واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: آقاي جيراني! جواب انتقاد، تفتيش عقايد نيست
اخيراً فريدون جيراني در برنامه «هفت» در پاسخ به محمدصادق كوشكي، منتقد و فعال فرهنگي كه در همان برنامه، انتقادهايي را به فيلم او وارد كرده بود در اظهاراتي مشوش، خارج از متن و عجيب مدعي شده است تفكر كوشكي فقط 4 ميليون رأي در كشور دارد! جداي از اينكه در اين كشور هر كسي به خود حق ميدهد يك مركز آمار و نظرسنجي سيار باشد و به چشم بر هم زدني آمار و ارقام رسمي توليد كند بدون آنكه در برابر اين سؤال قرار گيرد كه اين اعداد و ارقام را از كجا آورده است، بايد اظهار تأسف كرد كه فيلمساز و منتقدي مثل جيراني كه احتمالاً خودش را جزو قبيله فيلمسازان و منتقدان روشنفكر اين سينما ميداند به جاي آنكه از فيلم خود دفاع كند و پاسخ سينما را با سينما بدهد براي خفيف و كوچك كردن طرف مقابل به صندوقهاي رأي پناه ميبرد و بعد هم شروع ميكند به تقسيم آرا و نسبتهايي كه حيرت ميكني از كجا آمده است. بعد هم با اجتهادي گنگ، 4 ميليون رأي بيشتر به طرف مقابل نميدهد و تلويحاً حكم ميكند چون تو 4 ميليون رأي بيشتر نداري پس در موضع اقليتي و به اندازه كوپنت بايد حرف بزني و موضع بگيري. آقاي فريدون جيراني! انصافاً ديدگاههاي يك كارشناس و فعال فرهنگي چه ربطي به انتخابات رياست جمهوري و تعداد آراي نامزدهاي انتخابات دارد؟ اصلاً به فرض كه نامزد مورد نظر يك منتقد فرهنگي 4 ميليون رأي آورده است و نامزد مورد نظر شما در انتخابات ده برابر يا بيشتر رأي آورده است مگر عرصه نظر دادن درباره سينما و فيلم ساختن، بستگي به تعداد رأيهايي دارد كه نامزد مورد علاقه منتقد در انتخابات گرفته است؟اگر به همين آقاي جيراني در زماني كه دولت قبلي بر مسند امور بود و ايشان آزادانه ديدگاههايش را در برنامه «هفت» اعلام ميكرد، گفته ميشد كه شما در انتخابات از نامزدي حمايت كردهاي كه رأي نياورده، جيغش به آسمان نميرفت كه اصلاً اين سخن مصداق تفتيش عقايد است و از كجا معلوم كه من به چه نامزدي رأي دادهام و اصلاً به فرض كه من به نامزد پيروز در انتخابات رأي نداده باشم، تخصص من فيلمسازي و منتقدي در سينماست. اين حوزه چه ربطي به صندوق آرا و پيروزي يا شكست جريانهاي سياسي دارد؟ با تأسف، امروز طبقهاي از سينماگران در بدنه سينماي ايران فعاليت ميكنند كه اگرچه در حرف و شعار از قواعد بازي دموكراسي و پذيرش مخالف دم ميزنند اما وقتي پاي داوري و رأي و ابراز نظر ميشود صرفاً چارچوبهاي قبيلهاي خود را به رسميت ميشناسند و جز با متر و ميزان خود نميخواهند درباره رخدادهاي اجتماعي – فرهنگي و انعكاس آنها در سينما اظهارنظر كنند. مسئله درست از همين جا آغاز ميشود كه عدهاي اصرار دارند فقط برداشت آنها از واقعيت جامعه ايران قابل اعتناست و مصداق دارد. جامعه ايران يعني خيانتهاي زن و شوهري، پس فيلمساز يعني اينكه لنز دوربينش فقط به اين سوژه بچسبد و لاغير! آنها هستند كه حق دارند بگويند چه سوژهاي تاريخ مصرف دارد و كدام سوژه، تاريخ مصرف خود را پشت سر گذاشته است. آنها هستند كه براي فيلم و فيلمساز، تاريخ مصرف ميگذارند. يادمان نرفته است كه در همين برنامه «هفت»، فريدون جيراني از ابراهيم حاتميكيا به عنوان فيلمسازي كه تاريخ مصرفش تمام شده است، نام برد. سؤال اين است، اينگونه موضع گرفتنها از سوي كسي كه كارنامه و پرش فكرياش را در آثارش ديدهايم و ميتوانيم با آثار حاتميكيا مقايسه كنيم، چقدر به سود سينماي ايران است؟ احتمالاً پشت اين تاريخ انقضا هم صندوق آراي جيراني قرار دارد؛ صندوقآرايي كه معلوم نيست از كجا آمده و چه ربطي به سينما دارد.
نویسنده : احسان ياري
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: 05 اسفند 1392 - 12:01
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 64]