تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 28 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):از خنديدنِ بى تعجّب [و بى جا] يا راه رفتن و سخن گفتنِ بى ادبانه بپرهيز.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830605066




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

گفت‌و‌گو مشروح فارس با علی اکبر والایی ادبیات انقلاب، در انتقال مفهوم از مدل‌های وارداتی تبعیت نمی‌کند


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گفت‌و‌گو مشروح فارس با علی اکبر والایی
ادبیات انقلاب، در انتقال مفهوم از مدل‌های وارداتی تبعیت نمی‌کند
علی اکبر والایی با اشاره به اینکه ادبیات انقلاب، در انتقال مفهوم از مدل‌های وارداتی تبعیت نمی‌کند، گفت: مشخصه اصلی ادبیات انقلاب اسلامی، اسلامیت و دینی بودن آن است. این همان نوعی است که جنس انقلاب اسلامی را با انقلاب‌های دیگر جهان، متمایز ساخته است.

خبرگزاری فارس: ادبیات انقلاب، در انتقال مفهوم از مدل‌های وارداتی تبعیت نمی‌کند


خبرگزاری فارس - علی الله سلیمی: داستان انقلاب اسلامی در طی سال‌های اخیر اوج و فرودهای بسیاری داشته که اکنون در سی و پنجمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی پای نویسندگان این حوزه نشستیم تا از کم و کیف داستان انقلاب بگویند. در چهارمین دیدار، با علی اکبر والایی، هم‌کلام شدیم. علی اکبر والایی داستان نویسی را از حدود سال 64 شروع و سال 65 همکاری‌اش را با برنامه قصه ظهر جمعه رادیو آغاز کرد. وی نویسندگی این برنامه را با وقفه‌هایی چند ساله به مدت 12 سال ادامه داد. او همزمان با نوشتن قصه، بیش از 300 نمایشنامه هم برای رادیو نوشت. بیشتر آثارش را پیش از چاپ در ماهنامه‌های ویژه نوجوانان مانند مجلات رشد، سوره نوجوان، سروش نوجوان، آینده سازان منتشر کرد. والایی سال 1368 اولین اثرش را که یک داستان بلند است، به دست چاپ رساند. از آثار منتشر شده وی می توان به«سرزمین خدایان»(داستان بلند)، «مشق خاکی»(مجموعه داستان)، «غریب دریا (داستان بلند)، «دستی از دور (مجموعه داستان)، «فرزندان صحنه» (رمان)، «باد در گیسوان آتش (رمان تاریخی)، «رسته سنگ اندازان» (مجموعه داستان)، «مردی از مدینه فاضله» (رمان تاریخی)، «آوای پرستوها»(مجموعه داستان)، «ایستگاه» (مجموعه داستان)، «آن سوی تاریکی» (مجموعه داستان)، «پرستوی سال های جنگ» (زندگی داستانی)، «نغمه ساز فاراب» (رمان تاریخی)، «علامه مجلسی» (رمان تاریخی)، «نشان سیمرغ (مجموعه داستان)، «آهوی آدم (مجموعه داستان)،«مردی از جنس حریر (زندگی داستانی)، «خلوت مدیر»(رمان). این نویسنده تا به حال جوایز متعددی هم برای کتاب‌هایش دریافت کرده که از میان می‌توان به کسب رتبه در چهارمین جشنواره کتاب کانون پرورش فکری، کسب رتبه اول کتاب سال ماهنامه سوره نوجوان، کتاب برگزیده جشنواره رشد، برگزیده شدن در جشنواره کانون پرورش فکری و نخستین همایش فرهنگی تهران- فلسطین اشاره کرد. *** - با گذشت بیش از سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی و تألیف و انتشار آثار داستانی متعددی که با موضوع انقلاب اسلامی منتشر شده، اکنون حال و روز این ادبیات را چگونه می‌بینید؟ در این زمینه اگر به گفته‌های مسئولان مربوطه رجوع کنیم، می‌بینیم آنها بارها در رسانه‌های مختلف اعلام کرده و باز تکرار می‌کنند که از آثار داستانی مرتبط با موضوع انقلاب اسلامی حمایت‌های آن چنانی شده و می‌شود، اما متأسفانه در عمل خبر چندانی از این وعده‌ها نیست. اگر هم حمایتی صورت گرفته، به شکل واضح و شفاف نیست. یعنی ابهاماتی در این زمینه وجود دارد که باید به آنها پاسخ داده شود. به عنوان مثال، باید به صورت شفاف اعلام شود که این حمایت‌ها به کدامیک از آثار منتشر شده یا در حال انتشار تعلق گرفته است. باید آمار دقیقی در این زمینه داشته باشیم که مشخص کند به چه کتاب یا نویسنده‌ای چه میزان از این حمایت‌های اختصاص یافته است. در آن صورت خیلی از ابهامات در این بخش برطرف می‌شود. بارها شاهد بوده ایم که مسئولان فرهنگی اعلام کرده‌اند بودجه‌های قابل توجهی به نویسندگان و آثار ادبی همسو با اهداف و آرمان‌های انقلاب اسلامی تعلق گرفته است، اما من به عنوان کسی که در این حوزه کار می‌کنم، حمایتی در این زمینه ندیده‌ام. کتاب جدید من با عنوان «خلوت مدیر» که یک رمان با موضوع انقلاب اسلامی است، بعد از انتشار در چندین جشنواره ادبی جزو آثار راه یافته به فینال این جشنواره‌های ادبی بوده است، اما در عمل هیچ گونه حمایتی از این اثر صورت نگرفته است. نویسنده این گونه آثار وقتی چنین بی مهری‌هایی را از سوی مسئولان مربوطه می‌بیند، به نوعی از ادامه کار دلسرد می‌شود. هر چند کار کردن در این حوزه، نوعی دلبستگی و اشتیاق قلبی محسوب می‌شود، اما لازم است حمایت‌هایی هم صورت گیرد تا تحرک بیشتری در این حوزه دیده شود. - به نظر شما در این زمینه و با شرایط فعلی می‌توان چه کرد تا ادبیات داستانی انقلاب تحرک بیشتری به خود گیرد و اشتیاق نویسندگان در این بخش افزایش یابد؟ راهکارهای زیادی را می‌شود به کار گرفت که من در این جا تنها به یکی از آنها اشاره می‌کنم. به عنوان مثال، می‌شود از ناشران بخش خصوصی که در زمینه چاپ و نشر آثار مرتبط با موضوع انقلاب اسلامی فعالیت می‌کنند، حمایت‌های لازم صورت گیرد که در آن صورت می‌توان به پویایی این بخش امید بیشتری داشت. مسئولان می‌توانند حمایت‌های تشویقی از ناشرانی بخش خصوصی فعال در این زمینه را در دستور کار خود قرار دهند که همین مسئله باعث تشویق آنها و در نتیجه عمکرد بهتر این گروه از ناشران در زمینه چاپ و نشر کتاب‌های مرتبط با موضوع انقلاب اسلامی شود. - شما به عنوان یک داستان نویس که سال‌ها در موضوعات گوناگون به ویژه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس داستان نوشته‌اید، ارتباط ادبیات و مسایل روز جامعه را چگونه می‌بینید؟ اگر ادبیات را به منزله آیینه تمام نمای هویت یک ملت بپذیریم؛ در این صورت، نقش آفرینی رخداد عظیمی به نام انقلاب اسلامی در رشد و نمو و تعالی این هویت، محل مداقه و اندیشه خواهد بود. اما به نظر من، گذشته از این، پای حقیقتی بس فراتر و فراخ تر در میان است. این حقیقت  که انقلاب اسلامی از دل ادبیات ما ظهور کرده است و ادبیاتی که از دیرباز، در گذر زمان به مدد اندیشه‌های الهی و دینی نسج یافته است. از آثاری گرانقدری همچون دیوان حافظ ، کلیات سعدی و آموزه‌هایی از مثنوی معنوی مولانا که از اسلامیت ادبی و اخلاق دینی گفته‌اند. هویت انقلاب اسلامی نیز بازخوردی عینی از ماهیت وجودی ادبیات ملت ماست. ادبیاتی که از دیرباز با دو عنصر لاینفک دین و اخلاق در هم آمیخته و گره خورده است. انقلاب، به معنی ظلم‏ستیزی و حق‌طلبی، ذاتی ادبیات است، نه عارض بر آن. به بیانی دیگر، تولد انقلاب 57  در حقیقت مرهون ادبیت دینی پس از صدر اسلام است. حقیقتی که طبقه روشنفکر غرب زده و دین ستیز، ‌ده‌ها سال است که سعی بر کتمان آن داشته است و با حربه عرب ستیزی، به ترویج قومیت گرایی و تحریف حقایق تاریخ؛ روی آورده و عامدانه با چشم فرو بستن بر حقیقت زلال ادبیات ایرانی در تخریب چهره این ادبیات و به حاشیه راندنش از هیچ تلاشی فروگذار نکرده است. اما ادبیات جمع کلمه ادبیه(عربی) و ادبی(فارسی)است. ادبیه یا ادبی صفت نسبی است برای موصوف محذوف علوم و آثار. - درباره معانی متعددی که از این واژه به نظر متبادر می‌شود بیشتر توضیح دهید. بله، این واژه، معانی متعدد دارد و به آزرم، پرهیخت، فرهنگ، اخلاق، فنون جنگاوری، دانش و امثال آن معنی شده است. در اصطلاح علم ادبیات یا از منظر دانش‏شناسی ادبیات، ادبیات هم مشتمل است بر علوم و فنون ادبی و هم آثار ادبی. علوم و فنون در قدیم به بیش از ده علم، از قبیل صرف، نحو، معانی، بدیع، بیان تقسیم می‏شد و امروزه علوم دیگری را در زمره علوم ادبیات به شمار می‏آورند که در این میان مبحث علم ادبیات یا تئوری ادبیات بیشتر مورد توجه واقع شده. اگر نگاه کنید به کتاب «رنه ولک» با نام «نظریه ادبیات» می‌بینید در آن جا در بحث از ادبیات به معنی آثار ادبی، شعر، داستان، نمایشنامه و متفرعات و متشابهات ‌‌به مورد نظر قرار می‏گیرد. قول مشهور است که همه آثار مکتوب یک قوم، ادبیات آن ملت را به وجود می‌آورد. و هم اینکه از دیدگاه امروزین و جزءشناختی ادبیات(آثار ادبی) شامل آن مکتوبات و غیرمکتوباتی است که در نتیجه کاربرد هنری زبان (زیباشناسیک و مخیل) به وجود می‏آید، بنابراین تحقق ادبیات ماهیتاً به شیوه کاربرد زبان بستگی می‏یابد. زبانی که متأثر باشد از ذوق، خیال، عاطفه. به این ترتیب ادبیات به تعبیری ،عرصه احساس وجود آدمی است. اگر کاربرد زبان از نوع هنری ناب آن نباشد و صورت آمیزه‏ای با نوع کلام علمی داشته باشد، اثر به وجود آمده صورت نیمه‏ادبی‌ـ نقلی پیدا می‏کند که این بخش را هم توسعاً در زمره ادبیات به حساب آورده‏اند. ادبیات به عنوان کارآمدترین ابزار اندیشه، ‌به معنای عام و خاص خود، مادر تحولات سیاسی و اجتماعی است. شاید ما بتوانیم به ادیبان و نویسندگان بگوییم، چه بنویسند و از چه بنویسند، اما نمی‌توانیم بگوییم به چه چیزهایی فکر بکنند و به چه اموری نیاندیشند. این اندیشه که درونمایه  وجودی ادبیات را می‌سازد، همان جوهره‌ای است که اگر از ادبیات گرفته شود، ‌ماحصل کار فریاد خواهد زد که چیزی در درون اثر تهی است. این همان حقیقتی است که وجودش، همانند خون در رگ‌های بدن، به ادبیات هویت می‌بخشد و زنده اش می‌سازد. - یعنی شما ادبیات را سر منشاء تحولات اجتماعی می‌دانید که بر رویدادهای اجتماعی تاثیر می‌گذارد؟ از یک منظری، بله این برداشت درست است. نگاهی به پیشینه تاریخی کشورهایی که فاقد آن چنان تاریخ و تمدن و ادبیاتی هستند، بر این دریافت صحه می‌گذارد که همانا ادبیات مادر تحولات اجتماعی است. بسا که مرور تاریخ ملل بیانگر این حقیقت است که مردمان آن دسته از کشورهایی که فاقد این معنی هستند، در طول تاریخ، هیچ زحمت و تلاشی برای تغییر وضع خود به خرج ندادند. چه بسیارند رژیم‌هایی که به واسطه تربیت فکری مردمانش، هنوز اصرار به حفظ نظام حکومت پادشاهی، سلطنتی و موروثی خود دارند، اما در این سوی، در کشورهای بزرگی همچون فرانسه، ‌ایتالیا و روسیه، چین، هندوستان که در دامان ادبیات و تمدن ادبی پرورش یافته‌اند، هر یک به نوبه خود، تحولات بزرگ اجتماعی و سیاسی را تجربه کرده‌اند و تاریخ بهترین گواه بر این مدعاست. همچنانکه بزرگترین ادیبان تاریخ که امروز از مشاهیر ملل به شمار می‌آیند از میان همین کشورها پا به عرصه گذارده‌اند. نویسندگانی همچون گابریل گارسیا مارکز در آمریکای لاتین، ویکتور هوگو در فرانسه، لئو تولستوی و لئون تروتسکی و میخائیل فئودور داستایوسکی در روسیه که هر یک بر تحولات سیاسی و ارکان حکومتی کشورشان در قبل و یا بعد از انقلاب تاثیر گذاردند. این بدین معناست که در همواره تاریخ ملل، ادبیات در تحولات عظیم سیاسی و اجتماعی نقش اصلی و بنیادین داشته است و نیز از آن سو حرکت‌های انقلابی برای تداوم حیات خود از وجود ادبیات بهره گرفته‌اند. حال این ادبیات چه متاثر از اندیشه‌های ادبی ارسطویی، اصالت هنر باشد و چه اندیشه‌های افلاطونی، واجد پیامهای محتوایی و ارزشی باشد و یا هردوی اینها؛ تفاوتی نمی‌کند . - در این میان، مشخصه اصلی ادبیات انقلاب اسلامی را شما در چه مواردی می‌دانید؟ مشخصه اصلی ادبیات انقلاب اسلامی، اسلامیت و دینی بودن آن است. این همان نوعی است که جنس  انقلاب اسلامی را با انقلاب‌های دیگر جهان، متمایز ساخته است. این ادبیات نه با پیروزی انقلاب، بلکه در حقیقت، در نگاهی ژرفتر، پیشترها با ظهور اسلام، شکل و قوام یافته است و اگر باورمان بر مادر بودن ادبیات در تحولات عظیم اجتماعی و سیاسی قرار بگیرد، ‌این بزرگان ادب و هنر ما همچون مولانا و شمس و سعدی و حافظ و فردوسی بودند که در طی قرون، ادبیات امروز ما را بنیان نهادند. این فرزانگان ماهیت ادبیات فارسی را که با تعالیم و معارف متعالی دینی آمیختند و شکل غنا یافته‌ای از ادبیات را که امروز شاهد آنیم، پدید آوردند. در حقیقت به بن مایه تعالی خواه ادبیات فارسی، روح عرفان اسلامی و معنویت الهی دمیده شد و آن را به نهایت کمال مطلوب رسانید. آن گونه که اکنون تفسیری روشن و جامع از معارف اسلام و ادبیات دینی مکتب اسلام، تنها با ترجمه و برگردان از زبان فارسی به عربی و دیگر زبان‌های جهان مقدور و میسر است. به عبارتی اسلام در ادبیات ایرانی به گونه‌ای، به سطحی از پالایش معنایی می‌رسد و سپس با شکل زلال یافته به فراسوی مرزهای جهانی ارائه می‌گردد. این حقیقت مسلم، متاثر از تاثیر شگرف انقلاب بر ادبیات ایران است و این تأثیر تنها محتوایی و معنایی نیست. بلکه تاثیری در فرم نیز هست. ادبیات انقلاب، در انتقال مفهوم و پیام به هیچ وجه از مدل‌های غربی و وارداتی تبعیت نمی‌کند. این ادبیات متاثر از ارزش‌های انقلاب اسلامی، لاجرم فرم و شکل مناسب خود را پی ریزی می‌کند. هر مظروفی، ظرف خاص خود را می‌طلبد. پرداختن به مضامین غیر اخلاقی و از اسرار مگو گفتن، نشر اندیشه‌های شیطانی، پوچ گرایی و ماده پرستی و ترویج اندیشه‌های مادی، به هیچ نحو ممکن، در این نوع از ظرف ادبی جایی ندارند. اینجاست که فرم در خدمت مضمون و محتواست. یعنی بخشی از جاذبه‌های فنی فرم رایج در مدل نگارش ادبیات غربی، در ادبیات اصیل انقلاب، محلی از اعراب ندارد. نویسنده ادبیات انقلاب، با نوعی پالایش درونی، خود را به اندیشه ناب الهی و اسلامی نزدیک می‌سازد و با هدف پرداختن به ارزش‌های معنوی، از سویی با رشد و تعالی اندیشه خود، بضاعت‌های فردی  خود را تقویت می‌کند و از سویی در آثاری که می‌آفریند، به طرح نیازهای اصیل بشری می‌پردازد. - شما جزو نویسندگانی هستید که در قالب‌های مختلف ادبی، از زندگینامه داستانی گرفته تا داستان کوتاه و بلند و رمان کار کرده‌اید، درباره این تنوع نوشتاری در آثارتان توضیح می‌دهید؟ بله، برای نوشتن، تقریباً اغلب قالب‌های داستانی را کار کرده‌ام و موضوعات مختلفی را دستمایه کار قرار داده‌ام. از مضامین دفاع مقدس گرفته تا مضامین تاریخی و بازنویسی ادبیات داستانی کهن و قصه‌های دینی و مذهبی. داستان "مشق خاکی" و "آوای پرستوها"، هر دو، مجموعه‌هایی با موضوع دفاع مقدس هستند که "مشق خاکی" درونمایه طنز هم دارد. یا رمان "مردی از مدینه فاضله" و رمان "باد در گیسوان آتش"، دو اثر تارخی هستند که اولی، زندگینامه داستانی استاد ثانی، ابونصر، محمد فارابی است و دومی، مضمونی فرهنگی و سیاسی دارد. ماجرای قیام ملت ایران، علیه قرارداد استعماری 1890 و شرح داستان نهضت تحریم استعمال تنباکو را بیان می‌کند. یک مجموعه داستان فلسطینی کار کرده‌ام که سال ها قبل، بر اساس یکی از داستان های همین مجموعه، فیلمنامه‌ای را برای سیما فیلم نوشتم. کتاب، "رسته سنگ‌اندازان" به انتفاضه اعراب فلسطین و لبنان می پردازد. مبارزات هر روزه جوانان فلسطینی با صهیونیست ها را دستمایة کارم قرار داده‌ام. - جدیدترین رمان شما با عنوان «خلوت مدیر» چندی پیش منتشر شد و شما در مصاحبه‌های اخیر خودتان گفته‌اید که در حال نوشتن جلد دوم این رمان هستم، جلد دوم خلوت مدیر تا چه اندازه با فضای قصه قبلی ارتباط دارد؟ در جلد دوم و در ادامه این کتاب، بدون تغییر شخصیت‌های اصلی و در فضایی رئال، حوادث جنگ تحمیلی را تا قبول قطعنامه 598 بازنمایی می کنم. رخدادهای حوادث رمان "خلوت مدیر" در فضای مدرسه اتفاق می افتد. در جلد دوم این رمان، فضا بازتر و به صورت غیرمستقیم به دانشگاه و زندگی عموم مردم کشیده شده است. برای مثال در رمان "خلوت مدیر"، بارها از زندان‌های ساواک صحبت می‌شود در حالی که هیچ نشانه مستقیمی از آن‌ها در اثر وجود ندارد. در این اثر نیز ممکن است شخصیت‌ها در پشت جبهه قرار گرفته و به صورت مستقیم در آن فضا حضور پیدا نکنند. اما موقعیت جنگ تحمیلی عراق علیه ایران را درک کرده و دایم از آن حرف می‌زنند. البته تصمیم دارم جلد سومی را هم به این رمان اضافه کنم تا حوادث پس از جنگ در ایران را در آن پوشش دهم. - در خصوص داستان‌های انقلاب و دفاع مقدس چه نظری دارید؟ نسل جوانی که به نوعی در جنگ شرکت کردند و این تجربه را به دست آورند، در سال‌های اخیر‌، آثاری از خود ارائه دادند. رمان‌هایی با مفاهیم و ارزش‌های والا بعد از انقلاب به رشته تحریر درآمد که در‌ خور تحسین است. در سده‌های اخیر، ادبیات دینی ما به میزان زیادی متأثر از ادبیات انقلاب ماست و توانست به آن ارزش‌ها و مفاهیم والا دست پیدا کند و به غنای ادبی خویش که متأثر از محافل و مجالس ادبی سال‌های گذشته بود، اضافه کند. اگر در زمان حال، اهل قلم به داستان دفاع مقدس نپردازند، شاید برای فردا دیر باشد و دیگران که در بطن حوادث حضور نداشته‌‌اند، از گرد راه برسند و همه چیز را خواسته یا ناخواسته وارونه جلوه دهند. - ادبیات انقلاب اسلامی چندی پیش یکی از نویسندگان برجسته خود، به نام مرحوم امیرحسین فردی را از دست داده است. در خصوص جایگاه امیرحسین فردی در داستان انقلاب و نقش او در رشد و تکامل این ادبیات در کشورمان چه نظری دارید؟ هربار که دوستانی را از دست می‌دهیم، به یکباره اندوه تنهایی، افکارمان را به نقطه پایان سوق می‌دهد، اما غافل از آنیم که داستان ادامه دارد. مرحوم امیرحسین فردی، به اقرار بسیاری، نه به آن جهت که داستان‌نویس بود، نویسنده و هنرمند پیشکسوت بود و یا آنکه بیش از سه دهه سردبیر کیهان بچه‌ها و در سال‌های اخیر مسئول دفتر آفرینش‌های ادبی بود؛ نه؛ بلکه به جهت منش و اخلاق اسلامی، روح بزرگ، مناعت طبع و قلب پرمهری که داشت، فردی بود. او قلب بزرگی داشت و همه را به آسانی بدان راه داده بود. شاید هم همین بزرگی قلب، در این سال‌ها ادامه کار را برای او تنگ کرده بود. مگر در زمانه ما، قلب یک هنرمند تا چه میزان می‌تواند تحمل ناملایمتی و نابسامانی‌ها را داشته باشد؟ خوب زیستن و مهربان بودن، در این دنیای بی‌مهر و بی‌رحم کار دشواری است. به ویژه آنکه همه از او انتظار داشته باشند. هم آنانی که در وقت حیاتش، به وجود شریف بزرگوارش می‌نازند و لختی درد دل با او را برای کاستن از بار اندوه خود غنیمت می‌شمرند و هم آنان که در همه حال، در عین بی‌نیازی، به او نیازمندند. و این نیازمندی در نقطه اوج خود، زمانی جلوه‌گر می‌شود که ناگه با خبر مرگ وی مواجه شوند. چونان کمین کردگان به طرفةالعینی بر صحنه حاضر می‌شوند، خود صحنه‌گردان می‌شود و معرکه بر پا می‌کنند و او را از آن خود و مهم‌تر خود را به او منتسب می‌کنند. ضجه و مویه جماعت هنرمند را تا وقتی نفس می‌کشد، کسی را یارای شنیدن نیست، اما در این هنگامه ترک قفس جسم، گوش‌های قاطبه منادیان فرهنگ حساس است و به سرعت در صحنه حاضر می‌شوند و عجبا که به ساز وقت نظر خود مویه می‌کنند. البته روشن است که منادیان فرهنگ، همواره اعتبار خود را از وجه نازنین نویسندگان و هنرمندان به دست آورده و می‌آورند؛ شکی در این نیست. اما سخن اینجاست که این اعتبار تا به کجا باید یکسویه خرج شود؟ چگونه است که هم اینان در میزان افت و خیز فشار خون و ضربان قلب هنرمند، به خوبی نقش آفرینانی می‌کنند، اما در تنظیم آن برای ادامه حیاتش، پا پس کشیده و عقب می‌نشینند؟ تا آنگاه که خبر مرگ حتمی صاحب هنر را رصد کنند و یکبار دیگر بر جنازه او حاضر شوند و سهم نداشته خود را از او برگیرند. - یعنی شما معتقد هستید به نویسندگان متعهد آن گونه که باید و شاید در زمان حیات‌شان توجه و رسیدگی نمی‌شود؟ بله، ضربان قلب هنرمندان به ویژه نویسندگان در سال‌های اخیر بر اثر تنگناهای معیشت و گذران زندگی از نظم خارج شده است. آمار مرگ و میر نویسندگان و شاعران در این سال‌ها به خوبی گویای این امر است. حرف من این است که منادیان تا چه وقت نظاره‌گر و در کمین خواهند بود؟ آیا وقت آن نرسیده که قبل از مرگ نویسنده، به نقش آفرینی سازنده خود بیندیشند؟ در گذشته تاریخ، رجاله‌ها نویسندگان را مایملک شخصی خود می‌دانستند. - در پایان، فکر می‌کنید برای نوشتن قصه‌های مقاومت چه باید کرد؟ برای نوشتن قصه مقاومت، باید لفظ جنگ را برداشته و مقاومت را جایگزین آن کنیم. اندیشه مقاومت در برابر ظلم باید در جان کودک نهادینه شود تا جاییکه بداند در برابر حمله دشمن چه واکنشی را از خود نشان دهد. امروز کشور در موقعیت حساسی قرار دارد و دشمن از سلاح ما هراس ندارد بلکه از فکر کودکان ما که از مقاومت که نشات گرفته از ارزش‌های والایی است، ترس و واهمه دارد. من معتقدم روایت دفاع مقدس اشاعه خشونت نخواهد داشت، امروز بازی‌های رایانه‌ای و برنامه‌های تلویزیونی خالی از خشونت نیست و کودکان این موضوع را تجربه کرده‌اند، اما نحوه روایت نبرد باید با قالب‌هایی از ادبیات روز تلفیق شود و شکل مناسبی را پیدا کند و داستان بر این اساس به گونه‌ای مناسب و جذاب تعریف شود. هنوز قله‌های زیادی در این زمینه فتح نشده ونویسنده‌ها با جسارتی خالی از شک، می‌توانند کارهای شاخصی انجام دهند و با اعتقاد صحیح، آزاد فکر کنند و بنویسند. انتهای پیام/و

92/11/23 - 08:57





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 115]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن