محبوبترینها
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه می‌تواند برندینگ کسب‌وکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1854151317
نگاهي به گوشه‌اي از زندگي آيت الله شهيد غفاريشهيد غفاري؛ مجتهدي كه صلابت و مهربانيش ماركسيست‌ها را نمازخوان كرد
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نگاهي به گوشه‌اي از زندگي آيت الله شهيد غفاريشهيد غفاري؛ مجتهدي كه صلابت و مهربانيش ماركسيست‌ها را نمازخوان كرد
پتوها كه به داخل زندان آورده شد، صداي صلوات كه سمبل بچه‌هاي مسلمان بود، بلند شد. بعد از اين واقع تعدادي از ماركسيست‌ها به او مراجعه كردند تا نماز خواندن را ياد بگيرند...
خبرگزاري فارس – نجمه عزتي؛ يكي از روزهاي سرد زمستان بود و مسئولان زندان براي اذيت زندانيان پتوهاي آنها را بردند و به هر كدام يك پتو دادند كه هم زيرانداز بود و هم روانداز. هيچ كس نمي‌توانست از شدت سرما در آنجا بخوابد.
ساعت ده شب به پشت درِ زندان رفت و در را محكم زد. چپي‌ها و مجاهدين همه ايستاده بودند و هيچ كس جرأت اعتراض نداشت تا اينكه مسئولان زندان حاضر شدند. اين آقايان سردشان است پتوهاي آقايان را بدهيد.
مسئول زندان براي آنكه نفاق ايجاد كند گفت: آقاي شيخ! شما ديگر چرا از اين منافقين و كمونيست‌ها دفاع مي‌كنيد؟
شيخ در جواب گفت: هر چه هستند كمونيست‌ها با مسلمان‌ها فرق نمي‌كنند يا اين آقايان را ببريد بكشيد يا اگر قرار است زنده بمانند پتوهايشان را بدهيد، هوا سرد است... اگر شما فكر آنها را قبول نداريد من هم قبول ندارم ولي انسان بايد از شرايط انساني برخوردار باشد پتوهايشان را بدهيد.
مسئول زندان باز گفت: آقاي شيخ بگو پتوي من را بدهيد تا پتوي تو يك نفر را بدهيم.
شيخ گفت: ما اگر مي‌خواستيم «من» باشيم اينجا نمي‌آمديم اينجا كه آمديم براي آن است كه «ما» بوديم؛ من سردم نيست بدنم سالم و قوي است. آقايان سردشان است اگر پتوها را ندهيد همگي اعتراض مي‌كنند و جنجال به راه خواهيم انداخت. سپس ما همه شروع مي‌كنيم به نماز خواندن و آقاياني هم كه خود را ماركسيست نشان مي‌دهند نماز خواهند خواند. حالا پتوها را مي‌دهيد يا زندان را به هم بريزيم و درها را بشكنيم.
مسئول زندان گفت: آقاي شيخ اگر جنجال راه بيندازي كتك مفصل خواهي خورد.
كم كم صداي زندانيان در آمد و به تدريج صداها اوج گرفت و حياط زندان شلوغ شد در نتيجه آنها مجبور شدند پتوها را برگرداندند. پتوها كه به داخل زندان آورده شد، صداي صلوات كه سمبل بچه‌هاي مسلمان بود، بلند شد. بعد از اين واقع تعدادي از ماركسيست‌ها به او مراجعه كردند تا نماز خواندن را ياد بگيرند...
****
روزها از پي هم مي‌گذرند و اگر نگاهي به تقويم تاريخ اين مرز و بوم و انقلاب كنيم، مي‌بينيم براي ايران خون‌هاي پاك زيادي بر زمين ريخته است و شهيدان زيادي جان خود را مخلصانه براي از بين بردن ظلم و جور در طبق اخلاص گذاشته‌اند.
ششم دي سالروز شهادت يكي از اين بزرگ مردان پاسدار دين و حقيقت شهيد آيت الله حسين غفاري مبارز انقلابي است كه در زندان‌هاي ساواك زير شكنجه‌هاي دهشتناك در سال 1353 به شهادت رسيد.
تابستان سال 1293 در خانه كوچك و ساده حاج عباس در آذرشهر كودكي چشم به جهان گشود كه پدر نام وي را حسين نهاد. نامي آشنا كه پدر از روي ارادت اين نام را بر وي نهاده بود اما سرنوشت و آينده اين كودك نشان داد كه اين نام با گِل وجودي وي سرشته شده بود.
حسين در فضايي معنوي و مملو از عشق اهل بيت(ع) رشد و نمو پيدا كرده و در سن شش سالگي براي يادگيري علم راهي مكتب خانه شد. بعد از گذراندن اين دوره و علاقه وافر حسين به دانش وارد حوزه علميه تبريز شد و از جلسه درس بزرگان، كسب دانش كرد. بعد از مدتي شهيد غفاري در حوزه تبريز زبانزد شاگردان و استادان قرار گرفت و رغبت وي را براي ادامه تحصيل در آستانه حضرت معصومه (س) بيشتر كرد. لذا براي استفاده از اساتيد بزرگ و نامدار حوزه علميه قم راهي اين ديار شد و از محضر بزرگان فرزانهاي چون آيات عظام فيض قمي، بروجردي، خوانساري، امام خميني (ره) كسب معرفت كرد.
شهيد غفاري در قم و تهران در مساجد الهادي و خاتم الاوصياء جلساتي را برگزار مي‌كرد كه دانشجويان و طلاب به طور منظم در اين جلسات شركت مي‌كردند و از بحثهاي شيوا و صحبتهاي صريح شهيد غفاري استفاده مي‌كردند و شايد اين همان نقطه عطف و بزنگاه وي در ورود رسمي و علني به مباحث سياسي و مبارزه عليه استبداد و رژيم شاهنشاهي بود.
