واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز:
هاشمی رفسنجانی«پدرخوانده» دولت یازدهم یا «سپردفاعی» روحانی در مقابل منتقدان؟/ نقش جدید آیتالله صبور در چهارمین دوره زندگی سیاسی
شایدهیچ سیاست مداری در ایران پس از انقلاب به اندازه هاشمی رفسنجانی اینگونه محور تحلیل های سیاسی نبوده باشد، چه در دورانی که راس سیاست ایران بود و سردار سازندگی خطابش میکردند، چه در دورانی که به گوشهنشینی ناخواسته فرستاده شد. آیت الله سیاستمدار ایران اما آنقدر سیّاس است که همواره خود را در صدر سیاست ایران نگه دارد.
به گزارش نامه نیوز، فرقی نمیکند رییسجمهور، رییس مجلس خبرگان یا رییس مجمع تشخیص باشد یا نباشد، در دوران اوج باشد یا دوران عسرت، آیت الله کهنه کنار سیاست ایران سال های زیادیست که در نقطه ثقل تحلیلهای سیاسی کشور است؛ تحلیلهایی که در مقاطعی رنگ و بویی از تخریب و هجمه گرفته و در زمانی دیگر با رنگ و لعاب تحسین همراه شده است.
اگر در سالهای پایانی دهه 70 اصلاحطلبان چوب انتقاد و تخریب را بر سر هاشمی بلند کردند و یکی پس از دیگری آن را فرود آوردند و او را تا عالیجناب سرخپوش بودن پیش بردند، این روزها که همان اصلاحطلبان هاشمی را ریش سفید و بزرگ خود میدانند، نواصولگرایان تازه به میدان سیاست آمده برخلاف سنتیهای راست گرای خود پای جای آنها نهاده و چوب هجمه و تخریب را بر سر پیر سیاست ایران بلند کردهاند.
در همه این سالها گاها بی پروایی در توهینها علیه هاشمی تا بدانجا پیش رفته است که دیگر دلسوزان و بزرگان نظام به میدان آمده و بارها و بارها جایگاه تاثیرگذار آیت الله در انقلاب و بعد از آن را یادآوری کردهاند تا اینگونه حلقه حفاظتی خود را دور این کهنه سیاستمدار بکشند و در این میان...صبوری، صبوری، صبوری مشی همین روزهای نزدیک آیت الله به مثابه همه سالهای پیش بوده است.
این روزهای آیتالله اما روزهای تخریب و تحسین همزمان است، روزهایی که در یک سو دولتیهای تازه روی کار آمده و اصلاح طلبان علم حمایت از او را بلند کرده و در سویی دیگر نواصولگرایانی هستند که آیتالله هنوز برایشان مغضوب است و او را به چوب سخت نقد و تخریب می نوازند.
دولت روحانی؛ بهانه جدید تخریب و هجمه علیه آیت الله سیاستمدار
دایره انتقادات از هاشمی اما این روزها رنگ و لعابی تازه یافته است، روزهایی که روحانی همیشه همراه هاشمی، رییس جمهور شده است و از قضا یارانی از نزدیکان آیت الله را گرد خود جمع کرده است، تا اینگوه هاشمی باز هم مورد غضب واقع شود و لقب«پدرخوانده» بودن دولت و تشکیل «دولت سایه» را نیز به آیت الله نسبت دهند تا اینگونه او را صحنه گردان دولت یازدهم بنامند. بکار بردن اصطلاحاتی چون «پدرخوانده» و «دولت سایه» برای آیت الله از آن زمانی اوج گرفت که برخی از یاران نزدیک به هاشمی و طیف کارگزارانی ها در کابینه روحانی عهده دار سمت یا معاونت و دیگر پست ها شدند، امری که انتقادات زیادی را از سوی اصولگرایان روانه دولت روحانی کرد.
از سوی دیگر اعتماد و احترام کابینه به آیت الله که بیش از همه در راستای بهره گیری از تجربیات 60 ساله نقش آفرینی وی در سیاست ایران است، نگرانی هایی را از باب تاثیرگذاری یا دخالت هاشمی در سیاست های دولت جدید در بین این طیف ایجاد کرده است. به عقیده این قسم از منتقدین، پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم نه پیروزی اصلاح طلبان یا اصولگرایان که پیروزی طیف نزدیک به هاشمی بود و دولت یازدهم شبیه ترین دولت به دولت سازندگی و در ادامه آن دولت است.
