واضح آرشیو وب فارسی:الف: در ستایش «شیار ۱۴۳»
رضا مدنی، 22 بهمن 92
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۱۶:۱۷
شیار ۱۴۳ را باید یک اتفاق نامید.نمایش این فیلم که ابتدا از سوی هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر رد شده بود، با استقبال گسترده منتقدان و اهالی سینما روبرو شد و حتی ابراهیم حاتمیکیا فیلم خودش «چ» را به سازندگان این اثر سینمایی تقدیم کرد.به جرات می توان گفت بهترین فیلم جشنواره امسال فجر که در آن به کامل ترین شکل ممکن توانسته است تا انتظار یک مادر را برای شنیدن خبری از فرزند خود به تصویر بکشد.تصویری کامل و هنرمندانه از انتظار مادر یک «جاوید الاثر».روایتی متفاوت از پیرمردان و پیرزنانی که حاصل عمرشان و میوه های تازه رسیده شان را راهی میدان مقاومت کردند و صبورانه برای دفاع از این دین و آیین از کوچکترین حقشان هم گذشتند، حقِ در آغوش گرفتنِ استخوانهای باقیمانده از فرزندانشان.
«شیار ۱۴۳» در عین حال که قصه پیچیدهای ندارد اما به شدت محکم است. آدمهای پیچیدهای هم ندارد. اما تنوع پایان بندی فیلم، غافلگیرکننده است و احساس مخاطب را از آن خود میکند.فیلمی برای ادای دین به مادری که فرزندش داوطلبانه به جنگ می رود و آنجاست که تقابل بیننده و تراژدی این مادر آغاز میشود تا آنجا که تکه های بایقمانده از فرزندش را به یاد لالایی خواندن نوزادی وی به پایان می رسد.«الفت» با بازیِ خیره کننده مریلا زارعی- نام مادری است که در یکی از روستاهای کرمان زندگی می کند. الفتی که میتواند ازدواج کند اما برای حفظ سایه گسترده مهر و اعتنای خود بر فرزندانش تنهایی را ترجیح میدهد. بعد از آنکه یونس، پسرِ «الفت» به همراه دوستان هم روستایی اش به جنگ می رود و باز نمی گردد، داستانِ فیلم ماجرای نگرانی های مادران و پدران رزمندگان می شود. نگرانی هایی که به جرأت می توان گفت که تا کنون به این شفافی در سینمای ایران به تصویر کشیده نشده بود.
آن زمان در کل روستا فقط یک تلفن خانه بود، تا پیش از مفقود شدنِ یونس، الفت برای خبرگیری از او فقط می توانست به سراغ تلفن خانه برود، چندی بعد که پسرش مفقود می شود، همه دلخوشی الفت می شود یک رادیو که همواره به دور کمرش بسته شده است. رادیویی که هر از گاهی خبری از رزمندگان ایرانیِ به اسارت گرفته شده در خاک عراق می دهد. تا اینکه پس از ورود اسرا به کشور او تمام امیدش را در جستجو در میان اسرا را از دست می دهد...احساساتی که این مادر شهید به فرزندش دارد از تولد تا پایان داستان بیننده را رها نمی کند و مخاطب را تا انتها با خود همراه می کند. اقلیم کویری خاص کرمان به همراه گویش بومی آن منطقه از ویژگی های است که به اثرگذاری بیشتر فیلم کمک می کند.بازیِ فوق العاده مریلا زارعی دراین فیلم به شدت باورپذیر است. چرا که او نقش هایی را بازی کرده که هیچ کدام از آنها را در موقیعت واقعی خود ندیده است. او نه مادر بوده، نه مادر یک مفقود الاثر بوده و نه اصلتا یک کرمانی با نا لهجه شیرینش است و او با مهارت تمام، همه این ویژگی ها را در الفت جا داده است.
مریلا زارعی بازیگر نقش الفت در این فیلم که از زمان نمایش فیلم مشغول گریستن بود در نشست خبری نیز گریههایش ادامه داشت.