زبان تيز و برنده حق از باطل او در اوج خفقان و مبارزات مردم عليه رژيم ستم شاهي حساسيت‌هاي عوامل شاه را نسبت به وي برانگيخت و با قيام تاريخي حضرت امام خميني(ره) در سال 1342 آيت اللّه غفاري از آرمانهاي والاي امام پشتيباني كرد. او در اين مسير رنج‌ها زيادي را تحمل كرد و هيچگاه در اين راه احساس خستگي نكرد.
آيت الله غفاري بارها به علت افشاگري عليه نظام طاغوت دستگير و زنداني شد اما دست از آرمانهاي خود نكشيد. ماموران ساواك براي آزار و اذيت و اعتراف گيري از وي همسر و فرزندانش را دستگير كردند اما اين كوه صبر و پايداري دست رد بر سينه شيطان زده و تا پاي جان از عقايد خود و انقلاب حفاظت و حراست كرد. دليل اين مدعا برگ بازجويي وي در بايگاني اسناد ساواك است كه در زير مي‌خوانيد:
«س- چرا به زندان آورده شد‌ه‌ايد؟ ج- نميدانم.
س- آيا قبلا به زندان آمده‌ايد؟ ج- نيامدهام، آورده‌اند.
س- نظر شما راجع به شاهنشاه آريامهر چيست؟ ج- ايشان با كودتاي پدرشان به سركار آمده‌اند؛ غاصبند و هر دو از عوامل استعمارگران هستند.
س- نظر شما راجع به حزب رستاخيز چيست؟ ج- اين حزب را شاه ساخته است و به مردم هيچ ربطي ندارد.
س- نظر شما راجع به آقاي خميني چيست؟ ج- من فكر ميكنم كسي كه ميتواند ايران را نجات دهد، آيت‌الله خميني است.»
آيت الله غفاري پس از تحمل سختي‌ها و شكنجه‌هاي فراوان روز ششم دي ماه در حاليكه دژخيمان ساواك ايشان را به سختي شكنجه كرده و پاي او را در روغن داغ سوزانده بودند، به «هل من ناصر ينصرني» امام خود لبيك گفت و روح بلندش به سوي حق پرواز كرد.
ساواك 10 روز پس از شهادت وي خبر فوت ايشان را به خانواده اعلام و از آنان خواست كه بي‌سروصدا براي تحويل جنازه به دادستاني ارتش مراجعه كنند. اما خانواده غفاري از امضاي برگه فوت خودداري كرد و ساواك مجبور شد براي تدفين مخفيانه، جنازه را شبانه به قم بفرستد. طلاب و مردم قم از موضوع باخبر شده و تشييع جنازه باشكوهي براي شهيد آيت الله غفاري برگزار كردند. حاضران در مسير تشييع جنازه به سمت حرم حضرت معصومه(ع) شعارهايي عليه حكومت ستم شاهي سردادند و اين تشييع به راهپيمايي عليه رژيم شاه تبديل و به دستگيري تعدادي از طلاب منجر شود.
آيت الله كعبي عضو جامعه مدرسين در سالروز شهادت آيت الله غفاري به سخن معروف وي كه مي‌گفت «دشمن خميني، كافر است» اشاره كرده و گفت: صلابتي كه در دفاع از اسلام، اهل بيت و نهضت امام خميني (ره) و مقاومتي كه در مقابل دژخيمان ساواك از خود نشان داد، شهيد غفاري را به عنوان يك مجتهد در راه خدا و مكتب اهل بيت و نهضت انقلاب ماندگار كرد.
وي شهيد غفاري را از افتخارات شيعه و مكتب عاشورا دانست و عنوان كرد: احياي امر اين عالمان شهيد، احياي امر اهل بيت و پاسداشت نهضت جاويد امام خميني (ره) و مجتهدان شهيد مظلوم است.
وي اظهار داشت: آيت الله سعيدي و غفاري اين دو مجتهد فداكار اسوه علما و فضلاي حوزه علميه در فداكاري و معرفت و ايثار در راه خدا هستند.
بُعد سياسي و مبارزاتي آيت الله غفاري بيش از همه كارهاي وي مورد بررسي قرار گرفته حال آنكه وي يد طولايي در علم و دانش داشته است و در جايگاه والاي اين شهيد مجتهد بس كه در محضر درس اساتيدي همچون آيت‌الله سيدمحمد‌حجت كوه كمري، امام خميني(ره)، علامه سيد محمدحسين طباطبايي، آيت‌الله ميرزا محمد فيض قمي، آيت‌الله سيد محمد تقي خوانساري و آيت‌الله سيد حسين طباطبايي بروجردي كسب فيض كرده است.
شهيد غفاري در علم فقه به دانش و مقامي رسيده بود كه با آيت‌الله سيد شهاب الدين مرعشي نجفي به مباحثه مي‌پرداخت. وي همچنين مدتي در حوزه علميه نجف اشرف از محضر درس آيت‌الله ابوالقاسم خويي و آيت‌الله سيد محسن حكيم نيز بهره‌مند شد و طي همين سالها، از عالمان بزرگي چون آيت‌الله سيد محسن حكيم در نجف و آيت‌الله محمد حجت كوه كمري در قم اجازه اجتهاد دريافت كرد.
ياد و نام اين اسوه مجاهدت، فداكاري و ايثار گرامي باد.
انتهاي پيام/2258/ش40
جمعه 6 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 64]
-
گوناگون
پربازدیدترینها