واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: چرا اینجا روی زمین نشستهام؟
داستان «سرگیجه» ژوئل اگلوف اوایل امسال با استقبال خوبی مواجه شد و مترجمش را مجاب کرد تا به سراغ اثر دیگری از او با نام «چرا اینجا روی زمین نشستهام» برود. کتاب چرا اینجا روی زمین نشستهام داستان شهر و محلهای است که..
ترجمه موگه رازانی از رمانی خواندنی از ژوئل اگلوف حالا مورد پسند مخاطب ایرانی قرار گرفته و این روزها رمان جدیدش با استقبال مردم مواجه شده است. داستان «سرگیجه» از این نویسنده اوایل امسال با استقبال خوبی مواجه شد و مترجمش را مجاب کرد تا به سراغ اثر دیگری از او با نام «چرا اینجا روی زمین نشستهام» برود. کتابی که در 124 صفحه از سوی نشر کلاغ منتشر شده است. بد نیست بدانیم اگلوف با این اثر توانست جایزه طنز سیاه 2004 را به دست آورد.این کتاب، داستان شهر و محلهای است که با رانش زمین دست و پنجه نرم میکند. هر روز ترک و حفرهای تازه روی دیوار یا زمین ظاهر میشود یا ساختمانی فرو میریزد یا کسی در زمین فرو میرود و در کنار اینها، باغچهای که فقط به اندازه کاشتن یک تربچه جا دارد و با ذرهای آب دهان آبیاری میشود، دوست بیخانمانی که به سرنوشت اعتقادی عمیق دارد و قصهگوی خوبی است، یک کبوتر دستآموز که حاضر نیست پرواز کند و انبوهی از شخصیتهای رنگارنگ که هر یک به شیوه خود نسبت به وقایع پیرامون بیتفاوت هستند و ناخواسته در آن گرفتار میشوند، عناصر این داستان را تشکیل میدهند.راوی این داستان - مثل سرگیجه - اول شخص است و فکر و خیالاتش یادآور داستانهای سلینجر. داستان در مدت زمان کوتاهی اتفاق میافتد و وقایع آن در پی هم میآیند و یقه خواننده را یک لحظه رها نمیکنند. در دورهای که کتابهای کمحجم به دلیل حوصله و وقت کم مخاطب و قیمت ارزانتر، مشتری بیشتری پیدا کرده، این داستان بلند نیز جزو پرفروشها آمده است.به اعتقاد مترجم، این نویسنده فرانسوی از طنز خاصی بهره میبرد که از آن به طنز سیاه تعبیر شده است. او این توانایی را دارد که فاجعهها را هم دلنشین روایت کند و در توصیف چنین وقایعی هم احساس بدی به مخاطب نمیدهد. اگلوف ادعا نمیکند که نویسنده متعهدی است و فقط به دلیل علاقهاش به نویسندگی، داستان مینویسد. به نظرم سادگی داستانها و شخصیتهایش، سبب شده آثارش پرطرفدار باشند و مورد توجه قرار بگیرند.در بخشی از این داستان آمده است: «ترکها و شکافها از آن جور چیزهایی نیستند که ترمیم شوند. به ندرت دیده شده که التیام پیدا کنند. بر عکس، معمولا تمایل دارند بیشتر باز شوند، بسط پیدا کنند و منشعب شوند، این گرایش طبیعی ترکهاست و کاری نمیشود کرد و فقط میتوان درزها را پرکرد و برای مدتی، هر قدر دوام بیاورد، خود را فریب داد اما دوام زیادی ندارند. وقتی زمین یا دیوارها شکلک در میآورند، دلیل خوبی برای این کار دارند. آن زمان این را هنوز خوب درک نکرده بودم اما موضوع نگرانکننده این بود که از ترکها میشد حدس زد آن پایین، در اعماق، چه اتفاقی دارد میافتد.»ژوئل اِگلوف، نویسنده فرانسوی، متولد سال 1970 میلادی است. وی پس از تحصیل در رشته سینما، به فیلمنامهنویسی رویآورد اما اکنون خود را وقف نوشتن رمان کرده است. نخستین رمان او، « ادمونگانگلیون و پسر» نام دارد که توجه منتقدان را به خود جلب کرد و در سال 1999 برنده جایزه الن فورنیه شد. رمان منگی او نیز در سال ۲۰۰۵ جایزه لیورانتر را دریافت کرد.رمان «چرا اینجا روی زمین نشستهام» به بهای 6 هزار و 500 تومان منتشر شده است.
1392/11/04
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 68]