تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکتهای مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه میتوانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدلهای [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1805499048
![نمایش مجدد: من عاشق یک نفر دیگر شدهام! refresh](https://vazeh.com/images/refresh.gif)
من عاشق یک نفر دیگر شدهام!
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
![](http://www.jamejamonline.ir/Media/Image/1392/06/29/635153136617251467.jpg)
![](http://www.jamejamonline.ir/images/mask3.png)
وقتی آن شب از سر کار به خانه برگشتم، همسرم داشت غذا را آماده میکرد، دست او را گرفتم و گفتم، باید موضوعی را به تو بگویم. او نشست و به آرامی مشغول غذا خوردن شد. غم و ناراحتی را در چشمانش بخوبی میدیدم. یکدفعه نفهمیدم چطور دهانم را باز کردم اما باید به او میگفتم که در ذهنم چه میگذرد. جام جم سرا: من طلاق میخواستم. به آرامی موضوع را مطرح کردم. به نظر نمیرسید که از حرفهایم ناراحت شده باشد، فقط به نرمی پرسید، چرا؟
از جواب دادن به سوالش سر باز زدم و همین باعث شد عصبانی شود. ظرف غذایش را به کناری پرت کرد و سرم داد کشید: تو مرد نیستی!
آن شب، دیگر اصلاً با هم حرف نزدیم. او گریه میکرد. میدانم دوست داشت بداند که چه بر سر زندگیاش آمده است. اما واقعاً نمیتوانستم جواب قانعکنندهای به او بدهم. من دیگر دوستش نداشتم، فقط دلم برایش میسوخت.
با احساس گناه و عذاب وجدان عمیق، برگه طلاق را آماده کردم که در آن قید شده بود میتواند خانه، ماشین، و ۳۰% از سهم کارخانهام را بردارد. نگاهی به برگهها انداخت و آن را ریز ریز پاره کرد. زنی که ۱۰ سال زندگیش را با من گذرانده بود برایم به غریبهای تبدیل شده بود. از اینکه وقت و انرژیاش را برای من به هدر داده بود متاسف بودم اما واقعاً نمیتوانستم به آن زندگی برگردم چون عاشق یک نفر دیگر شده بودم. آخر بلند بلند جلوی من گریه سر داد و این دقیقاً همان چیزی بود که انتظار داشتم ببینم. برای من گریه او نوعی رهایی بود. فکر طلاق که هفتهها بود ذهن من را به خود مشغول کرده بود، الان محکمتر و واضحتر شده بود.
روز بعد خیلی دیر به خانه برگشتم و دیدم که پشت میز نشسته و چیزی مینویسد. شام نخورده بودم اما مستقیم رفتم بخوابم و خیلی زود خوابم برد چون واقعاً بعد از گذراندن یک روز لذتبخش با معشوقه جدیدم خسته بودم.
وقتی بیدار شدم، هنوز پشت میز مشغول نوشتن بود. توجهی نکردم و دوباره به خواب رفتم.
صبح روز بعد او شرایط طلاق خود را نوشته بود: هیچ چیزی از من نمیخواست و فقط یک ماه فرصت قبل از طلاق خواسته بود. او درخواست کرده بود که در آن یک ماه هر دوی ما تلاش کنیم یک زندگی نرمال داشته باشیم. دلایل او ساده بود: وقت امتحانات پسرمان بود و او نمیخواست که فکر او بخاطر مشکلات ما مغشوش شود. برای من قابل قبول بود. اما یک چیز دیگر هم خواسته بود. او از من خواسته بود زمانی که او را در روز عروسی وارد اتاقمان کردم به یاد آورم. از من خواسته بود که در آن یک ماه هر روز او را بغل کرده و از اتاقمان به سمت در ورودی ببرم. فکر میکردم که دیوانه شده است. اما برای اینکه روزهای آخر با هم بودنمان قابلتحملتر باشد، درخواست عجیبش را قبول کردم.