شاید از همین روست که هاشمی رفسنجانی نیز می کوشد نقش مشابه دوران سازندگی را ایفا کند. چنانچه این روزها این هاشمی است که دست به خط شکنی می زند و گاه مباحثی را مطرح می کند که مواجهههای سیاسی را نه بین مخالفان و دولت که بین مخالفان اعتدال و هاشمی رفسنجانی شکل میدهد. هاشمی سالخورده که گویی انرژی تازه ای با دولت جدید در او دمیده شده است، با حضور فعالانه خود در میدان سیاست از یک سو نقشی فراتر از دولت را ایفا می کند و از سوی دیگر جدال سیاسی مخالفان را از سطح کابینه و مجادلات چالش برانگیز و تنش آفرین علیه دولتمردان به جدالی گفتمانی و گاه تاریخی ارتقا می دهد تا اینگونه فشارها بر روی دولت کاسته شود.رویکردی که در ماجرای رابطه با آمریکا و پرونده هسته ای به وضوح مشهود شد.
هاشمی-روحانی؛ زوج سیاسی جداناپذیر؟!
اما هرچند نزدیکی آیتالله و حسن روحانی واقعیتی غیرقابل انکار است و شیخ حسن روحانی و آیت الله هاشمی رفسنجانی از دهه 60 دوشادوش یکدیگر و کنار یکدیگر بودند و بخشی از پیروزی روحانی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم را نیز باید نتیجه حمایت آیت الله از وی دانست اما روحانی رییس جمهوری ایران در همان نخستین روزهای حضورش در پاستور و در پاسخ به سوالاتی پیرامون نقش هاشمی در دولتش گرچه با احترام از آیت الله یاد کرد اما صراحتا بر وامدار نبودنش به هیچ فردی تاکید کرده بود. با این وجود اما بسیاری که هاشمی را مرد شماره یک در چینش کابینه روحانی می دانستند این روزها نیز او را رییس «دولت سایه» ای می دانند که خارج از دولت هدایت کابینه را برعهده دارد.
برخی اما معتقد به آنند که نگاه روحانی به هاشمی و هاشمی به روحانی، فراتر از سطح یک همکاری ساده است. آنها خود را مکمل یکدیگر میدانند و سابقه همکاری سی ساله آنها در انقلاب اسلامی در زمان جنگ تحمیل، مجلس، دولت و مجمع تشخیص مصلحت نظام خود بیانگر همین معناست و نمی توان از روحانی یا هاشمی خواست که پایانی بر مسیر دو نفره خود بگذارند.
آیتالله صبور ایران با این وجود، اینبار نیز به رسم همیشگی خود سکوت را راه چاره مقابله با این هجمه ها دانسته است اما اطرافیان وی به تناوب در مقابل این انتقادات موضع گیری می کنند، چه آنکه اخیرا هم محمد هاشمی برادر و مسئول دفتر آیت الله، در گفتگویی نسبت به گفته ها درباره اینکه آیت الله هاشمی دولت روحانی را هدایت می کند یا دولت در سایه تشکیل داده است انتقاد کرد و با بیان اینکه آثاری از دولت در سایه نمی بینم، می گوید« اصطلاح دولت در سایه در ادبیات سیاسی به این معناست که دولتی تشکیل شود و در حزب یا مرکز دیگری دولتی دیگر به عنوان مشاور شکل بگیرد که تقریبا معادل دولت اصلی است و وزرای مختلف دارند، وزرا در دولت سایه مسئولیت اجرایی ندارند و با دقت شرایط را بررسی میکنند و نتایجی را که به دست می آورند به دولت گزارش میکنند. البته اگر در بستر زمان اتفاقی برای دولت بیفتد آنها روی کار میآیند.»
وی با تاکید براینکه هیچگاه بعد از پیروزی انقلاب تاکنون چیزی به نام دولت در سایه در جمهوری اسلامی ایران نداشتهایم، می گوید« این که دولت با آقای هاشمی مشورت کند مسالهای طبیعی است و در دولتهای گذشته نیز این اتفاق افتاده است حتی در دولت آقای احمدینژاد بعضی از وزرا با آقای هاشمی مشورت میکردند که البته بعد از مدتی بلافاصله عزل میشدند و یا در دولت آقای خاتمی اکثر وزرا به آقای هاشمی گزارش میدادند و از ایشان راهنمایی و نظر میخواستند.»
1392/9/30
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 150]