واضح آرشیو وب فارسی:فارس: خرافات درباره پیامبر اعظم(ص)/2
جزئیات دوران شیرخوارگی رسول خاتم/ آیا پیامبر(ص) «برادر رضاعی» داشت
مؤلف کتاب 35 جلدی «الصحیح من سیرة النبی الاعظم» میگوید: گفته میشود، ابوسلمه و حمزة بن عبدالمطلب برادران رضاعی پیامبر(ص) بودند، زیرا ثویبه کنیز ابولهب آنان را از شیر فرزندش مسروح شیر داد. در حالی که صحت این گفته مورد تردید است.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، در خصوص دوران شیرخوارگی پیامبر(ص) در بادیه نیز مطالبی مطرح میشود که اشتباه است، صحت این ادعا را در تألیفات سیدجعفر مرتضی عاملی بررسی کردیم: *دوران شیرخوارگی گفته میشود، آمنه دو یا سه روز فرزندش را شیر داد، سپس ثویبه کنیز ابولهب، چند روز به آن حضرت شیر داد، سپس حلیمه سعدیه به مکه آمد تا با پیدا کردن کودک شیرخوار از حمایت خانواده و کمک هزینهای که از آنان خواهد گرفت؛ بهرهمند شود. هنگامی که پیامبر (ص) را به او دادند، در ابتدای امر این پیشنهاد را رد کرد، زیرا یتیم بود و پدر نداشت. حلیمه با خود خیر و برکت به خانه حلیمه آورد. حلیمه او را دو سال شیر داد. سپس او را به خانوادهاش بازگرداند. برخی معتقدند که نپذیرفتن محمد به خاطر یتیمی نمیتواند، درست باشد، زیرا کفیل او عبدالمطلب بزرگ مکه بود و مادرش آمنه دختر وهب از اشراف مکه، از سوی دیگر کسانی عقیده دارند که هنوز در آن ایام، پدرش عبدالله از دنیا نرفته بود، چند ماه پس از تولد پیامبر(ص) که گفته میشود، هفت یا هشت ماه و بیست روز بود، عبدالله از دنیا رفت. * چرا بادیه؟ عادت اشراف مکه بود که فرزندان خود را برای شیرخواری به بادیه میفرستادند. آنان معتقد بودند که کودکان بادیه سالمتر، فصیحتر، قویتر و از نظر اندیشه و قریحه نسبت به کودکان شهری برتری دارند. *برادران رضاعی پیامبر(ص) گفته میشود، ابوسلمه و حمزة بن عبدالمطلب برادران رضاعی پیامبر(ص) بودند، زیرا ثویبه کنیز ابولهب آنان را از شیر فرزندش مسروح شیر داد. صحت این گفته از نظر ما مورد تردید است، از اینرو لازم است، اندکی در این باره توضیح دهیم؛ 1-تناقض روایات درباره مدت شیر خوردن: در حالی که مطالب برخی روایات، ثویبه چند روز نامعین پیامبر(ص) را شیر داده، شماری دیگر از روایات این مدت را تقریباً چهار ماه بیان میکند. در برخی روایات آمده که مادرش سه روز او را شیر داد، روایات دیگر هفت و نه روز و حتی هفت ماه نیز گفتهاند. در عین حال در برخی دیگر از روایات مدت معینی بیان نشده است. این در حالی است که برخی میگویند: حلیمه سعدیه فقط هفت روز پس از تولد، آن حضرت را شیر داد اما نمیگوید که در این هفت روز چه کسی او را شیر میداد؟ از سوی دیگر میدانیم که پس از حلیمه، از هیچ کس شیر نخورد. حال اگر در این هفت روز فقط مادرش به او شیر داده است پس کی از ثویبه شیر خورد؟ نظر شما چیست؟ از سوی دیگر برخی تصریح میکنند که نخستین کسی که به آن حضرت شیر داد، ثویبه بود. در حالی که مطابق روایات دیگر نخستین کسی که او را شیر داد، مادرش آمنه بود. 2- تناقض روایات درباره آزادی ثویبه: پرسش این است که آیا هنگامی که ابولهب بشارت تولد پیامبر(ص) را دریافت کرد، او را آزاد کرد یا حدود پنجاه سال بعد، اندکی قبل از هجرت یا پس از هجرت؟! 3-مطابق این روایت، ثویبه پیامبر(ص)، حمزه و ابوسلمه را از شیر فرزندش مسروح داد. از نظر ما تقریباً این گفته نادرست است، زیرا حمزه چهار سال از پیامبر(ص) بزرگتر بود. برخی گفتهاند: حمزه دو سال بزرگتر بود، حتی با پذیرش صحت قول دوم، باز امکان ندارد که آن دو از شیر مسروح، برادر رضاعی همدیگر باشند. پذیرش قول نخست کار را با مشکل جدیتری روبهرو میکند. کسانی که قول دوم را ترجیح دادهاند، قول اول را در صورتی درست دانستهاند که ثویبه آنان را دو زمان متفاوت شیر داده باشد. این احتمال نمیتواند صحیح باشد، زیرا روایت تصریح دارد که آنان از شیر مسروح خوردند. محبالدین طبری در توجیه درستی روایت میگوید: ممکن است ثویبه، حمزه را در پایان دوره شیرخوارگی وی و در ابتدای شیرخوارگی فرزندش شیر داده باشد و پیامبر(ص) را در ابتدای دوره شیرخوارگی او و در پایان دوره شیرخوارگی فرزندش. بنابراین حمزه چهار سال از پیامبر (ص) بزرگتر است. از نظر ما هر چند این احتمال میتواند درست باشد، اما عادتاً بعید مینماید. چنان که مطابق برخی روایات، به هنگام وفای عبدالمطلب به نذر خود، حمزه بالغ و رشید بود. *درگیری دایهها مجاهد از ابن عباس پرسید: آیا دایهها درباره شیر دادن محمد با هم منازعه و درگیری داشتند؟ پاسخ داد: آری! به خدای سوگند؛ همه زنان جن نیز خواهان شیر دادن او بودند... اما او به حلیمه رسید. ابوالحسن بکری در کتاب الانوار روایت کرده که: «شیوخ و اسلاف راوی ما حدیث کردند که مرم مکه رسم داشتند پس از هفت روز از تولد نوزاد برای او دایه میگرفتند تا او را شیر دهد. زنان زیادی برای شیردهی و تربیت محمد داوطلب شدند.... فرشته غیبی به آمنه خبر داد که دایه فرزندش در میان بنیسعد زندگی میکند و نام او حلیمه است. آمنه به انتظار آمدن حلیمه نشست تا اینکه از راه رسید و فرزندش را به او سپرد». این روایت به روشنی بر نادرستی این سخن دلالت دارد که زنان شیرده به خاطر یتیمی پیامبر(ص) از بردن او خودداری کردند و حلیمه چون کودک دیگری پیدا نکرد و دوست نداشت همراهانش با کودک شیرخوار برگردند و او دست خالی؛ از اینرو بازگشت و او را گرفت. این مطلب هم بر نادرستی سخن فوق دلالت آشکار دارد؛ عبدالمطلب به حلیمه گفت: من پدر بزرگ او هستم و جای پدرش را میگیرم، اگر میخواهی او را به تو میسپارم و حق تو را میدهم. روایت دیگری نیز علامه مجلسی از واقدی نقل کرده که بر نادرستی سخن مذکور دلالت میکند. انتهای پیام/ک
92/11/02 - 10:25
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 81]