درمورد شرایط طلاق همسرم، با معشوقهام حرف زدم. بلند بلند خندید و گفت که خیلی عجیب است و بعد با خنده و استهزا گفت که هر حقهای هم که سوار کند باید بالاخره این طلاق را بپذیرد.
از زمانی که طلاق را به طور علنی عنوان کرده بودم من و همسرم هیچ تماس جسمی با هم نداشتیم. وقتی روز اول او را بغل کردم تا از اتاق بیرون بیاورم هر دوی ما احساس خامی و تازهکاری داشتیم. پسرم به پشتم زد و گفت اوه بابا رو ببین مامان رو بغل کرده. اول او را از اتاق به نشیمن آورده و بعد از آنجا به سمت در ورودی بردم. حدود ۱۰ متر او را در آغوشم داشتم. کمی ناراحت بودم. او را بیرون در خانه گذاشتم و او رفت که منتظر اتوبوس شود تا به سر کار برود. من هم به تنهایی سوار ماشین شده و به سمت شرکت حرکت کردم.
در روز دوم هر دوی ما برخورد راحتتری داشتیم. به سینه من تکیه داد. میتوانستم بوی عطری که به پیراهنش زده بود را حس کنم. فهمیدم که خیلی وقت است خوب به همسرم نگاه نکردهام. فهمیدم که دیگر مثل قبل جوان نیست. چروکهای ریزی روی صورتش افتاده بود و موهایش کمی سفید شده بود. یک دقیقه با خودم فکر کردم که من برای این زن چه کار کردهام.
در روز چهارم وقتی او را بغل کرده و بلند کردم، احساس کردم حس صمیمیت بینمان برگشته است. این آن زنی بود که ۱۰ سال زندگی خود را صرف من کرده بود.
در روز پنجم و ششم فهمیدم که حس صمیمیت بینمان در حال رشد است. چیزی از این موضوع به معشوقهام نگفتم. هر چه روزها جلوتر میرفتند، بغل کردن او برایم راحتتر میشد. این تمرین روزانه قویترم کرده بود!
یک روز داشت انتخاب میکرد چه لباسی تن کند. چند پیراهن را امتحان کرد اما لباس مناسبی پیدا نکرد. آه کشید و گفت که همه لباسهایم گشاد شدهاند. یکدفعه فهمیدم که چقدر لاغر شده است، به همین خاطر بود که میتوانستم اینقدر راحتتر بلندش کنم. ناگهان ضربه به من وارد شد: بخاطر همه این درد و غصههاست که این طور شده است. ناخودآگاه به سمتش رفته و سرش را لمس کردم. همان لحظه پسرم وارد اتاق شد و گفت که بابا وقتش است که مامان را بغل کنی و بیرون بیاوری. برای او دیدن اینکه پدرش مادرش را بغل کرده و بیرون ببرد بخش مهمی از زندگیاش شده بود. همسرم به پسرمان اشاره کرد که نزدیکتر شود و او را محکم در آغوش گرفت. صورتم را برگرداندم تا نگاه نکنم چون میترسیدم در این لحظه آخر نظرم را تغییر دهم. بعد او را در آغوش گرفته و بلند کردم و از اتاق خواب بیرون آورده و به سمت در بردم. دستانش را خیلی طبیعی و نرم دور گردنم انداخته بود. من هم او را محکم در آغوش داشتم. درست مثل روز عروسیمان. اما وزن سبکتر او باعث ناراحتیام شد.
