واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری رسا:
به بهانه سالروز وفات حضرت سکینه؛
سکینه؛ فنا در دریای عظمت الهی خبرگزاری رسا ـ پنجم ربیع سالروز رحلت بانویی است که در عظمت روح و تجرد از لذات مادی و انقطاع از دنیای فانی، کسی را یارای همراهی او نیست.
«... اما سکینه، حال غالب او، استغراق در خداست» .پنجم ربیع سالروز رحلت بانویی است که در عظمت روح و تجرد از لذات مادی و انقطاع از دنیای فانی، کسی را یارای همراهی او نیست. بانویی که در خانوادهی شهادت و کانون قداست و شهامت پرورش یافت و در تحت تربیت خازن علم و حکمت حضرت سید الشهداء (علیه السلام) مانند گوهری تجسم شرف و سیادت و حیا گردید.این سخن آقای جوانان بهشت حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) است که در مورد دختر خویش فرمود: «حال غالب بر سکینه (سلام الله علیها)، استغراق در خدای تعالی است».این سخن به خوبی بیانگر روح بلند و پاک این بانو است که در آینهی وجودش نقش الهی را میتوان دید. این بانو در جهاد با نفس بدان مراتب رسیده است که جز پروردگار عالم به نمیبیند و از غیر او روی گردان است.استغراق یعنی؛ فنا در دریای عظمت الهی، به گونهای که توجهی به لوازم حیات و عوارض دنیای فانی در آن نباشد. شاید چون سکینه (سلام الله علیها) چنین غرق در خدا بود، پدرش سیدالشهدا (علیه السلام) او را بسیار دوست میداشت. ابن جوزی مینویسد: «...و هی ام السکینة بنت الحسین و کان الحسین یحبها حبا شدیدا؛ رباب مادر سکینه دختر حسین است و حسین او را بسیار دوست میداشت». از زبان مبارک و امام حسین (علیه السلام) نقل کردهاند:«لعمرک اننی لاحب دارا تحل بها السکینة و الرباب احبهما و ابذل جل مالی و لیس لعاتب عندی عتاب به جان تو سوگند! من خانه ای را دوست دارم که در آن سکینه و رباب باشند.آن دو را دوست دارم و تمام مال و ثروت خود را برای آسایش آنان میبخشم، و هیچ کس نمیتواند مرا مورد عتاب قرار دهد و از این کار بازدارد».استغراق مع الله حاصل نمیشود مگر به واسطه تجرد از عوارض دنیا و خالی کردن نفس از رذائل آن و انقطاع از عالم فانی و اتصال به عالم باقی. دختری که چنین غرق در کشف و شهود باشد، بی شک به یقین رسیده است. از این رو سکینه (سلام الله علیها) قلب پدر را سرشار از محبت خویش کرده بود. در لحظات وداع امام (علیه السلام) با اهل خویش در روز عاشورا، حضرت سکینه (سلام الله علیها) کنار بانوان حرم، چون ابر بهار میگریست. وقتی پدر سیل اشک دختر خویش را دید، با گلویی فشرده از بغض، سکینه را در آغوش گرفت و فرمود: سَیَطُولُ بَعْدِی یَا سُکَیْنَةُ فَاعْلَمِی مِنْکِ الْبُکَاءُ إِذَا الْحَمَامُ دَهَانِیلَا تُحْرِقِی قَلْبِی بِدَمْعِکِ حَسْرَةً مَا دَامَ مِنِّی الرُّوحُ فِی جُثْمَانِیوَ إِذَا قُتِلْتُ فَأَنْتِ أَوْلَى بِالَّذِی تَأْتِینَهُ یَا خَیْرَةَ النِّسْوَان به زودى بر مصیبت مرگ من گریههاى طولانى در پیش دارى.تا جان در بدن دارم دلم را از اشک حسرت خویش مسوزان! اى بهترین زنان، هنگامى که من کشته گردم، تو براى گریستن بر من سزاوارترین هستى.با توجه به همین صفات بود که سید الشهداء (علیه السلام) او را با خود به کربلا بود تا بعد از پدر به تبلیغ دین و سیرتش ادامه دهد. وی در هجوم سختیها و بلاها حجت خدا را یاری کرد و بر مصیبت خونهای پاک ریخته شده، مرثیه سر میداد. اگر سکینه (سلام الله علیها) توجه کامل به خدا نداشت و مستغرق در ذات تعالی نبود، نمیتوانست از آن سختیها و بلاها با قلبی مطمئن و آرام بگذرد. همانگونه که حجت خدا دربارهاش فرمود: «دخترم غرق جمال الهی است».از سال ولادت و مقدار عمر شریفش اطلاع دقیقی در دست نیست. در واقعهی کربلا حداقل ده تا 13 سال داشته است، از اینرو ولادتش حوالی سال 47 تا 50 هجری قمری است. تاریخ وفاتش را پنج شنبه، پنج ربیعالاول سال 117 هجری قمری ذکر کردهاند که بدین ترتیب مدت عمر ایشان، حدود 70 سال خواهد بود . این بانوی والامقام با چهار امام معصوم همزمان بوده و از نفوس ایشان بهره برده است. چنین بود که علاوه بر انتساب به خاندان رسالت و ولایت، در شرافت و کرامت گوی سبقت را از دیگران ربوده بود.هادی الیاسی/919/ی702/ن
۱۳۹۲/۱۰/۱۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری رسا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 57]