واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: خشونت تئاتر كمتر از فوتبال نيست
گفتوگو با پژمان جمشيدي كه اين روزها روي صحنه رفته است
بازيكن سابق تيمهاي ملي، پرسپوليس و سايپا به لطف استعداد ذاتي و حمايت برخي دوستان هنرمندش خيلي زود راه خود را از فوتبال به بازيگري كج كرد اما اين تغيير مسير ظاهرا به مذاق فعالان عرصه تئاتر خوش نيامده است. نمايش «بادي كه تو را خشك كرد مرا برد» به كارگرداني علي نرگسنژاد و بازي پژمان جمشيدي و بهاره رهنما در تالار حافظ روي صحنه رفته و آنچه ميخوانيد حرفهاي فوتباليست سابق درباره حاشيههاي اخير حضور او در عرصه تئاتر است.
* آقاي جمشيدي! بعضيها علي نرگسنژاد را بهخاطر اينكه از شما بهعنوان بازيگر استفاده كرده سرزنش ميكنند.
به خاطر حضور من در نهايت هزار نفر ميآيند كار را ميبينند و 20ميليون هم درآمد نمايش ميشود كه كمي از آن سهم كارگردان است. نرگسنژاد به من نه به چشم يك ورزشكار بلكه به چشم بازيگر نگاه ميكند. تمام كساني كه بازيگر يا فوتباليست هستند، از روز تولد كه اين كاره نبودهاند. همه ستارههاي تئاتر هم تحصيلات دانشگاهي ندارند. تحصيلات و تجربه قطعا خوب است ولي من در فوتبال و بازيگري 10درصد به آن بها ميدهم و بقيهاش بهنظرم استعداد است.
* شما جسارت ايستادن بر صحنه تئاتر را داريد؟
بهنظرم جسارت خاصي نميخواهد چون بايد كاري را كه به تو ميگويند انجام بدهي و تا آنجا كه بتواني از توانت استفاده كني. در هر صورت يك بازي احتمال دارد بهنظر شما خوب باشد بهنظر كسي ديگر، نه. كار هنري منتقد دارد و نقد ميشود و كار ما هم از اين قاعده مستثني نيست. ولي من از كاري كه كردم راضيام و از 9ماهي كه وارد اين عرصه شدهام پشيمان نيستم.
* روي صحنه چطور از پس پاساژهاي حسي برميآييد و بهاصطلاح مقابل بازي انرژيك بهاره رهنما كم نميآوريد؟
خب اين در حد شعور من نيست. كم آوردن يا نياوردن را نميفهمم و همه تلاشم را ميكنم. همين الان كارگردان با من حرف زد و از بازي من تشكر كرد. بهنظرم دليلي ندارد كه اين كار را بكند اگر از بازي من راضي نباشد.
* اين سؤالهايي است كه براي مخاطبان مطرح است و اميدوارم شما را ناراحت نكند.
شما واقعا فكر ميكنيد بعد از اين همه فحش و ناسزايي كه بهخاطر بازي در تئاتر خوردم ناراحت ميشوم؟ قطعا اين حرف مردم عادي نيست. اين حرف اهالي تئاتر است. من فكر ميكنم نرگسنژاد از كار من خيلي راضي است. او آدم صريحي است و اين ويژگياش به من خيلي كمك ميكند. البته در پايان يكي از اجراها نرگسنژاد كمي از اجرا ناراحت بود و آن را با ما در ميان گذاشت. من ناراحت شدم چون ما در فوتبال يك اصل داريم كه وقتي بازي تمام ميشود، آن روز ديگر نبايد با بازيكن حرف زد حتي اگر گل بهخودي زده باشد. در تئاتر اينطور نيست.
* شما در 2 فضاي متفاوت بازي كردهايد؛ استاديوم و صحنه تئاتر. تفاوت اين دو فضا براي شما چگونه است؟
استاديوم آنقدرها هم كه شما فكر ميكنيد خشن نيست و در تئاتر هم به اندازه استاديوم فحشكاري ميشود ولي در تئاتر صدايش نميپيچد. من در عالم ورزش آدمهايي لطيفتر از فضاي هنر و تئاتر ديدم و در تئاتر آدمهايي خشنتر از ورزش. اين به خانواده مربوط است و به ذات آدمها. ما حميد عليدوستي را در فوتبال داشتيم كه روحيهاي لطيف داشت.
* نميخواهيد كلاس بازيگري برويد؟
كلاس بازيگري من علي نرگسنژاد است. پيمان قاسمخاني و سروش صحت هستند. مگر غيراز اين است كه در كلاسهاي بازيگري همينها و آدمهايي مثل اينها تدريس ميكنند؟ حدود 11سال است من آنها را ميشناسم و دارم در كنارشان ياد ميگيرم؛ البته اگر نياز باشد كلاس هم ميروم.
* انتقادها شما را خيلي رنجانده است؟
من ناراحت نيستم فقط متأسف شدم كساني كه هنوز كار را نديدهاند اينچنين برخوردهايي با من دارند. تماشاگراني كه پس از اجرا از سالن بيرون ميآيند راضياند. حتما نبايد يك منتقد تئاتر كار ما را دوست داشته باشد گرچه آن هم در جاي خودش مهم است ولي مردم عادي هم ميتوانند كاري را دوست داشته باشند. در شبكههاي اجتماعي برايم پيغام گذاشتهاند كه فكر كردي براي ما مهم است تماشاچيهاي استاديوم بيايند تئاتر ببينند؟ چرا نبايد آنها تئاتر ببينند؟ مگر تماشاگران استاديوم از مريخ آمدهاند؟
* نقدهايي كه تئاتريها به حضور شما داشتند و آن را بهخود شما ابراز كردند، دقيقا چه بود؟
يك كارگرداني ادعا كرده بود 18سال است دارد تئاتر كار ميكند و به او سالن نميدهند، درحاليكه بهخاطر جمشيدي سالن دادند. من سالن و اينها نميفهمم چيست. جواب من به آن دوست اين است كه اگر 18سال است داري كار ميكني و چيزي نشدهاي، مقصر من نيستم، دولت هم نيست. ما هر اتفاقي كه ميافتد ميگوييم اين مملكت فلان است و بهمان. اريك كانتونا هم در فرانسه فيلم بازي ميكند ولي كسي به او فحش نميدهد.
* و حرف آخر...
من ميگويم هنر مال همه است. همانطور كه فوتبال مال همه است. همه ميتوانند در هر زمينه شانس خود را امتحان كنند و داد و بيدادهاي بيخودي آب در هاون كوبيدن است. تئاتر مال هيچكس نيست.
شنبه 30 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 96]