روز آخر، وقتی او را در آغوشم گرفتم بسختی میتوانستم یک قدم بردارم. پسرم به مدرسه رفته بود. محکم بغلش کردم و گفتم، واقعاً نفهمیده بودم که زندگیمان صمیمیت کم دارد. سریع سوار ماشین شدم و به سمت شرکت حرکت کردم. وقتی رسیدم حتی در ماشین را هم قفل نکردم. میترسیدم هر تاخیری نظرم را تغییر دهد. از پلهها بالا رفتم. معشوقهام که منشیام هم بود در را به رویم باز کرد. به او گفتم: متاسفم، من دیگر نمیخواهم طلاق بگیرم. او نگاهی به من انداخت، تعجب کرده بود، دستش را روی پیشانیام گذاشت و گفت تب داری؟
دستش را از روی صورتم کشیدم. گفتم: متاسفم. من نمیخواهم طلاق بگیرم. زندگی زناشویی من احتمالاً به این دلیل خستهکننده شده بود که من و زنم به جزئیات زندگیمان توجهی نداشتیم؛ نه به این دلیل که من دیگر دوستش نداشتم. حالا میفهمم دیگر باید تا وقتی مرگ ما را از هم جدا کند هر روز او را در آغوش گرفته و از اتاق خوابمان بیرون بیاورم.
معشوقهام احساس میکرد که تازه از خواب بیدار شده است. یک سیلی محکم به گوشم زد و بعد در را کوبید و زیر گریه زد. از پلهها پایین رفتم و سوار ماشین شدم. سر راه جلوی یک مغازه گلفروشی ایستادم و یک سبد گل برای همسرم سفارش دادم. فروشنده پرسید که دوست دارم روی کارت چه بنویسم. لبخند زدم و نوشتم «تا وقتی مرگ ما را از هم جدا کند هر روز صبح بغلت میکنم و از اتاق بیروم میآورمت».
شب که به خانه رسیدم، با گلها و لبخندی روی لبهایم پلهها را تند تند بالا رفتم و وقتی به اتاق رسیدم دیدم همسرم روی تخت افتاده و تکان نمیخورد! هر چه صدایش کردم فایدهای نداشت.
مدتی بعد فهمیدم که او ماهها با سرطان میجنگید و من این قدر مشغول معشوقهام بودم که این موضوع را نفهمیده بودم. او میدانست که خیلی زود خواهد مرد و میخواست مرا از واکنشهای منفی پسرمان به خاطر طلاق حفظ کند. حالا حداقل در نظر پسرمان من شوهری مهربان بودم. *** جزئیات ریز زندگی مهمترین چیزها در روابط ما هستند. خانه، ماشین، داراییها و سرمایه مهم نیست. اینها فقط محیطی برای خوشبختی فراهم میآورد اما خودشان خوشبختی نمیآورند. سعی کنید دوست همسرتان باشید و هر کاری از دستتان برمیآید برای تقویت صمیمیت بین خود انجام دهید.
0
![](http://www.jamejamonline.ir/images/plus.png)
0
![](http://www.jamejamonline.ir/images/negative.png)
١٩ بهمن ١٣٩٢ ساعت ٠٨:۵۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]
صفحات پیشنهادی
شایعه وحشتناک دیگر برای استقلالی ها ؛ ازبین صادقی و خسرو حیدری یک نفر می رود!
