تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 13 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):درباره آيه «ياد خدا بزرگتر است» ـ : به ياد خدا بودن در هنگام روبه رو شدن با حلال و ح...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804055880




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

اگر قاطر کسی رو رم بدی ...


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:



اگر قاطر کسی رو رم بدی ...





جام کودک؛  

اگر قاطر کسی را رم ندهی با تو کاری ندارند:  شبی از شبها مردی با زنش کنار هم نشسته بودند و از هر دری حرف می زدند. همسر مرد پرسید : تو می دانی که در آن دنیا چه خبر است و بعد از مرگ چه بلایی سر ‌آدم می آورند؟ مرد گفت: من که نمرده ام تا از آن دنیا خبر داشته باشم ولی این که کاری ندارد الان به آن دنیا می روم و صبح زود خبرش را برای تو می آورم. زن خوشحال شد و تشکر کرد. مرد از جا بلند شد و به طرف گورستان رفت و داخل قبری خالی دراز کشید. آن قبر از آخرین قبرهای گورستان بود و کنار جاده قرار گرفته بود. تا یک نفر از جاده کنار گورستان عبور می کرد، مرد فکر می کرد که فرشته ها دارند به سراغش می‌آیند و سوال و جواب می کنند و از حرفهای آنها می فهمد که در آن دنیا چه خبر است؟ ساعت ها گذشت ولی خبری نشد. کم کم مرد خوابش گرفت. صبح که شد کاروانی از‌ آن جا عبور می کرد . شترها هر کدام زنگی به گردان داشتند. با شنیدن صدای زنگ مرد از خواب بیدار شد و گمان کرد که وارد دنیای دیگری شده است.
سراسیمه از جا پرید و از قبر بیرون آمد. ساربانی که افسار چند شتر در دستش بود، با دیدن او افسارها را از ترسش رها کرد و پا به فرار گذاشت و کالاهایی که پشت شتران بود بر زمین ریخت. کاروان به هم ریخت. بزرگ کاروان، ساربان فراری را با خشم صدا زد و گفت: چرا بیخودی فریاد کشیدی و شترها را فراری دادی؟ ساربان ماجرای قبر کنار جاده را تعریف کرد. کاروانیان مرد را به حضور کاروان سالار آوردند. کاروان سالار تا مرد را دید، سیلی محکمی به گوشش زد و او را به باد فحش گرفت. صاحبان کالا هم هر کدام با چوب و چماق به جان مرد بیچاره افتادند و او را زخمی کردند. مرد پا به فرار گذاشت تا به خانه اش رسید. زن بدون توجه به سر و صورت همسرش تا در را گشود، گفت: از آن دنیا چه خبری برایم خبر آورده ای؟ مرد گفت: خبری نبود. همین قدر فهمیدم که اگر قاطر کسی را رم ندهی با تو کاری ندارند.  


از آن به بعد، وقتی بخواهند کسی را از عاقبت ظلم و ستم آگاه کنند، این مثل را به کار می برند.  

گروه کودک جام نیوز/ 2013 «برای ارسال نقاشی های زیبای خود این قسمت را کلیک کنید»




۱۳۹۲/۹/۳۰ - ۱۹:۱۱




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 61]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن