموشی. خانه‌ای که ارغوانش هنوز تولد شاعری که سال ها پیش ساکن آنجا بود را به خاطر دارد:6 اسفند 1306. با اینکه شاعر اینجا به دنیا نیامده اما ارغوان و خانه محال است، خاطرات سالروزهای تولد او را از یاد ببرند.
 
زمان زیادی بر این خانه و ارغوانش گذشته است. کاشی‌های آبی حوض، از سرشاری آب زلال محروم‌اند. خانه در غربت است و  کمتر کسی آن را می‌شناسد، ارغوانش اما هنوز محبوب دل‌هاست و هرگز بی‌آب نمانده. کارمندان کارخانه سیمان این ارغوان را آنقدر دوست دارند که هر طور شده هوایش را نگه می‌دارند:« من این درخت رو خیلی دوست دارم، مراقبش هستم. وقتی بهار می‌شه، گل می‌ده، نمی‌دونید، چقدر زیبا می‌شه. تازه من اشک این درخت رو هم دیدم.»
 


این درخت ارغوان همخون جدا مانده از شاعر است  
ارغوان حالا هر شاخه‌اش مثل کلمات مقدس در باغچه از روزگاران سپری شده می‌گوید؛ از سال‌هایی که شاعر در این خانه نفس می‌کشید، شعر می‌نوشت و همیشه محفل شاعران در آن گرم بود. دوستان می‌آمدند و می‌رفتند و چه نغمه‌ها در گوش جانش می‌پیچید. در گوش جان همین خانه سازمانی کارخانه سیمان که دو طبقه کوتاه دارد با آجرهای قرمز و ستون‌های سبک دوران کهن.
 
حالا گذشته چون خون در رگ‌های تن ارغوان جاری است. ارغوانی که شاعر وقتی از آن دور افتاد، برایش نوشت:« ارغوان شاخه همخون جدا مانده من/آسمان تو چه رنگ است امروز؟/آفتابی ست هوا؟ /یا گرفته است هنوز؟/ من در این گوشه که از دنیا بیرون است/آفتابی به سرم نیست».
 


خانه ارغوان در بن بست خاطرات  
با همین شعر هم بود که ارغوان هوارادان بسیار پیدا کرد، سروده شد و راه قلب ها در پیش گرفت. شاید برای محبوبیت بی‌اندازه این درخت هم بود که وقتی کارشناسان میراث فرهنگی می‌خواستند، این خانه را در زمره میراث ملی ایران جای دهند، نامش را نوشتند: خانه ارغوان.
 
خانه ارغوان، حالا خیلی سال است که رنگ شاعر را به خود ندیده.« بعضی وقت ها یک خانمی است، نمی دونیم کیه، می‌یاد اینجا، می‌چرخه. حتی نامه گرفته برای اینکه به اتاق ابتهاج هم سر بزنه. می‌ره اونجا و گریه می‌کنه.»  یکی از کارمندان کارخانه می‌گوید. راست یا دروغ‌اش با خود اوست. هیچ کس در خانه قدیمی هوشنگ ابتهاج اطلاعاتی از این زن به ما نمی‌دهد. خانه ارغوان در بن بست خاطرات می‌ماند.   












این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 105]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن