واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
سرنوشت تلخ خوشبخت ترین عروس زن جوان وقتی با تاجر فرش پای سفره عقد نشست خود را خوشبختترین عروس دنیا میدانست ولی ...
زن جوان وقتی با تاجر فرش پای سفره عقد نشست خود را خوشبختترین عروس دنیا میدانست. این تصور رؤیایی وقتی رنگ باخت که او شنید شوهرش زن دوم گرفته و دروغ میگوید سفرهای خارجیاش زیاد است. اواخر تیرماه سال جاری زن جوانی با چهرهای آشفته و پریشان خود را به شعبه 14 دادسرای خارک رساند و وقتی پیش روی بازپرس امجدیان ایستاد، آهی کشید و گفت: 20 سال پیش در یک مهمانی خیلی اتفاقی بامردی به نام حمید که تاجر فرش است، آشنا شدم. از آن روز به بعد من و حمید تلفنی با هم در ارتباط بودیم و هر از گاهی نیز با هم قرار ملاقات میگذاشتیم. سرانجام یک سال که از آشناییمان گذشت، حمید به من پیشنهاد ازدواج داد. با اینکه خواستگارهای زیادی داشتم اما نمیدانم چرا زمانی که این مرد از من خواستگاری کرد بهراحتی فریب خورده و بدون هیچ پرسوجویی پذیرفتم و پدر و مادرم را در جریان گذاشتم. از آنجا که به حمید علاقهمند شده بودم، خانوادهام اجازه دادند پدر و مادر وی برای خواستگاریام به خانهمان بیایند. حمید با پدر و مادرش به خانهمان آمدند و همه چیز به خوشی گذشت و با مهریه 500 سکه طلا به عقدش درآمدم و زندگی زیر یک سقف را با هم شروع کردیم.چند سالی زندگی خوب و آرامی داشتیم بهطوری که اطرافیان نسبت به زندگیمان حسادت میکردند. مدتی نگذشته بود که شوهرم بنای ناسازگاری گذاشت و هفتهها و ماهها از خانه میرفت و میگفت بهخاطر صادرات فرش به خارج از کشور میرود.همین رفتارهای مرموز حمید باعث شد متوجه شوم وی از سه سال پیش با یک زن ازدواج پنهانی کرده است. وقتی فهمیدم شوهرم زن دوم گرفته و به من خیانت کرده است، دنیا برایم تیره و تار شد چرا که عشق اول بودم اما حالا زن دوم شدهام. این زن گریان ادامه داد: بر سر همین موضوع بین ما مشاجره لفظی در گرفت طوری که شوهرم مرا با مشت و لگد به باد کتک میگرفت، حالا نیز دو ماه است خانه را ترک کرده و مرا بدون نفقه گذاشته است. حالا از حمید بهخاطر کتککاری و نپرداختن نفقه شکایت دارم. با ادعاهای این زن، تاجر فرش پیش روی بازپرس ایستاد. حمید در بازجوییها به بازپرس گفت: در مدت 20 سال زندگی مشترک که با لیلا داشتم کوچکترین بیاحترامی به وی نکردم و بهترین امکانات رفاهی را برایش مهیا کردم، اما همسرم بسیار ناسزاگو و پرخاشگر است و کار به جایی کشید که من زن دوم گرفتم. لیلا و خانوادهاش وقتی متوجه شدند که من زن دوم گرفتهام، بشدت او را کتک زده و حتی از وی زورگیری کردهاند.چون همسر دومم از لیلا و خانوادهاش بهخاطر این درگیری و زورگیری شکایت کرده حالا برای تلافی کردن، همسرم از من به دروغ شکایت کردهاست. این در حالی است که با اسناد و مدارک قانونی که دارم، ثابت میکنم هر ماه به حساب لیلا نفقه واریز کردهام.من ادعاهای همسرم را قبول ندارم چرا که دروغ میگوید و هیچگاه وی را کتک نزدهام و با این وجود همسر اولم را هم دوست دارم و حاضر نیستم آشیانهمان از هم پاشیده شود.بنابر این گزارش تحقیقات در زمینه ادعاهای این زن و مرد ادامه دارد.ایران
دوشنبه 23 دی 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]