واضح آرشیو وب فارسی:مهر: اديان الهي به دنبال معنايابي در پي معنابخشي هستند/ تا دعا نكنيم نمي گيريم
كرج - خبرگزاري مهر: يك استاد فلسفه گفت: فرقههاي نوظهور معنوي ميخواهند معنا را بسازند؛ در صورتي كه در اديان الهي اين معنا وجود دارد و بايد توجه كنيم تا آن را بيابيم. اديان الهي مؤمنين را به معنايابي دعوت ميكنند.
به گزارش خبرنگار مهر، رسول رسوليپور، عضو هيئت علمي دانشگاه خوارزمي در يازدهمين نشست از سلسله نشستهاي «من، ديگري، معنا» ويژه تحليل پديدههاي نوظهور معنوي كه ظهر امروز در دانشگاه خوارزمي كرج برگزار شد، گفت: همه فرقهها و جريانات معنوي به دنبال معنا هستند؛ منتهي، يك جريان، به دنبال معنابخشي و جريان ديگري در پي معنايابي است.
وي افزود: جريان سكولاريسم كه خود را پرتاب شده در اين دنيا ميداند و دستي او را همراهي نميكند، به دنبال معنابخشي به زندگي است. پيش فرضِ معنابخشي، بيمعنايي است و كسيكه زندگي را بيمعنا و پوچ بداند، ميخواهد به زندگي معنا ببخشد.
رسولي پور در اين نشست كه به همت اداره فعاليتهاي ديني، ادبي و هنري معاونت فرهنگي جهاد دانشگاهي استان البرز برگزار شد، يادآور شد: اديان الهي، مؤمنين را به معنايابي دعوت ميكنند نه معنابخشي. عالم، بيريشه و بياتصال به جايي نيست كه دنبال معنابخشي به آن باشيم؛ بلكه اين عالم به جايي متصل است كه ما نميبينيم. خدا بايد ديده و يافته شود نه اينكه فهميده شود؛ چراكه خدا مسئله نيست كه بفهميم؛ بلكه خدا يك پاسخ روشن در مقابل چشم ماست و فقط بايد چشمها را باز كنيم و توجه كنيم و به قول سهراب سپهري، چشمها را بايد بشوييم و طور ديگر ببينيم.
عضو هيئت علمي دانشگاه خوارزمي تصريح كرد: انديشيدن به اين كه چگونه ميتوان به خدا رسيد و اعمال و عبادات از جمله نماز، روزه و نماز شب چگونه ميتوانند ما را به خدا برسانند، با اين طرز تفكر، دنبال تحصيلِ خدا هستيم؛ در صورتي كه بايد تجربه امر قدسي را از سر بگذرانيم و نميتوان امر قدسي را تحصيل كرد.
تا دعا نكنيم نمي گيريم
اين استاد دانشگاه ادامه داد: از طريق نماز و عبادت، گشايش و ظرفيتي در خود ايجاد ميكنيم كه پذيراي موهبت و فيض دائمي شويم. نگوئيم نماز ميخوانيم چله ميگيريم كه خدا چيزي بدهد. بلكه خدا دائماً فيض ميدهد و ما اين فيض الهي را نميگيريم مگر زماني كه در خود گشايشي ايجاد كنيم. اين تعبير كه امكان دارد كسي اراده كند و خدا به او موهبت ندهد، تعبير غلطي است؛ چرا كه امكان ندارد ما بخواهيم و نگيريم. در آيه «قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ»، نيز معني اين نيست كه تا دعا نكنيم خدا به ما نميبخشد بلكه مقصود اين است كه ما تا دعا نكنيم نميگيريم.
وي در ادامه گفت: تحصيل، مصدر باب تعدّي است. تحصيلِ هر امري يعني آن را پيدا ميكنيد، ميسازيد و جعل ميكنيد و آنچه بر اساس تحصيل به دست ميآيد، جعلي است. امر حقيقي، تحصيل نميشود و خدا گم نشده كه ما آن را پيدا كنيم! بلكه بايد معنايي را كه هست، بيابيم. تو خودت را بايد تحصيل كني. خودت گم شدهاي!
رسولي پور افزود: ما بايد معنا را بيابيم نه اينكه چون زندگيمان پوچ و بيمعنا است، جعل كنيم و خدا درست كنيم! تحصيلِ دين و خدا انسان را اذيت ميكند و دست و پا گير ميشود؛ اما اگر آن را بيابيد خلاص و راحت ميشويد. فرقههاي نوظهور معنوي ميخواهند معنا را بسازند؛ در صورتي كه اين معنا وجود دارد و بايد حواسمان را جمع كنيم و آن را بيابيم.