شایعه وحشتناک دیگر برای استقلالی ها ازبین صادقی و خسرو حیدری یک نفر می رود صفحه منتسب به امیر قلعه نویی در فیس بوک جدایی بازیکنان کلیدی استقلال را ضربه زدن به سرمربی این تیم به شیوه فوتبالی قلمداد کرده است به گزارش سرویس ورزشی جام نیوز همین اول بگوییم که این خبر مطلبی4 نفر دیگر هم در رختکن استقلال درگیر شدند
جزئیات جدید از اتفاقات پس از باخت به مس 4 نفر دیگر هم در رختکن استقلال درگیر شدند 4 بازیکن دیگر استقلال هم پس از بازی مس به دلیل فشارهای موجود با هم اختلاف لفظی شدیدی پیدا کردهاند به گزارش سرویس ورزشی جام نیوز بعد از دیدار مس خبر رسید در رختکن استقلال پژمان نوری و امیرحسین صمسمومیت سه نفر دیگر با گاز منواکسیدکربن
مسمومیت سه نفر دیگر با گاز منواکسیدکربن قم- رییس مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی قم گفت شب گذشته سه نفر بر اثر استنشاق گاز منواکسیدکربن در این استان مسموم شدند محمد جواد باقری روز یکشنبه در گفت و گو با ایرنا افزود علی رغم تمام هشدارهای ایمنی دستگاه های امدادی جهت رعایتسایه اختلافات ائتلاف معارضان بر کنفرانس ژنو/تحرکات داخلی برای آمیختن امور با یکدیگر
سایه اختلافات ائتلاف معارضان بر کنفرانس ژنو تحرکات داخلی برای آمیختن امور با یکدیگریکی از مهمترین وجوه مشخصه کنفرانس ژنو 2 را میتوان اختلافات حاکم بر ائتلاف معارضان سوری دانست که موجب شد دور اول گفتوگوها و مذاکرات در روز جمعه را لغو کند به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در دمشقرئیس حزب «سوریه وطن» در گفتوگو با فارس: ژنو2 گامی برای کنفرانسهای دیگر بود/کنفرانس «دمشق1
رئیس حزب سوریه وطن در گفتوگو با فارس ژنو2 گامی برای کنفرانسهای دیگر بود کنفرانس دمشق1 در راه استرئیس حزب سوریه وطن با اشاره به اینکه کنفرانس ژنو 2 تنها گامی برای برگزاری کنفرانسهای دیگر جهت حل بحران سوریه به شمار میآمد از تلاش معارضان سوری در داخل برای برگزاری کنفرانس دمشق 1تا 8 سال دیگر 10 میلیون نفر وارد بازار کار میشوند
شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۶ ۳۰ معاون اشتغال وزیر کار گفت تا سال 1400 نزدیک به 10 میلیون نفر آماده ورود به بازار کار میشوند که باید برای آنها برنامه شغلی پیشبینی کنیم به گزارش خبرنگار تعاون و اشتغال ایسنا حسن طایی در نخستین جلسه کارگروه سه جانبه ملی اظهار کرد در حال حاضر قشر حقوقنفر دوم آتش سوزی جمهوری15 ثانیه دیگر طاقت داشت زنده میماند!؟
نفر دوم آتش سوزی جمهوری15 ثانیه دیگر طاقت داشت زنده میماند اگر نفر دوم 15 ثانیه دیگر طاقت می آورد و کامپوزیت زیر پایش نمی شکست این فرد جانش را از دست نمی داد آتش نشانان در 95 ثانیه با استفاده از نردبام توانستند پنج نفر را نجات دهند توضیحات مدیرعامل سازمان آتش نشانی درباره آتمعاون وزیر کار خبر داد: تا 8 سال دیگر 10 میلیون نفر وارد بازار کار میشوند
معاون وزیر کار خبر داد تا 8 سال دیگر 10 میلیون نفر وارد بازار کار میشوند اقتصاد > بازارکار - ایسنا نوشت معاون اشتغال وزیر کار گفت تا سال 1400 نزدیک به 10 میلیون نفر آماده ورود به بازار کار میشوند که باید برای آنها برنامه شغلی پیشبینی کنیم حسن طایی درچهار نفر ديگر هم در رختکن استقلال درگير شدند
چهار نفر ديگر هم در رختکن استقلال درگير شدند4 بازيکن ديگر استقلال هم پس از بازي مس به دليل فشارهاي موجود با هم اختلاف لفظي شديدي پيدا کردهاند بعد از ديدار مس خبر رسيد در رختکن استقلال پژمان نوري و اميرحسين صادقي با هم درگيري لفظي پيدا کردهاند و اگر نيکبخت و چند بازيکن ديگر نبوکنفرانس بین المللی خدمات مشاوره ای روستایی در آسیا و اقیانوسیه برگزار می شود
