محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832306975
گفتوگوي ايران با معاونت امور هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نگاه حمايتي بر هنر حاكم شده است
واضح آرشیو وب فارسی:ايران: گفتوگوي ايران با معاونت امور هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نگاه حمايتي بر هنر حاكم شده است
مريم سادات گوشه
روزي كه در خبرها آمد، مردي از جنس موسيقي، معاون هنري وزارت فرهنگ و ارشاد شد، چشمها به نقطهاي معطوف شد كه آيا او در معاونت امور هنري هم ميتواند آن ركورد مديريتي را كه در حوزه موسيقي زد به منصه ظهور برساند. معاونتي كه تا قبل از دوره رياست جمهوري حسن روحاني با چالشها و مسائل عديدهاي روبهرو بود، اكنون در دستان علي مرادخاني است. شايد اين حجم از انتظارات از چنين فردي با كارنامه درخشانش در حوزه موسيقي عرصه را بر او دشوار كند، چرا كه اكنون هنرمندان بسياري چشم اميدشان به دستان اوست. تا نظارهگر اميدهايي نشوند كه روزي به يأس بدل شده بود. حالا او سكان كشتي معاونت هنري را به دست گرفته است.مسلماً مبحث كلان برنامههاي هنري معاونت علي مرادخاني و اينكه چگونه ميخواهد اين معاونت را مديريت كند و پاسخگوي دغدغههاي هنرمندان باشد، از جمله مباحثي است كه گفتوگوي حاضر با آن روبهرو است. مسائل و مشكلاتي كه گاه براي هنرمندان بغض در گلو بود و گاه كنج عزلتنشيني كه معاونت امور هنري وزارت ارشاد با سعه صدر خود صميمانه به تمام آنها پاسخ گفت. با هم ميخوانيم.
دراين مدتي كه از مسئوليت شما در معاونت هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ميگذرد، برنامههاي كلان معاونت هنري و محورهاي اصلي آن را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
برنامههاي كلان به سياستهاي كلي وزارت ارشاد برميگردد كه بخشي از آن وظايف و بخشي هم سياستهاي دولت در حوزه هنر است. مهمترين وجهي كه در سياستهاي كلان گفته خواهد شد، در واقع ناظر به حكمي است كه از مقام محترم وزارت ارشاد دارم و آن هم بحث حمايت از فعاليتهاي هنرمندان در عرصههاي مختلف داخلي و خارجي كشور است و ارتقا دادن كيفي فضاي هنري كشور براي فعاليتهايي كه بايد به عنوان كار هنري نامش را گذاشت. در واقع فعاليتهاي هنري كشور در سطح حرفهاي و بسامان كردن آن از مجموعه كارهايي است كه بايد به درستي انجام دهيم. اين بخشي از نگاهي است كه به معاونت هنري شده است، اما علاوه بر اين موارد بديهي و طبيعي است اين برنامهها به قسمتهاي مختلفي تقسيم شده است. گاهي به برنامههاي اجرايي توجه داريم و زماني هم به برنامههاي كلي. برنامههاي اجرايي را قطعاً با حضور مديران وزارتخانه و مديران معاونت پيگيري خواهيم كرد كه به صورت مشخص و جزء به جزء خواهد آمد، اما در مورد كليات همه عرصههاي هنر در كشور از جمله موسيقي، تئاتر و هنرهاي تجسمي در مجموع يك تن واحد هستند كه بايد از نگاه معاونت هنري به عنوان مجموعهاي كه فعاليتي را در عرصههاي مختلف انجام ميدهند، مورد توجه و حمايت قرار بگيرند و كارهاي آنها براي انجام شدن مورد پيگيري قرار بگيرد. اين نگاه كلان براي رسيدگي به امور هنرمندان وجود دارد. يكي از كارهاي مهمي كه ما بايد در اين معاونت انجام دهيم، اين است كه هنرمندان بتوانند با آرامش و بيدغدغه كار كنند.
معمولاً اگر در جايي جنجال نباشد، همه فكر ميكنند در آنجا خبري نيست. در صورتي كه هرچقدر محيط را آرام كنيم تا هنرمندان بتوانند به خوبي كارشان را انجام دهند و از كارشان حمايت كنيم تا كارشان بتواند روز به روز شايستهتر، بايستهتر و شكوفاتر ارائه شود و در فضايي كه ايجاد ميكنيم، فراواني و كميت هم از ابعاد و اندازه خوب و مطلوبي برخوردار شود. بنابراين در معاونت هنري همانطور كه منحني كيفيت بايد رو به بالا باشد، كميت هم بايد بتواند در ابعاد و اندازههاي مطلوب خود حركت كند.اما برنامههاي اساسي ما در همه ابعاد وجود دارد و بخشي از آن ممكن است حشو و زوايدي داشته باشد كه آن را بزودي اعلام خواهم كرد، ولي به عنوان مثال در برخي از جشنوارهها شايد تغييراتي داده شود و به مسائل كيفياش توجه شود. يكي از موارد ديگري كه ميتوانم از برنامهها نام ببرم، اين است كه بحث تصديگري را كم كنيم. سبك كردن بار دولت، چابكسازي و امكان دادن به فضاي مطلوب اداري و اجرايي كه بتوان به كارها به دقت رسيدگي كرد و كار توسط هنرمندان انجام شود و ما فقط آنها را حمايت كنيم.
يعني در نظر داريد بخش اجرا را به بخش خصوصي واگذار كنيد؟
بله، خيلي از كارها را. اكنون در مورد برنامهها ميگويم يعني شرايط و فضا را براي فعاليت هنرمندان بهينه و آماده كرد و نگاه حمايتي به كاركرد هنرمندان داشت. وقتي به جزئيات بپردازيم، يعني دولت دست از برخي كارها بردارد و توجه داشته باشد كه لزوماً نميبايست رقيب بخش خصوصي بود، بلكه بايد آن را حمايت كرد تا بتواند كارش را به درستي انجام دهد و ما به اين معنا توجه كامل خواهيم داشت.
يك زماني در مورد استراتژيها صحبت ميكنيم و زماني از تاكتيكها سخن ميگوييم. فعلاً استراتژي كلي بر اين مبنا خواهد بود، طبيعي است در جزئيات كارهاي بسياري ميتوان انجام داد. مثلاً در حوزه تئاتر، ممكن است چند كار خوب روي صحنه بيايد و هر كدامشان يك مورد براي بررسي باشند، اما اين در زيرمجموعه حمايت از تئاتر حرفهاي كشور است، يعني اينكه خودشان بتوانند اين كارها را انجام دهند يا برآورد فراواني فعاليتهايشان از جمله برنامهريزيهايي است كه ما در نظر خواهيم داشت.
وزارت ارشاد در دورههاي قبل از آقاي روحاني هم نقش سياستگذاري و هم اجرا را به عهده داشت. آيا از صحبتهاي شما ميتوان به اين مسأله رسيد كه در نظر داريد به بعد سياستگذاري بپردازيد و اجرا را در اختيار بخش خصوصي قرار دهيد؟
بله، وقتي سياستگذار و مجري يكي باشد، شرايطي براي نقد موضوع به وجود نميآيد و شرايطي براي ارزيابي و دقت در آن فراهم نميشود و حتي به نحوي اگر ارزيابياي هم صورت بگيرد، مباني آن تعريف از خود خواهد بود. پس بنابراين بايد فضا و امكاني را فراهم كنيم كه سياستگذار كليات يك موضوع را معلوم كند و حتي اعتقاد دارم سياستگذار نبايد در خيلي از موارد ريز شود اگر بخواهيم سياستگذاري كنيم، بايد كليات را بگوييم و در بحث مصاديق مديران اجرايي بايد وارد شوند. به چه صورت مجوز صادر شود و خطوط قرمز ما كجاست؟ و...
اما وقتي وارد اجرا ميشوند، خودشان در ريز اجرا دخالت نكنند. به عنوان مثال وقتي ما خودمان مسئول برگزاري جشنواره بوديم، در ريز اجرا هم مجبور بوديم وارد شويم و شرايط را براي يكسري فعاليتها آماده كنيم. بنابراين بايد براي اينكه اين اتفاق نيفتد، حوزه سياستگذاري را از اجرا جدا كنيم و اجرا را به دست مردم بسپاريم.
يعني سياستگذاريهاي برنامههاي كلان با حضور شما انجام ميشود؟ و شما نيز در سياستگذاري دخيل هستيد؟
بله و از آنجا به بعد مديران اجرايي بر انجام امور نظارت خواهند داشت و فعاليتهاي حمايتيشان را انجام خواهند داد تا بخشهايي كه كارهايشان را انجام ميدهند، به درستي كارشان را انجام دهند. وقتي دولت را از اجرا مستثني كرديم، بسيار به فعاليت بخشهاي مختلف كمك كرديم.
وقتي اين مسأله را در فضاي كلان ببينيم، گاهي ممكن است برخي فعاليتها نياز به حمايت اساسي و كلان داشته باشند و ما بنا به ضرورتهايي در آن زمينه وارد شويم كه البته اگر درست ببينيم، شايد آنجا هم نياز نباشد كه خيلي ورود كنيم. چون در بخش خصوصي اگر تهيهكنندگان قوي تربيت كنيم، خودشان كارها را به گونهاي انجام خواهند داد كه بتوانند فضاهاي كلان مثل اركسترهاي بزرگ را حمايت كنند كه كارهايشان به خوبي انجام شود. ذره ذره انشاءالله به اين موارد خواهيم رسيد.
قبل از ورودتان به معاونت هنري، آسيبهاي اصلياي كه در اين حوزه بررسي كرديد و برايتان ملموس بوده، چه چيزهايي بودند؟
خيلي نميتوانم دقيق بگويم. چون مطالعه بيروني با مطالعه دروني يك جريان و يك موضوع قطعاً با هم فرق دارد. مطالعات بيروني در واقع بازخوردها و گفتههاي مردم به يك موضوع است و ما صحت و سقم آن را نميدانيم و طبيعي است كه خيلي مواقع مردم از نحوه نظارت بر آموزشگاههاي آزاد ناراحت باشند. بنابراين بيشترين مواردي كه گفته شد، نحوه نظارت بر فعاليتهاي هنري در بخشهاي مختلف و ديگري بر كمك به توليد آثار است. مسلماً اينها اقوالي است كه به لحاظ علمي نميتوان به آن اتكا كرد چرا كه بعضي وقتها ممكن است به سياستها برنگردد. ممكن است يك آدم در جايي كه كار نظارتي ميكند، كارش منوط به اصلاح چند فاكتور ساده باشد كه وقتي آن اصلاح شود، خود به خود مشكل حل شود و در حوزه فعاليتهاي هنري و فرهنگي آدمها بسيار مؤثرند. مثلاً وقتي يك نفر را از يك ايستگاه خارج كنيد، به طور كل كار در يك جريان اساسي هويت پيدا ميكند. در اين زمينه يك نگاه كلي به اين مسأله وجود داشت كه ما اكنون بر همان اساس مطالعاتمان را پي ميگيريم؛ تا آنجايي كه امكان دارد، بتوانيم به نوعي موضوع را پيگيري كنيم كه براي مجموعه مردمي كه به ما مراجعه ميكنند، كمترين ايستگاه را به عنوان ايستگاه نظارتي بگذاريم و در كوتاهترين مدت لازم هم بتوانيم جوابها را بدهيم. حتي با امكانات جديد مجازي از طريق اينترنت بتوانيم كارهايشان را انجام دهيم. اكنون در مركز موسيقي اين كار دارد انجام ميشود. اگر مواردي را بيرون سازمان ديديم، اكنون از درون سازمان بررسي ميكنيم. مثلاً چابكسازي يكي از آسيبهاي اين مجموعه است. چرا يك كار بايد زمان X را داشته باشد، نميتواند تبديل به يك دوم يا يك سوم X شود. وقتي از اين منظر نگاه كنيم، به دادههاي جديد ميرسيم.
كي اين سياستهايي كه فرموديد، كاملاً عملي ميشوند و چه زماني نتايج آن را ميتوان مشاهده كرد؟
بخشي از سياستها كه موضوع آن اعلام شده وقتي جريان آن را پيگيري ميكنيد، مي توانيد با بحثهاي كلي تطبيق دهيد. چون سياستها در واقع ابزار اساسي انطباق فعاليتهاي اجرايي با اصولي است كه شما گفتيد. وقتي اين انطباق انجام شده باشد، ميتوانيد بگوييد برنامه براساس آن چيزهايي كه پيشبيني شده پيش ميرود يا پيش نميرود. بنابراين به صورت جريان سيال با ما خواهد بود و در جايي قطع نميشود و بزودي از هفتههاي آينده اين قضيه شكل ميگيرد. اكنون كارها را بر همين مبنا پيش بردهايم و مديران ما در آن جهت حركتهاي خود را انجام دادهاند، جشنوارههاي منطقهاي برگزار شده و جشنوارههاي استاني كار خود را انجام داده و بر اصولي آن را استوار كرديم كه افرادي كه در آنجا شركت كردند، حقوقشان حفظ شود و رضايت نسبي بر آن قضايا وجود داشته باشد و اينها به افراد شاخصي كه در حوزه اجرايي هستند، منوط ميشود تا آن را اعمال كنند. به هر حال در جريانات آتي با دقت بيشتري پيگيري خواهد شد.
برخي از بخشهاي هنري مثل خوشنويسان نه حقوق كافي دارند و نه مشتري كلان كه هم خودشان ممكن است آسيب ميبينند و هم هنرشان؛ يا در حوزه تجسمي بعضيها با حمايتهاي مالي نمايشگاه برگزار ميكنند اما يك سري از هنرمندان هستند كه اصلاً شناخته شده نيستند و ارشاد هم آنها را نميشناسد. يعني نياز به احراز هويت هنرمندانه دارند. براي اين قشر ميخواهيد چه كار كنيد؟
اين مسأله در همه ابعاد هنر وجود دارد و اين موضوع بسيار پيچيدهاي است. اساساً كسي كه به عنوان هنرمند شناخته شده نيست، چگونه بايد او را به عنوان هنرمند احراز كرد؟ بالاخره بايد چيزي داشته باشد كه او را بشناسند. مثلاً يك رهبر اركستر بزرگ سمفونيك كه كسي او را نميشناسد و تاكنون امكان اين را پيدا نكرده كه كار شاخصي ارائه دهد، يا در تئاتر و خوشنويسي.
اگر كسي كارش در سطحي باشد كه همگان او را به عنوان هنرمند بشناسند، بيشتر راه را رفته است. ما كي هستيم؟ دولت چه شاخصهاي است؟ دولت براي چه بايد به افراد حقوق دهد يا آنها را بيمه كند؟ اين مسأله را اول بايد معلوم كنيم. البته من چيزي را نفي نميكنم اما بايد معلوم شود كه اين گستره چه معنايي دارد؟ اگر كسي كار نقاشي انجام داد، فردا دولت بايد بيايد او را بيمه كند؟ و بايد هزينههاي ديگر او را به عهده بگيرد؟ زماني بايد اين كار را انجام دهد كه موضوعي را از انقراض، مستهلك شدن و آسيبهاي اساسي تاريخي نجات دهد. بنابراين امكاني فراهم و قدرتي ايجاد ميشود. يادمان باشد كه بايد يك فكر اساسيتر و مجددي نسبت به اين قضايا داشته باشيم. الگويي كه در واقع ارائه ميدهيد، الگوي يك كشور كمونيستي است يعني اين كه همه در خدمت دولتاند و همه بيمه دولتاند و هر كس به هر دليل كاري در اين زمينه دارد، در آن هرم تعريف شده دولتي قرار ميگيرد. به نظر من، اين طور نيست. هنرمندان در بسياري موارد نيازي به اين گونه مسائل ندارند. اگر براي هنرمندان كاري كنيم كه امكان بيمه آنها در صنوف خودشان فراهم شود، كارمان را انجام داديم. اگر از اتحاديهها، صنوف و اگر لازم باشد سنديكاها كه هر يك تعريف حقوقي خود را دارد، حمايت كنيم تا تشكيل شوند، چون وظايف هر يك از اينها برخوردار كردن اعضايشان از حمايتهاي لازم و امكانات اجتماعي و اوليه و حقوق شهروندي است، اگر بر اين اساس نگاه كنيم همه چيز زاويه مرتب و خوبي به خود ميگيرد و دولت هم در اينجا نقش حامي دارد. دولت يك حمايتگر كلان است. اگر شما تك تك بخواهيد با آدمهاي مختلف مواجه باشيد، يك دولت است و ميليونها انسان كه هر يك داعيه كار خاصي را دارد و اگر روزي حمايت از يك فرد از ياد برود، موظف به پاسخگويي هستيم. بنابراين هنرمندان بايد تشكلهاي خود را داشته باشند و اين تشكلها مورد حمايت قرار بگيرند.