ثابت ماند شخصتی ذاتی افراد و نگارشی به دور از فضای مدرن امروزی در محاورها، به همراه لوکیشن خانه و روستا بر روند ایجاد حادثه در داستان افزوده بود. این اثر در حوزه دفاع مقدس ساخته شده ولی یک گلوله از اول تا آخر آن شلیک نمیشود. این فیلم سختی ها و مرارتهای جنگ را نشان میدهد؛ جنگ، شهادت، اسارت، تفحص و خلاصه همه مراحل را به تصویر میکشد اما اصلا ضد جنگ نیست، کاملا باورپذیر است و عواطف همه را درگیر میکنددر نقدی روایتی تازه از این فیلم را خواندم که به داستان دختران دم بخت آن زمان پرداخته بود؛ دختران دم بختی که ایام جنگ آنها را به صبوری برای ازدواج واداشته است و پسرانی که تکلیف دفاع از دین و خاک را نسبت به تکلیف ازدواج دارای اولویت دیده اند. این وسط مادرانی می مانند که صبری سخت تر را به جان خریده اند، آن هم صبر برای دیدنِ میوه های دلشان در لباس دامادی و در این بین می بینی که رستگاری برای کسانی است که صبر پیشه کرده اند.حالا به جرات می توان گفت تمام مخاطبان شیار ۱۴۳ خود را مدیون صبوری و فداکاری این مادران منتظر می دانند. با بازی استثنایی مریلا زارعتی حالا، می توان فهمید مادرانی که پس از ۲۴ سال شهیدان با عکس های فرزندانشان به دبال آنها می گردند در این مدت از چه جنس انتظاری را کشیده اند.به نظر می رسد با حضور فیلم های تاریک و تلخ سینماگران حاضر در کاخ جشنواره سی و دوم این سینمای دفاع مقدس است که با بازی درخشان و برآمده از عمق بازیگران این عرصه، گوی رقابت را با دیگران برباید.نرگس آبیار به خوبی نشان دادن در کنار مستند سازی قوی در عرصه دفاع مقدس این بار در قامت یک کارگردان در عرصه سیمرغ چه در فرم، سوژه و محتوا حرف های بسیاری برای گفتن دارد.او درباره پایان فیلم با سکانس بریدن قالی گفته: چنین پایانی امیدوارانه است و نشان می دهد الفت زندگی را از نو شروع کرده است. حالا استخوانهای فرزندش بازگشتهاند و او آرام و قرار گرفته و دیگر در برزخ و خوف و رجا به سر نمی برد.واکنش اهالی سینما و رسانه و البته صدرنشینی در آرا مردمی نشان داد که آن حرف از بهترین اثر دفاع مقدس چند سال اخیر سینمای ایران بیراه نبوده است.اینطور است که فرزند شهید همت درباره این فیلم می گوید: من مسائلی را که در این فیلم مطرح شده بود، کاملا لمس میکردم، دایی خود من (فردین بدیهیان) ۳ روز پس از شهادت پدرم مفقودالاثر شد و ۱۳ سال از او نشانی نبود. در تمام این مدت مادر بزرگ من حال و احوالی داشت که در فیلم «شیار ۱۴۳» همان حال و احوال را شخصیت مادر فیلم هم داشت.او با تقدیر از بازی درخشان مریلا زارعی در نقش شخصیت مادر این فیلم گفت: اتفاقا دایی من هم بچه کوچک خانواده بود و برای همه خصوصا مادرش خیلی عزیز بود، من شاهد بودم که در تمام سالهای که دایی فردین مفقود الاثر بود مادرم بزرگم مثل مادر فیلم خانم آبیار مفاتیح می خواند، منتظر خبری از فرزندش بود و یک لحظه نمی توانست از یاد او غافل باشد.الفت و «شیار ۱۴۳» مانند حاج کاظم فیلم آژانس شیشه ای هم در سینما و هم در ذهن مردم مدت ها با صحنه های تاثیرگذار خودشان به خوبی به یادگار باقی خواهد ماند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 425]