استانها غرب زنجان در زنجان کنفرانس بین المللی خدمات مشاوره ای روستایی در آسیا و اقیانوسیه برگزار می شود زنجان -خبرگزاری مهر پنجمین کنگره علوم ترویج و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی و اولین کنفرانس بین المللی خدمات مشاوره ای روستایی در آسیا و اقیانوسیه در دانشگاه زنجان برگزار مجمعيت سالمند كشور تا 40 سال آينده به 25 ميليون نفر می رسد
استانها شرق خراسان رضوی نحوي نژاد در گفتگو با مهر جمعيت سالمند كشور تا 40 سال آينده به 25 ميليون نفر می رسد مشهد - خبرگزاری مهر رئیس شورای ملی سالمندان کشور گفت با توجه به روند افزایشی طول عمرها و افت شدید جمعیت تا 40 سال آینده 25 درصد جمعیت ایران سالمند خواهند بود حسین نحدادعادل در گفتوگو با فارس: بدبین کردن مجلس و دولت به یکدیگر صلاح نیست/نباید تعامل دوقوه به تقابل تبدیل شود
حدادعادل در گفتوگو با فارس بدبین کردن مجلس و دولت به یکدیگر صلاح نیست نباید تعامل دوقوه به تقابل تبدیل شودرئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی گفت که هم دولتمردان و هم مجلسیها از سخنانی که رابطه ۲ قوه را از تعامل به تقابل تبدیل میکند پرهیز کنند غلامعلی حدادعادل نمایندهنخستین کنفرانس ملی توسعه مدیریت پولی و بانکی برگزار میشود
نخستین کنفرانس ملی توسعه مدیریت پولی و بانکی برگزار میشودنخستین کنفرانس دو روزه ملی توسعه مدیریت پولی و بانکی فردا در مرکز همایشهای صدا و سیما برگزار میشود به گزارش خبرگزاری فارس بانک انصار با همکاری وزارت امور اقتصادی و دارایی بانک مرکزی و پژوهشکده پولی و بانکی و نیز مشارکمرحله نهایی رقابتهای انتخابی تیم ملی کشتی فرنگی/ نفرات دارای سهمیه مشخص شدند
دوشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۵ ۳۱ نفرات مجاز به شرکت در مرحله نهایی رقابتهای انتخابی تیم ملی کشتی فرنگی بزرگسالان مشخص شدند به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا به نقل از روابط عمومی فدراسیون کشتی طبق فرایند انتخابی تیمهای ملی مدالآوران المپیک 2012 لندن و مسابقات جهانی 2013 ببه همت اداره کل استاندارد استان سمنان انجام شد بیش از 7 هزار نفرساعت آموزش مدیران کنترل کیفیت واحدهای تولیدی س
به همت اداره کل استاندارد استان سمنان انجام شدبیش از 7 هزار نفرساعت آموزش مدیران کنترل کیفیت واحدهای تولیدی سمنانبیش از 7 هزار نفرساعت آموزش مدیران کنترل کیفیت واحدهای تولیدی سمنان به همت اداره کل استاندارد استان سمنان انجام شد به گزارش خبرگزاری فارس از استان سمنان مدیرکل استاننفرات مجاز به شركت مشخص شدند
مرحله نهايي رقابتهاي انتخابي تيم ملي كشتي فرنگي نفرات مجاز به شركت مشخص شدند نفرات مجاز به شركت در مرحله نهايي رقابتهاي انتخابي تيم ملي كشتي فرنگي بزرگسالان مشخص شدند به گزارش گروه ورزشي باشگاه خبرنگاران وبه نقل از روابط عمومي فدراسيون كشتي طبق فرايند انتخابي تيمهاي ملعاشقانه های دست راست یک دیکتاتور لو رفت!
عاشقانه های دست راست یک دیکتاتور لو رفت صدها نامه عاشقانه هاینریش هیملر به همسرش که سال ها در تل آویو نگهداری می شدند اکنون در معرض نمایش عموم قرار داده شده اند به گزارش سرویس فرهنگی جام نیوز به نوشته روزنامه آلمانی "دی ولت" نامه های عاشقانه "هیملر"-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها