واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
آیا آزار و اذیت برخی در جنگ امر اجتناب ناپذیر است ؟ تهران – ایرنا – داستان زنانی که در طول شمار زیادی از جنگ ها در معرض آزار و اذیت یا دیگر اشکال خشونت ها قرار می گیرند، برداشت رایج اجتناب ناپذیر بودن این رفتارها علیه زنان در زمان جنگ را تقویت می کند.
به گزارش پایگاه اینترنتی شبکه خبری الجزیره، حتی برخی از ارتش های مدرن دنیا، غیرنظامیان را در جنگ تا حد زیادی قربانی آزار و اذیت و خشونت کرده اند که نمونه بارز آن رفتار نیروهای آمریکایی در جنگ ویتنام است.
اما حقیقتی وجود دارد مبنی بر اینکه این آزارها در حین جنگ، در همه کشورها امر رایجی نیست. بسیاری از گروه های مسلح به طور موثری مانع از آن علیه غیرنظامیان می شوند. به عنوان مثال، شورشیان جدایی طلب سریلانکایی که به اقدامات خشونت بار علیه غیرنظامیان شهره هستند، در سال های اخیر به ندرت به آزار و اذیت غیرنظامیان و تجاوز جنسی روی آورده اند.
نتایج بررسی تازه ای که از 48 میدان نبرد و 236 گروه مسلح در آفریقا بین سال های 1989 تا 2009 به عمل آمده حاکی است که 64 درصد از گروه های مسلح در هیچ نوع خشونت جنسی دخیل نبوده اند.
البته در اکثر شرایط به ویژه در زمان جنگ، خشونت کمتر از واقع گزارش می شود. اما حتی پس از سال 2000 زمانی که آزار و اذیت و تجاوز در زمان جنگ به یک مساله عمومی برجسته تبدیل شد، گزارشی از خشونت ها از طرف بیش از نیمی از گروه های مسلح به دست نیامد.
اما سیاستگذاران بهتر است که به جای در نظر گرفتن این موارد به عنوان یک نتیجه غیرقابل اجتناب در زمان جنگ، این مصیبت جنگی را محدود کنند و یا حتی به آن پایان دهند.
اخیرا یک بررسی نشان داد که در حدود 40 درصد از جنگ ها، تنها یک طرف متخاصم مرتکب تجاوز جنسی می شود. گروه های بسیاری مانع این عمل می شوند حتی زمانی که مخالفانشان مرتکب آن می شوند. در اغلب موارد این گروه های شورشی هستند که بیش از نظامیان دولت تجاوز به غیرنظامیان را مهار می کنند.
درست است که بسیاری از گروه های مسلح همچون شبه نظامیان صرب بوسنی، نیروهای هوتو در جریان نسل کشی رواندا، ارتش گواتمالا در سال های اولیه جنگ داخلی این کشور و بسیاری از شبه نظامیان و نیروهای دولتی در جمهوری دمکراتیک کنگو گاها در مقیاس بالایی مرتکب تجاوز جنسی در طول جنگ می شوند و برخی این اقدام را به عنوان یک راهبرد مشخص جنگی در پیش می گیرند، اما الزاما همه گروه ها این کار را به عنوان یک راهبرد جنگی انجام نمی دهند، به طوری که این اقدام در برخی گروه ها از جانب فرماندهان جنگی تحمل می شود اما یک دستور به شمار نمی آید. در چنین مقوله ای آزار ، اذیت و تجاوز جنسی به جای یک راهبرد به یک عادت بدل می شود.
نمونه بارز این مساله که البته در رده های نظامی و نه علیه غیرنظامیان به وقوع می پیوندد، حملات جنسی نظامیان ارتش آمریکا به هم قطاران زن و مرد خود است.
این اقدام، مشخصا یک راهبرد نیست که از جانب ژنرال های ارشد و مقامات نظامی دستور آن صادر شده باشد، اما اقدام فوق العاده قوی ای به شمار می رود. به رغم تلاش برای پایان دادن به حملات جنسی، موارد گزارش شده در سال 2013 به میزان 50 درصد افزایش یافته است.
وجه تمایز بین وقوع تجاوز جنسی به عنوان یک عادت یا یک راهبرد، حائز اهمیت است زیرا ممکن است بدان معنا باشد که برای مقابله با آن به اقدامات سیاسی متفاوتی مورد نیاز است.
در کشورهایی که تجاوز به عنوان یک عادت روی می دهد، گروه های مدافع حقوق بشر، فعالان مدافع حقوق زنان و نقش آفرینان بین المللی ممکن است در متقاعد کردن فرماندهان به منظور اتخاذ تدابیر سیاسی جدی تر، از کارایی بیشتری برخوردار باشند. اما چنانچه تجاوز بخشی از یک حمله گسترده یا سازمان یافته علیه غیرنظامیان باشد، در آن صورت متجاوزان باید به دلیل ارتکاب این عمل به عنوان جنایتی علیه بشریت تحت پیگرد قانونی قرار گیرند.
با این حال اگر بخواهیم موارد آزار و اذیت و خشونت های جنسی را کاهش دهیم، باید اذعان کنیم که تجاوز به دلایل مختلف و در شرایط متفاوت روی می دهد. همچنین باید انگیزه هایی برای برچیدن این اقدام را شناسایی کرد.
سیاستگذاران باید از بررسی گروه هایی که مرتکب تجاوز نمی شوند، به موارد ارزشمندی دست یابند.
بررسی جدید نشان می دهد که در زمان جنگ، تهدید به تنبیه شاید برای بازداشتن برخی از جنگجویان از ارتکاب تجاوز به عنوان یک عادت، کافی نباشد. اما گروه هایی که تنبیه را با آموزش احترام به غیرنظامیان از جمله زنان توام می کنند، می توانند به طور موثری مانع ارتکاب تجاوز و آزار و اذیت شوند.
اجتمام**9109**1436
انتهای پیام /*
: ارتباط با سردبير
[email protected]
03/12/1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]