تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 8 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):چه بسیارند دانشمندانی که جهلشان آنها را کشته در حالی که علمشان با آنهاست، اما به حالش...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1818897188




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

حد و مرز مداخلات امپرياليستي آمريكا در جهان چه تغييراتي داشته است؟


واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران جوان: حد و مرز مداخلات امپرياليستي آمريكا در جهان چه تغييراتي داشته است؟
گلوبال ريسرچ نوشت:پس از جنگ ويتنام، مداخله امپرياليستي آمريكا چند مرحله را طي كرد: دولت آمريكا با شكست نظامي تحقيرآميزي در مقابل نيروهاي آزاديبخش ويتنام مواجه شد و تحت فشار آمريكايي‌هاي خسته از جنگ قرار گرفت.


به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران، پايگاه اينترنتي گلوبال ريسرچ در گزارشي به قلم جيمز پتراس تحت عنوان « تغيير حد و مرزهاي مداخله امپرياليستي آمريكا در جنگ ها و ناآرامي‌هاي جهان » نوشت: مداخله‌هاي نظامي امپرياليستي، جاسوسي بر ضد مخالفان در داخل و برنامه هاي معمول براي تغيير رژيم كاهش يافت.

در دوران تصدي جرالد فورد و به ويژه جيمي كارتر روساي جمهوري سابق آمريكا ، مداخله امپرياليستي به تدريج در قالب حمايت از درگيري هاي مسلحانه در آفريقاي جنوبي ، آنگولا ، موزامبيك ، گينه بيسائو و ديكتاتوري هاي نظامي نئو ليبرال در آمريكاي لاتين پديدار شد.

اولين مداخله امپرياليستي در ابعاد وسيع در رياست جمهوري كارتر آغاز شد.

اين مداخله شامل حمايت گسترده از قيام‌ها بر ضد دولت افغانستان و حملات جهادگرايان تحت حمايت عربستان سعودي ، پاكستان و آمريكا ( 1979 ) مي‌شد.

اين روند با حملات و تاخت و تازهاي مستقيم آمريكا در گرانادا (1983 ) در دوران رياست جمهوري رونالد ريگان ، پاناما ( 1989 ) ، عراق ( 1991 ) در دوران رياست جمهوري بوش ، و يوگسلاوي ( 1995 و 1999 ) در دوران رياست جمهوري بيل كلينتون دنبال شد.

در ابتدا ، مداخله هاي امپرياليستي از سر گرفته شده آمريكا شامل جنگ‌هاي كم‌هزينه، كوتاه مدت و كم تلفات مي شد.

اين اقدامات، مخالفت ها و نارضايتي هاي كمتري را از جانب جنبش هاي ضد جنگ و ضد امپرياليستي در اوايل دهه 1970 ميلادي به همراه داشت.

روند مداخله هاي امپرياليستي مستقيم آمريكا به تدريج در سال هاي 1973 تا 1990 ميلادي احيا شد و اين روند در دهه 1990 ميلادي سرعت گرفت و پس از حوادث 11 سپتامبر سال 2001 ميلادي به اوج خود رسيد.

مداخله نظامي و ايدئولوژيكي امپرياليستي آمريكا از آن زمان به بعد شدت گرفت و به مداخله در جنگ هاي طولاني مدت ، وسيع پر هزينه و پر تلفات منجر شد كه مخالفت مردم را در ابعاد گسترده به همراه داشت.

اهداف اين جنگ ها عبارت بودند از :

(1) نابودي رژيم‌ها و دولت هاي مخالف با اشغالگري اسراييل

(2)سرنگوني رژيم هايي كه سياست هاي ملي گرايانه مستقل را ترويج مي دادند ، مخالف رژيم‌هاي پادشاهي دست نشانده در منطقه خليج فارس بودند و از جنبش هاي ضدامپرياليستي، سكولار يا ملي گراي اسلامي در سراسر جهان حمايت مي كردند.

در نتيجه حملات نظامي آمريكا ، موضع اسراييل را بدون دادن تلفات نظامي يا صرف هزينه هاي مالي تقويت كرد.

صهيونيست ها در دوران رياست جمهوري بوش به خوبي از عهده مشكلات ناشي از اشغالگري به ويژه مقابله با نيروهاي مقاومت برآمدند.

در دوران رياست جمهوري باراك اوباما ، بعد جديد صهيونيست‌ها براي هدف گرفتن ايران و آماده‌سازي آمريكا براي جنگ جديدي به طرفداري از اسراييل پديدار شده است.

به هر شكل تا پايان دهه نخست قرن بيست و يكم زماني كه اوباما رئيس جمهور شد ، اوضاع سياسي ، اقتصادي و نظامي تغيير كرده بود.

تغيير اوضاع در دوران دولت فعلي آمريكا در مقايسه با دوران بوش بسيار فاحش است.

در دوره 20 ساله در سال هاي 1980 تا 2000 ميلادي ، كوتاهي ، كم هزينگي و پايين بودن تعداد تلفات از ويژگي هاي جنگ‌ها و درگيري ها در گرانادا ، پاناما ، يوگسلاوي و جنگ نيابتي در افغانستان بود.

حمله آمريكا به عراق در جنگ اول خليج فارس نيز كوتاه مدت و كم تلفات بود.

اين جنگ با موفقيت موضع دولت صدام حسين را تضعيف كرد و ايجاد مناطق پرواز ممنوع ، دولت وقت عراق را تحت فشار قرار داد.

در عين حال، در آن زمان ، اقتصاد آمريكا نسبتا با ثبات و كسري تجارت قابل كنترل بود.

علاوه بر اين ، هزينه هاي نظامي تحت كنترل بود.

از سوي ديگر ، صداي اعتراض مخالفان جنگ در آمريكا به دليل كوتاهي جنگ اول خليج فارس و خروج نظاميان آمريكايي خيلي سريع فرو نشست.

عراق تحت نظارت هوايي و بمباران ها و حملات موشكي آمريكا بود.

در اين دوران، اسراييل ناگزير شد به تنهايي بجنگد و با دادن تلفات به اشغال هزينه بر جنوب لبنان ادامه دهد.

در دومين دهه قرن بيست و يكم همه چيز تغيير كرد.

آمريكا درگير جنگ هفت ساله عراق (دومين جنگ خليج فارس ) و جنگ 13 ساله افغانستان شد كه تلفات زيادي به بار آورد و هزينه هاي زيادي براي واشنگتن داشت.

در اين دوره، كسري تجاري آمريكا افزايش و سهم اين كشور در بازار جهاني كاهش يافت.

چين به عنوان شريك اصلي تجاري جايگزين آمريكا در آمريكاي لاتين ، آسيا و آفريقا شد.

جنگ‌هاي جديدي با شدت كمتر در سومالي ، يمن و پاكستان آغاز شد.

شمار زيادي از مردم آمريكا كاهش سطح معيارهاي زندگي را تجربه كردند و هزينه جنگ هاي خارجي به مشكلات اقتصادي دامن زد.

توان آمريكا براي آغاز جنگ هاي جديد به هواداري از اسراييل از زمان بروز بحران اقتصادي در سال هاي 2008 و 2009 ميلادي به شدت تضعيف شد.

مسائل و مشكلات اقتصادي در داخل و نه تهديد تروريست‌هاي خارجي ، به دغدغه اصلي تبديل شد.

مردم آمريكا، خاورميانه را محل جنگ‌هاي هزينه بر بي پاياني ديدند كه هيچ نفعي براي اقتصاد اين كشور ندارد.

آسيا به مركز تجارت ، رشد ، سرمايه گذاري و منبع اصلي كار آمريكا تبديل شد.

ميزان مخالفت مردم آمريكا با مداخله نظامي افزايش يافت به طوري كه ميزان مخالفت ها از سي درصد در سال 2002 ميلادي به 52 درصد در سال 2013 ميلادي رسيد.

با همه اينها عربستان سعودي ، كشورهاي پادشاهي حوزه خليج فارس و همچنين تركيه از آمريكا خواستند به سوريه حمله كند.

فرانسه با موفقيت آمريكا را به جنگي بر عليه دولت معمر قذافي در ليبي واداشت.

آمريكا حمايت كمي از مداخله نظامي فرانسه در مالي و جمهوري آفريقاي مركزي كرد.

از سوي ديگر مردم آمريكا كاملا آگاه هستند كه هيچ يك از متحدان كاخ سفيد به اندازه واشنگتن در جنگ هاي اخير تلفات مالي و جاني نداده اند.

از اين رو ، آمريكا ناگزير شد در سياست خارجي و راهبردهاي خود تجديد نظر كند و رويكردي در پيش گيرد كه در برابر فشارهاي خارجي، كمتر آسيب پذير باشد.

سياستگذاران آمريكايي سعي كرده اند ابعاد مداخله نظامي را به مناطقي محدود كنند كه آمريكا در آن منافع راهبردي دارد.

در واقع آمريكا به دنبال راههايي براي جلوگيري از مداخله در جنگ هاي طولاني مدتي است كه اقتصاد داخلي اين كشور را تضعيف و مخالفت هاي سياسي داخلي را تشديد مي كند.

بنابراين به نفع آمريكاست كه پيش از مداخله نظامي ، اهميت كشورها را در نظر بگيرد و كم و كيف مداخله نظامي را مورد تجزيه و تحليل قرار دهد.

در حال حاضر آمريكا در مناقشه ارضي ميان ژاپن ، كره جنوبي و چين منافع راهبردي دارد زيرا چين به عنوان دومين اقتصاد بزرگ جهان به عنوان شريك تجاري اصلي در آمريكاي لاتين و آسيا جايگزين آمريكا شده است.

اين كشور به سرعت به عنوان سرمايه گذاري اصلي در منابع طبيعي آفريقاي در حال توسعه پيش مي رود.

از اين رو ، آمريكا آشكارا از ادعاي ارضي ژاپن حمايت و كره جنوبي را به گسترش مناطق دفاع هوايي بر فراز مناطق مورد مناقشه با چين ترغيب كرده است.

سياستگذاران آمريكايي معتقدند برتري دريايي و هوايي آمريكا و وابستگي چين به تجارت خارجي در هر رويارويي نظامي و مسلحانه به آمريكا امتياز و برتري راهبردي مي دهد.

آمريكا همچنين در منطقه خليج فارس ، اسراييل ، ايران و عربستان سعودي، داراي منافع است.

دولت اوباما با در نظر گرفتن جنگ هاي هزينه بر در عراق و افغانستان و آگاهي سازمان هاي اطلاعاتي آمريكا از نبود مداركي درباره برنامه تسليحات هسته اي ايران ، مايل است با تهران به توافق برسد.

با اين حال ، كارشناسان راهبردي آمريكا به دنبال توافقي هستند كه توان نظامي ايران را تضعيف كند ، بشار اسد رئيس جمهوري سوريه را منزوي كند و زمينه حضور بلند مدت آمريكا را در افغانستان از طريق در هم شكستن عمليات القاعده در منطقه تسهيل كند.

علاوه بر اين ، توافق آمريكا و ايران موجب لغو تحريم هاي شديد اقتصادي خواهد شد كه به شركت هاي نفتي آمريكا اجازه بهره برداري از ميدان هاي نفتي ايران را مي دهد و هزينه انرژي و كسري تجاري آمريكا را كاهش مي دهد.

مهمترين مانع بر سر راه توافق آمريكا و ايران ، كارشناسان و مشاوران راهبردي صهيونيستي چون ديويد كوهن معاون وزير خزانه داري، جك لو وزير خزانه داري، مايكل فرومن نماينده تجاري آمريكا و دنيس راس مشاور ويژه در امور منطقه خليج فارس هستند.

مانع بزرگتر بر سر راه اين توافق ، كنگره تحت كنترل صهيونيست‌ها در آمريكاست كه بيشتر از اينكه به نفع آمريكا عمل كند به نفع اهداف منطقه‌اي اسراييل عمل مي‌كند.

مقامات اسراييلي به دنبال برتري و سلطه سياسي، نظامي و اقتصادي در منطقه خاورميانه هستند و تاكنون با استفاده از قدرت نظامي آمريكا موفق شده اند دشمنانشان را بدون هيچ هزينه يا تلفاتي تضعيف كنند.

اسراييل به طور مستقيم در تعيين چارچوب خواسته‌هاي آمريكا از ايران نقش داشته است.

اسراييل در پس درخواست هاي آمريكا از ايران براي تبديل كارخانه آب سنگين اراك به كارخانه آب سبك و كاهش 95 درصدي سانتريفوژها از 19 هزار تا به هزار تا قرار دارد.

به عبارت ديگر ، اسراييل شرايطي را به مذاكره كنندگان آمريكايي ديكته مي كند كه موجب كارشكني در هر توافق احتمالي خواهد شد و آمريكا را در مسير جنگ ديگري براي اسراييل قرار خواهد داد.

مقامات بلند پايه عربستان سعودي از طريق قراردادهايي با ارتش آمريكا ، بر سياست اين كشور نفوذ دارند.

عربستان سعودي در سال 2013 ميلادي بيش از 20 ميليارد دلار اسلحه از آمريكا خريداري كرده است.

به علاوه ، پادشاه عربستان اجازه ساخت پايگاههاي نظامي آمريكا را در خاك خود داده است.

مخالفت عربستان سعودي با توافق آمريكا با ايران و برقراري روابط حسنه ميان دو كشور از نگراني هاي رياض درباره نفوذ تهران بر اقليت شيعه عربستان و انتقادهاي ايران از اين كشور ناشي مي شود.

فشارهاي منفي ناشي از منافع عربستان و اسراييل ،دستاوردهاي مثبت توافق آمريكا با ايران را تحت تاثير قرار داده است.

آمريكا مايل است براي جلوگيري از بحران سياسي و اقتصادي در داخل كشورش از وقوع جنگ ديگري جلوگيري كند.

مناقشه اوكراين ، اتحاديه اروپا و روسيه نيز منافع اقتصادي اندك اما منافع نظامي چشمگيري براي آمريكا دارد.

آمريكا از سياست اتحاديه اروپا براي پيوستن اوكراين به متحد نظامي اقتصادي و تجاري اين اتحاديه حمايت مي كند.

اتحاديه اروپا در بهره برداري از اقتصاد اوكراين ذينفع است.

اگر اوكراين به اتحاديه اروپا بپيوندد ، مانند اسپانيا ، يونان ، پرتغال و ايتاليا تحت امر بانكداران و بوروكرات ها در بروكسل قرار مي گيرد.

آمريكا به عنوان بخشي از سياستش براي احاطه كردن روسيه ، در نزديك كردن اوكراين به ناتو ذينفع است.

سوريه مانند ليبي ، مالي ، جمهوري آفريقاي مركزي و مصر ، داراي منافع ثانويه اي براي آمريكاست.

اما به دليل مخالفت هاي كنگره و مردم آمريكا ، دولت اوباما راه حل ديپلماتيك را انتخاب كرد و پيشنهاد روسيه را براي نابودي سلاح هاي شيميايي سوريه پذيرفت.

زيرا جنگ ديگري ، اين بار با سوريه ، آتش نارضايتي داخلي را شعله ور مي كرد ، به اقتصاد آمريكا لطمه مي زد و هيچ دستاورد مثبتي براي امپرياليسم آمريكا نداشت.

در كل ، تغيير رويكرد آمريكا در قبال ايران و روي آوردن به مذاكره با تهران ، خودداري از حمله به سوريه و بي ميلي اين كشور در مداخله در بسياري از مناقشات اخير نشان مي دهد كه واشنگتن چندان مايل نيست مداخله نظامي گسترده ديگري را آغاز كند.

انتهاي پيام/

شنبه 30 آذر 1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران جوان]
[مشاهده در: www.yjc.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن