واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
اقتصادی که با صبر بصیر با مسائل برخورد می کند اقتصاد > اقتصاد سیاسی - ایرج ندیمی
در چند سال اخیر واژه اقتصاد مقاومتی وارد ادبیات اقتصادی کشور شده است بدون آنکه تعریف درست و شاید قابل دسترس از آن وجود داشته باشد؛ در کل اما شاید بتوان اقتصاد مقاومتی را اینگونه تعریف کرد: « اقتصادی که با صبر بصیر با مسائل برخورد می کند؛ کشور را عاقلانه اداره کرده و به تعریف روشنی از امور دست پیدا می نماید. اقتصاد مقاومتی به این معناست که در مقابله با مشکلات منفعل نشده و نوعی مبارزه را از روی آگاهی انجام داده و از منابع استفاده حداکثری کنیم. در عین حال اقتصاد مقاومتی باید به گونه ای طراحی شود که بتواند به این سوالات پاسخ داده و برای آن راهکار داشته باشد: چرا نمی توانیم از همه امکانات کشور استفاده کنیم؟ چرا نمی توانیم از همه منابع استفاده کنیم ؟ همچنین باید به این سوال نیز پاسخ بدهد که چرا نمی توانیم از چند هزار میلیارد نقدینگی مردم استفاده کنیم؟ در عین حال انگیزه بخشی در سپرده گذاران ایجاد کرده و از نقدینگی خانگی نظیر طلا و ارز استفاده کنیم؟ در اقتصاد مقاومتی توقع داریم صبر توام باعقل باشد اما دست روی دست گذاشتن صبر نیست شناخت امور صبر است. اقتصاد مقاومتی یعنی اینکه اگر قرار است کشاورز وقت بیشتری روی زمین کشاورزی بگذارد انگیزه ای برای این کار داشته باشد و سود معقولی عاید وی شود اما اینکه در کشور از زمین کشاورزی به اندازه کافی برداشت نمی شود به این معناست که انگیزه ای برای برداشت بیشتر در کشاورز وجود ندارد مسئله ای که باید توسط دولت صورت بگیرد. اقتصاد مقاومتی باید توضیح بدهد که چرا در کشور از تولید استقبال نمی شود؟ تولید یعنی سود بعلاوه امنیت. هر کجا امنیت باشد مردم خود وارد آن کار می شوند در عین حال اگر کف قیمت با تورم مساوی باشد مردم خود به تولید روی می آورند. اما شاید مشکلی هست که این اتفاق رخ نمی دهد چرا که دولت از تولید حمایت نمی کند. این در حالی است که اگر دولت از تولید حمایت کرده یارنه هدفمند در اختیار این بخش قرار دهد مردم خود اداره کشور را به دست می گیرند. اما شاهد هستیم که در کشور حمایت استراتژیک صورت نمی گیرد و منابع به جای حمایت از تولید به واردات اختصاص می یابد. تا جایی که بخش خصوصی و تعاونی به این باور رسیده اند که دولت رقیب آنهاست حال آنکه دولت باید نشان دهد که رقیب آنها نیست و علم و عمل و سود را با آنها شریک است. بخش تعاونی و بخش خصوصی را تامین مالی می کند و با واردات آنها را نابود نمی کند. از الزامات اقتصاد مقاومتی اجرای صحیح و کامل اصل 44 است که نتوانسته اهداف قانون گذار را عینیت ببخشد چرا که اگر این قانون به درستی انجام می شد در بسیاری از مواقع می توانست گره گشای مشکلات اقتصادی به خصوص در زمان تحریم ها باشد. از این رو حاکمیت باید قوای خود را بر تقویت بخش خصوصی و بخش تعاونی متمرکز کند. چرا که در این صورت این بخشها هم به فعالیت های اقتصادی تشویق می شوند، هم سایر دستگاههای مرتبط نظیر بانکها و دیگر ارگانها و حتی قوه مققنه و قضائیه در راستای رسیدن به اهداف اصل 44 بسیج می شوند. اقتصادهایی توانمند هستند که نقش مردم در اداره کشور محسوس است و دولت به راحتی از کنار استعدادهای مردم خویش عبور نمی کند. برای تحقق همین امر بود که اصل 44 قانون اساسی، برای ورود به اقتصاد مردمی و پررنگتر کردن حضور بخش خصوصی و بخش تعاونی راهکار حاکمیت قرار گرفت. از این رو برای محقق شدن این هدف که مردم خود کشور را اداره کنند باید قوانین روان وضع شده و بروکراسی های اداری برداشته شود. در اقتصاد مقاومتی بهبود فضای کسبوکار و بهرهوری صنعتگران و تولیدکنندگان با حمایتهای لازم و هدفمند کردن نرخ ارز بهمنظور حمایت از بخش تولید، نقش قابلتوجهی دارد؛ ضمن اینکه دولت باید خود را متناسب با بخش خصوصی و بخش تعاون هماهنگ کرده و در راستای رفع نیاز و رفع موانع پیش روی آنها گام بردارد. در نهایت اینکه ما کشور فقیری نیستیم. از نظر دانش، اقلیم، تجارب و امکانات خدادادی قوی هستیم. مشکلاتی که امروزه کشور با آن دست به گریبان است حق مردم نیست. با اجرای صحیح و کامل قوانین و همچنین باور استعدادهای داخلی می توان از مسیر تحریمها به سلامت عبور کرده و خود کفایی رسید. *رییس فراکسیون تعاون مجلس 3939
دوشنبه 5 اسفند 1392 - 12:08:25
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 115]