وي در بخش ديگري از سخنان خود گفت: گاهي بر برخي از كساني كه هم صحبت با حضرت امير(ع)، پيغمبر(ص) و در كنار امام حسين(ع) بودند، خرده مي گيريم كه آدمهاي ناداني بودند و اين شخصيتهاي متعالي را درك نكردند. اما متأسفانه نادانتر از آنها ما هم هستيم كه خدا را كه در كنارِ ماست و از رگ گردن به ما نزديكتر است درك نميكنيم.
اگر درك نمي كنيم خدا از رگ گردن به ما نزديك تر است كور شده ايم
رسولي پور در بخش ديگري از سخنان خود گفت: آيا خدا به جايي منصوب شده و بايد برويم در مكاني خودمان را به خدا نزديك كنيم؟! اين كه تصور كنيم اگر در زيارتگاه و حرم معصومين(ع) و يا كعبه حضور داشته باشيم خدا را خواهيم يافت و فقط در بعضي اوقات خدا از رگ گردن به ما نزديكتر است، اين تصور اشتباهي است؛ چرا كه خداوند هميشه از رگ گردن به ما نزديكتر است و اگر درك نميكنيم از آنروست كه كور و بي خاصيت شدهايم.
وي افزود: زيارتگاهها، فرصتها و شرايطي را فراهم ميكنند براي اينكه آگاهتر و جديتر به خدا برسيم نه اينكه واسطه شوند تا به خدا برسيم؛ چراكه خدا هيچ واسطهاي نميخواهد و خدا از رگ گردن به ما نزديكتر است. اگر كسي را براي رسيدن به خدا واسطه قرار دهيم يك نوع شرك است. هيچ كس نميتواند دست مرا بگيرد و پيش خدا ببرد حتي پيامبر خدا؛ چون خدا خود از همه اصلح است. خدا نگفته است كه هر كسي با من صحبتي دارد از طريق پيغمبر با من صحبت كند!
رسولي پور گفت: در واقع شرايط محيطيِ زيارتگاهها، محيط انرژيك است كه در ما آن حس را تقويت ميكند كه خدا حاضر است و اين فرصت را ايجاد ميكند كه خدا را باور كنيم؛ چراكه انساني مثل امام حسين(ع) به خدا باور دارد و من نيز وجود و حضور خدا را باور ميكنم و اينها فرصتهاي ناب و خوبي است.
مبدا و منشاء خدايي قلب آدمي است
وي يادآور شد: تقسيمات براي ذهن است؛ تقسيم كردن به اين و آن، براي دل نيست براي ذهن است. در منطق قرآن، "تعقل" داريم اما اصطلاح "عقل" به صورت مفرد نداريم. در فرهنگ قرآن، قلب، تعقل و تفكر ميكند. تعقل قرآني با تفكر ذهني و عقل تفاوت دارد و مبدأ و منشأ خدايابي، قلب ماست. در منطق قرآن، "عقل" مطابق با آنچه ما متصور هستيم و آن را با تفكر ذهني يكسان ميپنداريم نيست.
رسولي پور افزود: تقسيمات ذهني كه مقصدي را طي كنيم كه در نهايت به خدا ختم شود از لحاظ يادآوري، توجه و تمثيل درست است اما واقعي نيست و شما بايد خودتان را پيدا كنيد. از طريق ذهن با خدا ارتباط برقرار نكنيد؛ بلكه از طريق انقطاع و جدا شدن از ديگران به خدا متصل شويد.
وي با قرائت آيه «يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ» تصريح كرد: اين آيه، عارفانهترين آيه قرآن است و درك اينكه ما ربط به خدا هستيم، درك فقر، خالي بودن و خلأ كه نياز به پر شدن داريم موجب ميشود كه خدا را بيابيم.
وي در پايان با اشاره به كتاب «تأملي بر فلسفهي تاريخ عقل» گفت: در بخشي از اين كتاب آمده است كه «شما وقتي رو به نور ميرويد سايه، شما را دنبال ميكند و وقتي كه پشت به نور ميرويد شما سايه را دنبال ميكنيد». در واقع اگر پشت به نور باشيم دنبال سايه و وهم هستيم و اگر رو به نور باشيم، تمامِ سايهها پشت سر ما قرار ميگيرند و مجبور ميشوند به سوي حقيقتي روند كه در رو به روي ماايستاده است.
كد خبر: 2201657
تاريخ مخابره : ۱۳۹۲/۱۰/۳ - ۱۵:۰۱
سه شنبه 3 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 51]