برخي از هنرمندان سنتي كه سالهاست عمر خود را در زمينه هنر خويش صرف كردهاند با شرايط سختي از طرف صنف خود مواجه ميشوند تا بيمه شوند؛ لذا نه تنها مشمول حمايت آن صنف قرار نميگيرند، بلكه به دليل سن بالا ديگر زماني براي اثبات كار خود ندارند. درخصوص اين افراد چه تمهيداتي انديشيدهايد؟
اتفاقاً آدم وقتي سنش بالا ميرود، به اين موارد احتياج پيدا ميكند و در همان جا قانون با او مشكل پيدا ميكند. چون سنش از آن حد عبور كرده. بايد براي اين مسأله فكر كرد چرا كه يكي از مشكلات همين است و به همين دليل مؤسسهاي به نام انجمن پيشكسوتان را در نظر داريم كه استادان، هنرمندان و كساني را كه از اين وضعيت برخوردارند تحت پوشش قرار دهد و من در اين موارد چند پيشنهاد به وزارتخانه دادهام. بسياري از پيشكسوتان خارج از تهران زندگي ميكنند و ممكن است دسترسي به اين اصناف نداشته باشند و به صرافت آن هم نباشند و حتي براي ارزيابي مثلاً ارزش هنريشان هم نيامدند بويژه در حوزه موسيقي مقامي نواحي ايران و هنرهاي تجسمي اين موارد را داريم. الان ميتوانيم اين افراد را از طريق مؤسسه پيشكسوتان در شوراي ارزشيابي هنرمندان، ارزشيابي كنيم و درجه هنري برايشان در نظر بگيريم و چون درجه هنري ميگيرند، مي توانند از طريق مؤسسه پيشكسوتان مورد توجه قرار بگيرند.
يك مجموعه قوانين و مقررات از دوره قبل وضع شدهاند كه اكنون هنرمندان با آن قوانين
دست و پاگير مواجهاند. آيا درصدد رفع اين موارد هستيد؟ مثلاً هنرمندي كه سن بالايي داشته و ميخواسته عضو صنف خودش شود، به او گفتهاند بايد 16 سال بيمه داشته باشد و نيز حداقل يك نمايشگاه برگزار كرده باشد.
بله؛ از آنجا كه بخشي از نگاه ما، نگاه حمايتي است، لازمهاش داشتن يك سري برونداده هاست كه از آنها انتظار داريم. اگر ميگوييم فردي استاد است، لازمهاش اشتهار او است. يعني وقتي وارد مثلاً منطقه خراسان ميشويم، نام استاد نورمحمد درپور را كه ميگوييم، همه او را به عنوان استاد قبول دارند و در جايي به آن اجماع ميگويند. وقتي اجماعي در استادي فردي وجود دارد، ديگر بحثي در استاد بودن او نيست. اما گاهي فردي است كه هيچ كس او را نميشناسد و خودش مدعي است. مشكلي كه بايد به آن بپردازيم، اين است كه لزوماً با ورود به يك هنر نفر اول هنر تلقي شويم خيلي كار دارد. ممكن است فردي سالها ممارست كرده باشد اما هنوز كارمند حوزه هنر باشد و تا بيايد هنرمند شود، زمانبر است. فكر ميكنم بايد اينها را كمي تفكيك كنيم. اين امكان كمي همهگير است اما لزوماً در اختيار فقط «درجه اولها» نيست و افرادي هم كه تازه وارد هنر ميشوند نبايد خود را درجه يك بدانند. در اين صورت خيلي كارها را ميتوان انجام داد و در همين ماههاي آينده آييننامهها را معلوم كنيم و مؤسسه پيشكسوتان هم كار خود را انجام دهد تا كساني كه در سنين بالايي قرار دارند، بتوانند از اين موارد بهره ببرند و كساني كه سنشان كمتر است و مي توانند كار كنند، شروع به كار كنند تا بتوانند در صنف خودشان احراز هويت شوند.
شما معتقديد كه تابلوها نبايد در گالريها خاك بخورند و بايد به خانه مردم بروند. آيا واقعاً مردم مي توانند اين تابلوها را بخرند و قدرت
خريد آنها را دارند؟
چرا از من ميپرسيد؟ من به نگارخانه سيحون و گالري آقاي درمبخش رفتم؛ تا ميخواستم به آنجا برسم؛ تمام تابلوهايش را خريدند. جالب است كه آنجا مملو از جمعيت بود. تقريباً دو، سه تا كار مانده بود. اينها كجا ميرود؟ مسلماً به خانههاي مردم. در يك حراج كه آقاي ناصر پلنگي گذاشته بود، رفتم كه در واقع خيلي ساده و موزون شما با موضوعي به نام تابلو، قيمت و خريدار مواجه هستيد. وقتي با ايشان ملاقات كردم، گفتند از 150 اثر، 70 اثر را در آن خريدند. يعني قبل از اين كه حراج شروع شود، آنها را خريدند و ايشان بسيار راضي بود. اينها نماد يك اقبال، نسبت به آثار هنري است. البته كافي نيست. ما بايد بتوانيم قانون حمايت از آثار هنري در ساخت و سازها را پيگيري كنيم. در زمان گذشته قانون الزامآور نبوده است. به اين معنا كه مؤسسات بزرگ ميتوانند بخشي از هزينههايي كه براي كارهاي عمراني انجام دهند را براي كارهاي هنري بگذارند و اگر ما بتوانيم شرايطي به وجود آوريم تا مجلس محترم الزامي براي اين كار ايجاد كند، آن گاه خيلي متفاوتتر ميشود و اين كه اگر بشود در قانون مالياتها قوانيني در دولت به تصويب برسانيم مبني بر اين كه اگر كساني كه در اين بخش سرمايهگذاري و هزينه كنند، بخشي از مالياتشان محسوب شود، بنابراين اقبال خوبي نسبت به اين مباحث فراهم ميشود و سطح آن فراتر خواهد رفت.
براي تسهيل ورود تهيهكنندگان خصوصي به عرصه تئاتر چه كارهايي انجام ميدهيد؟
تئاتر يك مقدار كار دارد تا به اين مرحله برسد. چون اكثر افرادي كه در حوزه تئاتر كار ميكنند، انسانهاي فرهيختهاي هستند و حوزه تئاتر، حوزهاي است كه با فكر، انديشه و كلام نزديك است. افرادي كه در آن كار ميكنند، افراد اهل نظر و داراي ديدگاه هستند. يعني هر كس خود يك گفتمان و جامعهشناسي دارد. به همين دليل هم خيلي اوقات اين تشكلها در بند مسائلي از اين قبيل نبودند و دغدغهشان اين بوده كه هر چه در ذهنشان هست را به روي صحنه بياورند. يعني مستقيمترين راه را اين ميديدند و تنها جايي كه ميتوانستند سالن در اختيار آنها بگذارد، بخش دولتي بوده است كه به آن رجوع كردهاند. در واقع مسائل را عنوان كردهاند و از دولت آن را خواستهاند و پس از آن، اين مسأله نهادينه شده است. از سال 1320 به اين طرف روال و اسلوب كار همين بوده است. اما اكنون فضا متفاوتتر شده است و همهچيز به يك نوع صنعت فعاليتي و كاركردي نزديك ميشود و اين خود يك ساز و كار جديد براي حضور و بقا ميطلبد. به همين دليل بايد فرمولهاي جديد وارد اين فعاليتها كرد.
و آن اين است كه قيمت هر صندلي در يك برنامه نمايش به صورت واقعي محاسبه شود و يك نفر بايد اين قيمت را مديريت كند تا بتواند به درستي در جامعه بيروني آن را عرضه كند. و چگونه ميتوانيم خريداران آن را پيدا كنيم كه از صندلي استفاده كنند. اين كار كارگردان و بازيگر و كسي كه ساز و كار نمايش و مديريت توليد را دارد، نيست. بنابراين كس ديگري كه آماده ورود به عرصه اجتماعي و بازار است بايد اين كار را انجام دهد. البته يك سري از دوستان ما نگران ميشوند كه يك اقتصادزدگي ميخواهد تئاتر را بگيرد. بايد بگويم اين گونه نيست. البته اين كار بسيار سختي است و به همين راحتي اتفاق نميافتد و براي اين قضايا بايد بسيار وقت گذاشت تا اين كار انجام شود. اما آهسته آهسته اين كار دارد انجام ميشود و براي اين قضايا بايد خيلي وقت گذاشت تا كار انجام شود. ما براي اين كار مكانيزمهاي مختلفي را بايد در نظر بگيريم كه انشاءالله مدير بخش تئاتر بعداً در اين زمينه صحبت خواهد كرد.
چه برنامهاي داريد براي اين كه چند تا سالن تئاتر در تهران مهيا كنيد يعني سالني كه فقط به تئاتر اختصاص داشته باشد؟
ما ميخواهيم هر كسي كه امكان سرمايهگذاري دارد را تشويق كنيم تا اين كار انجام شود. واقعيت اين است كه دولت پول ندارد تا اين كارها را خودش انجام دهد. دولت ميخواهد از امكانات و قوهاي كه در شهرداريها هست استفاده كند و از طريق تقاضا از شهرداري ها و متقاعد كردن آنها يا از طريق مردم و بخش خصوصي اين كار را انجام دهد.و ما در تلاشيم به واسطه امكاناتي كه در سطح شهر تهران و ساير استان ها وجود دارد، به صورت مشاركتي با بخش عمومي سالن تئاتر بسازيم، نميگويم دولت يا شهرداري اين كار را انجام دهد، بلكه مثلاً شهرداري زمين را با تعرفه فرهنگي در اختيار شخصي يا گروهي قرار دهد مشروط بر اين كه مثلاً سالن تئاتر ساخته شود.
اما شهرداري در دورههاي قبل پر كار نبود؟
در اين دوره شهرداري پركار است و در اين زمينه دارند كمك ميكنند. ميدانم كه در اين دوره نگاه دكتر قاليباف منطبق بر فعاليتهاي فرهنگي است و در اين زمينه تأكيد بسيار دارند. بالاخره ما داريم وارد موج سوم ميشويم يا در آن وارد شدهايم. خيلي از كشورها از اين موج عبور كردهاند و به حوزه دوره معنويت فرهنگي نزديك ميشوند. ما بايد بتوانيم در اين شرايط و با اين موجي كه وجود دارد و اين همه تقاضا براي كارهاي عرصههاي فرهنگي و هنري كار كنيم چرا كه عرصه فرهنگ و هنر فقط خودش نيست. چرا كه در اين حوزه هر چقدر فعاليت بيشتر شود امنيت بالاتر ميرود و هر چقدر امنيت و فرهنگ با همديگر رشد كنند، اقتصاد روانتر ميشود. هر چقدر اقتصاد و امنيت و فرهنگ و هنر به خوبي در كنار هم قرار گيرند جامعه به يك رفاه و آسايش اساسي نزديك ميشود. اينها بسيار ميتوانند به هم كمك كنند. پس ميتوان گفت گاهي كار فرهنگي انجام دادن از نان شب هم واجبتر است. چرا كه كمك ميكند مصرف در جامعه در كنترل درست قرار بگيرد. شايد بسياري از آسيبهايي كه در حوزه اجتماعي، محيطزيست و... داريم ناشي از كمكاري فرهنگي و هنري در جامعه است. بنابراين رشد اين دو در گرو هم است.
در بخش موسيقي نواحي برخي از سازها در حال فراموشياند، استادانشان فوت كردهاند و نسل بعدي اين هنر هم وجود ندارد، تكليف اين بخش از موسيقي چه ميشود تا به محاق فراموشي نرود؟
موسيقي نواحي ايران هويت ملي ماست و استادان آن به همان اندازه براي ما گرامي، ارجمند و مهم هستند. ولي اينگونه هم نيست كه ما تصور كنيم بخش موسيقي نواحي در حال انقراض است. البته اگر غفلت كنيم خود به خود اين اتفاق ميافتد. ما براي اين كار بايد فعاليتهايي را انجام دهيم. بايد بتوانيم از وجود اين استادان استفاده كنيم و آثارشان را ضبط كنيم و برايشان برنامه بگذاريم و حمايتهاي خاص از اين افراد كنيم و حتي زندگيشان را بسامان كنيم تا بتوانند بيدغدغه به كارشان ادامه دهند. در اين زمينه كارهايي در حال انجام است. با دوستاني از جمله آقايان درويشي، اردلان و اسعدي مشورت كردم. آقاي درويشي مجموعه بزرگي را در قزوين با همكاري شهرداري دارند انجام ميدهند و استانداري قزوين هم حمايت ميكند و شايد بتوان در برخي استانها اين فضا را تشكيل داد تا خانههايي باشند براي فرهنگ و هنر و موسيقي نواحي كه به فعاليتهايشان به دقت رسيدگي شود؛ ما از آن حمايت ميكنيم و اين جزو يكي از كارهاي اساسي ماست كه به دقت پيگير ميشويم.
با توجه به طي شدن بيش از 100 روز از دوره رياست جمهوري آقاي روحاني شما در مدتي كه بر مسند معاونت هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نشستيد چه دستاورد مهمي براي هنرمندان به ارمغان خواهيد آورد؟
من فكر ميكنم بايد عرصه فرهنگ و هنر را از برخي عرصههاي اقتصادي جدا كرد. عرصه فرهنگ و هنر حوزه ديرپا و بسيار متفاوت از كارهاي آني، لحظهاي و اجتماعي است و كارهايي كه در آن انجام ميشود هر يك به فراخور حال و به همان اندازه هم صبر و متانت بايد در آن به خرج داد. اينكه در بعضي از موارد شاهد آسيبهايي در وزارت ارشاد بوديم با يك تصميمگيري در لحظه ميتوان مسائل را حل و فصل كرد و اينكه نگذاريم يك فعاليت در بدو ورود از بين برود تا به مطالعه دقيق آن برسيم. يكسري از كارها را انجام داديم اينكه فعاليتها را نگذاريم متوقف شوند و اگر قبلاً در مورد مثلاً تئاتر سنتي و آييني برنامهريزياي شده بود به دقت سعي كرديم با توجه خاصي حتي بدون امكانات كافي مشكل را حل كنيم تا يك نماد به وجود آيد و آن اين است كه هنرمند نگران خيلي از مسائل نباشد. هنرمند تمام مسألهاش اين است كه آيا كارش را ميتواند انجام دهد يا نه. اگر ما بتوانيم اين اعتماد را در او ايجاد كنيم و شرايط لرزان را مستحكم كنيم به هدف رسيدهايم. ما تمام تلاشمان را كردهايم كه هنرمند از مواجهه با ما دريغ نكند و از ديدن ما خوشحال شود. سعي كردهايم نقش مشوق را داشته باشيم نه بازدارنده و هر يك از استادان و... را ميبينيم ترجيحمان به ترغيب آنها به ادامه فعاليتشان است. اكنون نامآوران تمام حوزههاي مختلف ابراز علاقه كردهاند كه بيايند و كار انجام دهند و اين مهم است. بحث ما مثل شرايط اقتصادي نيست كه ناگهان با يك خبر قيمتها پائين بيايد. شاخصهاي ما شاخص كيفي است. يعني اكنون هنرمندان با عصبانيت موضوع را پيگيري نميكنند بلكه با آرامش پيگيري ميكنند. اين كيفيت را چگونه با يك منحني ميتوان ارزيابي كرد؟
مثلاً آقاي پيام دهكردي وقتي در مورد تئاتر دانشجويي صحبت كرد ما از او حمايت كرديم و اين اعتماد را ايجاد كرديم كه خودشان پيگير شوند. وقتي آن جشنواره برگزار شود و ورود نكنيم، خوشحال ميشويم. بحث جشنواره زدگي اين است كه دائم ادارات كل مجموعه و وزارتخانه درگير يكسري كارها ميشوند. اما با اين توضيحاتي كه دادم ما كمك ميكنيم اينها كارشان را انجام دهند. سعي كرديم در اين مدت بار را آهسته از اين قسمت برداريم و متمايل به بخش خصوصي كنيم و اين كار بسيار سخت است و به راحتي انجام نميشود. چون اينها هم خود سازوكارهايي دارد چرا؟ ممكن است برخيها بگويند چرا فلان آدم بله و فلان آدم خير. در انتخاب هم مواردي به وجود ميآيد كه بايد رعايت عدالت، انصاف و شايستگي را هم در نظر داشته باشيم. به هر صورت توانستيم كار را انجام دهيم و مجموعه كارهايمان به شكل درست و دقيق و بدون دخالتهاي بيمورد انجام ميشود و كساني كه در بسياري موارد به برخي كارها ورود ميكردند هم با نگاه مثبتي كه نسبت به اين قضيه داشتيم خود به خود به نتيجه مطلوب رسيدند. اينكه بتوانيم در اين زمان فعاليتهاي نوين را براي سياستهاي آينده آغاز كنيم. يعني نگاهمان را نسبت به كارهايي كه ميكنيم تغيير دهيم و شرايط را عوض كنيم. افراد را بيشتر دعوت به كار كرده و محيط را آماده به كار كنيم تا عرصه مرتب و درستي براي فعاليت و كار شود.
در ادامه بايد تعداد سالنها را اضافه كنيم. امكانات سخت افزاري كمي داريم بعضي وقتها امكاناتمان بهينه نيست. مشكل تئاتر شهر، و اينكه چقدر از كارها وابسته به دولت و چقدر خارج از فضاي دولت باشد و چقدر در امور استاني يعني خارج از معاونت هنري بايد انجام شود. اينها را تقريباً بسامان كردهايم و به نتايجي رساندهايم و خيلي از مواردي هم كه در گزارشهاي اضافي مجموعه بود از معاونت دور كرديم كه از كارهاي مهمي بود كه انجام داديم تا منابع ما كمتر مصرف شود و از منابعي كه داريم نهايت استفاده راكنيم.
يعني شما معتقديد كه هنرمندان با تدبيري كه شما در عرصه خصوصيسازي انديشيدهايد، روزي فرا مي رسد كه روي پاي خود بايستند؟
بايد اين اتفاق بيفتد. ما ملزم به اين كار هستيم و اگر انجام ندهيم نابود ميشويم يا تبديل به يك بهاي ارزان خواهيم شد. اگر ما به دنبال يك هنر گرانسنگ و ارزشمند هستيم بايد اجازه دهيم در يك اقيانوس حركت كند. هنرمندان هم بايد بخواهند اين اتفاق بيفتد و بايد بدانند حيات آنها در گرو اين است كه خودشان مشكل شان را حل كنند و دولت با آنها همنوايي و همياري و همكاري كند تا آنها
به خواستههايشان برسند.
يکشنبه 1 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايران]
[مشاهده در: www.iran-newspaper.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 63]
صفحات پیشنهادی
مروري بر برنامههاي جديد معاونت مطبوعاتي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نـوري بـر تاريكخانـه يارانههـا و آگهيهـا
مروري بر برنامههاي جديد معاونت مطبوعاتي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نـوري بـر تاريكخانـه يارانههـا و آگهيهـاي دولتـي روز 19 شهريور ماه بود كه حسين انتظامي چهره نام آشناي مطبوعات با حكم علي جنتي وزير ارشاد به عنوان معاون مطبوعاتي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي منصوب شد انتصاب او امديركل فرهنگ و ارشاد اسلامي همدان:مجتمع فرهنگي و هنري مريانج دهه فجر افتتاح ميشود
مديركل فرهنگ و ارشاد اسلامي همدان مجتمع فرهنگي و هنري مريانج دهه فجر افتتاح ميشود مديركل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان همدان با اعلام اينكه عمليات اجرايي ساخت مجتمع فرهنگي هنري مريانج رو به پايان است از احتمال افتتاح اين مجتمع در دهه مبارك فجر امسال خبر داد به گزارش خبرگزاري فارسعضو شوراي اسلامي بجنورد:ستاد زيباسازي به معاونت فرهنگي هنري شهرداري ملحق شود
عضو شوراي اسلامي بجنورد ستاد زيباسازي به معاونت فرهنگي هنري شهرداري ملحق شود عضو شوراي اسلامي بجنورد گفت مناسب است تا ستاد زيباسازي به معاونت فرهنگي هنري شهرداري ملحق شود به گزارش خبرگزاري فارس از بجنورد سيداحمد وكيلي بعد از ظهر امروز در نشست شوراي اسلامي بجنورد با اشاره به نزمدير كل فرهنگ ارشاد اسلامي استان زنجان: اداره ارشاد زنجان آماده ايجاد زمينههاي فرهنگي و هنري جامعه كارگري است
مدير كل فرهنگ ارشاد اسلامي استان زنجان اداره ارشاد زنجان آماده ايجاد زمينههاي فرهنگي و هنري جامعه كارگري استان است مدير كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان زنجان با اشاره به نقش و اهميت فعاليتهاي فرهنگي و هنري در ابعاد و اقشار مختلف جامعه گفت اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان زنمعاون فرهنگي هنري اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان قم خبر داداستقرار انجمن سينماي جوانان قم در ساختمان جديد
معاون فرهنگي هنري اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان قم خبر داداستقرار انجمن سينماي جوانان قم در ساختمان جديد معاون فرهنگي هنري اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان قم گفت با حمايت اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي قم و انجمن سينماي جوانان ايران انجمن سينماي جوانان قم در ساختمان جدمديركل فرهنگ ارشاد اسلامي استان زنجان خبر دادآمادگي ارشاد براي ايجاد زمينههاي فرهنگي و هنري در ميان جامعه كار
مديركل فرهنگ ارشاد اسلامي استان زنجان خبر دادآمادگي ارشاد براي ايجاد زمينههاي فرهنگي و هنري در ميان جامعه كارگري مديركل فرهنگ ارشاد اسلامي استان زنجان گفت ادارهكل فرهنگ وارشاد اسلامي اين استان آماده ايجاد زمينههاي فرهنگي و هنري جامعه كارگري است به گزارش خبرگزاري فارس از زنجاكارشناس امور هنري ارشاد ابركوه:هنرمند موسيقي ابركوه عضو خانه موسيقي ايران شد
كارشناس امور هنري ارشاد ابركوه هنرمند موسيقي ابركوه عضو خانه موسيقي ايران شد كارشناس امور هنري ارشاد ابركوه گفت حسين آقايي از خوانندگان پيشكسوت موسيقي سنتي ابركوه به عضويت خانه موسيقي ايران درآمد حميدرضا بصيري امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در ابركوه اظهار داشت حسين آقايي ازمديركل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان قم مطرح كرداستفاده صحيح از ظرفيت بخش خصوصي در فعاليتهاي فرهنگي هنري
مديركل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان قم مطرح كرداستفاده صحيح از ظرفيت بخش خصوصي در فعاليتهاي فرهنگي هنري مديركل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان قم گفت اين اداره كل در امر استفاده صحيح از ظرفيتهاي بخش خصوصي در فعاليتهاي فرهنگي هنري پيشتاز بوده و رتبه اول را در كشور دارد سيد مرتضي اسممعاون فرهنگي هنري اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان قم خبر دادايجاد بيش از 100 كتابخانه در استان قم
معاون فرهنگي هنري اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان قم خبر دادايجاد بيش از 100 كتابخانه در استان قم معاون فرهنگي هنري اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان قم از ايجاد بيش از 100 كتابخانه باز در مراكز عمومي استان خبر داد و گفت راهاندازي اين كتابخانهها در قم گامي بسيار ارزشمندمدير مركز هنرهاي تجسمي حوزه هنري كشور:نظام اسلامي به اندازه تمام تاريخ ايران براي هنر هزينه كرده است
مدير مركز هنرهاي تجسمي حوزه هنري كشور نظام اسلامي به اندازه تمام تاريخ ايران براي هنر هزينه كرده است مدير مركز هنرهاي تجسمي حوزه هنري كشور گفت در طول تاريخ ايران از زمان هخامنشيان تاكنون در هيچ دورهاي به اندازه نظام مقدس جمهوري اسلامي براي هنر هزينه نشده است به گزارش خبرگزاريبنياد بودجه در معاونت هنري قوي نيست معاون هنري ارشاد:
بنياد بودجه در معاونت هنري قوي نيست معاون هنري ارشاد معاون هنري وزير ارشاد با مثبت ارزيابي كردن بودجه اختصاص يافته دولت در حوزه هنر براي سال 93 از تصويب الزامي شدن اجراي تبصره 14 در دستگاههاي دولتي براي خريد آثار هنري خبر داد و گفت اگر بنياد بودجه در معاونت هنري مستحكمتر بوددر ديدار وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي و مديرعامل سازمان تأمين اجتماعي تصويب شد: تشكيل كارگروه حل مشكلات بيمهاي ن
در ديدار وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي و مديرعامل سازمان تأمين اجتماعي تصويب شد تشكيل كارگروه حل مشكلات بيمهاي نويسندگان روزنامهنگاران و هنرمندان اساسنامه صندوق حمايت از هنرمندان نيازمند اصلاح است و قصد داريم با تبديل آن به صندوق اعتباري امكان انجام فعاليتهاي اقتصادي را نيز فراتاكيد معاون حقوقي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بر نقش موثر بانوان در عرصه فرهنگخبرگزاري موج -
تاكيد معاون حقوقي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بر نقش موثر بانوان در عرصه فرهنگخبرگزاري موج - ۲۷ آذر ۱۳۹۲ ۱۱ ۳۹ق ظ تاكيد معاون حقوقي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بر نقش موثر بانوان در عرصه فرهنگ خبرگزاري موج - معاون حقوقي امور مجلس و استانهاي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در نخستين ن-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها