تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 28 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):تا ده ميل اطراف قبر حسين بن على عليه‏السلام بركت است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806906197




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

روز وداع ياران


واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: روز وداع ياران


بررسي رفتارهاي متفاوت هنگام سوگواري و فقدان عزيزان

حتي فكر كردن به از دست دادن عزيزانمان به اندازه از دست دادن آنها روحمان را آزرده مي‌كند اما خوب است بدانيد كه از لحاظ روانشناسي ذهن انسان‌ها بايد با پديده مرگ در صلح باشد و بتواند آن را بپذيرد.معمولا پايان خوشايند نيست، وقتي رابطه‌اي تمام مي‌شود يا كسي را از دست مي‌دهيم، غم سنگيني بر دلمان مي‌نشيند. فقدان يك عزيز شديدترين فشار روحي در زندگي است. در اين هنگام احساس مي‌كنيد چيزي در وجود شما از بين رفته كه هرگز به‌دست نمي‌آيد،پس ترجيح مي‌دهيد سوگواري كنيد و در واقع اين آخرين كاري است كه مي‌توانيد براي كسي كه رفته انجام دهيد.

آيا براي شما هم پيش آمده كه بعضي روزها بدون اينكه دليل خاصي داشته باشيد غمگين باشيد و احساس نااميدي ‌كنيد، زودرنج ‌شويد و دلتان نخواهد با كسي حرف بزنيد؟ آيا هرگز بيخودي درباره موضوع كوچكي احساساتي و نااميد شده‌ايد؟

درواقع چنين رفتارهايي معمولا زماني از ما سر مي‌زند كه بعضي تجربه‌هاي فقدان و از دست دادن‌هاي جزئي را ناديده مي‌انگاريم و پس از پايان يافتن هر موضوعي كه ما را آزار مي‌دهد به‌خودمان فرصت نمي‌دهيم تا روحمان آرامش پيدا كند و التيام بيابد. بدين‌ترتيب انرژي حاصل از انباشت اين فقدان‌هاي ظاهرا جزئي ناگهان بروز پيدا مي‌كند و خودش را به‌صورت غمگيني، افسردگي، يأس، خشم و بي‌تفاوتي نشان مي‌دهد.

در وجود بسياري از ما غم‌هايي نهفته كه روزي به اشكال مختلف خود را نشان خواهند داد. پس به‌خود اجازه دهيد اگر از رفتن كسي، ‌از دست دادن عزيزي يا حتي كار و شغل مورد علاقه خود ناراحت مي‌شويد، خود را گناهكار ندانيد. بگذاريد زمان بگذرد تا بتوانيد شرايط جديد را تحمل كنيد.

انباشتن تجربه‌هاي كوچك فقدان، يعني مدت‌ها آنها را ذخيره كنيم تا هنگامي كه اتفاق خاصي بيفتد، سپس همراه با احساسات گذشته در وجودمان آنها را ابراز كنيم و نشان دهيم. بنابراين نبايد تعجب كنيم كه گاهي از مسئله كوچكي نااميد مي‌شويم و دلمان مي‌خواهد ساعت‌ها اشك بريزيم.

سوگواري

طبيعي‌ترين عكس‌العمل هر شخص در فقدان يك عزيز آن است كه براي او سوگواري كند. پس اين گناه نيست كه شما سوگواري مي‌كنيد. وقتي مي‌پذيريم سوگواري يك پاسخ مناسب و طبيعي به فقدان است، احساس آزادي مي‌كنيم و به‌خودمان اجازه مي‌دهيم آن را تجربه كنيم. با درك اينكه كار اشتباهي انجام نمي‌دهيم، مي‌توانيم با هرگونه حس گناه كنار بياييم و سكوتمان را در مورد تجربه‌هاي سختي كه داريم بشكنيم. مي‌توانيم در زمان وقوع فقدان‌هاي مختلف به‌خود فرصت سوگواري دهيم و هر زمان كه لازم شد از آن رها شويم. اين نخستين گام به طرف كشف يك زندگي كامل و طبيعي بعد از هر فقداني است.

بسياري از روانشناسان معتقدندكه فقدان يك فرد عزيز به همان اندازه براي روح ما دردناك است كه وقتي جسم‌مان دچار سوختگي مي‌شود يا زخمي بر آن وارد مي‌شود درد مي‌كشيم و عذاب مي‌بينيم.

بنابراين همانگونه كه زخم جسماني‌مان بايد التيام بپذيرد و مدت زماني براي بازگشتن جسم به تعادل و تندرستي احتياج داريم، مدت زماني هم لازم است تا فرد سوگوار به تعادلي مشابه بازگردد. بدين‌ترتيب روند سوگواري را مي‌توان مشابه روند التيام پس از بيماري دانست.

درواقع سوگواري مسيري است كه براي رسيدن به مرحله احياي عملكرد پيشين لازم است. بسياري افراد مي‌خواهند بدانند آيا واقعا سوگواري كردن لازم است؟ پاسخ به اين سؤال قطعا مثبت است؛ زيرا بدون طي اين مراحل نمي‌توان به زندگي عادي برگشت.

واكنش‌هاي مختلف به مرگ

اگر شما كسي را كه خيلي دوست داريد از دست بدهيد چه مي‌كنيد؟ بيشتر ما شوكه مي‌شويم و نمي‌توانيم هيچ كاري انجام دهيم! البته 7 روز اول اغلب آنقدر مبهم و ناراحت‌كننده است كه شايد در آينده آن را به ياد نياوريم.

ساعات اوليه و روزهاي بعد از شنيدن خبر فقدان يك عزيز محال است بتوانيم كاري انجام دهيم. شما نمي‌توانيد حدس بزنيد دقيقا چه واكنشي ممكن است نشان دهيد؛ حتي اگر قبلا هم فقدان‌هاي ديگري را پشت سر گذاشته باشيد باز هم تجربه و واكنش هر شخص در شرايط مختلف متفاوت است.

ممكن است واكنش شما به يك خبر بد طبيعي و خوب باشد، درحالي‌كه شايد ديگران غش كنند، بعضي سكوت كنند و عده‌اي هم گريه، اما نمي‌توان گفت كه هيچ‌كدام از اين واكنش‌ها نسبت به ديگري بهتر است يا بدتر. اينكه شما عصبي نشده‌ايد به اين معنا نيست كه كمتر به اين موضوع اهميت مي‌دهيد. در واقع هيچ واكنش درست يا غلطي نسبت به مرگ عزيزان وجود ندارد. هر كسي نياز دارد به روش خود و آنگونه كه خود مي‌خواهد عزاداري كند. شما بهتر از هر كس ديگري خودتان را مي‌شناسيد.

اگر معمولا هنگام ناراحتي‌ها گريه نمي‌كنيد، پس شايد در اين زمان هم زياد گريه نكنيد. ولي افراد هنگام مرگ عزيزان خود معمولا ابتدا آن را انكار مي‌كنند؛ نمي‌توانند بپذيرند ديگر عزيز خود را نمي‌بينند و ساعات اوليه، آن خبر را قبول نمي‌كنند. پس از آن هم دائم اعتراض مي‌كنند كه چرا؟ چرا اين مشكل براي من اتفاق افتاد؟ ‌چرا او رفت؟ و بعد از مدتي هم دچار افسردگي و ناراحتي سنگيني مي‌شوند كه كاملا طبيعي است و مدت زمان آن هم بسته به نوع شخصيت و روحيات افراد، متغير است. اما پس از مدتي بازگشت به حالت عادي وجود دارد و شخص در اين هنگام كم‌كم مي‌پذيرد كه اين موضوع دير يا زود براي هر كسي اتفاق مي‌افتد، بايد نبود آن عزيز را باور كرد و چاره‌اي نيست جز اينكه بتوان تنها با ياد و خاطراتش سپري كرد. در اين هنگام شايد ديدن نشان يا يادگاري از او براي شخص التيام‌بخش باشد و بتواند يادآور خاطرات خوشحال‌كننده و خوبي باشد كه با يكديگر داشته‌اند. بهترين كار اين است كه هر لحظه و ساعت را همانگونه كه هست بپذيريد و نسبت به آينده كه چگونه مي‌توانيد شرايط را تحمل كنيد احساس نگراني نداشته باشيد.

چه بايد كرد

پذيرش: نخستين كار در مرگ عزيزان اين است كه پس از مدتي بتوانيم آن را بپذيريم. بخشي از پذيرش واقعيت، رسيدن به اين اعتقاد است كه ديگر نمي‌توانيم آن شخص را ببينيم. درواقع رسيدن به قبول واقعيت فقدان وقت مي‌برد؛ زيرا نه‌تنها به پذيرش عقلي بلكه به پذيرش عاطفي هم نياز دارد. البته شركت در مراسم تدفين نيز تا حد زيادي به پذيرش واقعيت كمك مي‌كند. كساني كه در مراسم تدفين حاضر نبوده‌اند شايد به راه‌هاي ديگري براي تأييد واقعيت مرگ افراد نياز داشته باشند.

هنگام سوگواري توجه به اين نكات مفيد است:
گذر از درد: اين طبيعي است كه همه افراد درد فقدان را با شدتي يكسان و به روشي مشخص احساس نمي‌كنند اما امكان ندارد كسي را كه واقعا دوست داشته باشيد بدون تجربه هيچ‌گونه درد و رنجي از دست بدهيد. بنابراين شخص بايد به‌خود اجازه دهد تا اين شرايط رنج و درد را پشت سر بگذارد. در واقع بهترين كار داشتن شناخت در اين مورد است اما بعضي افراد كه متوجه لزوم تجربه‌كردن درد و مصيبت نيستند سعي مي‌كنند راه‌حلي فوري براي پايان اين تجربه سخت پيدا كنند و در مقابل نيز هستند كساني كه نمي‌خواهند باور كنند اين روزگار سخت بالاخره تمام مي‌شود؛ اما بايد به‌خود اجازه تجربه آن را داد.
انطباق با محيط:‌ انطباق پيدا كردن با محيط تازه‌اي كه فرد عزيزي آن را ترك كرده و ديگر برنمي‌گردد، براي افراد مختلف بسته به نوع رابطه‌اي كه با فرد درگذشته داشته‌اند و نقش‌هاي مختلفي كه آن شخص داشته، معاني متفاوتي دارد؛ مثلا شخصي كه همسرش را از دست داده، مدت‌ها زمان مي‌برد تا بتواند با خود كنار بيايد كه چگونه بايد تنها زندگي كند، بچه‌ها را بزرگ كند و از پس مخارج آنها بربيايد.
درحالي‌كه شخص خود را بي‌پناه، ناتوان و ضعيف مي‌بيند، بايد براي پر كردن جاي عزيزي كه از دست رفته نيز تلاش كند. اين امر ابتدا بسيار ناراحت‌كننده، همراه با تجربه‌اي تلخ از ناتواني و احساس ضعف است اما به مرور زمان معمولا تصاوير بهتري جاي اين تصاوير منفي را مي‌گيرند و شخص قادر به انجام تكاليف خويش و آموختن راه‌هايي تازه براي مقابله با سختي‌ها مي‌‌شود.
ادامه دادن زندگي: البته پيدا كردن راهي كه بتوان دوباره به شرايط عادي زندگي برگشت در افراد مختلف ـ با توجه به شرايط و اعتقاداتي كه دارند ـ بسيار متفاوت است. براي بسياري از مردم، اين مرحله، دشوارترين مرحله در سوگواري است. ممكن است بعضي افراد سال‌ها در اين مرحله بمانند و در آينده متوجه شوند كه زندگي آنها به‌گونه‌اي در نقطه وقوع ضايعه متوقف شده!
دختر نوجواني كه در انطباق با مرگ پدرش بسيار مشكل داشت و نمي‌توانست آن را بپذيرد پس از سال‌ها بالاخره روزي به مادرش گفت: «من تازه فهميده‌ام كه آدم‌هاي ديگري هم هستند كه مي‌توان دوستشان داشت و اين به معني كمتر دوست داشتن پدر نيست!»

وقتي بپذيريم هميشه مي‌توانيم كسي را كه دوست داريم- چه بميرد يا زنده باشد- به يك اندازه دوست داشته باشيم و هيچ حادثه‌اي نمي‌تواند عشق او را از ما بگيرد، بهتر مي‌توانيم به زندگي ادامه بدهيم. فراموش نكنيد كه مرگ شايد بتواند جسم عزيزي را براي هميشه از شما بگيرد ولي هيچ حادثه‌اي (حتي مرگ) نمي‌تواند ذره‌اي از عشق شما را نسبت به او كم كند.

پايان سوگواري

هيچ‌كس نمي‌تواند جواب مشخصي به اين سؤال بدهد كه سوگواري چه وقت تمام مي‌شود اما مي‌توان گفت سوگواري هنگامي پايان مي‌يابد كه شخص بتواند مرحله نهايي آن را پشت‌سر بگذارد؛ يعني بتواند دوباره به زندگي عادي برگردد و عواطفش را معطوف به زندگي و دنياي زندگان كند. بعيد به‌نظر مي‌رسد كه بتوان در فقدان شخص بسيار عزيزي زودتر از يك سال به سوگواري عاطفي پايان داد؛ زيرا فقدان آن عزيز در هر فصل، يادآور خاطرات خاصي از او خواهد بود. البته هيچ قطعيتي در اين مورد وجود ندارد و قرار گرفتن در شرايط مختلف مي‌تواند آن را تغيير دهد.

يكي ديگر از علائم تكميل سوگواري اين است كه شخص بتواند بدون درد و اندوه به شخص از دست رفته فكر كند. البته هميشه در فكر كردن به كسي كه دوستش داشته و او را از دست داده‌ايم، ‌احساسي توأم با حسرت و اندوه وجود دارد اما اين موضوع بسيار متفاوت از اندوه و دردي است كه قبلا آتش به دل شخص مي‌زد. او حالا مي‌تواند بدون احساس فشار جانكاهي بر سينه يا گريه‌هاي مداوم، آن عزيز را به‌خاطر بياورد و مدت‌ها از او حرف بزند.

يكي از نكات اساسي اين است كه فراموش نكنيم سوگواري روندي درازمدت و طولاني است و شخص شايد هيچ‌گاه نتواند به شرايطي كه قبل از آن مصيبت داشته برسد؛ زيرا زندگي دائم در حال تغيير است و شرايط جديدي جانشين شرايط قبل مي‌شود. اينگونه ناراحتي‌ها و سوگواري‌ها به‌صورت يك خط مستقيم نيستند كه رسيدن به يك وضع بهتر، تضميني براي هميشه ماندن در آن نقطه باشد. امكان دارد شخص مصيبت‌ديده يك روز احساس كند حالش بهتر است و مي‌تواند تحمل كند اما 3 روز بعد تحمل شرايط برايش بسيار سخت باشد؛ يعني حالات روحي افراد در اينگونه مواقع بسيار ناپايدار و ‌همراه با نوسانات زيادي است اما به مرور زمان به امنيت بيشتري خواهد رسيد.

در واقع مي‌توان گفت عزاداري زماني رو به اتمام است كه شخص بتواند دوباره به زندگي علاقه‌مند شود، احساس اميدواري بيشتري بكند و به حسي برسد كه بتواند نقش‌هاي جديدي را در زندگي بپذيرد و كمتر احساس تنهايي، درماندگي، ‌حسرت و خستگي بكند و اين يعني بتوانيد دوباره روي پاهايتان بايستيد، سرتان را بالا بگيريد و ببينيد كه چه بخواهيد چه نخواهيد، زندگي همچنان در جريان است. پس تا زماني كه وقت داريد بايد زندگي كنيد.

شنبه 30 آذر 1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن