واضح آرشیو وب فارسی:فارس: «كوچه پسكوچههاي مجازي»كوچه اول؛ پاسخ امام خميني(ره) به سريعالقلم/ كوچه آخر؛ تصوير ديده نشده از روح مذاكرات!
انعكاس مهمترين اخبار، رويدادها و اظهارنظرها پيرامون موضوعات مختلف؛ با ما همراه باشيد با «كوچه پسكوچههاي مجازي».
سرويس فضاي مجازي خبرگزاري فارس در نظر دارد تا انعكاس مهمترين اخبار حاشيهساز فضاي مجازي كه مورد توجه كاربران اينترنتي در ايران قرار ميگيرد را طي بازههاي زماني مختلف با عنوان بسته خبري «كوچه پس كوچههاي مجازي» منتشر كند.
با ما همراه باشيد با انعكاس رويدادهاي اخير در فضاي مجازي:
*سريعالقلم، مشاور رئيسجمهور رانندگان تاكسي را افرادي بياطلاع و ناآگاه خطاب كرد كه حق سخن گفتن در مورد انرژي هستهاي صلحآميز را ندارند و با انتقاد از صدا و سيما در خصوص گفتوگو با رانندگان تاكسي و لبو فروشان در اين زمينه آنها را افرادي غيرمتخصص خواند.
*درد بي دردي!
جناب آقاي «محمود سريع القلم» اخيراً با جهد و سعي بليغي ميكوشند ضمن بيان نقطه نظرات آسيب شناسانه خود از دستگاه ديپلماسي و نارساييهاي ديپلماتها و بيصلاحيتي معدل عقلاني ايرانيان، براي جبران اين عارضه راهكار ارائه دهند؛ موارد زير گلچيني مباني انديشگي ايشان براي فائق آمدن بر مشكلات سياسي كشور است:
كساني كه زبان انگليسي نميدانند، منطقي فكر نميكنند! سياست خارجي بايد از خيابانها جمع شود؛ سياستمدار حرفهاي كسي است كه غذاي خوب خورده، در حد متعارف زندگي كرده، مهرباني و احترام را تجربه كرده، سفر رفته و حتي از هوس نيويورك رفتن هم عبور كرده است.
-تا حالا ممنوع القلم بودند؛ بعد خب طبيعيه بشن سريع القلم ... البته خدا نكنه اين كارها به رفع القلم ختم بشه .
-خب معلومه كه توهين است؛ نام بردن از يك فشر اجتماعي به عنوان نمونه آدمهاي نادان و بياطلاع توهين به آنها است و حتي در همان غربي كه سريع القلم اين قدر شيفتهاش است، ميتواند جرم محسوب شود؛ منتهي آن قدر نگاه تبعيضگرا و تحقيرگر را درونيكردهايم كه متوجه زشتي آن نميشويم؛ شايد بايد خود را جاي راننده تاكسي بگذاريم...
از اين هم بگذريم كه اصل حرف سريعالقلم چقدر در تضاد با روح مردمسالاري است كه بكوشي از مشاركت مردم در اموري كه مستقيماً با زندگيشان ارتباط دارد جلوگيري كني؛ واقعيت اين است كه چنين اعتقادات ضدمردمي جز با تحقير و توهين مردمان پيش نميرود. نميتواند برود.
-وقاحت اينجاست كه راننده تاكسي حق «نظر» دادن در مورد مسئله هستهاي و توافقنامه ژنو رو نداره؛ قرار نيست كسي تصميم بگيره راننده تاكسي، قراره نظر بده؛ نميتونه؟ تو اين 8 سال راننده تاكسيها تصميم گيرنده بحث هستهاي بودند؟
يه سوال ديگه، خب راننده تاكسي بدبختي كه صبح تا شب پي نون درآوردنه رو چرا اصلاً ميذاريم رأي بده؟ اين چه ميفهمه از سياست كه بايد به كدوم كانديدا رأي بده؟ هر وقت موافق آقاي سريع القلم و دوستان هستن ميشن طبقه متوسط باهوش و زبده، هروقت مخالفشون هستن ميشن راننده تاكسي و يه مشت حيف نون عمله.
*اوباما: اگر گزينهاي وجود داشت كه بشود تك تك پيچ و مهرههاي برنامه هستهاي ايران را حذف كنيم آن را انتخاب ميكرديم!
*آفرين به مرد ادب آمريكايي!
همين كه صداقت داري و راستش رو ميگي دشمنموني دوستت داريم؛ شمشيرت رو از رو بستي ميگي باهاتون دشمنم و سره حرفت ايستادي .
*جمشيد مشايخي بازيگر سينما و تلويزيون ايران با هماهنگي باشگاه استقلال براي دلجويي از ليونل مسي به اسپانيا ميرود.
*مسي به كامنتها فكر ميكند!
-آخه فك ميكنين واسه مسي، اونم تو اين اوضاع كه باباشو گرفتن خودشم شايعه شده كه متهمه به جرم پولشويي مهمه كه ايرانيا چي تو يه فضاي مجازي بهش گفتن! آخه واسه ما استاد مشايخي عزيزه و شناس؛ اون مشايخي رو از كجا ميشناسه!
-بعد از اعلام آمادگي جمشيد مشايخي براي دلجويي حضوري، ليونل مسي در مصاحبهاي اعلام كرد يكي از آرزوهاي من ملاقات با آقاي مشايخي بوده است و از كودكي سريالهاي ايشان را با علاقه دنبال ميكردم.
*نعيمه اشراقي در توجيه پوشش ناپسند دخترش در كانادا نوشت: چرا دخترم را نبايد بفرستم كانادا؛ نماز دخترم در اونجا باكيفيتتر شده و چندين جلد مفاتيح برايش فرستادم.
*چندين جلد مفاتيح؟! مفاتيح يه جلده ديگه؛ باقيش تكراري ميشه خب
-هي مفاتيح ميفرسته اون ميخونه تموم ميكنه دوباره يكي ديگه ميفرسته؛ راستي مفاتيح چند جلد داره؟ يا اينكه مفاتيح رو ميخوره؟ دمش گرم از اون نمازي كه ميخونه و روش تأثير ميذاره و اونجوري تيپ ميزنه؛ يعني كشته مرده اون اسلام و نماز و اعتقاداتتونم كه دل همه رو برده!
*«سيد عباس عراقچي» معاون وزير خارجه و عضو تيم مذاكرهكننده هستهاي كشورمان، ضمن انتقاد شديد از اقدام آمريكا در افزودن 19 فرد و شركت به ليست تحريمهاي ضد ايراني اين اقدام را خلاف روح توافقنامه ژنو دانست و گفت: در حال ارزيابي شرايط و اتخاذ عكسالعمل مناسب هستيم.
*تصوير ديده نشده از روح مذاكرات
از مزاياي توافقنامه ژنو اين بود كه فهميديم آمريكاييها به روح اعتقاد دارن؛ كارشناسا گفتن تحريم اخيرشون با روح توافقنامه در تضاده!
برخلاف اينهايي كه هنوز به تعهدات نصفه و نيمه امريكا خوشبيناند و تحريمهاي جديد را به رويشان نميآورند، چه خوش گفت حضرت روح الله (ره): «اگر امريكا و اسرائيل لا اله الاّ اللّه بگويند، ما قبول نداريم؛ چرا كه آنها ميخواهند سرِ ما كلاه بگذارند».
-خبر فوري: روح توافقنامه ژنو مورد تجاوز قرار گرفت!
در حالي كه همه انتظار داشتند هفته آينده مجلس سناي امريكا تحريمهاي جديد عليه ايران را به تصويب برساند، دولت امريكا و وزارت خزانه داري، در يك اقدام پيش دستانه، خودشان قبل از سنا 19 شخص و شركت ايراني را مورد تحريم قرار دادند.
عراقچي در واكنش به اين تحريمها اعلام كرد اين اقدام امريكا با روح توافق ژنو همخواني ندارد و در حال ارزيابي شرايط براي اقدام مقتضي هستيم؛ اين در حالي است كه شرمن حتي تجاوز به روح توافقنامه ژنو را هم نپذيرفت و گفت در توافقنامه تنها بر توقف تحريمهاي هستهاي تأكيد شده و تحريمهاي جديد ربطي به مسئله هستهاي ندارد و مربوط به موضوع سوريه است!
*طنز نوشتي از حسين قدياني درباره روح توافق:
1- روح توافق ژنو دقيقاً يعني چه؟! و مشخصاً در كدام قسمت توافق واقع است؟!
2- آيا همه توافقات، روح دارند يا اين، اينطوري از آب درآمده؟! و چرا؟!
3- اين روح توافق ژنو، مثل روح آدمي، آيا با جسم در پيوند است يا براي خودش به صورت مستقل ميپلكد؟!
4- آيا طرف غربي، بويژه آمريكاييها هم به داشتن روح براي توافق ژنو اعتقاد دارند يا اين، فقط اعتقاد اين سوي ميز مذاكره است؟
5- گور باباي روح توافق، كلاً اوباما به روح اعتقاد دارد يا خير؟
6- اگر توافق كاملاً نقض شود، تكليف روح آن چه خواهد شد؟
7- دقيقاً و مشخصاً چه اتفاقي بيفتد، هم روح توافق نقض شده، هم جسم توافق؟
8- وقتي روح يك توافق، نقض ميشود؛ يعني الحمدلله متن آن هنوز مورد عنايت قرار نگرفته، گرفته، كم و بيش گرفته يا كه چي؟
9- در بدن آدمي، روح از جسم مهمتر و ماندگارتر است؛ اين مسئله در توافق ژنو چگونه است؟
10- اگر توافق كلاً بميرد، روح اين توافق احياناً با كداميك از ارواح توافقات سياسي تاريخ محشور خواهد شد؟!
11- آيا روح عهدنامه تركمانچاي در عوالم بالا هنوز زنده است؟ در صورت حيات، آيا آن روح، بر روح توافق ژنو نظارت دارد؟ در عالم بالا منظور است! كلاً يك توافقنامه، روحش چقدر عمر ميكند؟
12- روز ختم نلسون ماندلا، اوباما كه داشت اون كارها رو ميكرد؛ اين، ناقض حقوق شهروندي ميشل اوباما حساب ميشود يا ناقض روح نخستوزير دانمارك؟
13- چي كار كنيم روح توافق از ما شاد ميشود؟
14- اينكه ميگويند «به حق غنيسازي در توافق، اشاره شده»، منظور اين است كه به «حق غنيسازي» در روح توافق اشاره شده، در متن توافق يا در جاي ديگري از توافق؟!
15- آيا فقط عده خاصي ميتوانند روح توافق را ببينند يا همه ميتوانند؟!
16- كلاً آيا برعكس! ممكن است اتفاقي بيفتد كه متن توافق را نقض كند، اما به روح آن وفادار باشد؟!
17- آيا اينكه ميگويند «روح توافق»، منظور، روح متن توافق است، يا متن توافق، خودش جداگانه روح مجزايي دارد؟!
بازگشت به صفحه نخست گروه فضاي مجازي
انتهاي پيام/
شنبه 30 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 103]